یقین معیار شناخت تطبیق حوادث با نشانه های ظهور
۱۳۹۴/۱۰/۱۲
–
۷۱ بازدید
یقین معیار شناخت تطبیق حوادث با نشانه های ظهور
نمی توان تطبیق های یقینی با حوادث ایجاد کرد زیرا مشکلات بسیاری به وجود می آورد. این در حالی است که معمولا این گونه تطبیق ها را تاکنون به صورت قطع الیقین از سوی بزرگان و فقها ندیدیم و هرچه بوده براساس احتمالات بوده است.
یقین معیار شناخت تطبیق حوادث با نشانه های ظهور
نمی توان تطبیق های یقینی با حوادث ایجاد کرد زیرا مشکلات بسیاری به وجود می آورد. این در حالی است که معمولا این گونه تطبیق ها را تاکنون به صورت قطع الیقین از سوی بزرگان و فقها ندیدیم و هرچه بوده براساس احتمالات بوده است.
خبرگزاری شبستان: “تا جمعه ظهور” یکی از قدیمیترین برنامه های رادیو معارف است که در طول دورههای مختلف همواره مورد اقبال شنوندگان رادیو و منتظران حضرت حجتبنالحسن(عج) قرار گرفته است. این برنامه با هدف گسترش، تعمیق و ترویج فرهنگ مهدوی و افزایش سطح آگاهی مخاطبان رادیو در حوزه معارف مهدوی و ارتقاء بینش عمومی نسبت به اساسیترین وظایف منتظران (قواعد ظهور) و مقابله با باورهای سست، خرافی و برداشتهای غلط از نشانههای ظهور یا معارف مهدوی طراحی شده است.
حجت الاسلام محمدرضا نصوری، معاون تبلیغ و ارتباطات مرکز تخصصی مهدویت در این برنامه به بررسی تطبیق های نادرست علائم ظهور در جامعه می پردازد؛
در تطبیق علائم ظهور تکلیف اولیه ما این است که بسترسازی و زمینه سازی برای ظهور داشته باشیم و بدانیم شرایط که آماده شود، قطعا ظهور اتفاق می افتد.
در تطبیق نخست باید فرد متخصصی باشد که تمام جوانب امر را مورد نظر خود قرار می دهد. وقتی متخصص می خواهد تطبیق دهد، تمام جوانب امر را مدنظر دارد. در این راستا روایات را توجیه نمی کند یا توضیحاتی که با مبانی سازگاری ندارد، نمی دهد.
اگر نخبگان و بزرگان تطبیقی می دهند، تطبیق های احتمالی است که باید با دقت خاص انجام شود که البته ممکن است در این راه دچار خطا و اشتباه شوند. به طور مثال گاهی بزرگان، فقهاء و علماء یک روایت را به سه واقعه تطبیق داده اند.
باید در این تطبیق ها نگاه اجتهادی شود، فقهاء جامع الشرایط باشند و با احتیاط گام بردارند، تطبیق ها براساس معیارها و شاخصه ها باشد تا جامعه دچار التهاب و اضطراب نشود و دچار خدشه در جامعه نشویم.
توصیه می کنم اگر واقعا دلسوخته حضرت هستیم، نگاه هایمان را ببریم در مسیری که با خودسازی و توام با دگرسازی در جامعه باشد و عمل صالح انجام دهیم و بسترسازی و زمینه سازی برای ظهور کنیم و به برخی از معیارهایی که در روایات بیان شده است، توجه داشته باشیم.
بنابراین یکی از معیارهایی که برای تطبیق نشانه های ظهور است، یقینی بودن تطبیق است. یعنی یکی از ضوابط در تطبیق این است که باید براساس یقین باشد. چون نشانه های ظهور براساس کارکردها دو دسته هستند، برخی تاثیرات دامنه داری دارند و باعث تحولات اجتماعی می شوند.
به طور مثال در روایتی داریم که یکی از موارد نشانه های ظهور جاری شدن سیل در کوچه های نجف است. بعضی از تطبیق های این چنینی مشکلاتی ایجاد نمی کند اما در علائم ظهور حضرت، قیام یمانی را به عنوان نقطه قطعی تطبیق می دهند.
