اولاَ: محال بودن «دَور» در مباحث علت و معلول، مربوط اصل وجود است، در حالیکه روشن است که اصل وجود این دو آجر متوقف بر یکدیگر نیست.[1]
ثانیاً: این دو آجر نیز در ویژگی و حالات انحراف کاملاً به هم تکیه ندارند؛ بلکه تکیه گاه اصلی هر دوی آنها بر روی چیز ثابتی مانند زمین است؛ نهایت آنکه آجر سمت راست برای حفظ حالت انحراف به چپ، بر آجر سمت چپی تکیه دارد، و آجر سمت چپ برای حفظ حالت انحراف به راست، متکی بر آجر سمت راست است؛ بله اگر چنین بود که آجر سمت راست در حالت انحراف به سمت چپ بر آجر سمت چپ متکی بود؛ و آجر سمت چپ نیز در همین جهت یعنی در انحراف به سمت چپ بر آجر سمت راست تکیه داشت؛ این فرض – اگر قابل تحقق بود – میتوانست دلیلی بر امکان دور باشد؛ در حالی که روشن است چنین فرضی امکان نداشته و محال است.
ثانیاً: این دو آجر نیز در ویژگی و حالات انحراف کاملاً به هم تکیه ندارند؛ بلکه تکیه گاه اصلی هر دوی آنها بر روی چیز ثابتی مانند زمین است؛ نهایت آنکه آجر سمت راست برای حفظ حالت انحراف به چپ، بر آجر سمت چپی تکیه دارد، و آجر سمت چپ برای حفظ حالت انحراف به راست، متکی بر آجر سمت راست است؛ بله اگر چنین بود که آجر سمت راست در حالت انحراف به سمت چپ بر آجر سمت چپ متکی بود؛ و آجر سمت چپ نیز در همین جهت یعنی در انحراف به سمت چپ بر آجر سمت راست تکیه داشت؛ این فرض – اگر قابل تحقق بود – میتوانست دلیلی بر امکان دور باشد؛ در حالی که روشن است چنین فرضی امکان نداشته و محال است.