خانه » همه » مذهبی » آصف بن برخیا

دانلود کتاب های امتحان شده

آصف بن برخیا


آصف بن برخیا

۱۳۹۸/۰۵/۱۵


۲۰۴۸ بازدید

لطفا در مورد اصف بن برخیا توضیح دهید.

آصف بن ‌برخیا بن شمعیا(شمعون) داماد، جانشین ، وزیر و به قولى کاتب حضرت سلیمان‌ بن ‌داوود علیه السلام بود.1او از بنى‌ اسرائیل و بر ‌اساس بعضى منابع ، معلّم دوران کودکى حضرت سلیمان علیه السلام بوده است.2برخى نیز او را پسر خواهر، پسرعمو و یا ‌پسرخاله حضرت سلیمان علیه السلام مى ‌دانند.3 در تورات از شخصى به نام «اَساف بن ‌برکیا» نام برده شده است که رهبرى گروهى‌ از سرودخوانان و سرایندگان حضرت داوود علیه السلام را بر عهده داشته و ‌او را از فرزندان لاوى‌ بن ‌یعقوب بن اسحاق معرفى کرده ‌است.4آوردن تخت بلقیس
بیشتر مفسّران در تفسیر آیه 40 سوره نمل که به داستان حضرت سلیمان علیه السلام و ملکه سبأ پرداخته است ، از آصف ‌بن ‌برخیا نام برده ‌اند . شرح این داستان بر اساس آیات 38 تا 40 سوره نمل این گونه است: «حضرت سلیمان علیه السلام از یاران خود خواست که پیش از وارد شدن ملکه سبأ، تخت او را در پیشگاه وى حاضر کنند. یکى از جنیان مجلس گفت : من آن را پیش از آنکه از مسند قضا ـ که از بامداد تا ظهر ادامه داشته است ـ برخیزى، نزد تو مى ‌آورم و بر این کار نیرومند و امینم. حضرت سلیمان علیه السلام گفت: سریع ‌تر مى ‌خواهم».5 قرآن ادامه داستان را چنین بیان می کند: «قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبّی لِیَبْلُوَنی ءَ أَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبّی غَنِیٌّ کَریمٌ ؛ (اما) کسی که دانشی از کتاب (آسمانی) داشت، گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنی ، آن را نزد تو خواهم آورد ، و هنگامی که (سلیمان) آن (تخت) را نزد خود ثابت و پابرجا دید، گفت: این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا می آورم یا کفران می کنم؟! و هر کس شکر کند، به نفع خود شکر می کند؛ و هر کس کفران نماید (به خویش زیان نموده است، که) پروردگار من، غنی و کریم است».

مفسران درباره شخصى که چنین دانشى داشته و چنین پیشنهادى کرده است، متفق القول نیستند و احتمال داده ‌اند که او آصف‌ بن ‌برخیا، خضر، ضبّة‌ بن ‌اد، مردى صالح از جزیره، یملیخا، ملیخا، تملیخا، بلیخا، بلخ، اسطوم ، اسطوس ، اسطوع ، سلیمان ، جبرئیل ، یکى از فرشتگان، ذوالنور یا هود بوده است ؛ ولى بیشتر مفسران با استناد به روایات، بر این عقیده ‌اند که این شخص ، آصف‌ بن ‌برخیا وزیر و دانشمند و فرد قابل اعتماد حضرت سلیمان علیه السلام بوده که اسم اعظم پروردگار را مى ‌دانسته است ؛ اسمى که هرگاه خداوند به آن خوانده شود ، اجابت مى ‌کند؛ از این ‌رو آصف ‌را مستجاب ‌الدعوه مى ‌دانند.6 روایات فراوانى از طریق اهل‌بیت علیهم السلام، آصف ‌بن ‌برخیا را وصى حضرت سلیمان علیه السلام معرفى کرده و مقصود از «اَلَّذِى عِندَهُ عِلمٌ مِنَ الکِتب» را همین شخص دانسته است. در روایتى از رسول خدا صلى الله علیه و آله آمده است: «آورنده تخت بلقیس، وصى برادرم سلیمان ‌بن‌ داوود بود».7 در روایات آمده است: وقتی زمان مرگ حضرت سلیمان علیه السلام فرا رسید، خداوند به او وحى کرد که آصف را وصى خود قرار دهد و میراث، نور و حکمت را به وى بسپارد.8

جانشین آصف کیست؟
در تفسیر آیه 14 سوره سبأ که به موضوع مرگ حضرت سلیمان علیه السلام پرداخته، آمده است: «مدتى که حضرت سلیمان علیه السلام در حال تکیه بر عصا قبض روح شده بود (بر اساس‌ برخى ‌روایات، یک سال)، آصف‌ بن ‌برخیا تدبیر امور را در دست داشت. چون مرگ آصف نزدیک شد، به او وحى شد که فرزندش صفورا را جانشین خود کند و آ‌نچه از نور و حکمت نزدش بود، به او واگذارد.9 در تورات رَحُبعام فرزند حضرت سلیمان علیه السلام به عنوان جانشین وى دانسته شده است.10

مقصود از کتاب
نظر مفسران درباره کتابى که دانش بخشى از آن نزد آصف بود، مختلف است. بعضى آن را لوح محفوظ و برخى نامه حضرت سلیمان علیه السلام به بلقیس مى ‌دانند و گروهى نیز آن را از جنس کتاب ‌هایى که بر پیامبران نازل مى ‌شود، دانسته اند. همچنین جمعى آن را تورات بر شمرده ‌اند. گفته شده که مقصود از کتاب، اسم اعظم پروردگار متعالى است که دانش بخشى از آن نزد آصف بود .11

اسم اعظم چه بود؟
درباره اسم اعظمى که آصف، خداوند را با آن خواند، برخى معتقدند که «یا‌ حى یا قیوم» بوده است که به زبان عبرى «آهیا شراهیا» است. بعضى نیز گفته ‌اند: «اللّه الرحمن» بوده است. «یا ذا الجلال و الإکرام» و «یا إلـهنا و إلـه کل شىء إلـهاً وحداً لا إلـه إلا أنت» نیز ذکرهایی که طبق نظر مفسران، همان چیزی بوده که آصف به آن علم داشته است.12 بنا بر روایات بهره آصف از اسم اعظم، اندک بوده است.

در حدیثی از امام ‌باقر و امام عسکرى علیهما السلام آمده است که اسم اعظم از 73 حرف ترکیب یافته و آصف یک حرف از آن ‌ها را مى ‌دانست که چون به آن تکلم کرد، در یک چشم به هم زدن تخت بلقیس در دسترس قرار گرفت و 72 حرف نزد امامان علیهم السلام و علم یک حرف، نزد خداوند ثابت ‌است.13

آیا سلیمان (ع) به علم علم آصف نیازمند بوده است؟
امام عسکرى علیه السلام در پاسخ به این پرسش که آیا حضرت سلیمان علیه السلام براى آوردن تخت، به علم آصف ‌بن ‌برخیا نیازمند بوده، فرموده است: «سلیمان از آنچه آصف مى‌ دانست، ناتوان نبود؛ اما دوست داشت امت او (از جن و انس) بدانند که آصف، وصى و جانشین او و حجت خداست و آنچه آصف مى ‌دانست، از علم سلیمان بود که به فرمان خدا، نزد آصف به ودیعه نهاده شده بود تا مردم در امامت و جانشینى او اختلاف نکنند؛ چنان‌که خداوند این علم را در زمان داوود در اختیار سلیمان گذاشت تا جانشین و حجت بعد از داوود بر مردم مشخص شود.14
آصف با بهره ‌گیرى از دانش خود، از خداوند خواست تا تخت ملکه سبأ را از مأرب به شام نزد سلیمان آورد و پس از لحظه ‌اى، تخت نزد وى حاضر شد؛ در حالى‌که فاصله پیمودن دو شهر، حدود دو ماه بوده است. گفته ‌اند که آصف وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند؛ آن‌گاه دعا کرد و در یک چشم بر هم زدن، تخت نزد حضرت سلیمان علیه السلام ظاهر شد.15

آصف بن‌ برخیا و آیات دیگر
ملک سلیمان
گروهى از مفسران در تفسیر آیه «وَ لَقَدْ فَتَنّا سُلَیْمانَ وَ أَلْقَیْنا عَلی کُرْسِیِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنابَ؛ ما سلیمان را آزمودیم و بر تخت او جسدی افکندیم؛ سپس او به درگاه خداوند توبه کرد»16، داستان ‌هایى را نقل کرده ‌اند که در ضمن آن‌ ها، بارها به نام آصف‌ بن ‌برخیا اشاره شده است.17 در برخى روایات، در تفسیر آیه 34 سوره ص از آصف چنین یاد شده است: «چون خطاى کشتن چهارده اسب از سلیمان سرزد ، انگشتر از انگشت او بیفتاد. آصف ‌بن ‌برخیا گفت: چهارده روز انگشتر در دست تو قرار نخواهد گرفت؛ پس انگشترت را به من بده تا در این مدت جانشین تو باشم و تو به خلوتى برو و به توبه و استغفار پرداز. من در میان مردم به سیره و روش تو رفتار مى ‌کنم. سلیمان انگشتر را به آصف سپرد و در دست او ثابت ماند و آصف که شبیه سلیمان شده بود، بر تخت نشست و حکومت کرد و پس از چهارده روز، انگشتر و تخت را به سلیمان سپرد».18

علامه طباطبایی، روایاتى را که نشان ‌دهنده قتل اسبان به دست حضرت سلیمان علیه السلام است، به کعب‌الاحبار منتهى دانسته است.19 در مجمع ‌البیان روایتى از ابن ‌عباس آمده است که در آن، امام علی علیه السلام کشتن ‌اسبان به دست حضرت سلیمان علیه السلام را نادرست شمرده و کعب را در این انتساب، دروغگو معرفى کرده است.20
به نقل از پایگاه تبیان

پی نوشت ها:
1. قصص الانبیاء، ص 284 و المیزان، ج‌15، ص‌363.
2. تفسیر قرطبى، ج‌13، ص‌136 و تفسیر سمرقندى، ج‌2، ص‌496.
3. مجمع‌البیان، ج‌7، ص‌349 و تفسیر قرطبى، ج‌13، ص‌136.
4. کتاب مقدّس، سفر اوّل تواریخ، 15: 17 و 18، 16: 4 و 5‌.
5. بحارالانوار، ج 14، ص 269.
6. مجمع‌البیان، ج‌7، ص‌3 ؛ تفسیر سمرقندى، ج‌2، ص‌497 و کشف‌الأسرار، ج‌7، ص‌222.
7. نورالثقلین، ج‌4، ص‌88‌.
8. البرهان، ج‌4، ص‌220 و اثبات الوصیه، ص‌76.
9. اثبات الوصیه، ص‌76.
10. کتاب مقدّس، سفر دوم تواریخ، 9: 31.
11. مجمع‌البیان، ج‌7، ص‌349.
12. المیزان، ج‌15، ص‌363.
13. الکافى، ج‌1، ص‌286.
14. مجمع‌البیان، ج‌7، ص‌351.
15. روح‌المعانى، مج11، ج19، ص306.
16. ص: 34.
17. جامع‌البیان، مج‌12، ج‌23، ص‌186.
18. اثبات الوصیه، ص‌76.
19. المیزان، ج‌17، ص‌207.
20. مجمع‌البیان، ج‌8‌، ص‌741.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

درباره admin

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

تازه ترین ها