خانه » همه » مذهبی » ۲) وصیت معاویه بن ابوسفیان به یزید پسرش چه بود؟ پسرکم سفر و رفت و امد را از پیش تو برداشتم و کارها را هموار کردم و اعراب را به طاعت تو دراوردم مگر چهارکس از قریش: اول: حسین‌بن‌علی که مردی است کم خطر, اما نسبتی بزرگ دارد و غرابت با محمد, چنانچه می‌بینم مردم عراق او را به قیام وادار میکنند اگر به او دست یافتی گذشت کن که اگر من باشم گذشت می‌کنم. دوم: عبدالله بن عمر مردی است که کار دین وی را از پا دراورده و اگر کسی جز او نماند, باتو بیعت می‌کند. سوم: عبدالرحمان بن ابوبکر که همه دلبستگی‌های او زن است و سرگرمی وقتی ببیند یارانش کاری کرده‌اند او نیز همان کار را می کند . چهارم: عبدالله بن زبیر که چون شیر اماده جستن است و چون روباه مکاری می‌کند چون به او دست یافتی پاره پاره اش کن. (تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۲۸۸۸)

۲) وصیت معاویه بن ابوسفیان به یزید پسرش چه بود؟ پسرکم سفر و رفت و امد را از پیش تو برداشتم و کارها را هموار کردم و اعراب را به طاعت تو دراوردم مگر چهارکس از قریش: اول: حسین‌بن‌علی که مردی است کم خطر, اما نسبتی بزرگ دارد و غرابت با محمد, چنانچه می‌بینم مردم عراق او را به قیام وادار میکنند اگر به او دست یافتی گذشت کن که اگر من باشم گذشت می‌کنم. دوم: عبدالله بن عمر مردی است که کار دین وی را از پا دراورده و اگر کسی جز او نماند, باتو بیعت می‌کند. سوم: عبدالرحمان بن ابوبکر که همه دلبستگی‌های او زن است و سرگرمی وقتی ببیند یارانش کاری کرده‌اند او نیز همان کار را می کند . چهارم: عبدالله بن زبیر که چون شیر اماده جستن است و چون روباه مکاری می‌کند چون به او دست یافتی پاره پاره اش کن. (تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۲۸۸۸)

در باره سفارش ها و وصیت های معاویه به یزید در منابع تاریخی مطالب متفاوتی وجود دارد
در برخی از منابع شیعی و اهل سنت در باره وصیّت معاویه به یزید آمده است ؛
شیخ صدوق رحمة اللّه علیه مى گوید: فردى از امام صادق علیه السلام درباره شهادت سیّدالشهداء علیه السلام پرسید؟
حضرت فرمودند: پدرم از پدرش این گونه نقل فرمود:
معاویه در حال احتضار بود که یزید را طلبید و او را نزد خود نشاند و به او این گونه سفارش کرد:
فرزندم! من گردن هاى سرکش را براى تو ذلیل کرده ام و سرزمین ها را براى مالکیت تو آماده نموده ام، ولى از سه نفر که در مقابل تو هستند، مى ترسم و این سه تن در مقابل تو دردسر ساز مى شوند که عبارتند از: عبداللّه بن عمر بن خطّاب، عبداللّه بن زبیر و حسین بن على.
عبداللّه بن عمر، با تو همراه مى شود و فقط رهایش نکن.
عبداللّه بن زبیر را هر جا یافتى تکه تکه کن، حکایت او با تو مثل شیر و گلّه و مثال رویارویى او با تو مثل گرگ و سگ است.
امّا حسین را همان طور که مى شناسى او از رسول خدا صلى اللّه علیه وآله بهره برده است و به ناچار با اهل عراق همراه مى شود و به سوى آنان از مدینه خارج مى شود و همان اهل عراق او را تنها مى گذارند و از بین مى برند.1
پس خلاصه وصیّت معاویه این است که کارى با حسین نداشته باش، عبداللّه بن زبیر را تکه تکه کن، با عبداللّه بن عمر مدارا کن و با پول و یا با احترام و گفتن القاب و اوصاف او را بخر.
1 . امالى شیخ صدوق رحمه اللّه: 216.
منابع جهت مطالعه بیشتر :
تاریخ طبرى، ج 4،
فتوح ابن اعثم، ج 5،
مقتل الحسین خوارزمى، ج 1،
حیاة الامام الحسین ، ج 2 ،
موسوعة کلمات الامام الحسین ، ص 284 .
بحارالأنوار، ج44، علامه مجلسی ، باب 37 ما جری علیه بعد بیعة الناس…
اللهوف، سید ابن طاووس
الارشاد، شیخ مفید قم، مکتبة بصیرتی، ص 200
امالى شیخ صدوق
مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 96.
سید جعفر شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام (چاپ بیست و یکم: تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1376) ص 174.
عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى)، امام على بن ابى طالب علیه السلام ، قم ، 1388 ه. ش ، ص 317.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد