خانه » همه » مذهبی » آیت الله خویی و قدر متیقن در امور حسبیه؟

آیت الله خویی و قدر متیقن در امور حسبیه؟


آیت الله خویی و قدر متیقن در امور حسبیه؟

۱۳۹۳/۱۰/۱۰


۴۴۹ بازدید

با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز همانگونه که خود نیز به درستی اشاره نموده اید تعابیر قدر متیقن و امور حسبیه ، شاه بیت های نظریه مرحوم آیت الله خویی درباره ی ولایت فقیه می باشد. در این باره لازم است ابتدا هر کدام از این دو تعبیر را مورد بررسی قرار داده و سپس مقصود از آنها را در نظریه ولایت فقیه آیت الله خویی روشن نماییم. کلمه « قدر» به معنای اندازه و کلمه « متیقن » به معنای مسلم و قطعی و مورد یقین است . قدر متیقن به معنای مقدار قطعی و مسلم و یقینی است .

با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز همانگونه که خود نیز به درستی اشاره نموده اید تعابیر قدر متیقن و امور حسبیه ، شاه بیت های نظریه مرحوم آیت الله خویی درباره ی ولایت فقیه می باشد. در این باره لازم است ابتدا هر کدام از این دو تعبیر را مورد بررسی قرار داده و سپس مقصود از آنها را در نظریه ولایت فقیه آیت الله خویی روشن نماییم. کلمه « قدر» به معنای اندازه و کلمه « متیقن » به معنای مسلم و قطعی و مورد یقین است . قدر متیقن به معنای مقدار قطعی و مسلم و یقینی است . «حسبه» در لغت به معنای اجر و ثواب است و در اصطلاح فقهی، به کارهایی گفته می شود که شخص یا نهاد خاصی، متولّی آنها نیست و از دیگر سو می دانیم که خداوند راضی نیست این امور بر زمین بماند؛ مثل و اجرای احکام اسلامی، حفظ نظام ، و…… در این بخش از پاسخ لازم است توضیحی درباره نظریه ایت الله خویی در باب ولایت فقیه داده شود تا مقصود از تعابیر فوق روشن گردد.. آیت الله خویی هر چند اثبات منصب ولایت سیاسی فقیه را از طریق ادله روایی و لفظی ناکافی می دانستند، اما بر لزوم شرط فقاهت و اگاهی کافی دینی برای رهبری کشور تاکید می کنند. ایشان شرط اجتهاد و فقاهت را برای مسوولیت های اصلی دولت اسلامی و مدیریت ان لازم می دانند و از این طریق آن را اثبات می نمایند که برای کسی به جز فقیه ، حق رهبری و الزام سیاسی بر جامعه ثابت نشده است و او قدر متیقن از کسانی است که ولایت بر جامعه دارند . به عبارت دیگر ایشان چنین استدلال می نمایند که از یک سو ما می دانیم اموری در سطح جامعه وجود دارد که یقین داریم شارع یا همان خداوند متعال راضی نیست که این امور بر زمین بماند. مانند اجرای احکام انتظامى اسلامی ، ایجاد نظم در جامعه و حفاظت از مصالح همگانى و برخی موارد جزئی تر مانند سرپرستی اطفال بی سرپرست و حفظ اموال آنان، دفن مسلمانی که خویشاوند ندارد، حفظ اموالِ اشخاص غایب و …. . به چنین اموری ، امور حسبه یا حسبیه گویند. از سوی دیگر این سوال برای ما مطرح می گردد حال که خداوند راضی به زمین ماندن امور حسبه نمی باشد چه کسی حق تصدی این امور و بر عهده گرفتن مسوولیت انجام آنها را بر عهده دارد؟ ایشان استدلال می نمایند که در این که اجراى این امور بر عهده چه کسانى است، بیان صریحى از شارع نرسیده و از دیدگاه عقل ضرورى مى نماید که مسؤول اجرایى این گونه احکام، آحاد مردم نیستند، تا آن که هرکس در هر رتبه ومقام، و در هر سطحى از معلومات باشد، بتواند متصدى اجراى آنها گردد زیرا این خود، اختلال در نظام است، و مایه درهم ریختگى اوضاع و نابسامانى مى گردد. در این جاست که ایشان بحث قدرمتیقن را وارد می کنند و می فرمایند حال که از سویی اموری وجود دارد که شارع راضی به ترک آنها نیست و از سوی دیگر شخص خاصی را معین به تصدی این امور نکرده است ، ما به ضمیمه ی برخی مقدمات دیگر به این نتیجه می رسیم که تصدی این امور از سوی فقیه جامع الشرایط ، یقینا مورد رضایت خداوند متعال بوده و به عبارت دیگر فقیه جامع الشرایط ، قدر متیقن از کسانی است که می توانند متصدی انجام امور حسبیه گردند. یعنی فقیه، قطعی ترین و یقینی ترین شخصی است که می تواند متصدی انجام امور حسبیه گردد. در پایان مجددا از مکاتبه ی شما با این مرکز قدردانی می نماییم. منتظر سوالات بعدی شما هستیم. برای کسب اطلاعات بیشتر پیرامون نظریه ی ولایت فقیه با نگرش ایت الله خویی می توانید به منابع ذیل مراجعه نمایید : ولایت فقیه ، مصطفی جعفر پیشه فرد، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه قم مبانى تکمله المنهاج، آیت الله خویی، ج 1 ص 224-. 226 و التنقیح، آیت الله خویی ، ص 419

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد