تابناک : اگر این روزها اهل رصد اخبار یا خواندن مطالب در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی باشید، کاملا خواهید دید که چقدر راحت پیرامون موضوعات مختلف دو قطبیهایی شکل میگیرد و گاهی این دوقطبی آنقدر سطحی و بی مایه بوده که مثلا حتی ممکن است دو فرد که از لحاظ عقیده و طرز فکر اختلاف بسیاری با هم دارند، برای مدت کوتاهی در یک جبهه قرار گرفته و در کنار هم با قطب مخالف خود به مجادله و مقابله بپردازند؛ اما آنچه در این وسط مایه تاسف است، ذبح شدن واژهها و عبارات مهم و با کرامتی است که در این میان رخ میدهد.
«روشنگری»، «شفاف سازی»، «عدالتخواهی»، «انقلابی گری»، «جهاد تبیین» و.. همه واژهها و عباراتی هستند که این روزها در جدال بین گروههای مختلف به عنوان علت و بهانه خود از بیان موضع و نظر خویش مطرح میشود. برخی حتی پا را فراتر نهاده و متاسفانه به ورطه «خویش استاد پنداری» افتاده و به تصور اینکه صاحب نظر و صاحب مقام در موضوع متنازع فیه هستند، دیگران را به تکرار مسیر اشتباه خود ترغیب کرده و به افرادی که با آن در این مسیر همراه نیستند، انگ زده و با صفات نامناسبی مورد خطاب قرار میدهند.
این معضل و پدیده شوم گاهی ممکن است در جدل با یک قشر از مردمان این جامعه باشد یا مقابله با یک گروه خاص سیاسی یا فرهنگی … و یا اینکه حتی ممکن است این افراد «خویش استاد پندار» آنچنان نظر خود را درست بدانند که به خود اجازه دهند یکی از مهمترین و اساسیترین بزرگداشتهای کشور را با حاشیه سازی همراه نمایند.
این افراد «خویش استاد پندار» که اغلب دانش و آگاهی مناسب و معتبری هم ندارند با برداشت اشتباه از مبانی «تبیین» و «شفاف سازی» به مجادله و مقابله با دیگر گروهها میپردازند و متاسفانه تبدیل به «ضد» هدف خود میشوند و بیشتر از آنچه در مسیر پیش فرض خود گام بردارند، در اصل با حاشیه سازی و سوژه کردن خودشان تبدیل به بهانهای برای به سخره گرفتن این اهداف و مبانی میشوند.
آنان تصور میکنند که مثلا با به کار بردن واژههای تخصصی خارجی و یا نشانه شناسیهای عجیب و غریب و یا یک سخنرانی پرکنایه علیه فلان فرد و به کار بردن کلمات سخیف و نابخردانه علیه او یا اینکه با نوشتن یک مطلب در فضای مجازی علیه قشری از فرهیختگان این کشور و یا حتی به هم ریختن یک مراسم به طور اعلی و اساسی به این وظیفه خود عمل نموده اند؛ غافل از اینکه همه این رفتار و سخن ها با اثربخش بودن فعل خود در تضاد کامل است.
باید خاطرنشان کرد، همانگونه که در اجرای یک طرح و یا پروژه باید محاسبهگرانه و با برنامه وارد شد، تبیین و شفاف سازی و هر اقدامی از این دست هم همینطور است. نباید این تصور قالب شود که حرکت آتشبهاختیار یا انقلابی گری به این معناست که حرکت ناپخته، خام و بدون محاسبه انجام گیرد، بلکه باید کار محاسبهشده و عقلانی باشد؛ ضمن اینکه از همه مهمتر این اقدام و حرکت باید بر بستر کلام مناسب در زمان مناسب استوار باشد و خدای نکرده همین بی درایتی سبب نشود تا حاشیههای پررنگتر از متنی برای موضوع مورد تنازع حاصل شود.
خلاصه اینکه برخی از این افراد «خویش استاد پندار»، که توانسته اند برای خود موسسه و یا اندیشکده و یا حتی نهادی هم برپاکنند، باید متوجه باشند که اگر به اصل و اساس وظیفهای دینی به نام امر به معروف و نهی از منکر معتقد و پایبند هستند و آن را محترم میشمارند، باید به ملزومات و توابع آن هم خود را ملزم بدانند؛ شاید برخی مواقع سکوت و حرف نزدن آنها، سودمندتر از گفته ها و رفتار حاشیه ساز آنان باشد.