۱۳۹۷/۰۱/۱۹
–
۴۷۰۳ بازدید
تمام محبتت را به پای دوستت بریز نه تمام اعتمادت را،( حضرت علی علیه السلام)؛ معنی این حدیث چیه لطفا جواب ؟
از کلمات کوتاه و زیبای امیر بیان (علیه السلام) است که: «ابذل لصدیقک کل المودة و لا تبذل له کل الطمأنینة و أعطه من نفسک کل المواساة و لا تقص [لا تفضی ] إلیه بکل أسرارک» (آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، ص 421، شماره 9665.)
همه گونه مودت به دوستت نثار کن، اما همه گونه به او اطمینان مکن! و همه گونه با او همیاری [مالی] داشته باش اما همه رازهایت را به او نگو!
هر آن سری که داری با دوست در میان منه، چه دانی که وقتی دشمن گردد! و هر گزندی که توانی به دشمن مرسان، که باشد که وقتی دوست شود!
به دوست گرچه عزیز است راز دل مگشای که دوست نیز بگوید به دوستانِ عزیز
رازی که نهان خواهی با کس در میان منه و گرچه دوست مخلص باشد، که مر آن دوست را نیز دوستان مخلص باشد ، همچنین مسلسل! [= سلسله وار] . ( گلستان سعدی ، باب هشتم ، آداب صحبت )
پیام روایت : اعتدال و میانهروی در دوستی
پیوند دوستی و یگانگی همیشه و در همه شرایط محکم و پایدار نمیماند ممکن است پیشآمدها و حوادث رشته رفاقت را قطع کند و چه بسا به دشمنی مبدل سازد. بدین روی در ایام دوستی باید همواره از افراط و زیادهروی پرهیز کرد. در جای دیگر علی علیه السلام فرمودند : «احبب حبیبک هوناً فعسی ان یکون بغیضک یوماً ما و أبغض بغیضک هوناً ما فعسی ان یکون حبیبک یوماً ما؛[۲۴] با دوست خود به مدارا و با رعایت مصلحت دوستی نما که ممکن است روزی دشمنت گردد و در بیمهری و مخالفت با دشمنت نیز با میانهروی رفتار کن شاید روزی او دوست تو شود.
و نیز فرمودند: «لاتطلع صدیقک من سرک الا علی ما لو اطلع علیه عدوک لم یضرک فان الصدیق قد یکون عدوک یوماً ما؛[۲۷] دوست خود را بر اسرار خویش آگاه مکن، جز به آنچه که اگر دشمنت بر آن آگاه گردد زیانی به تو نرساند؛ زیرا ممکن است دوست روزی دشمنت شود.»
و در روایت دیگر فرمود: «لاتتبع اخاک بعد القطیعه وقیعه فیه فتسد علیه طریق الرجوع الیک فلعل التجارب ترده علیک؛[۲۸] پس از آنکه از رفیقت جدا شدی و رشته دوستیاش را بریدی، پشت سرش بدگویی و غیبت مکن که با این کار راه برگشت او را میبندی شاید تجربههای زندگی وی را به راه آشتی و تجدید رفاقت بکشاند.»
همه گونه مودت به دوستت نثار کن، اما همه گونه به او اطمینان مکن! و همه گونه با او همیاری [مالی] داشته باش اما همه رازهایت را به او نگو!
هر آن سری که داری با دوست در میان منه، چه دانی که وقتی دشمن گردد! و هر گزندی که توانی به دشمن مرسان، که باشد که وقتی دوست شود!
به دوست گرچه عزیز است راز دل مگشای که دوست نیز بگوید به دوستانِ عزیز
رازی که نهان خواهی با کس در میان منه و گرچه دوست مخلص باشد، که مر آن دوست را نیز دوستان مخلص باشد ، همچنین مسلسل! [= سلسله وار] . ( گلستان سعدی ، باب هشتم ، آداب صحبت )
پیام روایت : اعتدال و میانهروی در دوستی
پیوند دوستی و یگانگی همیشه و در همه شرایط محکم و پایدار نمیماند ممکن است پیشآمدها و حوادث رشته رفاقت را قطع کند و چه بسا به دشمنی مبدل سازد. بدین روی در ایام دوستی باید همواره از افراط و زیادهروی پرهیز کرد. در جای دیگر علی علیه السلام فرمودند : «احبب حبیبک هوناً فعسی ان یکون بغیضک یوماً ما و أبغض بغیضک هوناً ما فعسی ان یکون حبیبک یوماً ما؛[۲۴] با دوست خود به مدارا و با رعایت مصلحت دوستی نما که ممکن است روزی دشمنت گردد و در بیمهری و مخالفت با دشمنت نیز با میانهروی رفتار کن شاید روزی او دوست تو شود.
و نیز فرمودند: «لاتطلع صدیقک من سرک الا علی ما لو اطلع علیه عدوک لم یضرک فان الصدیق قد یکون عدوک یوماً ما؛[۲۷] دوست خود را بر اسرار خویش آگاه مکن، جز به آنچه که اگر دشمنت بر آن آگاه گردد زیانی به تو نرساند؛ زیرا ممکن است دوست روزی دشمنت شود.»
و در روایت دیگر فرمود: «لاتتبع اخاک بعد القطیعه وقیعه فیه فتسد علیه طریق الرجوع الیک فلعل التجارب ترده علیک؛[۲۸] پس از آنکه از رفیقت جدا شدی و رشته دوستیاش را بریدی، پشت سرش بدگویی و غیبت مکن که با این کار راه برگشت او را میبندی شاید تجربههای زندگی وی را به راه آشتی و تجدید رفاقت بکشاند.»