خانه » همه » مذهبی » امام خمینی و کوخ نشینان؟

امام خمینی و کوخ نشینان؟


امام خمینی و کوخ نشینان؟

۱۳۹۷/۱۱/۰۶


۱۲۵۷ بازدید

چرا امام به کوخ نشین ها اهمیت می داد بااینکه انان متخصص درامورنبودند ایااداره امورکشورجزبه دست افرادمتخصص است ؟

اهمیت و توجه حضرت امام(ره) به کوخ نشین ها در راستای تکریم و اهمیت به کسانی بود که ضمن واجدیت تخصص های لازم مدیریتی از تعهد لازم نیز برخوردار بوده و نقش عمده را در مبارزات علیه رژیم ستمشاهی، شکل گیری انقلاب اسلامی، حفاظت از ارزش های الهی و منافع ملی داشتند که نوعاً همان اقشار ضعیف و محروم بودند و همچنین به منظور مقابله با تفکر اشرافی گری- به عنوان یکی از اصلی ترین آفات انقلاب و نظام اسلامی- بود. ایشان فرمودند:
ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ نشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی می‌ خواهد، در جامعۀ ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخ نشینی به پایین بکشید، خود کاخ نشینی این خوی را می‌ آورد، ممکن است که در بین آن‌ها هم کسی پیدا بشود لکن نادر است. توجه کنید که این ملتی که الآن کوخ نشینانش مشغول فعالیت هستند و مشغول به زحمت هستند در جبهه ‌ها و پشت جبهه ‌ها، این کوخ نشینان را زحمت بکشید که به همین حال خوی کوخ نشینی و خوی اینکه توجه به کاخ‌ها نداشته باشند نگه دارید تا بتوانید ادامه بدهید زندگی صحیح اسلامی را. آن خوی کاخ نشینی مضر است، خودش مضر نیست، خُویَش مضر است، لکن خود او، این خوی را دنبال دارد.( 01/01/1362)
ایشان گرایش به اشرافی گری را از آسیب های یک جامعه دانسته خاطر نشان کردند.
سرچشمۀ همۀ مصیبتهایی که ملت‌ها می‌ کشند این است که متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعیان ـ به اصطلاح خودشان ـ از آن‌ها باشد. و آن‌ها این طور هستند، اشراف و اعیان این طور هستند که تمام ارزش‌ها را به این می‌ دانند که آنجایی که زندگی می‌ کنند بهتر از دیگران باشد، آن رفتاری که مردم با آن‌ها می‌ کنند، رفتار عبید با موالی باشد؛ تمام افکارشان متوجه به این مسائل است. باید حتماً چند تا پارک داشته باشد، چند تا باغ داشته باشد در شمیران، در تهران، در کجا، تا اینکه بشود یک نفر آدم ـ عرض می‌ کنم که ـ نخست وزیر یا یک نفر آدم وزیر کذا. و این‌ها وضع روحیشان، به حسب نوع، وضع روحیشان این طور بود که چون قدرت را، تمام ارزش‌ها را به قدرت می‌ دانستند، تمام ارزش‌ها را به قدرت مالی می‌ دانستند، به قدرتهای دیگر می‌ دانستند، در مقابل قدرت بالا‌تر از خودشان خاضع و عَبد بودند، در مقابل ضعفایی که قدرت ندارند، فرمانفرما و حکومت بودند.
این وضع طبیعی این است که یک قشر اشراف و اعیان ـ به اصطلاح خودشان ـ و مرفه به یک کشوری حکومت کنند و قابل اجتناب نیست این. وقتی حکومت آن طور شد، دیگر نمی‌ شود این را کسی خیال کند که قابل این است که این با مردم چه جور باشد، از آن ور با دولتهای خارجی چه جور باشد. مقابل آن‌ها، از باب اینکه می‌ دیدند آن‌ها قدرتشان بیشتر است، خاضع بودند. هر جایی که توهّم می‌ کردند که به قدرتشان یک قدرت بالاتری یک صدمه ای بزند، مقابل او لنگ می‌ انداختند و همه جور تواضعی می‌ کردند؛ برای اینکه آنجا را به دست داشته باشند. به مردم هر چه گذشت، گذشت و هرچه خواستند، بکنند با مردم.( 07/06/1361)
اما این مساله به معنای بی توجهی به تخصص و استفاده از متخصصان در اداره کشور در تفکر حضرت امام نبود. ایشان تعهد و تخصص را از شرایط انتخاب کارگزاران می دانستند. و در این رابطه فرمودند:
«دولت بدون گزینش اشخاص متعهد و متخصص در رشته های مختلف، موفق نخواهد شد و دولتمردان در گزینش همکاران به کاردانی و تعهد آنان و بهتر خدمت کردن آنها به کشور و در منافع ملت بودن آنان تکیه کنند …، نه بر دوستی و آشنایی و حرف شنوی بی تفکر و تأمل که این رویه موجب ناکامی در خدمت به کشور است… دولتمردان از دانشمندان و متخصصان متعهد استمداد کنند تا راز موفقیت را به دست آورند.» (صحیفه امام، ج19،ص157)
