۱۳۹۳/۰۵/۱۴
–
۱۱۵ بازدید
بنام خدا
سلام
چگونه ازخداکمک بخواهیم؟
دانشجوی گرامی جا داشت به صورتی واضحتر در مورد مسائل خود سخن میراندید تا از این طریق به ما در جهت شناخت دقیق مسأله و یا احیاناً مسائلی که با آن مواجهید، یاری میرساندید.پرسمان صفحه دل شما و مونس تمام سوال کنندگان است. اگر کمک خدا نبود هرگز من و شما تاب تحمل سختیها و گرفتاریها را نداشتیم. کمک و امداد الهی است که به ما توان و نیرو بخشیده و لطف ظاهر و پنهان او است که به ما روحیه و نوید میدهد و ما را به آینده امیدوار میسازد .
با براهین قاطع عقلی اثبات شده که خدا رحمان و رحیم می باشد و محال است بدخواه بنده خویش باشد. او که قبل از خلقت انسان، غذای او را در سینه مادرش قرار می دهد و مهر او را در دل والدینش میکارد تا مراقب و مواضب او باشند،
آن خدایی که بهترین بندگان خویش را برای راهنمایی بشر فرستاد و فرشتگان را واداشت که بر مقام والای انسان سجده کنند چگونه ممکن است راضی شود که بنده اش بی جهت سختی بکشد؟! آن خدایی که هنگام گناه بلافاصله بنده اش را مجازات نمی کند و به او فرصت توبه می دهد و توبه کنندگان را دوست می دارد ، چه سان می تواند به بیهودگی او را در میان دشواری ها اندازد؟!
آن خدایی که گناه را یک برابر می نویسد و ثواب را دست کم ده برابر و بلکه بیشتر ثبت می کند و حتّی به نیتهایی هم که به صحنه ی عمل نمی آیند ، ثواب می دهد ، چگونه به آزار بیهوده ی بشر رضایت می دهد؟! آن مهربان خدایی که فرمود: « مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما، کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل کنند ، عملی صالح ، پس آنان کسانی هستند که خداوند گناهان آنان را تبدیل به حسنات مى کند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است» (الفرقان:70) ، چگونه باور توان کرد که بنده اش را در سختی و رنج بی ثمر بخواهد؟!است که مى خواهند درد دلى داشته باشند؛ شرایط استابت دعا عبارت است از: 1- در خواست جدّی و تلاش عملی. 2- درخواست از خدا و این توجه که خدای متعال موثر حقیقی عالم است. 3- رضایت خدای متعال و مصلحت واقعی ما. 4- فراهم آمدن اسباب و علل تحقق آنچه خواسته ایم از آیة مذکور استفاده میشود، علاوه بر آنچه گفته شد اطلاق آیه هیچ قید و شرطی ندارد. بسیاری از شرایطی که در روایات ذکر شده ناظر به همین موارد مذکور است. برخی از آنها نیز آدابی است که برای کمال دعا و کمال توجه به خدا مؤثر است و در واقع تقیید یا تخصیص نسبت به آیة شریفه نیست. گاهی اوقات نیز به جای استجابت دعا در این دنیا، خداوند مقاماتی را در آخرت به انسان عطا میفرماید. این مطلب مربوط به نکتة سومیاست که از آیة شریفه استنباط گردید؛ یعنی کسی که به در آخرت ایمان دارد، اگر توجه پیدا کند که درخواست او دربارة امر دنیوی در مقابل پاداش اخروی قابل مقایسه نیست، قطعاً سعادت و کمال خویش را طلب خواهد کرد؛ اما در اثر غفلت، به مسائل دنیوی توجه پیدا کرده است. اگر واقعیت برای او آشکار میگردید که در آخرت به چنین چیزهایی نیازمندتر است، آنها را برای آخرت درخواست میکرد. علاوه بر موارد مذکور، در روایات علل دیگری نیز برای مستجاب نشدن دعا ذکر است؛ مثلاً در برخی از روایات آمده است مردمیکه «امر به معروف» و «نهی از منکر» را ترک کنند، خداوند آنها را به دو بلا گرفتار میسازد: نخست، دعای آنان مستجاب نمیگردد؛ دوم، بدترین و فاسدترین افراد را بر آنان مسلّط میگرداند. شخصی نزد امیرالمؤمنین(علیه السلام) از عدم اجابت دعاهایش شکوه کرد. حضرت علت آن را چنینن بیان میکند: «اِنَّ قُلُوبَکُمْ خانَتَ بِثَمانِ خِصالٍ: اَوَّلُها انکم عَرَفْتُمْ اللهَ فَلَمْ تُؤَدُّوا حَقَّهُ کَما اَوْجَبَ عَلَیْکُمْ فَما اَغْنَتْ عَنْکُمْ مَعْرِفَتُکُمْ.