در نگاه احتمالی به مصداق تطبیق ها، اگر برخی از تطبیق ها اشتباه باشد، آثار زیان باری ندارد. اما اگر قیام یمانی را با حودث منطقه تطبیق کنیم، با اثرات زیادی همراه است، یمانی اصلاح گر است، مومنان از او تبعیت می کنند و قیام او منشا حرکت اجتماعی و منشا اعتقادی است.
بنابراین اگر بخواهیم تطبیق یقینی حوادث با نشانه های ظهور دهیم، باید فرصت ها را نگاه کنیم. باید با دقت تطبیق کنیم زیرا احتمال مصداق سازی و ادعای دروغین و شایعه سازی به وسیله جریانات اجتماعی دروغین وجود دارد.
لذا نمی توان تطبیق های یقینی با حوادث ایجاد کرد. چون مشکلات بسیاری به وجود می آورد. این در حالی است که معمولا این گونه تطبیق ها را تاکنون به صورت قطع الیقین ازسوی بزرگان و فقهاء ندیدیم و هرچه بوده براساس احتمالات است.
مهمترین مشکل در تطبیق نشانه های ظهور این است که مصادیق خارجی در تطبیق ها وجود ندارد و این تطبیق ها ریشه در سلایق افراد دارد؛ در بحث یمانی باید که تطبیق یقینی باشد. به طوری که اگر واقعا ظهور کرده باشد و نتوانیم شناسایی کنیم، نمی توانیم او را یاری کنیم و اگر تطبیق اشتباه کنیم، منحرف می شویم و زمینه ظهور بدعت خواهد شد.
بنابراین یکی از ضوابطی که در جریان تطبیق باید لحاظ شود، این است که تطبیق باید مبنتی بر یقین باشد نه حدس و گمان. توجه کنیم که تطبیق ها با یقین همراه باشد، در حالی که در بحث علائم حتمی فقها و علما دقت نظر دارند که با یقین مطلب را بیان نمی کنند تا بستری برای شیادان باشد.
معیار دومی که باید دقت کنیم، اجتماع تمام معیارها در روایات است، باید در تطبیق ها تمام معیارهای در روایات را در نظر بگیریم. نه از اول و آخر روایت بزنیم تا بر اساس نظر ما باشد. به این معنی که مصداق مورد نظر تمامی ویژگی های ذکر شده در روایات معتبر را داشته باشد.
در روایات یمانی گفته شده هدایت شده است، از یمن قیام می کند، در ماه رجب و همزمان با سفیانی و خراسانی قیام می کند، بنابراین یکی از شرایط حصول به یقین این است که این شخص باید تمام این ویژگی ها را داشته باشد و اگر یکی از این ها در یمانی نباشد، نمی توان آن را اثبات کنیم. ما باید درصدد نشانه هایی باشیم که همه جزئیات در روایات را داشته باشد.
لازم است همه ویژگی های بیان شده در روایات را در تطبیق خود در نظر بگیریم، نکته اول اینکه مقصود اجتماع از تمام ویژگی های روایات این است که ویژگی ها بالفعل باشد نه اینکه مصداقی باشد. ولی تحقق ویژگی هایش به آینده موکول شود، این درحالی است که تطبیق درست تنها در صورتی حاصل می شود که تمام ویژگی های در روایات در او بالفعل باشد. اینکه کسی که در یمن قیام کرده تا در آینده با سفیانی همراه می شود، درست نیست.
نکته دوم مقصود ما از اجتماع این است که تطبیق متناسب با ویژگی ها در روایات معتبر باشد. روایت ظعیف نباشد، در اینجا ما از علم رجال و مسائل اجتهادی کمک می گیریم که باید در آنها دقت داشت. بنابراین دومین معیار برای تطبیق حوادث این است که روایات معتبر و از منابع معتبر باشد و ویژگی ها کامل و جامع داشته باشد.