ابتدا باید گفت که مساله شهادت امام زمان در منابع معتبر نیامده و به همین جهت نمی توان در مورد پایان زندگى حضرت به درستى نمى توان سخن گفت ، روایتى که در آن سخن از شهادت حضرت به دست یک زن به میان آمده ، هم ضعف سند دارد و هم اضطراب در متن و هم اینکه در متون شیعه وارد نشده است . برخى به سخن امام حسن مجتبى ( ع ) ( که فرمود : نیست از ما ائمه مگر اینکه یا مسموم مى شود یا مقتول ) ، استناد کرده و گفته اند : حضرت در نهایت به شهادت مى رسد ولى کیفیت آن روشن نیست . در برخى روایات نیز سخن از رحلت آمده است . در توجیه روایت امام حسن ( ع ) گفته شده است : این روایت مى تواند مربوط به زمان حاکمیت بنى امیه و بنى عباس باشد که به ائمه ( ع ) سخت مى گرفتند . بنا بر این نمى توان به روشنى در این باره اظهار نظر کرد . هنگام رحلت امام زمان ( ع ) بنا بر روایات ، امام حسین ( ع ) رجعت کرده و حکومت عدل را رهبرى مىکند و تا زمانى که خداوند اراده کند زندگى انسان ها ادامه مىیابد و یکى از امامان پیشوایى مردم را بر عهده خواهد داشت . البته بر فرض پذیرش قول به شهادت ، عدل و داد زیر سؤال نمىرود . معناى اجراى کامل و گسترده عدل این نیست که هیچ خطا و اشتباهى در دوران ظهور از سوى مردم رخ نمىدهد ، زیرا مردم داراى اختیارند و ممکن است فردى مرتکب کار خطایى شود بلکه مراد این است که هر کس مرتکب تجاوز و خطا شد ، کیفر آن را نیز مىبیند بنابراین ، اگر فردى حضرت را به شهادت رساند به وسیله امام بعدى به کیفر کار خود مىرسد به هر حال روایات در مورد چگونگى رحلت حضرت ( عج ) ( شهادت یا مرگ طبیعى ) مختلف است . . در کتابى به شهید شدن امام زمان ( عج ) توسط یک پیرزن با اوصاف خاص اشاره شده ( الزام الناصب ، ص 190 ) اما سند معتبرى بیان نشده است . لذا نمى توان آن را پذیرفت . در مورد شهادت حضرت ، روایات کلى هم وجود دارد که بر اساس آنها ، هیچ امامى نیست ، مگر این که کشته یا مسموم مى شود . ( من لا یحضره الفقیه ، ج 2 ، ص 585 ، ح 3192 ) . ظاهر این گونه روایات ، شهادت حضرت را بیان مى کند ، ( کفایه الاثر ، ص 227 ) اما دلیل قطعى بر شهادت شخص حضرت ، وجود ندارد . در روایات آمده ، امام حسین ( ع ) و یارانش در اواخر حیات امام زمان ( عج ) رجعت مى کنند و امام زمان ( عج ) بعد از معرفى آنها و شناخت مردم ، از دنیا رحلت مى کند و امام حسین ( ع ) غسل و دفن حضرت را بر عهده مى گیرد . ( کافى ، ج 8 ، ص 206 بحارالانوار ، ج 53 ، ص 93 ، ح 102 از کافى ) سپس سالهاى طولانى حضرت امام حسین ( ع ) حکومت مى کند و رهبرى را بر عهده مى گیرد . طبق این نوع روایات امام زمان ( عج ) به مرگ طبیعى از دنیا مى روند و این احتمال قوى تر به نظر مى رسد . مطلب مربوط به شهادت حضرت در الزام الناصب چنین است : « با پایان یافتن هفتاد سال از آمدن امام زمان ( عج ) زنى از قبیله بنى تمیم به نام سعیده او را شهید مى کند . وى همچون مردان ، داراى ریش مى باشد و در حالى که امام زمان ( عج ) از راهى مى گذرد ، با هونگى از جنس سنگ امام را به شهادت مى رساند . پس از فوت امام زمان ( عج ) ، امام حسین ( ع ) غسل ، تکفین و تدفین او را انجام مى دهد » 1 اشکالاتى چند در این مطلب وجود دارد از جمله اینکه این سخن روایتى از یکى از معصومین ( ع ) نیست ، بلکه سخنى منقول از یکى از علماست ، آن هم عالمى ناشناخته . اگر هم عبارت یاد شده به مضمون روایات اشاره داشته باشد ، در این صورت هم به دلیل ناشناخته بودن سند ، مرسل به حساب آمده و به دلیل ضعیف بودن از ناحیه سند ، پذیرفته نیست ، از این رو نمى تواند بیانگر رویدادى تاریخى باشد . ریش دار بودن قاتل نیز که خود یک زن است ، روایت را با اشکالات فراوانى روبرو مى کند از جمله : – هر چند به گونه اى نادر ، برخى از زنان ، ریش بسیار مختصرى در مى آورند ، ولى هیچ گاه میزان آن به اندازه ریش یک مرد نمى رسد ، آن گونه که در روایت بدان اشاره شده است . – در تاریخ سابقه ندارد که حتى یک زن به صورت ریش کامل یک مرد ، ریش درآورده باشد ولى در روایت بدان تصریح شده است . اگر هم گفته شود چنین چیزى به عنوان یک استثناء و به قدرت الهى موجود شده تا با قاتل ولى عصر ( عج ) قرار گیرد پاسخ آن است که اگر چنین زنى مدتى در میان مردم آن زمان زندگى کند ، با توجه به سخن گفته شده از او در کتاب ها به عنوان قاتل امام زمان ( عج ) ، در این صورت حکومت حضرت مهدى ( عج ) درباره آن تصمیمى خاص مى گرفت . خلاصه آنکه : به احتمال زیاد امام حسین ( ع ) و یارانش در اواخر حیات امام زمان ( عج ) رجعت مى کنند و امام زمان ( عج ) بعد از معرفى آنها و شناخت مردم ، از دنیا رحلت مى کند و امام حسین ( ع ) غسل و دفن حضرت را بر عهده مى گیرد . ( کافى ، ج 8 ، ص 206 بحارالانوار ، ج 53 ، ص 93 ، ح 102 از کافى ) سپس سالهاى طولانى حضرت امام حسین ( ع ) حکومت مى کند و رهبرى را بر عهده مى گیرد . طبق این نوع روایات امام زمان ( عج ) به مرگ طبیعى از دنیا مى روند و این احتمال قوى تر به نظر مى رسدو هیچ بى عدالتى در این زمینه وجود ندارد .
اما وضعیت اخلاقى مردم پس از ظهور با توجه به این که انسانها در زمان ظهور و پس از آن نیز ، داراى اختیار بوده و اعمال و رفتار خود را بر اساس اختیار و انتخاب خود انجام مىدهند ، بنابراین ممکن است برخى دچار خطا و اشتباه شده و گرفتار گناه شوند . البته چون عدالت در جهان حکم فرماست ، اگر فردى گناهى مرتکب شد که باید مورد مجازات قرار گیرد به مجازات خواهد رسید . اما این به معناى برقرارى دوباره شرک و کفر و انحراف در جامعه نیست بلکه ، حکومت عدل الهى تا پایان عمر دنیا باقى مىماند و به دنبال آن قیامت بر پا مىشود . البته طبق روایات ، شیطان کشته مى شود و مردم در زمان ظهور از شر وسوسهها و فریبهاى او در امان خواهد ولى باز هم انسان داراى حق انتخاب و اختیار است ، پس باز هم امکان خطا و اشتباه براى او هست . به عبارت دیگر ، نفس درونى و وسوسههاى او ، آدمى را رها نمیکند . همچنین چون دنیا محل ابتلا و امتحان است و مردم دوران ظهور نیز امتحان میشوند ، امتحان آنان در مقطعى دیگر و به صورت دیگر و شاید مشکلتر انجام شود . به عنوان مثال ، دانش آموزى که در مقطع دبستان امتحان میدهد ، در حد و اندازه علمى و توان فکرى از او آزمون گرفته میشود و وقتى به مقطع راهنمایى و دبیرستان وارد میشود ، با توجه به رشد علمى و فکرى امتحان سختترى را باید پشت سر بگذارد . همین فرد ، وقتى وارد دانشگاه شد ، باز باید امتحان بدهد و حتى ممکن است امتحان او به جاى ده سؤال ، فقط یک سؤال باشد و به او اجازه استفاده از کتب نیز داده شود ، ولى روشن است که امتحان او ، بسیار سخت تر است و بخشش و ارفاق استاد نسبت به او کمتر میشود . اگر دانش آموز ابتدایى بشنود در دانشگاه چنین امتحانى میگیرند ، آن را شاید نوعى ظلم بداند و بگوید : چگونه است من که مقدار علم کمترى دارم باید سؤالات بیشترى را آن هم به صورت حفظى پاسخ دهم ، ولى دانشجو هم سؤالات کمترى دارد و هم حق استفاده از کتاب براى او است . ولى فردى که به همه دورههاى تحصیلى اشراف دارد ، در مییابد که کلام این دانش آموز صحیح نیست . دروان ظهور نیز چنین است . هر چند امتیازاتى بى نظیر و بى بدیل دارد ، ولى امتحانات خاص خود را نیز دارد . قرآن کریم در مورد زنان پیامبر میگوید : اى همسران پیامبر ! هر کدام از شما گناه آشکارى مرتکب شد ، عذاب او دو چندان است ( احزاب / 30 ) یعنى انتساب شما به پیامبر به شما ویژگى و امتیازى داده است که اگر تقوا پیشه کنید ، مانند دیگر زنان نیستید ( بلکه ممتازتر هستید ) و اگر خطایى مرتکب شوید نیز از دیگران بیشتر در عذاب هستید . ( احزاب / 30 – 32 ) ( 1 ) ( محمد الصدر ، موسوعه الامام المهدى ، الکتاب الثالث ، تاریخ ما بعد الظهور ، ص 881 ، دارالتعارف للمطبوعات ) .
اما وضعیت اخلاقى مردم پس از ظهور با توجه به این که انسانها در زمان ظهور و پس از آن نیز ، داراى اختیار بوده و اعمال و رفتار خود را بر اساس اختیار و انتخاب خود انجام مىدهند ، بنابراین ممکن است برخى دچار خطا و اشتباه شده و گرفتار گناه شوند . البته چون عدالت در جهان حکم فرماست ، اگر فردى گناهى مرتکب شد که باید مورد مجازات قرار گیرد به مجازات خواهد رسید . اما این به معناى برقرارى دوباره شرک و کفر و انحراف در جامعه نیست بلکه ، حکومت عدل الهى تا پایان عمر دنیا باقى مىماند و به دنبال آن قیامت بر پا مىشود . البته طبق روایات ، شیطان کشته مى شود و مردم در زمان ظهور از شر وسوسهها و فریبهاى او در امان خواهد ولى باز هم انسان داراى حق انتخاب و اختیار است ، پس باز هم امکان خطا و اشتباه براى او هست . به عبارت دیگر ، نفس درونى و وسوسههاى او ، آدمى را رها نمیکند . همچنین چون دنیا محل ابتلا و امتحان است و مردم دوران ظهور نیز امتحان میشوند ، امتحان آنان در مقطعى دیگر و به صورت دیگر و شاید مشکلتر انجام شود . به عنوان مثال ، دانش آموزى که در مقطع دبستان امتحان میدهد ، در حد و اندازه علمى و توان فکرى از او آزمون گرفته میشود و وقتى به مقطع راهنمایى و دبیرستان وارد میشود ، با توجه به رشد علمى و فکرى امتحان سختترى را باید پشت سر بگذارد . همین فرد ، وقتى وارد دانشگاه شد ، باز باید امتحان بدهد و حتى ممکن است امتحان او به جاى ده سؤال ، فقط یک سؤال باشد و به او اجازه استفاده از کتب نیز داده شود ، ولى روشن است که امتحان او ، بسیار سخت تر است و بخشش و ارفاق استاد نسبت به او کمتر میشود . اگر دانش آموز ابتدایى بشنود در دانشگاه چنین امتحانى میگیرند ، آن را شاید نوعى ظلم بداند و بگوید : چگونه است من که مقدار علم کمترى دارم باید سؤالات بیشترى را آن هم به صورت حفظى پاسخ دهم ، ولى دانشجو هم سؤالات کمترى دارد و هم حق استفاده از کتاب براى او است . ولى فردى که به همه دورههاى تحصیلى اشراف دارد ، در مییابد که کلام این دانش آموز صحیح نیست . دروان ظهور نیز چنین است . هر چند امتیازاتى بى نظیر و بى بدیل دارد ، ولى امتحانات خاص خود را نیز دارد . قرآن کریم در مورد زنان پیامبر میگوید : اى همسران پیامبر ! هر کدام از شما گناه آشکارى مرتکب شد ، عذاب او دو چندان است ( احزاب / 30 ) یعنى انتساب شما به پیامبر به شما ویژگى و امتیازى داده است که اگر تقوا پیشه کنید ، مانند دیگر زنان نیستید ( بلکه ممتازتر هستید ) و اگر خطایى مرتکب شوید نیز از دیگران بیشتر در عذاب هستید . ( احزاب / 30 – 32 ) ( 1 ) ( محمد الصدر ، موسوعه الامام المهدى ، الکتاب الثالث ، تاریخ ما بعد الظهور ، ص 881 ، دارالتعارف للمطبوعات ) .