اَلثّانِیَهُ … ؛ دلهای شما در هشت چیز خیانت کرده اند (لذا دعایتان مستجاب نمیشود.) خدا را شناختید؛ ولی حقّ او را چنان که باید ادا نکردید. به رسول او ایمان آوردید، سپس با سنّتش مخالفت کردید. کتاب او را خواندید ولی بدان عمل نکردید. میگویید از کیفر و عقاب میترسید، اما همواره اعمالی مرتکب میشوید که شما را به آن نزدیک میکند. میگویید به پاداش الهی مشتاقید، لکن همواره کاری میکنید که شما را از آن دور میسازد. از نعمتهای خدا بهره میبرید و شکر او را بجا نمیآورید. به شما گفته شده دشمن شیطان باشید، ولی شما با او دوستی میکنید. عیوب مردم را نصب العین خود کرده اید و از عیوب خود غافلید. با این همه چگونه انتظار دارید دعایتان مستجاب شود در حالی که خود درهای آن را بسته اید. سپس فرمود: تقوا پیشه کنید، اعمال خود را اصلاح کنید، نیّات خود را صادق گردانید، امر به معروف و نهی از منکر کنید تا دعای شما مستجاب شود». (محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج93، باب 14، ص376) گذشته از این، ما معمولاً آنچه را از طریق عادی بدست میآوریم اجابت دعا نمیدانیم و از ناحیة خدا تلقّی نمیکنیم؛ در حالی که قرآن تمام امور را به خدا نسبت میدهد. علاوه بر آن اجرای بی چون و چرای دعا آن گونه که ما تصوّر میکنیم، بنابر صراحت قرآن، برای خداوند الزام آور نیست. اگر قرار بود که هر کس دعایش مستجاب شود، اجتماع نقیضین پیش آمد و نظام جهان بر هم خورد. گذشته از موارد مذکور، به فرض آنکه بنا بر ظاهر آیة شریفه «ادعونی ستجب لکم» انجام بی چون و چرای خواستة بنده باشد؛ ولی زمان اجابت دعا از سوی خداوند تعیین میگردد. حضرت یعقوب (علیه السلام)، پیامبر خدا، پس از آنکه دعا کرد که خداوند یوسف را به او بازگرداند، با وجود استجابت دعایش، قریب چهل سال طول کشید تا خدا یوسف را به او بازگرداند. در برخی از روایات آمده است که گاهی بندة مؤمن دعا میکند و خدا به فرشتگان میفرماید: دعای او مستجاب است، ولی اجابت آن را به تأخیر بیندازید؛ زیرا من دوست دارم صدای او را بشنوم. این مطلب در تأیید این سخن است که با توجه به کمال نفسانی که در سایة ارتباط با خدا و دعا برای انسانت حاصل میشود و خداوند نیز اراده دارد که انسان را به کمالات بیشتری برساند. لذا، اجابت دعا را به تأخیر میاندازد. در واقع، کمال حقیقی انسان در ارتباط با خداست، نه در استجابت دعای او. بر درگاه دوست،آیت الله مصباح یزدی به نقل ازسایت تبیان
با براهین قاطع عقلی اثبات شده که خدا رحمان و رحیم می باشد و محال است بدخواه بنده خویش باشد. او که قبل از خلقت انسان، غذای او را در سینه مادرش قرار می دهد و مهر او را در دل والدینش میکارد تا مراقب و مواضب او باشند،
آن خدایی که بهترین بندگان خویش را برای راهنمایی بشر فرستاد و فرشتگان را واداشت که بر مقام والای انسان سجده کنند چگونه ممکن است راضی شود که بنده اش بی جهت سختی بکشد؟! آن خدایی که هنگام گناه بلافاصله بنده اش را مجازات نمی کند و به او فرصت توبه می دهد و توبه کنندگان را دوست می دارد ، چه سان می تواند به بیهودگی او را در میان دشواری ها اندازد؟!
آن خدایی که گناه را یک برابر می نویسد و ثواب را دست کم ده برابر و بلکه بیشتر ثبت می کند و حتّی به نیتهایی هم که به صحنه ی عمل نمی آیند ، ثواب می دهد ، چگونه به آزار بیهوده ی بشر رضایت می دهد؟! آن مهربان خدایی که فرمود: « مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما، کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل کنند ، عملی صالح ، پس آنان کسانی هستند که خداوند گناهان آنان را تبدیل به حسنات مى کند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است» (الفرقان:70) ، چگونه باور توان کرد که بنده اش را در سختی و رنج بی ثمر بخواهد؟!است که مى خواهند درد دلى داشته باشند؛ شرایط استابت دعا عبارت است از: 1- در خواست جدّی و تلاش عملی. 2- درخواست از خدا و این توجه که خدای متعال موثر حقیقی عالم است. 3- رضایت خدای متعال و مصلحت واقعی ما. 4- فراهم آمدن اسباب و علل تحقق آنچه خواسته ایم از آیة مذکور استفاده میشود، علاوه بر آنچه گفته شد اطلاق آیه هیچ قید و شرطی ندارد. بسیاری از شرایطی که در روایات ذکر شده ناظر به همین موارد مذکور است. برخی از آنها نیز آدابی است که برای کمال دعا و کمال توجه به خدا مؤثر است و در واقع تقیید یا تخصیص نسبت به آیة شریفه نیست. گاهی اوقات نیز به جای استجابت دعا در این دنیا، خداوند مقاماتی را در آخرت به انسان عطا میفرماید. این مطلب مربوط به نکتة سومیاست که از آیة شریفه استنباط گردید؛ یعنی کسی که به در آخرت ایمان دارد، اگر توجه پیدا کند که درخواست او دربارة امر دنیوی در مقابل پاداش اخروی قابل مقایسه نیست، قطعاً سعادت و کمال خویش را طلب خواهد کرد؛ اما در اثر غفلت، به مسائل دنیوی توجه پیدا کرده است. اگر واقعیت برای او آشکار میگردید که در آخرت به چنین چیزهایی نیازمندتر است، آنها را برای آخرت درخواست میکرد. علاوه بر موارد مذکور، در روایات علل دیگری نیز برای مستجاب نشدن دعا ذکر است؛ مثلاً در برخی از روایات آمده است مردمیکه «امر به معروف» و «نهی از منکر» را ترک کنند، خداوند آنها را به دو بلا گرفتار میسازد: نخست، دعای آنان مستجاب نمیگردد؛ دوم، بدترین و فاسدترین افراد را بر آنان مسلّط میگرداند. شخصی نزد امیرالمؤمنین(علیه السلام) از عدم اجابت دعاهایش شکوه کرد. حضرت علت آن را چنینن بیان میکند: «اِنَّ قُلُوبَکُمْ خانَتَ بِثَمانِ خِصالٍ: اَوَّلُها انکم عَرَفْتُمْ اللهَ فَلَمْ تُؤَدُّوا حَقَّهُ کَما اَوْجَبَ عَلَیْکُمْ فَما اَغْنَتْ عَنْکُمْ مَعْرِفَتُکُمْ.اَلثّانِیَهُ … ؛ دلهای شما در هشت چیز خیانت کرده اند (لذا دعایتان مستجاب نمیشود.) خدا را شناختید؛ ولی حقّ او را چنان که باید ادا نکردید. به رسول او ایمان آوردید، سپس با سنّتش مخالفت کردید. کتاب او را خواندید ولی بدان عمل نکردید. میگویید از کیفر و عقاب میترسید، اما همواره اعمالی مرتکب میشوید که شما را به آن نزدیک میکند. میگویید به پاداش الهی مشتاقید، لکن همواره کاری میکنید که شما را از آن دور میسازد. از نعمتهای خدا بهره میبرید و شکر او را بجا نمیآورید. به شما گفته شده دشمن شیطان باشید، ولی شما با او دوستی میکنید. عیوب مردم را نصب العین خود کرده اید و از عیوب خود غافلید. با این همه چگونه انتظار دارید دعایتان مستجاب شود در حالی که خود درهای آن را بسته اید. سپس فرمود: تقوا پیشه کنید، اعمال خود را اصلاح کنید، نیّات خود را صادق گردانید، امر به معروف و نهی از منکر کنید تا دعای شما مستجاب شود». (محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج93، باب 14، ص376) گذشته از این، ما معمولاً آنچه را از طریق عادی بدست میآوریم اجابت دعا نمیدانیم و از ناحیة خدا تلقّی نمیکنیم؛ در حالی که قرآن تمام امور را به خدا نسبت میدهد. علاوه بر آن اجرای بی چون و چرای دعا آن گونه که ما تصوّر میکنیم، بنابر صراحت قرآن، برای خداوند الزام آور نیست. اگر قرار بود که هر کس دعایش مستجاب شود، اجتماع نقیضین پیش آمد و نظام جهان بر هم خورد. گذشته از موارد مذکور، به فرض آنکه بنا بر ظاهر آیة شریفه «ادعونی ستجب لکم» انجام بی چون و چرای خواستة بنده باشد؛ ولی زمان اجابت دعا از سوی خداوند تعیین میگردد. حضرت یعقوب (علیه السلام)، پیامبر خدا، پس از آنکه دعا کرد که خداوند یوسف را به او بازگرداند، با وجود استجابت دعایش، قریب چهل سال طول کشید تا خدا یوسف را به او بازگرداند. در برخی از روایات آمده است که گاهی بندة مؤمن دعا میکند و خدا به فرشتگان میفرماید: دعای او مستجاب است، ولی اجابت آن را به تأخیر بیندازید؛ زیرا من دوست دارم صدای او را بشنوم. این مطلب در تأیید این سخن است که با توجه به کمال نفسانی که در سایة ارتباط با خدا و دعا برای انسانت حاصل میشود و خداوند نیز اراده دارد که انسان را به کمالات بیشتری برساند. لذا، اجابت دعا را به تأخیر میاندازد. در واقع، کمال حقیقی انسان در ارتباط با خداست، نه در استجابت دعای او. بر درگاه دوست،آیت الله مصباح یزدی به نقل ازسایت تبیان