خانه » همه » مذهبی » سلام مجتهد و عالم شدن چه کمکی میتواند در سیرو سلوک به ما کند ؟

سلام مجتهد و عالم شدن چه کمکی میتواند در سیرو سلوک به ما کند ؟

پاسخ: دوست گرامی. هدف انسان در سفر زندگی قرب به خدا و کسب رضایت و محبوبیت الهی است. برای رسیدن به این هدف، یک راهبرد کلی وجود دارد و دو راهبرد جزئی تر که در دل آن نهفته است.
راهبرد کلی اسلام برای تربیت انسان، توحید و عبودیت خدا است. علم توحیدی و عمل توحیدی، همان سلوک نظری و عملی یا خداپرستی علمی و عملی است که علمای قدیم، آنرا تحت عنوان فکر و ذکر مطرح می کردند، این راهبرد قادر است انسان سالک را به معرفت و تعالی قلب برساند.
این راهبرد کلی، مانند یک اتوبان دو بانده، در دل خود، از دو راهبرد جزئی تر بهره می برد که عبارتند از: راهبرد علم و عمل. کسب علم و شناخت حقیقت و همچنین کسب تجربه عملی، بهترین راه رسیدن به رشد عقلانی و عرفانی است. بفرموده ی امیرمومنان: العقل غریزة تزید بالعلم و التجارب؛ عقل یک نیروی غریزی نهاده شده در درون آدمی است که با علم و تجربه رشد می کند.
روی این حساب، سلوک قرآنی ، دو گام نظری و عملی دارد و از راهبرد علم و عمل پیروی می کند. گام نظری آن که از طریق علم آموزی و عالم شدن پی گیری می شود، پاسخ به سوالات اساسی زندگی و آشنایی با اندیشه توحیدی اسلام و دیدگاه قرآن کریم و ائمه اطهار نسبت به حقایق بنیادین زندگی است که با هدف پرورش اندیشه دینی سالک انجام می شود. گام عملی آن نیز حرکت در جهت تحقق اهداف بنیادین زندگی و دمیدن روح توحید و بندگی خدای متعال به حیات انسان است.
در این راستا برخی علوم مانند فقه، حقوق و اخلاق، علوم عملی هستند، هدف اینگونه علوم، سامان بخشی به رفتار فردی و روابط اجتماعی انسان است، اما هدف و کارکرد علوم نظری و اندیشه های بنیادین، ساخت ذهن و اندیشه و باورهای سالک است.
البته سلوک نظری بر سلوک عملی تقدم رتبی دارد، مهمترین دلیل این تقدم وابسته بودن اخلاق و عمل و سبک زندگی انسان، به نوع تفکر و اندیشه ای است که قبلا محقق شده است، در واقع هر کس آنچنان زندگی می کند که می اندیشد.
رشد انسان از سلوک نظری شروع می شود و عمل و عبادت هر فرد، مبتنی بر اندیشه های نظری او شکل می گیرد و تا انسان اندیشه خود را شکوفا نکند، قادر نیست نفسانیت، عملکرد و اخلاق خود را مدیریت و اصلاح نماید.
همچنین، علاوه بر رابطه ای که میان اندیشه و عمل انسان هست، قسمت بزرگی از هویت انسانی، تحت تاثیر اندیشه و افکار شکل می گیرد. چنانچه مولوی گفته:
ای برادر تو همه اندیشه ای – ما بقی تو استخوان و ریشه ای.
اگر نگوییم همه وجود انسان اندیشه است، که نیست، لا اقل نیمی از وجود او را اندیشه تشکیل می دهد و نیم دیگر که اخلاق و عمل و جهاد با نفس و اطاعت و عبادت و سبک زندگی و جهاد با دشمن است، نیز تحت تاثیر اندیشه راهبری می شود.
ناگفته نماند که محور اصلی خودسازی و سلوک دینی، پرورش قلب و تامین سلامت و تعالی آن است، ولی این کار، بدون داشتن اندیشه دینی و عبودیت الهی و تامین نیازهای علمی و عملی آن، امکان پذیر نیست.
همانگونه که اشاره شد سلوک نظری با تحقیق و پژوهش در مسایل نظری، بنیادین و فکری شروع می شود، کسی که در مسیر اندیشه ورزی و کشف حقیقت قرار ندارد، سالک نیست و نمی تواند در مرحله عملی نفس زیاده خواه خود را مهار و سلامت قلب را تامین نماید.
نتیجه سلوک نظری و مطالعه و تحقیق در موضوعات دینی وصول به یقین عملی است و یقین علمی زمینه ساز ایمان قلبی می شود و ایمان قلبی هرگز مورد هجوم شک قرار نمی گیرد.
این مسیر که عرض شد مرحله اول خودسازی و سیر و سلوک است. این مرحله از خودسازی را سلوک نظری می گویند. نمونه ای از موضوعات راهبردی سلوک نظری که باید مورد مطالعه و تحقیق قرار بگیرند، عبارتند از:
1- جهان شناسی: جهان بینی- اندیشه مادی- اندیشه الهی.
2- خداشناسی: وجود، توحید، ذات، اسماء و صفات.
3- دین شناسی: دین، نبوت، ولایت، امامت، وحی، عصمت، قرآن، توحید، شرک، ایمان، کفر، حق و باطل.
4- معاد شناسی: آخرت، مرگ، معاد، قیامت، برزخ، بهشت، جهنم، حساب، حشر.
5 – انسان شناسی: خودشناسی، روح، تجرد، عقل، قلب، نفس، کمال، خلافت، ولایت، کرامت، انسانیت.
6- اخلاق و خودسازی: اخلاق، خودسازی، علم، حقیقت، تحقیق، پژوهش، مطالعه، آگاهی، غفلت، بیداری، بصیرت، اراده، عزم، انگیزه، نیت، قصد، همت، توکل، رضا، تسلیم، تفویض، صبر، شکر، توبه، آزادی، تقوا، بندگی،عبودیت، نفس اماره، اطاعت، پرستش، جهاد اکبر، سیروسلوک، عشق، عرفان، جذبه، محبت، معرفت، یقین.
7- شناخت زندگی: حقیقت زندگی، هدف زندگی، سبک زندگی، دنیا، سعادت، خوشبختی، موفقیت، جمال و زیبایی، شادی، لذت، تفریح، ورزش، مسافرت، تغذیه، خواب، شغل، معیشت، سلامتی، ازدواج، خانواده، فرزند، تربیت، دوستی، معاشرت.
8- سیاسی، اجتماعی: حزب، چپ و راست، انتخابات، قانون، اصول گرا، اصلاح طلب، استقلال، آزادی، روشنفکر، جمهوریت، عدالت، ولایت، حقوق.
9- ایدئولوژی: جامعه، تاریخ، فرهنگ، تمدن، هنر، اقتصاد، مدیریت،حکومت، سیاست، ولایت فقیه.
برای شناختن و رسیدن به بلوغ علمی، لازم است مدت زمان کافی به هر یک از این کلمه ها برای مطالعه و تحقیق اختصاص دهید و هنگامی که احساس کردید آن کلمه را به خوبی درک کرده اید واژه دیگری را در دستور کار تحقیق قرار دهید.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد