خانه » همه » مذهبی » آثاروفواید نماز

دانلود کتاب های امتحان شده

آثاروفواید نماز


آثاروفواید نماز

۱۳۹۸/۰۱/۱۴


۱۶۵۸ بازدید

سلام علیکم.
لطفا اثرات ظاەری نماز در دنیا و باطنی نماز در اخرت را بازگو کنید چرا کە عدە ای تا چیزی را نبینند قبول نمیکنند.

دوست عزیز! در قرآن همواره ایمان در کنار عمل صالح آمده است: «آمنوا و عملوا الصّالحات» ایمان و عمل صالح مانند نخ و سوزن هستند و به شرطى کارآیى دارند که به هم متّصل باشند. با جدایى آنها از هم، چیزى دوخته نمى شود. قرآن مى فرماید: اگر خدا را دوست دارید، از پیامبر اطاعت کنید: «اِن کنتُم تُحبّون اللّه فاتّبعونى»(سوره آل عمران، آیه 31)
بسیارند کسانى که مى گویند: ایمان داریم ولى عمل نمى کنند، مى گویند: خدا را دوست داریم ولى با او حرف نمى زنند و نماز نمى خوانند، مى گویند: ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را به دل داریم، امّا در عمل هیچ شباهتى به آن حضرت ندارند، مى گویند: به امام زمان علیه السلام ایمان داریم، ولى سهم امام را که بر آنان واجب است نمى پردازند، اگر به دنبال این ادّعاها عمل و حرکتى نباشد، باید در صداقت خود شک کنیم.
در روزگار قدیم کسانى را که در جنگ ها اسیر مى شدند به نام برده در بازار مى فروختند. شخصى به بازار برده فروشان آمد تا برده اى خریدارى کند. هر برده که هنرى داشت گران تر بود. به سراغ برده اى رفت و دید قیمت آن بسیار گران است. سبب را پرسید، گفتند: او تشنه شناس است و مى فهمد چه کسى تشنه است.
خریدار علاقمند شد، او را خرید و به منزل آورد و دوستانش را دعوت و غذایى تهیّه کرد ولى سر سفره آب نگذاشت. مهمانان چند لقمه اى که خوردند، یکى پس از دیگرى تقاضاى آب نمودند. برده تشنه شناس نگاهى به او مى کرد و مى گفت: دروغ مى گوید، او تشنه نیست. کم کم به تعداد تشنه ها اضافه شد و هرکدام فریاد آب سردادند. امّا برده مى گفت: همه دروغ مى گویند. تا اینکه یک نفر از میان آنان برخاست تا آبى تهیّه کند. برده گفت: این شخص راست مى گوید، زیرا از جایش بلند شد و فقط داد و فریاد نکرد.
آرى، کسى در ادّعاى خود صادق است که حرکت و اقدامى کند. کسانى که اهل عمل نیستند، در واقع مؤمن نیستند و تنها ادّعاى ایمان دارند.
«وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» (عصر/3-1)
در سوره عصر به زمان قسم یاد می کند و می فرماید : قسم به زمان !انسانها در زیانند ، مگر کسانی که ایمان دارند ، «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»و عمل صالح انجام می دهند .
ایمان به تنهایی هیچ فایده ای ندارد ؛ ایمان و عمل همیشه توأمان با یکدیگر هستند .
این دو درحقیقت مانند دو کفه ترازویی هستند که سنجش بدون یکی از آن دو ممکن نیست و ایمان بدون عمل صالح، سودی نخواهد داشت. اگر کسی بدون آنکه به برنامه های اسلام عمل کند، ادعای ایمان داشته باشد، ایمانش ، ادعایی بیش نیست و هیچ سودی به حال او نخواهد داشت.(بحار الانوار ، ج 22 ، ص 405)
پس معلوم مى شود سعادت انسان دو رکن دارد: رکن ایمان و رکن عمل، اما نه مطلق ایمان و نه مطلق عمل، بلکه ایمان به مقدسترین و عالیترین حقایق که شامل ایمان به همه حقایق است، یعنى ایمان به ذات یگانه که مبدأ علم و قدرت و نظم و حکمت و حیات و سعادت است؛ و عمل صالح و شایسته و مفید که انسان را جلو ببرد و کامل کند و آثار خوب به بار آورد.
در روایات نیز وارد شده که اولین سوالی که در قیامت از شخص سوال می شود نماز است که اگر قبول بشود سایر اعمال نیکو نیز مورد قبول واقع می شود و اگر رد شود سائر اعمال نیز رد می شود.
بنابراین، شخص بی نماز اگر چه اعمال خوب دیگری نیز داشته باشد ولی به خاطر بی نمازی، آن اعمال نیز در قیامت به درد او نمی خورند.
نماز ستون و اساس دین است. امام باقر (ع) به نقل از رسول خدا (ص) می¬فرماید: «مَا بَیْنَ الْمُسْلِمِ وَ بَیْنَ الْکَافِرِ إِلَّا أَنْ یَتْرُکَ الصَّلَاةَ الْفَرِیضَةَ مُتَعَمِّداً أَوْ یَتَهَاوَنَ بِهَا فَلَا یُصَلِّیَهَا؛ بین مسلمان و کافر فاصله اى نیست، مگر این که مسلمان نماز واجب را عمدا ترک کند یا آن را بى اهمیت بداند و نخواند.» حرمت ترک نماز، از انجام بسیاری از اعمال حرام سنگین تر است. چون انسان در ارتکاب بعضی از اعمال حرام، قصد بی حرمتی به خدای متعال و دین را ندارد، بلکه جنبه حیوانی انسان بر او غلبه کرده و چه بسا بعد از مبتلا شدن به فعل حرام، به شدت از خدای متعال می ترسد و توبه می کند. در حالی که رها کردن نماز، موثر از غلبه شهوات بر انسان نیست. بلکه ناشی از ضعف ایمان و بی توجهی به دستور الهی است. از حضرت صادق (ع) سؤال شد که چرا زانى کافر نیست ولى کسى که نماز نمى گذارد کافر مى باشد، امام (ع) فرمود: چون زناکار براى شهوت این کار را مى کند ولى آن کس که نماز را ترک مى کند براى این است که به آن اهمیت نمى دهد. زناکار براى لذت دنبال زنى را مى گیرد و از او کامجوئى مى کند، ولى آن کس که نماز را ترک کرده و آن را انجام نمى دهد قصدش لذت نیست بلکه فقط نظرش بى اهمیت شمردن آن مى باشد و هر گاه کسى نظرش استخفاف باشد کافر مى گردد. البته این کفر تا زمانی که همراه با انکار نماز نباشد، سبب جاری شدن احکام کافر، مثل عدم طهارت، عدم پاک بودن ذبایح او و حرمت ازدواج با او و … نمی شود. و تنها در جایی که انکار نماز به شکل انکار ضروری دین باشد، این احکام برای شخص لازم است. اما به هر حال ترک نماز، مساله ای سبک نیست. و شخص در صورتی که نسبت به نماز سهل انگاری کند، مشمول نفرین الهی می شود: «فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ* الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ[ماعون/۴و۵] پس واى بر نمازگزارانى که در نماز خود سه ل انگارى مى کنند.» سهل انگاران در نماز با هم تفاوت هایی دارند، بعضی نماز را به طور کلی ترک می کنند و علت این کارمسامحه و کم اعتنایی به امور اخروی است. بعضی نماز را در بعضی اوقات ترک می کنند و آن را سبک می شمارند، بعضی نماز را انجام می دهند اما نسبت به شرایط و واجبات آن (مثل طهارت، غصبی نبودن محل و …) بی اعتنا هستند، همه این ها با تفاوت هایشان، در نفرین الهی شریک هستند. هر چند هر کدام به میزان سهل انگاری اش در نماز، بهره ای از این قهر و غضب خواهد داشت.
*** توجه شما را به مطالبی پیرامون فلسفه عبادت و نماز جلب می نماییم.
عبودیت و پرستش یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تا کنون به شکلی پرستش داشته اند. روح انسان نیاز به عبادت و پرستش دارد. هیچ چیزی جای آن را پر نمی کند، و خداوند تنها موجودی است که لائق پرستش است
اهل عرفان گفته اند: برای رسیدن به عرفان الهی و شناخت خود و خدا مراحلی باید طی شود. مرحلة اوّل، شریعت است. برای پیمودن این مرحله باید به سراغ عبادت پروردگار رفت و با استعانت و کمک از عبادت وارد مرحلة دوم یعنی طریقت شد، آن گاه از طریقت عبور کرده و به حقیقت پیوست که پیوستن قطره به دریا است. هر کدام از مکتب ها و آیین ها اَشکالی برای عبادت دارند امّا همه به دنبال پرستش و عبادت‌اند، ‌حتی موجودات دیگر نیز به عبادت و پرستش مشغولند. قرآن می‌فرماید: «کلّ قدعلم صلوته و تسبیحه؛ (نور آیه 41)، تمامی موجودات نماز و تسبیح خدا را می دانند». در جای دیگر
می‌فرماید: «إنْ مِن شیء إلاّ یسبّح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم؛ (اسراء آیة 44)، هر موجودی با حمد، خدا را تسبیح می‌گوید، لیکن شما تسبیح آنان را نمی فهمید».
جمله ذرات عالم در نهان با تو می گویند روزان وشبان
ماسمیعیم و بصیریم وهشیم با شما نامحرمان ما خا موشیم
گر شما سوی جمادی می روید محرم جان جمادان کی شوید.
از منابع و مآخذ اسلامی به دست می آید که برای رسیدن به حق و شاداب کردن روح عرفانی انسان، هیچ راهی بهتر از نماز یافت نمی شود. برای روح انسان شیفته هیچ غذایی سازگارتر و سرشارتر از نماز وجود ندارد، زیرا چه کسی بهتر از خداوند (که برای رسیدن به هر هدفی، ترکیب راه خاصی را مشخص فرموده است) می‌تواند مَرْکب و معجونی برای رشد و ارتقای انسان ها پدید آورد؟
آنچه زیبایی و حُسن و خیر است، در نماز سفره ای است گسترده که خداوند آن را در پنج نوبت در شبانه روز برای بندگانش باز می‌کند و بر سر این سفره انواع و اقسام غذاهای لذیذ وجود دارد و هر کس مطابق استعداد و تعالی خود از آن بهره مند می‌شود.
نماز از جمله عبادات عملى در بینش توحیدى اسلام است که فلسفه آن را تنها در پرتو آن بینش، مى توان نظاره کرد.
بدیهى است تا زمانى که ابعاد مختلف این بینش، به درستى شناخته نشود، جایگاه نماز و هم چنین دیگر برنامه هاى عملى آن، روشن نخواهد شد. در بینش اسلام و ادیان توحیدى، انسان و مجموعه هستى، آفریده هاى خداوند و در مسیر حرکت به سوى او و معرفت مبدأ خویشند. در این دیدگاه، هیچ غایتى جز معرفت خداوند براى انسان متصوّر نیست و کمال انسان، تنها در این محدوده رقم مى خورد و تمامى جاذبه هاى دیگر، جملگى براى به حرکت درآوردن آدمى و فراخوان وى به معرفت خداوند هستند.
در این مسیر است که «عبادت» جایگاه خود را پیدا مى کند؛ آن هم به صورت عبادتى موزون و حساب شده که باید به صورت خاصى به جاى آورده شود. بدون این عبادت، سرّ حیات بى رنگ خواهد شد و انسان در بیغوله جاذبه هاى دیگر، راه اصلى را به فراموشى خواهد سپرد.
نمازهاى پنج گانه در تمامى عمر، همانند چراغ ها و پمپ بنزین هایی است که در مسیرى سخت، طولانى و پرحادثه، به انسان نور و انرژی می دهد تا از راه خود به سوی کمال و قرب الهی و رشد و تعالی باز نماند. بدون نماز، آدمى در مسیر زندگى، گوهر عبودیت خویش را در برابر ذات لایزال احدیت به فراموشى خواهد سپرد و در نتیجه از کمال خویش باز خواهد ماند. از همین رو، تمامى پیامبران الهى و کتاب هاى آسمانى، آدمى را به نماز دعوت کرده اند. کسی که نماز نمی خواند رابطه ای با منبع نور و قدرت هستی ندارد و در نتیجه ضعیف و تاریک خواهد شد و توان زندگی اش کم خواهد گشت. آن چه گفته شد، تنها اشاره اى کوتاه به فلسفه فردى نماز بود و نماز، از جهات مختلف اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و… داراى حکمت هاى عمیقى است.
نماز، عملاً موجب همبستگى مسلمانان و احساس روح یکرنگى در بین آنان است؛ چرا که همه آنان به یک مشکل و به سمت یک قبله نماز مى گذارند و این موضوع، پیامدهاى ارزنده اى خواهد داشت.
هشام بن حکم از امام صادق(ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: «پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند، امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آن‌ها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و این از طریق نماز امکان پذیر است»، (غلامعلی نعیم آبادی، نماز زیباترین الگویپرستش، ص 35، به نقل از علل الشرایع، ج 2، ص 10) یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست هم چنین نماز رابطه بنده با خداست و طبیعی است که بنده آن را به جا می آورد که خواسته خداوند و معبود اوست و اصولاهدف اصلی از خلقت انسان بندگی است و نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است شکل نماز هم قشنگ است، هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی می‌باشد. رکوع و سجود و تسبیح و تحمید و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همة زیبایی ها در نماز است. با این همه اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب خوانده شود، جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد: «إنّ الصلاة تنهی عن الفحشاء والمنکر و لذکرالله اکبر(عنکبوت آیة 45) نماز اگر با مقدمات و تعقیبات همراه باشد،‌ انسان را به اوج معنویت می‌رساند. اذان با آن محتوای زیبا دل را می نوازد. نماز جماعت مخصوصاً در مساجد بزرگ مانند مسجد الحرام و مسجد النّبی(ص) زیباترین جلوة عبادت و همدلی و یکرنگی و صفا و صمیمیت است. پیامبر(ص) فرمود: «نماز نور چشم من است.( بحارالانوار، ج 73، ص 141) در آیات قرآن و از طریق پیامبر و پیشوایان دینى نیز تنها بخشى از آثار و حکمت هاى نماز و عبادت بیان شده است.
***با توجه به آیات و روایات در این زمینه، برخى از آثار و حکمت ها چنین است:
1 – قرب معنوى
یکى از آثار بسیار مهم نماز قرب به خداوند است. این اثر روح عبادت و نماز را تشکیل مى دهد و یکى از آیات قرآن هدف آفرینش انسان عبادت بیان شده است (ذاریات، آیه 56) که حکایت گر بعد معنوى نماز و اهمیت آن است، امام على(ع) فرمود: «الصلوة قربان لکل تقى (نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 136، با اقتباس از: تفسیر نمونه، ج 16، ص 292)، نماز وسیله تقرب هر پرهیز کارى به خداوند است». در برخى از روایات از نماز به عنوان معراج مؤمن یاد شده که اشاره به آثار معنوى آن مى باشد. انسان مومن از طریق نماز با خدای بزرگ انس می گیرد و هر چه انس اش به خداوند قوی تر می شود از دنیا و لذت های آن فاصله می گیرد و از بدی ها دور و به خداوند که منبع تمام خوبی ها است نزدیک می گردد. تمامی انبیای الهی آمده اند تا از طریق عبادت به انسان کمک کنند که با خداوند انس بگیرد و فریب دنیا و شیطان را نخورد و اسیر لذت های دنیوی نشود.
2 – یاد خدا و آرامش روانى
در قرآن آمده است: «اقم الصلوة لذکرى(طه، آیه 14)، نماز را بر پا دار تا به یاد من باشى».
یکى از نویسندگان در تفسیر این آیه مى نویسد: «روح واساس و هدف و پایه و مقدمه و نتیجه و بالاخره فلسفه نماز همان یاد خدا است. همان «ذکر اللَّه» است که در آیه فوق به عنوان برترین نتیجه بیان شده است»( تفسیر نمونه، ج 16، ص 289) ذکر و یاد خداوند نقش تعیین کننده در آرامش روانى دارد.
نماز به عنوان ذکر خدا به انسان هاى نماز گذار آرامش مى دهد، «ألا بذکر اللَّه تطمئن القلوب(رعد، آیه 28)، آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان است».
3 – عامل باز دارنده از گناه
یکى از آثار مهم نماز جلوگیر از گناه است: «إنّ الصلوة تنهى عن الفحشا و المنکر»( عنکبوت ، آیه 45).
طبیعت نماز از آن جا که انسان را به یاد خدا نیرومندترین عامل بازدارنده یعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مى اندازد، داراى اثر بازدارندگى از فحشا و منکر است. انسان که به نماز مى ایستد و تکبیر مى گوید، خدا را از همه چیز بالاتر مى شمرد… بدون شک در قلب و روح چنین انسانى، جنبشى به سوى حق و حرکت به سوى پاکى و جهشى به سوى تقوا پیدا مى شود…»( تفسیر نمونه، ج 16، ص 284)
4 – گناه زدایى
یکى از آثار بسیار مهم نماز گناه زدایى است. نماز وسیله شستشو از گناهان و مغفرت و أمرزش الهى است(همان، ص 290). پیامبر(ص) از یاران خود سؤال کرد: اگر بر در خانه یکى از شما نهرى از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهید، آیا چیزى از آلودگى و کثافت در بدن او مى ماند؟ در پاسخ عرض کردند،نه. حضرت فرمود:
نماز درست هماننداین آب جارى است. هر زمان که انسان نماز مى خواند، گناهانى که در میان دو نماز انجام شده است، از بین مى رود.»( وسایل الشیعه، ج 3، ص 7)
5 – غفلت زدایى
بزرگ ترین مصیبت براى رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کند. و غرق در زندگى مادى و لذائذ زودگذر گردند، اما نماز به حکم این که در فواصل مختلف در هر شبانه روز پنج بار انجام مى شود، مرتباً به انسان اخطار مى کند و هشدار مى دهد و هدف آفرینش او را خاطر نشان مى سازد… و این نعمت بزرگى است که انسان وسیله اى در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه به او بیدار باش گوید.( تفسیر نمونه، ج 16، ص 290 – 291)
6 – تکبر زدایى
یکى از عوامل مهم تکبر زدایى نماز است، زیرا انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پیشانى بر خاک در برابر خدا مى گذارد و خود را ذره کوچکى در برابر عظمت او مى بیند، از این رو پرده هاى غرور و خودخواهى را کنار مى زند. از این رو على(ع) بعد از بیان فلسفه عبادت، یکى از آثار نماز 1 – تکبر زدایى بیان نمود: «خداوند
ایمان را براى پاکسازى انسان هااز شرک واجب کرده است و نماز را براى پاکسازى از کبر»( نهج البلاغه، کلمات قصار 252).
7 – عامل پرورش فضائل اخلاقى
نماز روح اخلاص و خداباورى را در انسان افزایش مى دهد و نتیجه آن پرورش فضایل اخلاقى است، انسان با نماز خواندن خود را از جهان محدود ماده و چهار دیوار طبیعت بیرون مى برد و به ملکوت آسمان ها دعوت مى کند و با فرشتگان همصدا مى شود و خدا را درهمه حال حاضر و ناظر مى داند.
8 – همگرایى
علاوه بر آثار مذکور که معمولاً آثار خودى نماز محسوب مى شودند، یکى از آثار مهم اجتماعى و سیاسى نماز، همگرایى است، برگزارى نماز جمعه و جماعت، وحدت مسلمانان را به نمایش مى گذارد زیرا مسلمانان با صفوف فشرده در کنار هم قرار گرفته و با اوضاع سیاسى و اجتماعى جهان آگاهى پیدا مى کنند
پیامبر اسلام(ص) فرمود: «خداوند نماز جمعه را بر شما واجب کرده است هر کس آن را در حیات من یا بعد از وفات من از روى استخفاف یا انکار ترک کند، خداوند او را پریشان مى کند و به کار او برکت نمى دهد. بدانید نماز او قبول نمى شود، بدانید زکات او قبول نمى شود، بدانید حج او قبول نمى شود،..، تا از این کار توبه کند…»( وسایل الشیعه، ج 5، ص 7).
9 – نفى طاغوت و ایستاگى در مقابل ستم
انسانى که فقط خداوند را عبادت نماید در مقابل او سر تعظیم و تسلیم فرود آورد، هر چه غیر خداوند است، براى او حقیر و کوچک مى شود و کسى نمى تواند با ظلم و ستم بر او چیره شود.
و در مقابل گردنکشان و ظالمان سر تسلیم فرود نمى آورد و با طاغوت کنار نمى آید. خداوند این مسئله را یکى از اهداف بعثت پیامبر(ص) دانسته است: «و در میان هر امتى، پیامبرى را مبعوث کردیم تا خداوند را عبادت نمایید و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهیز کنید.( نحل ، آیه 36)
***دوست گرامی فراموش نکنید که ترک نماز و سستی در بجا آوردن آن پبامدهای بسیار وخیم دنیوی و اخروی را به دنبال دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می نمائیم :
1- بی نماز حتما جهنمی خواهد بود در قرآن کریم هست که در قیامت و هنگام عبور یکی از سؤال هایی که بهشتیان از جهنمیان می پرسند در خصوص علت جهنمی شدن آنها می باشد که آنها جواب می دهند ما به خاطر این جهنمی شدیم که نماز نمی خواندیم. خداوند متعال این مکالمه را چنین بیان داشته : آنها(مومنان)در باغهاى بهشتند، و سؤال مى کنند… از مجرمان: چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!» مى گویند: «ما از نمازگزاران نبودیم، (43)فی جَنَّاتٍ یَتَساءَلُونَ (40) عَنِ الْمُجْرِمینَ (41) ما سَلَکَکُمْ فی سَقَرَ (42) قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ (43) ( سوره المدثر) 2- بی نماز در دنیا زندگی پرمشقتی دارد و در قیامت کور محشور می شود . خدای متعال تصریح نموده هرکس از یاد الهی رویگردان شود زندگی سختی داشته و در قیامت کور محشور می شود آنجا که می فرماید : « و هر کس از یاد من روى گردان شود، زندگى(سخت و) تنگى خواهد داشت؛ و روز قیامت، او را نابینا محشور مى کنیم!» وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى ( طه : 124) 3- کسانی که از روی مخالفت با دستور الهی نماز را ترک نمایند که محکوم به کفر می باشند رسول خدا در توصیه ای فرمودند : لَا تَدَعِ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّداً فَإِنَّ مَنْ تَرَکَهَا مُتَعَمِّداً فَقَدْ بَرِئَتْ مِنْهُ مِلَّةُ الْإِسْلَام(الکافی ج 3 ص 488 ) نماز را از روی عمد ترک نکن پس کسی که از روی عمد نماز را ترک نماید به تحقیق از امت اسلامی جدا گردیده است . 4- بی نماز از یاری خداوند محروم است: قدرت نماز گذاران از نماز و خداوند است. کسیکه نماز می خواند در هر نمازی با گفتن «ایاک نعبد و ایاک نستعین » (پروردگارا فقط تو را می پرستیم و فقط از تو یاری می جوییم ) از خداوند طلب یاری می جوید اما بی نماز خود را از این یاری محروم می نماید و ضعیف می ماند . 5- قهر پیامبر و قطع رابطه با عترت در یک بیان قهر آمیز پیامبر اعظم ( صل الله علیه و آله ) با صراحت به یاران خود چنین فرمود : لَیْسَ مِنِّی مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلَاة « آنکس که نماز را تضییع کند از من نیست » (بحار الأنوار ، ج 63 ص 495 ) در روایت دیگری از امام‎ ‎صادق‎ ‎علیه‎ ‎السلام آمده است ‎ ‎ ‎:‎ اِنَّ‎ ‎شَفاعَتَنا‎ ‎لا‎ ‎تَنالُ‎ ‎مُستَخِفّاً‎ ‎بِالصَّلوةِ : همانا‎ ‎شفاعت‎ ‎ما‎ ‎به‎ ‎کسی‎ ‎که‎ ‎نماز‎ ‎را‎ ‎سبک‎ ‎بشمرد‎ ‎،نرسد ( طرائف الحکم یا اندرزهاى ممتاز، متن ج 2، ص: 451) 6- اعمال دیگر بی نماز باطل است : رسول خدا صل الله علی وآله فرمودند : کسیکه بدون دلیل نمازش را رها کند تا اینکه قضا شود بدرستیکه اعمالش را باطل کرده است .مَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ حَتَّى تَفُوتَهُ مِنْ غَیْرِ عُذْرٍ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ , ( جامع الأخبار، ص: 73) 7- عدم اجابت دعا و محرومیت از دعای صالحان کسانیکه به نماز به عنوان تکلیف و خواست الهی بی توجهی کنند و آن را کوچک بشمارند خداوند نیز به خواسته ها و اعمال آنان توجهی نخواهد داشت . در روایتی حضرت زهرا سلام الله علیها در خصوص کسانی که نسبت به نماز بی توجهی می نمایند از رسول خدا صل الله علیه و آله چنین نقل می کند : وَ کُلُّ عَمَلٍ یَعْمَلُهُ لَا یُؤْجَرُ عَلَیْهِ وَ لَا یَرْتَفِعُ دُعَاؤُهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ السَّادِسَةُ لَیْسَ لَهُ حَظٌّ فِی دُعَاءِ الصَّالِحِینَ » یعنی : در برابر اعمالش ماجور نمی گردد و دعایش به آسمان راه نمی یابد و مشمول دعای خیر صالحین نخواهد شد . (مستدرک الوسائل ج 3 ص 23 ) 8- شیطان بر تارک الصلاه مسلط شده و او را دچار گرفتاری های بزرگ می کند . رسول خدا صل الله علی وآله فرمودند : همواره شیطان از بنی آدم گریزان است مادامی که بر نماز های پنج گانه محافظت می نماید اما هنگامیکه آنها را ضایع نمایع بر او جرأت پیدا کرده و او را دچار گرفتاریهاى بزرگ مى کند. لَا یَزَالُ الشَّیْطَانُ یَرْعَبُ مِنْ بَنِی آدَمَ مَا حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ- فَإِذَا ضَیَّعَهُنَّ یَجْتَرِئُ عَلَیْهِ وَ أَوْقَعَهُ فِی الْعَظَائِمِ ( جامع الأخبار، ص: 74) 9- تارک نماز بر دین یهود یا نصارا یا مجوس خواهد مرد . رسول خدا صل الله علی وآله فرمودند : هر که نماز را ترک کند و امیدى به پاداش آن نداشته باشد و از کیفر آن نترسد، باکى ندارم که یهودى یا نصرانى یا مجوسى بمیرد. مَنْ تَرَکَ الصَّلَاةَ لَا یَرْجُو ثَوَابَهَا وَ لَا یَخَافُ عِقَابَهَا فَلَا أُبَالِی أَنْ یَمُوتَ یَهُودِیّاً أَوْ نَصْرَانِیّاً أَوْ مَجُوسِیّاً ( جامع الأخبار، ص: 74)
امام رضا(علیه السلام) در پاسخ نامه شخصی که از فلسفه و علل تشریع نماز پرسیده بود، چنین فرمودند: «علت تشریع نماز این است که بنده به ربوبیت پروردگار توجه و اقرار کند و مبارزه با شرک و قیام در پیشگاه پروردگار، در نهایتِ فروتنی و اعتراف به گناهان و تقاضای بخشش از معاصی گذشته و نهادن پیشانی بر زمین، همه روزه انجام پذیرد. نیز هدف این است که انسان همواره هشیار و متذکر شود، گرد و غبار فراموش کاری بر دل او ننشیند، مست و مغرور نشود، خاشع و خاضع باشد و نیز طالب و علاقه مندِ افزونی در مواهب دین و دنیا شود. همین توجه او به خداوند متعال و قیام در برابر او، انسان را از معاصی بازمی دارد و از انواع فساد جلوگیری می کند». امام رضا(علیه السلام) درباره ی سایر دستاوردهای نماز فرمودند: «نماز و مداومت یاد خدا در شب و روز سبب می شود که انسان مولا و مدبّر و خالق خود را فراموش نکند و روح سرکشی و طغیان گری در برابر خدا بر او غالب نشود.»[ من لا یحضره الفقیه، ج1، ص215. ]از نظر آیات قرآن کریم و روایات دینی و اسلامی جای شک و تردیدی نیست که اگر انسانی مؤمن و مسلمان باشد ولی در انجام وظایف و احکام الهی کوتاهی کرده باشد، به عذاب الهی گرفتار می گردد. هر چند ایمانش بالاخره باعث رستگاری نهایی و خلاصی او از عذاب و دوزخ می گردد ولی ممکن است نجات او پس از سال ها تحمل رنج و عذاب باشد. حساب گناهان یک عده در سختی ها و شداید مرگ و جان دادن تصفیه می گردد، گروهی دیگر با عذاب ها و فشارهای قبر جریمه گناهان خود را می پردازند و گروهی دیگر در اهوال قیامت و حوادث سخت و سنگین قیامت و حساب، کیفر خود را می بینند و عده ای به دوزخ و جهنم می افتند و سال ها در آنجا می مانند، هر چند در آن جا خالد و جاوید نمی مانند و بالاخره ایمانشان باعث رهایی و نجات آنها می گردد. باید توجه داشت که بر طبق روایات فراوان، قیامت دارای مواقف و عقبه ها و گردنه های فراوانی است و در هر عقبه و گردنه ای از حقی از حقوق و وظیفه ای از وظایف می پرسند. مثلا عقبه اول، عقبه رحم و امانت و ولایت است، اگر کسی در صله رحم و یا ادای امانت و یا ولایت علی بن ابی طالب و امامان معصوم(ع) کوتاهی کرده باشد باید در آنجا جواب پس دهد و پاسخگو باشد. عقبه دوم، عقبه و گردنه نماز است که از نمازهای واجب روزانه و نمازهای واجب دیگر مثل نماز آیات و نماز قضا و غیره سؤال می شود. رسول خدا(ص) فرمود: به شفاعت من نمی رسد کسی که نماز را سبک شمارد و حضرت صادق(ع) در آخرین سفارش و وصیتش در هنگام رحلت و شهادت فرمود: «لا تنال شفاعتنا من استخف بالصلاه؛شفاعت ما به کسانی که نماز را سبک بشمارند نمی رسد». البته حساب اشخاص در دست خداست و هیچ کس حق ندارد درباره کسی به طور قاطع اظهار نظر کند که اهل نجات است یا اهل عذاب و تعیین وضعیت مقامات بندگان به عهده ما نیست و باید به خدا واگذار گردد و جز خداوندکسی سرانجام افراد را نمی داند و ممکن است خداوند از حق خودش مثل نماز و روزه و حج بگذرد ولی در عین حال سستی در این امور و سهل انگاری و یا ترک آن عذاب و کیفر الهی را به دنبال خواهد داشت.
نماز اسرار آمیزترین و عمیق ترین رابطه انسان با خداوند است که برای دریافت راز و رمز آن لازم است تا مدتی در این زمینه مطالعه کنید.
*برای آگاهی بیشتردر این زمینه کتاب های فراوانی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود. 1- پرتوی از اسرار نماز، قرائتی 2- اسرار الصلاه , ملکی تبریزی 3- آداب الصلاه , امام خمینی 4- صلاه الخاشعین , دستغیب 5- اسرارالصلاه , جوادی آملی 6- راز نماز محسن قرائتى 7- راز نماز بى آزار شیرازى 8- پرواز در ملکوت امام خمینى 9- از ژرفاى نماز آیت الله خامنه اى 10- این است نقش عبادات محمد باقر صدر 11- حکمت عبادات، آیت اللّه جوادى آملى.12- برداشتى از نماز على آقا نجفى کاشانى
13- پرواز در ملکوت، ج 1 و 2 سید احمد فهرى زنجانى
موفق ومؤید باشید.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

درباره admin1

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد