خانه » همه » مذهبی » اطلاع دشمنان از علایم ظهور

اطلاع دشمنان از علایم ظهور


اطلاع دشمنان از علایم ظهور

۱۳۹۹/۰۲/۰۵


۶۱۶ بازدید

روایت که تقریبا همه چیزی را راجع به امام و جنگ هایش توضیح داده اند خوب با این حال اگر سفیانی قصد جنگ با امام زمان را داشته باشد که خودش از عاقبت جنگ خبر دارد چون در روایات امده که شکست خواهد خورد پس دیگر برای چه به جنگ با ایشان برود؟؟

مطابق برخی از روایات ، ظهور و قیام حضرت مهدی (ع) به طور ناگهانی خواهد بود ، و این از عنایات خداوند در حق آن حضرت است تا دشمنان را غافلگیر کرده و جلو تدابیر آنها را گرفته و هر گونه اقدامی را بر ضد حضرت از آنها سلب می کند. به همین جهت طبق اراده الهی هنگام ظهور هیچ خطری متوجه امام زمان یا افشای برنامه ها و اقدامات آن حضرت نخواهد بود ؛ چه از ناحیه سفیانی و چه کسی دیگر. طبرسی توقیعی را از ناحیۀ مقدسه به شیخ مفید رحمه الله نقل کبده که در آخر آن چنین آمده است : « … همانا امر ما یک دفعه و به طور ناگهانی اتفاق خواهد افتاد .» بر این اساس علایم نزدیک به ظهور حضرت مهدی (ع) همانند خروج سفیانی ، ندای آسمانی و فرو رفتن زمین بیدا با اهلش و دیگر علایم ، برای آگاهی مخلصین و مؤمنان است ، تا از قرب ظهور آگاهی داشته باشند ، و لذا ظهور برای آنها ناگهانی نخواهد بود . اما عموم دشمنان اعتقادی به روایات مهدویت ندارند تا بتوانند طبق آن عمل کنند و اگر هم چنین چیزی روی دهد ، حتما خدواند متعال نقشه ها و برنامه های آنها را نقش بر آب خواهد کرد. آری عنصر اتفاق و ظهور ناگهانی برای دشمنان حضرت مهدی (ع) است تا از این غفلتی که خداوند در آنها قرار میدهد حضرت بتواند به مقاصد عالی خود که همان سلطه بر ظالمان و گسترش عدل وداد است برسد .
البته باید بدانیم که کارکردهای نشانه های ظهور متعدد است و هر کدام به نوع تطبیقش با هم تفاوت دارد. یکی از کارکردهای نشانه های ظهور امیدبخشی است. یکی دیگر از کارکردها غفلت زدایی است. یکی دیگر از کارکردهای نشانه های ظهور شناخت امام زمان(ع) است. همچنین نشانه های ظهور مجموعه کارکردهای سلبی هم دارند که شناخت قیام های باطل است. آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ پس از ظهور» در این‌باره گفته‌ است:«آن نشانه‌ها برای هشیار ساختن مخلصان آزموده و نیز همه باورمندان به امام عصر (ع) قرار داده شده است و از این رو اصل ناگهانی بودن ظهور درباره اینان به طور کامل صدق نمی‌کند و اساسا معنا ندارد که آنها نیز در بی‌خبری بمانند؛ زیرا آنها باید به گاه ظهور در نزد امام (ع) حاضر شوند. اصل غافل‌گیری نه برای دوستان بلکه طرحی است بر ضد دشمنان و بارها گفته‌ایم که دشمنان به این نشانه‌ها واقف نخواهند شد و آنها را نشان از چیزی نمی‌گیرند. در این صورت آنان اساسا ظهور را انتظار نمی‌برند و ظهور برایشان کاملا غافلگیرانه است»(صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۳۲۰)
توضیح بیشتر آنکه مطابق آنچه از ائمّه اطهار(ع) نقل شده است، ظهور امام زمان(عج) به صورت دفعی و بدون زمینه قبلی واقع خواهد شد. حضرت ولیّ‌عصر(عج) در توقیع مبارک به جناب شیخ مفید فرموده‌اند: «فإنَّ اَمرَنا یَبْعَثُه فَجْأَةً؛10 (خداوند) کار ما را به‌طور ناگهانی برمی‌انگیزد.» در حدیث دیگری امام علیّ‌بن موسی‌الرضا(ع) نقل فرموده‌اند که وقتی از پیامبر اکرم(ص) پرسیدند که قیام کننده از فرزندان شما چه وقت ظهور می‌کند، حضرت در پاسخ فرمودند: “مَثَلُه مَثَلُ الساعَةِ التی لا یُجَلّیها لِوَقْتِها إلّا هو… لا یأتیکُم إلّا بَغْتَةً؛ ظهور همچون قیامت است که آن را در زمان خاصّ خودش فقط خداوند ظاهر می‌سازد… جز این نیست که به‌طور ناگهانی برایتان رخ می‌دهد.” کمال‌الدین باب 35، ح 6.
تعبیر “فَجْأَه” و “بَغْتَه” این دو حدیث شریف بر یک معنای صریح دلالت می‌کنند و آن این است که ظهور حضرت هنگامی واقع می‌شود که به حساب ظاهری و روی قرینه‌ها مشهود، انتظار وقوع آن نمی‌رود و انسان‌ها عموماً آمادگی و انتظارش را ندارند. دفعی و ناگهانی بودن، نقطه مقابل تدریجی بودن است. چیزی که تدریجاً واقع می‌شود، ابتدا زمینه‌ها و مقدّماتش فراهم می‌گردد، بعد آرام آرام شرایط برای رسیدن به آن آماده‌تر می‌شود و افراد کم کم آمادگی وقوع آن را پیدا می‌کنند؛ ولی ظهور امام زمان(عج) این‌گونه نیست. ایشان بدون مقدّمه و زمینه قبلی خروج می‌فرمایند و جز افراد بسیار بسیار اندک که انتظار ظهور ایشان را دارند، وضعیت اکثر مردم و شرایط عمومی به گونه‌ای نیست که بتوان نزدیکی وقوع آن را از قبل پیش‌بینی کرد. این، معنای ناگهانی و دفعی بودن فرج امام عصر(عج) است. امام باقر(ع) فرمودند: “یَظْهَرُ کالشِّهابِ الثّاقِبِ فی اللَّیْله الظَّلْماء؛3امام عصر (عج) همچون سنگ آسمانیِ شکافنده در شب تاریک ظاهر می‌شوند.” “ثاقب” در زبان عربی، به معنای سوراخ کننده و شکافنده می‌باشد. “شهاب ثاقب” به سنگ آسمانی‌ای گفته می‌شود که به‌طور ناگهانی تاریکی شب را می‌شکافد. صفت بارز و شاخص آن همین است که در تاریکی مطلق ـ که هیچ روشنایی در آن نیست ـ به صورت ناگهانی نورافشانی می‌کند. پس ظهور امام عصر(عج) هم که به شهاب ثاقب تشبیه شده‌اند، به همین صورت خواهد بود. ایشان در تاریکی محض، ظهور می‌کنند و به صورت دفعی و ناگهانی آشکار می‌شوند.
در بحث از ناگهانی بودن ظهور، ممکن است این اشکال به نظر برسد که با وجود علائم حتمی برای ظهور، چگونه می‌توانیم به دفعی بودن آن قائل شویم؟ در این مورد دو احتمال می‌توان داد: احتمال اوّل: چه بسا در وقوع این علائم، بداء صورت پذیرد و محتوم نامیدن آنها، منافاتی با ظهور بداء در مورد آنها نداشته باشد. احتمال دوم: بدون قائل شدن به بداء، در مورد آن علائم نیز می‌توانیم ناگهانی بودن ظهور حضرت را بپذیریم. راه‌حلّ مسئله این است که ظهور حضرت را همراه با وقوع علائم آن، دفعی و ناگهانی بدانیم؛ این احتمال را حتّی اگر قائل به بداء در مورد علائم ظهور بشویم، نمی‌توانیم مردود بداینم؛ زیرا وقتی چیزی بداءپذیر باشد، نمی‌توان گفت که لزوماً واقع نمی‌شود. امکان بداء غیر از وقوع بداء است. ما در بحث از علائم ظهور، امکان بداء را در مورد آن اثبات می‌کنیم نه ضرورت وقوع آن را. بنابراین چه بسا در برخی از علائم ـ چه حتمی و چه غیرحتمی ـ بداء صورت نگیرد؛ ولی در عین حال، ظهور حضرت دفعی و ناگهانی باشد.
رمز مطلب این است که نشانه‌های ظهور را بسیار نزدیک و بلکه مقارن با خود ظهور بدانیم. در این‌صورت هم می‌توانیم قائل به وقوع بعضی از علائم ظهور بشویم و هم اصل ظهور را تدریجی ندانیم. ممکن است گفته شود که: در روایت‌ها برای بعضی علائم ظهور مدّت زمانی معیّن شده است که با وجود آن زمان، نمی‌توانیم وقوعش را نزدیک و بلکه مقارن با خود ظهور بدانیم. مثلاً در مورد خروج سفیانی، مدّتی که در بعضی روایت‌ها معیّن شده است، پانزده ماه می‌باشد و این زمان با نزدیکی و مقارنت آن با اصل ظهور سازگاری ندارد. به این سؤال می‌توان چنین پاسخ داد: بنا بر احتمالی که از مرحوم علّامه مجلسی در نقل شده است، چه بسا در اصل خروج سفیانی بداء نشود، ولی در مدّت زمان خروجش، بداء صورت بگیرد و اینکه در حدیث فرموده‌اند: در امر محتوم هم امکان بداء وجود دارد، می‌تواند اشاره به بداء در خصوصیات نشانه‌ای، مانند خروج سفیانی باشد. به هر حال اگر وقوع علامتی از علائم بسیار نزدیک به اصل ظهور باشد، به ناگهانی بودن آن لطمه وارد نمی‌سازد. مثلاً درباره کشته شدن «نفس زکیّه» که جزو علائم حتمی ظهور دانسته شده، از امام صادق(ع) چنین نقل شده است: “لَیس بینَ قیامِ قائم آل محمّدٍ(ص) و بینَ قَتْلِ النّفْسِ الزَّکیَّةِ اِلّا خَمْسَةَ عَشَرَ لَیْلَةً؛ فاصله میان قیام قائم آل‌محمّد(ص) و کشته شدن نفس زکیّه فقط ۱۵ شب است.” کمال الدین باب 57، ح 2.
این مقدار فاصله زمانی با ظهور حضرت، لطمه‌ای به ناگهانی بودن آن نمی‌زند. اگر واقعاً چنین شود، عرفاً این دو حادثه را مقارن یکدیگر می‌شمارند. علاوه بر اینکه چه بسا درباره این پانزده شب هم بداء صورت بگیرد، بدون آنکه در اصل کشته شدن نفس زکیّه بداء شود. همچنین است در مورد «ندا» یا «صیحه» که آن هم از علائم حتمی به شمار آمده،8 ولی ممکن است در زمان وقوعش بداء شود. مثلاً اینکه فرموده‌اند ندا در شب بیست و سوم ماه رمضان است و قیام حضرت در روز عاشورا، که فاصله این دو با یکدیگر بیش از سه ماه می‌باشد، چه بسا در اصل، ندا و صیحه آسمانی بدائی صورت نگیرد؛ ولی در فاصله آن با ظهور بداء حاصل شود. پس می‌توان گفت: همه اینها امکان‌پذیر است و وقوع همه علائم یا بعضی از آنها با ناگهانی بودن ظهور قابل جمع می‌باشد. آنچه در این بحث باید به عنوان یک اصل مسلّم و قطعی تلقّی گردد، همین است که انتظار فرج امام زمان(عج) در هر سال و هر ماه و هر هفته و هر روز و بلکه هر ساعت و هر لحظه در دل و ذهن مؤمن زنده بماند؛ این اصلی است که به هیچ وجه نباید مخدوش گردد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد