خانه » همه » مذهبی » مرگ و دلیل آن برای ابوبکر عمر و عایشه

مرگ و دلیل آن برای ابوبکر عمر و عایشه


مرگ و دلیل آن برای ابوبکر عمر و عایشه

۱۳۹۷/۰۸/۲۷


۳۷۱۷ بازدید

در باره مرگ این سه شخص که چگونه مرده اند بگویید که ایا به مرگ عادی مرده اند یا ترور شده اند اگر ترور شده اند به دست مسلمانان بوده اند یا یهودیان؟
ابوبکر و عمر و عایشه

1- ابوبکر در دوشنبه ۷ جمادی‌الثانی سال ۱۳ هجری که روزی سرد بود، غسل کرد و در پی آن تب کرد و بستری شد و از نماز گزاردن با مردم باز ماند. در این بیماری که ۱۵ روز ادامه یافت، عمر به جای وی با مردم نماز می‌گزارد و مردم در منزلش از او عیادت می‌کردند. تا سرانجام در شامگاه سه‌شنبه ۲۲ همان ماه، پس از ۶۲ سال عمر و ۲ سال و ۳ ماه و ۲۲ روز خلافت درگذشت.[1] بنابر وصیت ابوبکر، همسرش اسماء جنازه‌اش را غسل داد و عمر همان شب در مسجد پیامبر بر وی نماز گزارد و طبق وصیت او به عایشه، به یاری عثمان، طلحه و… در کنار پیامبر(ص) به خاکش سپردند.[2]2- عمر بن خطّاب، پس از ده سال و شش ماه خلافت، در ۲۶ یا ۲۷ ذی‌حجّه سال ۲۳ق در ۶۰ یا ۶۳ سالگی به دست ابولؤلؤ به قتل رسید. براساس برخی منابع او در ۲۷ ذی‌حجّه مجروح و پس از سه روز در ۳۰ ذیحجه از دنیا رفت. صهیب رومی بر او نماز گزارد و پس از اذن گرفتن از عایشه کنار قبر ابوبکر دفن شد.[3] عمر در روزهای پایانی عمر خود که مجروح افتاده بود، می‌گفت: «ای کاش من هیچ بودم،‌ای کاش مادرم مرا نزاییده بود،‌ای کاش به فراموشی سپرده شده بودم،‌ای کاش بافنده بودم و از دست‌رنج خود زندگی می‌کردم.[۴]3- عایشه در ۱۰ شوال سال ۵۸ق (یا سال ۵۷ق) در ۶۶ سالگی در مدینه درگذشت، ابوهریره بر او نماز خواند و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.[5] برخی نیز زمان وفات او را هفدهم رمضان همان سال گفته‌اند.[6]درباره علت مرگ عایشه، اختلاف‌نظر وجود دارد. عده‌ای بر خلاف اهل سنت که مرگ او را طبیعی دانسته‌اند، با استناد به منابع، معاویه را عامل قتل عایشه می‌دانند که با مکر و حیله خود، چاله‌ای کَند و او را در آن انداخت.[7] علت این امر را اعتراض عایشه به بیعت گرفتن معاویه برای یزید گفته‌اند.[8] قائلان به قتل عایشه، روز این اتفاق را آخر ذی‌الحجه دانسته‌اند.[9]
برگرفته از پایگاه ویکی شیعه
پی نوشت:
1- یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶-۱۳۸؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۴۱۹-۴۲۰؛ ابن حبان، کتاب الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۲، ص۱۹۱، ۱۹۴.
2- ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۲۰۳، ۲۰۸، ۲۰۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۴۲۱-۴۲۲؛ ابن حبان، کتاب الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۲، ص۱۹۳، ۱۹۵.
3- الامامة و السیاسة، ج۱، ص۴۱ و ۴۲ و تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۵۹ و۱۶۰؛ الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۵۵ و ۱۱۵۶.
4- الزهد و الرقائق، ص۷۹-۸۰ و ۱۴۵-۱۴۶؛ حیاة الصحابة، ج۲، ص۱۱۵؛ تاریخ المدینة المنورة، ج۲، ص۹۲۰.
5- ذهبی، تاریخ اسلام، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۱۶۴؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۵۲۰.
6- مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۴۲.
7- بیاضی، الصراط المستقیم، ۱۳۸۴ق، ج۳، ص۴۸.
8- حر عاملی، اثبات الهداة، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۴۰۲.
9- سید بن طاووس، الطرائف، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۵۰۳.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد