نامهای برای تو که بهترینی
ضریح آسمانی
گاهی که خانواده تصمیم میگیرند یک سفر زیارتی ترتیب دهند، من از خوشحالی بال درمیآورم و با شوقی وصفنشدنی از پدر و مادرم تشکّر میکنم؛ چون عاشق فضای معنوی و بوی خوشی هستم که همیشه در فضای همهی حرمها و امام زادهها به مشام میرسد. حالا قصد دارم نامهای به یک امام زاده بنویسم؛ امام زادهای که بسیار دوستش دارم و خاطرات خوبی از زیارت او در ذهنم باقی مانده است؛ ایشان حضرت امام زاده صالح(ع) هستند که آرامگاهشان در میدان تجریش تهران واقع شده است و به قول مادرم، صاحب کرامتهای فراواناند.
ای انسان نیکو سرشت و با ایمان که از خاندان مطهر امامان و بزرگان دین هستی! میدانم اگر در حق مسلمانان دعا کنید به خاطر آبرو و جایگاهی که نزد خداوند بلندمرتبه دارید، دعایتان پذیرفته میشود و حاجت هرکس را که از شما کمک بطلبد، برآورده میکنید. اصولاً انسانهای پاک، رابطهی نزدیک با خداوند دارند و از مقربان درگاه او هستند. راستش وقتی به پابوس شما میآیم، احساس میکنم قدم به یک بوستان گذاشتهام؛ بوستانی پر از گل و گلاب. در آن بوستان، شما زیباترین گل هستید و مردم مثل پروانه به دورتان میچرخند و بااشتیاق شما را صدا میزنند. هریک از آنها حاجتی دارند؛ مثلاً ظهور حضرت مهدی (ع)، شفای همهی بیماران، رفع بلاها و گرفتاریها و نجات فقرا و تنگدستان از تهیدستی.
من میدانم که هر دعایی در محضر شما به سرعت به آسمانها میرسد و در نوبت اجابت قرار میگیرد. به همین دلیل، هروقت از زیارتتان برمیگردم، شب خوابهای نورانی میبینم و خاطرهی خوش زیارت شما در ذهنم مرور میشود. از شما متشکّرم که مثل یک پل، مردم را با آسمانها پیوند دادهاید.
امیدوارم بتوانم بیشتر به زیارت شما بیایم!
ملیکا سماواتی – دوازدهساله
*******
سلام بر تو که بسیار عزیزی
سلام من بر تو ای بزرگوار مهربان!
سلام بر شما و خاندان پاکتان!
من شما را بسیار دوست دارم و میدانم در کنار شما بودن و عبادت کردن، چقدر دلنشین و آرامشبخش است. مردم برای عبادت و زیارت نزد شما میآیند؛ چون در محدودهی حرم و ضریح شما بهترین مکان برای دعا و راز و نیاز با خداست. هر امامزاده یک زیارتنامه دارد که باید به رسم ادب قبل از ورود به حرم خوانده شود و این یعنی شما بسیار محترم و عزیز هستید.
بارها دیدهام در حیاط بیشتر ام امزادهها کلاسهای مذهبی و آموزشی برپا میشود که بسیار جالب و آموزنده است، مخصوصاً برای بچهها و زائرانی که اوّلین بار است به زیارت شما میآیند.
من هرگز دوست ندارم با شما خداحافظی کنم؛ پس با امید به دیدار دوباره، نامهام را به پایان میبرم.
امیدوارم شما هم از خدا بخواهید دعاهای من و همهی زائران شما مستجاب شود!
ملینا مطیع – یازدهساله
*******
برات کربلای مرا هم امضا کنید
سلام بر توای فرزند کاملترین انسان!
سلام بر تو ای ساقی دشت کربلا!
سلام بر تو ای باوفاترین برادر که تا لحظهی آخر در کنار سرور و برادرت ایستادی و با سپاه ظلم مبارزه کردی!
سلام بر تو ای آقایی که ادب را در همه جا سرلوحهی کار خود قرار دادی و همیشه یک قدم عقبتر از مولایت میایستادی و او را سرور و سیّد خود میدانستی!
حتّی پس از شهادت نیز حرم مطهّرتان کمی عقبتر از حرم مولاست. آقاجان! دلتنگم، دلتنگ غروب کربلایت، دلتنگ حرم امن و باصفایت، دلتنگ پیادهروی در بینالحرمین زیبایت.
امیدوارم در زندگی فقط یک جا بر سر دوراهی قرار بگیرم و آن بینالحرمین شما باشد!
آقاجان! همان طور که برای رفتن به حرم امام حسین (ع) از شما نیز اذن دخول میگیریم، خواهش میکنم برای آمدن به پابوستان، برات کربلای مرا هم امضا کنید تا بار دیگر نه با پای بدن، بلکه با پای دل به زیارتتان بیایم.
پارمیس عادل خانی – دوازدهساله
منبع: مجله باران