خانه » همه » مذهبی » اسناد اهل سنت برای هجوم عمر به خانه حضرت فاطمه-سلام الله علیها

اسناد اهل سنت برای هجوم عمر به خانه حضرت فاطمه-سلام الله علیها


اسناد اهل سنت برای هجوم عمر به خانه حضرت فاطمه-سلام الله علیها

۱۳۹۸/۱۱/۲۲


۱۰۷۹ بازدید

ممنون
البته در این که حمله به خانه صورت گرفته شکی نیست اینکه حضرت فاطمه (س) بین در و دیوار قرار گرفته اندو فرزندشان سقط شده است در مورخین سده های اول هجری فقط در نقل مسعودی است (ذهبی سده هشتم و نهم است جوینی را هم نمیدانم در چه قرنی میزیسته )بجز مسعودی مورخ دیگری این موضوع را نوشته است؟

تاریخ طبری ج 3 ص 198 تالیف محمد بن جریر الطبری:
زیاد بن کلیب از مغیره نقل میکند که : عمر بن الخطاب به سوی منزل علی رفت . در منزل او طلحه و زبیر و عده از مهاجران بودند . عمر گفت : به خدا قسم همه شما را اتش میزنم یا اینکه برای بیعت بیرون بیایید .
مروج الذهب ج 3 ص 77 تالیف مسعودی:
عروه بن زبیر در توجیه کار برادرش نقل میکند : برادرم هنگام محاصره بنی هاشم و جمع کردن هیزم برای آتش زدن انها به این علت با عمر و هم دستانش هماهنگ شد که قصد داشت بنی هاشم را وادار به بیعت کند چون انها از بیعت سر باز میزدند .
انساب الاشراف ج 1 ص 586 تالیف : احمد بن یحی معروف به بلاذری:
ابو بکر علی را برای بیعت فراخواند ولی او سر پیچی کرد . در این هنگام عمر به سوی خانه علی رفت در حالی که در دستان او مشعلی از اتش بود . فاطمه او را بر درب خانه اش مشاهده کرد . فاطمه گفت : ای پسر خطاب ایا میخواهی درب خانه ی من را اتش بزنی و ما را بسوزانی ؟ عمر گفت : بله . این کار باعث محکم شدن دین پدرت میشود .
الامامه و السیاسه ج 1 ص 12 تالیف : ابن قتیبه الدینوری چاپ مصر:
عمر به سوی خانه علی رفت و فریاد کشید تا بیرون بیایند . ولی انها بیرون نیامدند . پس دستور داد تا هیزم بیاورند . عمر گفت : قسم به ان کسی که جان عمر در دست اوست یا بیرون بیایید یا خانه را با اهلش اتش میزنم . عده ای به عمر گفتند : ای ابا حفص در این خانه فاطمه است . عمر گفت : اگر چه فاطمه باشد .
السقیفه والخلافه ص 14 تالیف عبد الفتاح عبد المقصود :
عمر و عده ای به سوی خانه علی و فاطمه و حسن و حسین رفتند در حالی که همراه انها هیزم و اتش بود . عده ای در حالی که از این کار منصرف شده بودند به عمر گفتند : ای ابا حفص در این خانه فاطمه است . عمر گفت : اگر چه فاطمه باشد .
اثبات الوصیه ص 123 تالیف مسعودی صاحب کتاب مروج الذهب:
پس راه خانه علی را در پیش گرفتند و به او یورش بردند و درب خانه اش را اتش زدند و او را به زور بیرون کشیدند و چنان سیده النساء را میان در و دیوار فشار دادند که محسن او سقط شد و علی را برای بیعت بردند و به علی گفتند بیعت کن او گفت این کار را نمیکنم انها گفتند اگر بعیت نکنی تو را میکشیم .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد