عمرو بن سعید اشرق که از سوی بنیامیه به عنوان حاکم مدینه منصوب شده بود طی نامهای به یزید، مطلب را به اطلاع او رساند و او را از ماجرای برپایی مجالس عزا با خبر کرد. در نامه او به یزید چنین آمده بود: «همانا که وجود زینب در میان مردم مدینه اذهان را میآشوبد. او زنی سخنور و عاقل و خردمند است و عزم کرده تا با هوادارانش انتقام خون حسین را بگیرد.»
یزید در پاسخ به او دستور داد که میان حضرت زینب (علیهاالسّلام) و مردم مدینه جداییاندازد. او نیز به آن حضرت اعلام کرد که از مدینه خارج شود و در هر جای دیگری که مایل است، زندگی کند. حضرت زینب (علیهاالسّلام) به ناچار مدینه را در روزهای پایانی ذیالحجة سال ۶۱ هجری در حالی که هنوز سالگرد برادرش نرسیده بود به همراه با دختران امام حسین (علیهالسّلام) (فاطمه و سکینه) و فضه خادم (علیهاالسّلام) ترک کرد و به سوی شام روانه شد. [1][2][3][4] وفات عقیله بنیهاشم
حضرت زینب کبری (علیهاالسّلام) پس از گذشت حدود ۱۸ ماه بعد از شهادت امام حسین (علیهالسّلام)، در دمشق شام چشم از جهان فرو بست. در تاریخ وفات حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) سومین فرزند امیرمومنان حضرت علی (علیهالسّلام) اختلاف نظر وجود دارد، اما مشهور این است که آن حضرت در ۱۵ رجب سال ۶۲ هجری پس از تحمل مصائب کربلا و رنجهای اسارت در ۵۷ سالگی به دیدار معبود شتافتند و در جوار حضرت حق آرام گرفتند. [5]بحرالمصائب نوشته است: حضرت زینب (علیهاالسّلام) بعد از واقعه کربلا و رنج شام و محنت ایام، چندان گریست که قدش خمیده شده و گیسوانش سفید گردید و زندگیای سراسر حزن واندوه داشت تا به سرای دیگر رخت بربست. [6] یکی از سوالاتی که در ارتباط با آن بانوی بزرگوار مطرح میشود درباره چگونگی وفات ایشان است؟ علت اصلی وفات ام المصائب حضرت زینب (سلاماللهعلیها) کاملا مشخص نیست و در این باره گمانههای مختلفی وجود دارد. باید گفت: براساس برخی از نوشتهها آن حضرت مریض شد و به طور طبیعی وفات کردند. [7]و این احتمال طبیعیتر به نظر میرسد چون آن حضرت آن همه سختی و مصیبت دید و در سایه آنها بیمار شد. بر اساس برخی از احتمالات حضرت زینب کبری توسط عوامل یزید مسموم شد و به شهادت رسید که این احتمال هم دور نیست چون حضرت زینب همه وقایع کربلا را دیده و وجود او یادآور مصائب کربلا و یادآور فجایع حکومت یزید است و یزید نمیتواند او را تحمل کند. البته دشمن در انجام این کارها سند به دست کسی نمیدهد و در خفا و پنهانی دست به این اعمال میزنند. [8]به هر حال احتمال شهادت حضرت، توسط عوامل یزید احتمالی دور از ذهن نیست، اما دلیل قطعی تاریخی برای این روایت دیده نشده است. بیمار شدن حضرت مهمترین و قابل قبولترین احتمال برای وفات ایشان است. در این احتمال حضرت زینب (سلاماللهعلیها) بر اثر بیماری و یا مصائب و سختیهایی که از واقعه عاشورا به آن دچار شدند در سن ۵۷ سالگی در شام وفات و یا به شهادت رسیدند. [9][10]به نقل از پایگاه ویکیفقه
پینوشت:
1. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۱۱، ص۴۰.
2. قزوینی، سید محمدکاظم، زینب الکبری من المهد الی اللحد، ص۶۱۴.
3. یوسفی، محمدهادی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۶، ص۲۲۶.
4. عدة من الباحثین و المفکرین المصریین، أهل البیت فی مصر، ص۴۵۴.
5. قزوینی، سید محمد کاظم، زینب الکبری (علیهاالسّلام) من المهد الی اللحد، ص۵۹۱.
6. تبریزی، جعفر بن سلطان احمد، بحر المصائب، ص۲۵۳.
7. بداونی، عبدالقادر بن ملوکشاه، منتخب التواریخ، ص۶۷.
8. قزوینی، سید محمد کاظم، زینب الکبری (علیهاالسّلام) من المهد الی اللحد، ص۵۹۱.
9. عبیدلی نسابه، یحیی بن حسن، اخبار الزینبیات، ص۱۹–۲۲.
10. لجنة التحقیق و التالیف، السید زینب فی تاریخ الاسلام، ص۴۸-۴۹.
یزید در پاسخ به او دستور داد که میان حضرت زینب (علیهاالسّلام) و مردم مدینه جداییاندازد. او نیز به آن حضرت اعلام کرد که از مدینه خارج شود و در هر جای دیگری که مایل است، زندگی کند. حضرت زینب (علیهاالسّلام) به ناچار مدینه را در روزهای پایانی ذیالحجة سال ۶۱ هجری در حالی که هنوز سالگرد برادرش نرسیده بود به همراه با دختران امام حسین (علیهالسّلام) (فاطمه و سکینه) و فضه خادم (علیهاالسّلام) ترک کرد و به سوی شام روانه شد. [1][2][3][4] وفات عقیله بنیهاشم
حضرت زینب کبری (علیهاالسّلام) پس از گذشت حدود ۱۸ ماه بعد از شهادت امام حسین (علیهالسّلام)، در دمشق شام چشم از جهان فرو بست. در تاریخ وفات حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) سومین فرزند امیرمومنان حضرت علی (علیهالسّلام) اختلاف نظر وجود دارد، اما مشهور این است که آن حضرت در ۱۵ رجب سال ۶۲ هجری پس از تحمل مصائب کربلا و رنجهای اسارت در ۵۷ سالگی به دیدار معبود شتافتند و در جوار حضرت حق آرام گرفتند. [5]بحرالمصائب نوشته است: حضرت زینب (علیهاالسّلام) بعد از واقعه کربلا و رنج شام و محنت ایام، چندان گریست که قدش خمیده شده و گیسوانش سفید گردید و زندگیای سراسر حزن واندوه داشت تا به سرای دیگر رخت بربست. [6] یکی از سوالاتی که در ارتباط با آن بانوی بزرگوار مطرح میشود درباره چگونگی وفات ایشان است؟ علت اصلی وفات ام المصائب حضرت زینب (سلاماللهعلیها) کاملا مشخص نیست و در این باره گمانههای مختلفی وجود دارد. باید گفت: براساس برخی از نوشتهها آن حضرت مریض شد و به طور طبیعی وفات کردند. [7]و این احتمال طبیعیتر به نظر میرسد چون آن حضرت آن همه سختی و مصیبت دید و در سایه آنها بیمار شد. بر اساس برخی از احتمالات حضرت زینب کبری توسط عوامل یزید مسموم شد و به شهادت رسید که این احتمال هم دور نیست چون حضرت زینب همه وقایع کربلا را دیده و وجود او یادآور مصائب کربلا و یادآور فجایع حکومت یزید است و یزید نمیتواند او را تحمل کند. البته دشمن در انجام این کارها سند به دست کسی نمیدهد و در خفا و پنهانی دست به این اعمال میزنند. [8]به هر حال احتمال شهادت حضرت، توسط عوامل یزید احتمالی دور از ذهن نیست، اما دلیل قطعی تاریخی برای این روایت دیده نشده است. بیمار شدن حضرت مهمترین و قابل قبولترین احتمال برای وفات ایشان است. در این احتمال حضرت زینب (سلاماللهعلیها) بر اثر بیماری و یا مصائب و سختیهایی که از واقعه عاشورا به آن دچار شدند در سن ۵۷ سالگی در شام وفات و یا به شهادت رسیدند. [9][10]به نقل از پایگاه ویکیفقه
پینوشت:
1. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۱۱، ص۴۰.
2. قزوینی، سید محمدکاظم، زینب الکبری من المهد الی اللحد، ص۶۱۴.
3. یوسفی، محمدهادی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۶، ص۲۲۶.
4. عدة من الباحثین و المفکرین المصریین، أهل البیت فی مصر، ص۴۵۴.
5. قزوینی، سید محمد کاظم، زینب الکبری (علیهاالسّلام) من المهد الی اللحد، ص۵۹۱.
6. تبریزی، جعفر بن سلطان احمد، بحر المصائب، ص۲۵۳.
7. بداونی، عبدالقادر بن ملوکشاه، منتخب التواریخ، ص۶۷.
8. قزوینی، سید محمد کاظم، زینب الکبری (علیهاالسّلام) من المهد الی اللحد، ص۵۹۱.
9. عبیدلی نسابه، یحیی بن حسن، اخبار الزینبیات، ص۱۹–۲۲.
10. لجنة التحقیق و التالیف، السید زینب فی تاریخ الاسلام، ص۴۸-۴۹.