با تشکر از حسن توجه شما مجدد به مطلب برگرفته از پاسخ توجه فرمایید:
انسان در رفتار و اعمال و اموریکه میتواند اراده کند یا نکند اختیار دارد . انسان نه مختار است مطلقا و نه بی اختیار است مطلقا بلکه چیزی بین این دو است . در این که انسان در انجام امور ارادی مختار است شکّی نیست؛ شکّ در مختار بودن انسان شکّ در یکی از بدیهی ترین یافته های انسانی است. چرا که انسان مختار بودن خود را نه از راه استدلال بلکه با علم حضوری و وجدانی ادراک می کند که خطا در آن راه ندارد.همین پرسش بیانگر این وجدان و دریافت مختار بودن انسان است.
خداوند متعال خالق مطلق و عالم به همه چیز بوده و علم پیشین به همه ی موجودات دارد. لذا او می داند که فلان شخص در فلان زمان، فلان کار را با اختیار خود انجام خواهد داد. برای مثال خدا می داند که ابولهب به اختیار خود کافر خواهد شد.
خدا هر شخصی را مختار آفریده و از پیش می داند که فلان شخص در فلان زمان چه کاری را با اختیار خود انجام خواهد داد. مانند یک انسان دانا که میداند فلان شخص چه تصمیمی در خصوص نحوه انجام کاری پیش میگیرد. در حقیقت هیچ دخالتی در انجام رفتار شخص ندارد و لو معلم کلاس آن شخص باشد .
انسان در رفتار و اعمال و اموریکه میتواند اراده کند یا نکند اختیار دارد . انسان نه مختار است مطلقا و نه بی اختیار است مطلقا بلکه چیزی بین این دو است . در این که انسان در انجام امور ارادی مختار است شکّی نیست؛ شکّ در مختار بودن انسان شکّ در یکی از بدیهی ترین یافته های انسانی است. چرا که انسان مختار بودن خود را نه از راه استدلال بلکه با علم حضوری و وجدانی ادراک می کند که خطا در آن راه ندارد.همین پرسش بیانگر این وجدان و دریافت مختار بودن انسان است.
خداوند متعال خالق مطلق و عالم به همه چیز بوده و علم پیشین به همه ی موجودات دارد. لذا او می داند که فلان شخص در فلان زمان، فلان کار را با اختیار خود انجام خواهد داد. برای مثال خدا می داند که ابولهب به اختیار خود کافر خواهد شد.
خدا هر شخصی را مختار آفریده و از پیش می داند که فلان شخص در فلان زمان چه کاری را با اختیار خود انجام خواهد داد. مانند یک انسان دانا که میداند فلان شخص چه تصمیمی در خصوص نحوه انجام کاری پیش میگیرد. در حقیقت هیچ دخالتی در انجام رفتار شخص ندارد و لو معلم کلاس آن شخص باشد .