اسلام با تخصص، با علم، کمال موافقت را دارد لکن تخصص و علمی که به خدمت ملت باشد، به خدمت مصالح مسلمین باشد. یک صحبت این است که ما متخصص نمی خواهیم، که این را به طور تبلیغات نسبت می دهند به بعضی مثلاً مسلمین که وقتی می گویند باید در دانشگاه انقلاب فرهنگی بشود، باید دانشگاه ها اسلامی باشد، اینها از این فوراً منتقل می کنند مطلب را به اینکه دانشگاه ها دیگر طبیب لازم ندارد، متخصص طب نمی خواهد، متخصص صنعت های پیشرفته را نمی خواهد، فقط باید بروند آنجا و مسائل، احکام اسلامی را بگویند.. این از شیطنت هائی است که شاید بعضی از افراد و گروه ها نسبت به اسلام و انجمن های اسلامی که گفته می شود و خصوص انقلاب فرهنگی اینطور تبلیغات می شود. اینها نمی دانند که مقصود ما که می گوییم باید تمام گروه ها، تمام نهادها و بخصوص دانشگاه که مرکز علم است و مغز متفکر جامعه است، ما که می گو ییم باید اینها اسلامی باشد، نمی گو ییم که ما احتیاج به متخصص نداریم. تا آنجا اسلام کوشش دارد برای متخصص که در احکام عادی هم، در احکام شرعی هم متخصص تر را میزان قرار داده است. رای متخصص تر را میزان قرار داده است ما مساله دیگر می گوییم، درد ما یک درد دیگری است. درد این است که کشور ما را آنطور در این سنین زیادی که خارجی ها پا باز کردند به آن و خصوصاً در این 50 سال دوره سیاه پهلوی آنطور تبلیغات کرده بودند و کردند که آنها می خواهند در ذهن ملت ما و جوان های ما متمرکز کنند که ایران، اسلام از عهده اینکه یک علمی را، یک تخصصی را، یک صنعتی را ایجاد کند عاجز است، ما حتماً باید یا دستمان را در همه چیزها به طرف شرق و کمونیست دراز کنیم یا دستمان را به طرف آمریکا و ممالک غربی سرمایه داری آنطور تبلیغات کرده اند که می گویند باید ما تمام چیزها را از سر تا به پا باید ما غربی بشویم یا شرقی باشیم…آنکه ما اصرار داریم به اینکه دانشگاه که مغز متفکر یک ملت است باید از وابستگی های به شرق و غرب کنار برود و نمیشود که کنار برود الااینکه فرم اسلامی را پیدا بکند، آن این نیست که دانشگاه ما نباید علم و صنعتی تحصیل کند بلکه باید فقط همین آداب صلوه را بجا بیاورد. این یک مغالطه ای است که تا صحبت دانشگاه اسلامی و اینکه باید انقلاب فرهنگی پیدا بشود، فریاد می زنند آنهائی که می خواهند ما را به طرف شرق و عمدتاً به طرف غرب بکشانند، این است که اینها با تخصص مخالفند، با علم مخالفند.
ما با تخصص مخالف نیستیم، با علم مخالف نیستیم، با نوکری اجانب مخالفیم ما می گوئیم که تخصصی که ما را به دامن آمریکا بکشد یا انگلستان، یا به دامن شوروی بکشد یا چین، این تخصص، تخصص مهلک است، نه تخصص سازنده ما می خواهیم متخصصینی در دانشگاه تربیت بشوند که برای ملت خودشان باشند، نه برای کشاندن دانشگاه را به طرف شرق یا طرف غرب ما می خواهیم که تمام اداراتی که در این کشور هست و تمام جاهائی که صنعت می خواهند ایجاد کنند و می خواهند در صنعت بزرگ بشوند و در علم، ما می خواهیم این علم و صنعت و همه چیزها در خدمت ملت باشد، نه در خدمت اجانب تخصصی که درخدمت اجانب است ضررش از همه چیزها بالاتر است.( صحیفه نور ،ج14 ،ص232)
انقلاب اسلامی شاهد خدمات ارزنده مسئولان متعهدی است که از میان اقشار محروم جامعه سر برآورده و نقش مهمی در انقلاب اسلامی ایفا نمودند. شهید رجایی ، شهید چمران ، محمد جواد تندگویان (وزیر نفت شهید)، شهید
باکری ها ، شهید همت ، کاوه و همه سرداران شهید دفاع مقدس و ..، نمونه های این دسته از مسئولان متعهد و متخصصی بودند که زندگی و خدمات آن بهترین و گویا ترین سند در حماسه آفرینی آنان در مسیر پیشرفت انقلاب اسلامی و تأمین منافع ملی است .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد