اینکه به خدا نیازمندیم چون ما قائم به او هستیم و همه وجود ما سرتاسر نیاز است ولی او قائم به ذات است و نیاز به کسی ندارد واینکه نیاز به ائمه علیهم السلام داریم چون ایشان را خدا وسیله برای رسیدن به خودش قرار داده و باب الله هستند ، به مطالب زیر توجه کنید:
اهلبیت علیهمالسلام «بابالله» هستند :
انسان برای اینکه به مقولهای اعتقاد صحیح داشته باشد ابتدا باید جایگاه آن مقوله را بداند. هر گاه انسان نسبت به موضوعی اعتقاد درستی نداشته باشد رفتار مناسبی نیز در قبال آن موضوع نخواهد داشت. لذا در مکتب تشیع که امامت از اصول آن به شمار میرود میطلبد که ما ابتدا شأن امامان معصوم(ع) را در نظام عالم به طور صحیح بدانیم تا بتوانیم رفتاری صحیح در قبال ایشان پیشه نماییم. دراین نوشتار یکی از شؤون اهل بیت را بررسی می کنیم :
وبا یک مثال آغاز میکنیم: انسانی را فرض کنیم که در اتاقی که هیچ راه خروجی نداشته و کاملاً تاریک است قرار دارد. شخص درون این اتاق هیچ چیزی را نمیتواند ببیند، در حالیکه بیرون از این اتاق خورشید همه جا را روشن کرده است و این دیوارهای اتاق هستند که مانع تابش نور خورشید به درون میشوند. حال اگر در این اتاق پنجرهای تعبیه شود درون اتاق روشن میگردد و آن شخص میتواند برای بهره بردن از نور خورشید به سوی این پنجره بیاید. او برای در معرض نور خورشید قرار گرفتن در مقابل دیوار نمیایستد چون میداند که دیوار حجاب است برای نور. اما پنجره به دلیل لطیف بودن میتواند نور را از خود عبور دهد لذا او روبروی پنجره قرار میگیرد. نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که نوری که از طریق پنجره به درون اتاق میتابد از آنِ پنجره نیست، یعنی پنجره از خود نور ندارد بلکه هرچه نور است پرتوهای خورشید است که بواسطه پنجره به درون اتاق میتابد. هنر پنجره به این است که مانند دیوار حجاب نیست بلکه مجرایی است برای عبور نور. پنجره در این مثال یعنی آن جایی که دیوار نیست.
با درنظر داشتن این مثال به نظام عالم توجه کنیم. دنیا همانطور که از نامش پیداست در عمق عالم هستی قرار دارد (دنیا=پایینترین، پستترین) و بسان طبقه همکف ساختمان جهان هستی است. نور خدایی خداوند برای اینکه به اعماق عالم یعنی دنیا بتابد حجابهای بسیاری را باید عبور کند، اما چگونه؟ آیا خداوند در عالم پنجرههایی را برای عبور نور خدایی خود از طبقات عالم هستی و رسیدن به اعماق عالم در نظر گرفته است؟
1- در روایتی از معصوم(ع) نقل شده است که «نحن باب الله»ما باب الله هستیم. باب یعنی چارچوبه!
2- به عبارتی دیگر در عالم، آنجایی را که دیوار نیست میگوییم باب. یعنی فضایی که نور خدایی خدا میتواند از درون آن عبور کرده و به عمق بتابد. اهلبیت(ع) میفرمایند: «نحن باب الله الذی منه یؤتی»، ما هستیم آن باباللهی که از طریق آن «أتی» های خداوندی جاری می گردد. این «أتی»ها شامل همه صادرههای خداوند است در عالم هستی. یعنی هر چیزی که خداوند در عالم جاری میکند از درون این چارچوبه و این فضا جاری میسازد. اگر خداوند برای بندهای خیری را اراده کند آن را از این چارچوبه بر او جاری کرده و به او می رساند و بالعکس اگر عذاب را برای فردی مشیت نماید، آن عذاب را از طریق این چارچوبه بر وی جاری میکند
3- خداوند خود این سازوکار را قرار داده است و فرموده «أبی الله ان یجری الاشیاء الا باسباب»
خداوند اینطور خواسته است که نور خدایی خود را از طریق یکسری مجاری به عالم بتاباند، همانگونه که نور خورشید از طریق پنجره به درون اتاق میتابد. باب الله از خود چیزی ندارد و هر چه از طریق آن میآید از جانب خداوند متعال است. باب الله شخص نیست که اعمال نظر کند و یا شیء نیست که حجابی در مسیر نور خدا باشد بلکه قیمت باب الله به این است که فضا و چارچوبی است به قدری لطیف که مجرای نور خداوندی خداست به سمت اعماق عالم، همانگونه که هنر پنجره به این است که رقیقتر از دیوار کنار خود است ونور خورشید میتواند از طریق آن اتاق را روشن کند.
4- اگر اهلبیت(ع) میفرمایند: «اذا شئنا شاء الله»، هنگامیکه ما مشیت کنیم خداوند مشیت کرده است، فقط با منظر باباللهی میتوان آن را بدرستی توجیه نمود. یعنی همانگونه که نوری که پنجره از خود عبور میدهد همان نور خورشید است، آنچه که اهلبیت(ع) می خواهند همان است که خداوند مشیت نموده است. به عبارت دیگر اگر ما که در عمق عالم یعنی دنیا هستیم بخواهیم بدانیم که خواست خداوند چیست باید نزد اهلبیت(ع) رفته و خواست ایشان را جویا شویم که خواست اهلبیت(ع) همان خواست خداست که در بابالله وجود اهلبیت(ع) جریان دارد.
5- خداوند طریق دیگری برای اثرگذاری خود در عالم قرار نداده است و فقط از طریق این بابالله است که خدایی خود را در عالم اعمال میکند. وقتی خداوند رزق را بر مخلوقات جاری میسازد، آن روزی از طریق بابالله به مخلوقات میرسد لذا گفته میشود «و بِیُمنِه رُزِقَ الوری».« وبه برکت ایشان مخلوقات روزی داده می شوند»اگر خداوند خالق است نور قدرت خداوندی از مجرای بابالله به عالم میتابد و موجودات را خلق میکند. یعنی خداوند ابتدا بابالله را که مجرای اثرگذاری او در عوالم است ایجاد میکند و پس از آن از مجرای بابالله، عالم و موجودات درون آن را خلق مینماید.در حدیث است که «نَحنُ صَنایِعُ رَبِنا و الخَلقُ بعدُ صَنایِعُنا» «ما صنایع و مخلوق پروردگارمان هستیم وخلق بعد از خلقت و آفرینش مایند»
6- با همین سازوکار است که میبینیم امام رضا(ع) در جواب آن زندیق در نزد مأمون عباسی با اشارهای که مینمایند، تصویر شیر بر پردهای که درآنجا آویخته است تبدیل به شیری واقعی شده از درون پرده بیرون میآید و آن زندیق را تکهوپاره میکند. در توضیح این مطلب با توجه به مطلب فوقالذکر باید گفت که خداوند از باب الله وجود امام رضا(ع) در همان لحظه شیری را خلق نمود.
7- حال برای بیشتر در معرض نور خدایی خدا قرار گرفتن و تقرب جستن به خداوند و رشد و کمال باید چگونه رفتار کنیم؟ به عنوان مثال اگر گیاهی را در کنار پنجره قرار دهیم پس از مدتی میبینیم که ساقهها و برگهای آن گیاه به سمت پنجره متمایل شده است. چرا که دیوار مقابل آن، حجاب است، اما پنجره مجرای خورشید است. با این کار ، گیاه میتواند در معرض نوری که از آن پنجره میتابد قرار گیرد، از آن بهره ببرد، تغذیه شود و نور آن را رشد دهد. ما نیز که در دنیا قرار داریم باید به جایگاهی که مجرای تابش نور خدایی خدا به دنیا است توجه کنیم و به آن سو برویم تا بتوانیم بیشتر در معرض نور خدایی خداوند قرار گیریم و از آن بهره ببریم و توسط آن نور رشد داده شویم. لذا خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَابتَغُوا اِلَیه الوَسیلَه»، باید برای حرکت به سوی خداوند وسیله جست. سازوکاری که خداوند در عالم قرار داده اینگونه است. در حدیث، مصداق این وسیله، اهلبیت(ع) معرفی شدهاند. فقط از طریق وسیله است که میتوان به سوی خدا تقرب جست و غیر از آن راه دیگری وجود ندارد.
بنابراین رفتار عاقلانه این است که ما که در عمق عالم قرار داریم برای تقرب به خداوند و نیل به کمال به مجرای نور خدایی خدا توجه کنیم و به آن سو حرکت کنیم. شدت توجه شیعیان به اهلبیت(ع) با در نظر گرفتن این مهم معنی مییابد.
اهلبیت علیهمالسلام «بابالله» هستند :
انسان برای اینکه به مقولهای اعتقاد صحیح داشته باشد ابتدا باید جایگاه آن مقوله را بداند. هر گاه انسان نسبت به موضوعی اعتقاد درستی نداشته باشد رفتار مناسبی نیز در قبال آن موضوع نخواهد داشت. لذا در مکتب تشیع که امامت از اصول آن به شمار میرود میطلبد که ما ابتدا شأن امامان معصوم(ع) را در نظام عالم به طور صحیح بدانیم تا بتوانیم رفتاری صحیح در قبال ایشان پیشه نماییم. دراین نوشتار یکی از شؤون اهل بیت را بررسی می کنیم :
وبا یک مثال آغاز میکنیم: انسانی را فرض کنیم که در اتاقی که هیچ راه خروجی نداشته و کاملاً تاریک است قرار دارد. شخص درون این اتاق هیچ چیزی را نمیتواند ببیند، در حالیکه بیرون از این اتاق خورشید همه جا را روشن کرده است و این دیوارهای اتاق هستند که مانع تابش نور خورشید به درون میشوند. حال اگر در این اتاق پنجرهای تعبیه شود درون اتاق روشن میگردد و آن شخص میتواند برای بهره بردن از نور خورشید به سوی این پنجره بیاید. او برای در معرض نور خورشید قرار گرفتن در مقابل دیوار نمیایستد چون میداند که دیوار حجاب است برای نور. اما پنجره به دلیل لطیف بودن میتواند نور را از خود عبور دهد لذا او روبروی پنجره قرار میگیرد. نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که نوری که از طریق پنجره به درون اتاق میتابد از آنِ پنجره نیست، یعنی پنجره از خود نور ندارد بلکه هرچه نور است پرتوهای خورشید است که بواسطه پنجره به درون اتاق میتابد. هنر پنجره به این است که مانند دیوار حجاب نیست بلکه مجرایی است برای عبور نور. پنجره در این مثال یعنی آن جایی که دیوار نیست.
با درنظر داشتن این مثال به نظام عالم توجه کنیم. دنیا همانطور که از نامش پیداست در عمق عالم هستی قرار دارد (دنیا=پایینترین، پستترین) و بسان طبقه همکف ساختمان جهان هستی است. نور خدایی خداوند برای اینکه به اعماق عالم یعنی دنیا بتابد حجابهای بسیاری را باید عبور کند، اما چگونه؟ آیا خداوند در عالم پنجرههایی را برای عبور نور خدایی خود از طبقات عالم هستی و رسیدن به اعماق عالم در نظر گرفته است؟
1- در روایتی از معصوم(ع) نقل شده است که «نحن باب الله»ما باب الله هستیم. باب یعنی چارچوبه!
2- به عبارتی دیگر در عالم، آنجایی را که دیوار نیست میگوییم باب. یعنی فضایی که نور خدایی خدا میتواند از درون آن عبور کرده و به عمق بتابد. اهلبیت(ع) میفرمایند: «نحن باب الله الذی منه یؤتی»، ما هستیم آن باباللهی که از طریق آن «أتی» های خداوندی جاری می گردد. این «أتی»ها شامل همه صادرههای خداوند است در عالم هستی. یعنی هر چیزی که خداوند در عالم جاری میکند از درون این چارچوبه و این فضا جاری میسازد. اگر خداوند برای بندهای خیری را اراده کند آن را از این چارچوبه بر او جاری کرده و به او می رساند و بالعکس اگر عذاب را برای فردی مشیت نماید، آن عذاب را از طریق این چارچوبه بر وی جاری میکند
3- خداوند خود این سازوکار را قرار داده است و فرموده «أبی الله ان یجری الاشیاء الا باسباب»
خداوند اینطور خواسته است که نور خدایی خود را از طریق یکسری مجاری به عالم بتاباند، همانگونه که نور خورشید از طریق پنجره به درون اتاق میتابد. باب الله از خود چیزی ندارد و هر چه از طریق آن میآید از جانب خداوند متعال است. باب الله شخص نیست که اعمال نظر کند و یا شیء نیست که حجابی در مسیر نور خدا باشد بلکه قیمت باب الله به این است که فضا و چارچوبی است به قدری لطیف که مجرای نور خداوندی خداست به سمت اعماق عالم، همانگونه که هنر پنجره به این است که رقیقتر از دیوار کنار خود است ونور خورشید میتواند از طریق آن اتاق را روشن کند.
4- اگر اهلبیت(ع) میفرمایند: «اذا شئنا شاء الله»، هنگامیکه ما مشیت کنیم خداوند مشیت کرده است، فقط با منظر باباللهی میتوان آن را بدرستی توجیه نمود. یعنی همانگونه که نوری که پنجره از خود عبور میدهد همان نور خورشید است، آنچه که اهلبیت(ع) می خواهند همان است که خداوند مشیت نموده است. به عبارت دیگر اگر ما که در عمق عالم یعنی دنیا هستیم بخواهیم بدانیم که خواست خداوند چیست باید نزد اهلبیت(ع) رفته و خواست ایشان را جویا شویم که خواست اهلبیت(ع) همان خواست خداست که در بابالله وجود اهلبیت(ع) جریان دارد.
5- خداوند طریق دیگری برای اثرگذاری خود در عالم قرار نداده است و فقط از طریق این بابالله است که خدایی خود را در عالم اعمال میکند. وقتی خداوند رزق را بر مخلوقات جاری میسازد، آن روزی از طریق بابالله به مخلوقات میرسد لذا گفته میشود «و بِیُمنِه رُزِقَ الوری».« وبه برکت ایشان مخلوقات روزی داده می شوند»اگر خداوند خالق است نور قدرت خداوندی از مجرای بابالله به عالم میتابد و موجودات را خلق میکند. یعنی خداوند ابتدا بابالله را که مجرای اثرگذاری او در عوالم است ایجاد میکند و پس از آن از مجرای بابالله، عالم و موجودات درون آن را خلق مینماید.در حدیث است که «نَحنُ صَنایِعُ رَبِنا و الخَلقُ بعدُ صَنایِعُنا» «ما صنایع و مخلوق پروردگارمان هستیم وخلق بعد از خلقت و آفرینش مایند»
6- با همین سازوکار است که میبینیم امام رضا(ع) در جواب آن زندیق در نزد مأمون عباسی با اشارهای که مینمایند، تصویر شیر بر پردهای که درآنجا آویخته است تبدیل به شیری واقعی شده از درون پرده بیرون میآید و آن زندیق را تکهوپاره میکند. در توضیح این مطلب با توجه به مطلب فوقالذکر باید گفت که خداوند از باب الله وجود امام رضا(ع) در همان لحظه شیری را خلق نمود.
7- حال برای بیشتر در معرض نور خدایی خدا قرار گرفتن و تقرب جستن به خداوند و رشد و کمال باید چگونه رفتار کنیم؟ به عنوان مثال اگر گیاهی را در کنار پنجره قرار دهیم پس از مدتی میبینیم که ساقهها و برگهای آن گیاه به سمت پنجره متمایل شده است. چرا که دیوار مقابل آن، حجاب است، اما پنجره مجرای خورشید است. با این کار ، گیاه میتواند در معرض نوری که از آن پنجره میتابد قرار گیرد، از آن بهره ببرد، تغذیه شود و نور آن را رشد دهد. ما نیز که در دنیا قرار داریم باید به جایگاهی که مجرای تابش نور خدایی خدا به دنیا است توجه کنیم و به آن سو برویم تا بتوانیم بیشتر در معرض نور خدایی خداوند قرار گیریم و از آن بهره ببریم و توسط آن نور رشد داده شویم. لذا خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَابتَغُوا اِلَیه الوَسیلَه»، باید برای حرکت به سوی خداوند وسیله جست. سازوکاری که خداوند در عالم قرار داده اینگونه است. در حدیث، مصداق این وسیله، اهلبیت(ع) معرفی شدهاند. فقط از طریق وسیله است که میتوان به سوی خدا تقرب جست و غیر از آن راه دیگری وجود ندارد.
بنابراین رفتار عاقلانه این است که ما که در عمق عالم قرار داریم برای تقرب به خداوند و نیل به کمال به مجرای نور خدایی خدا توجه کنیم و به آن سو حرکت کنیم. شدت توجه شیعیان به اهلبیت(ع) با در نظر گرفتن این مهم معنی مییابد.