دانشجوی محترم ضمن تشکر از اینکه این مرکز را به منظور دریافت پاسخ سوالات خویش انتخاب کرده اید در پاسخ به سوال شما ابتدا لازم است اشاره نماییم که همزمان با پایان هشت سال دفاع مقدس که عظیم ترین حماسه پایداری ملت ایران در برابر تجاوزات دشمنان در طی چند قرن گذشته به شمار می آید جریانی که در اوج جنگ یا از کشور خارج و در عافیت محیط غرب گذران زندگی می کردند و یا در درون کشور سر در لاک خویش فرو برده و اگر نگوییم در مواردی حتی به تقویت روحیه دشمنان از طریق صدور اطلاعیه های حاوی سیاه نمایی از درون کشور می پرداختند حداقل سکوت اختیار کرده و کنج عافیت طلبی را گزیده بودند ، تلاشی را آغاز کردند که هدف اصلی آن عبارت بود از خدشه دار کردن ماهیت و نتایج حماسه های عظیم و ماندگار ملت ایران در طی هشت سال دفاع مقدس تا به این ترتیب هم به تطهیر خویش در برابر اتهام همراهی با دشمن و سکوت در برابر تجاوز دشمن بپردازند و هم اینکه اساسا دفاعی را که در اذهان ملت ایران به عنوان دفاع مقدس نقش بسته بود ، لوث کرده و ماهیت آن را غیر مقدس جلوه داده و بالاتر اینکه انقلاب اسلامی را در پیدایش یا تداوم جنگ و بروز خسارات ناشی از آن مقصر دانسته و در نهایت یا جای شاکی و متهم را با هم عوض کنند و یا اینکه شاکی را هم در اتهام وارده شریک بدانند. این در حالی است که سند حقانیت ملت ایران در این جنگ به اندازه ای آشکار بود که حتی دشمنان و بدخواهان ایران اسلامی نیز نهایتا مجبور به پذیرفتن آن شدند . آنان از سویی با اعلام عراق به عنوان آغازگر جنگ و در واقع اعلام رسمی متجاوز بودن صدام مجبور به پذیرش حقانیت کشورمان در دفاع مشروع از خود شدند و از سویی دیگر وقتی به دلیل جاه طلبی های صدام که منجر به تجاوز این کشور به کویت شد ، به فکر جمع آوری نیروهای چند ملیتی برای خارج کردن صدام از کویت افتادند عمده توجیهی که در این زمینه به کار می بردند اشاره به خوی تجاوزکارانه صدام بود که مثال بارزشان نیز سابقه تجاوز این کشور به جمهوری اسلامی ایران بود . بدین ترتیب اسناد حقانیت جمهوری اسلامی ایران در دفاع مشروع از خود به گونه ای نیست که کسی بتواند آن را انکار کند . با این حال برخی به اصطلاح روشنفکران مدعی ملی گرایی امروزه در تلاشند تا با ارائه تحلیل هایی نه تنها گناه سکوت خویش در برابر تجاوز دشمن به میهن را توجیه کنند بلکه حتی مشروعیت دفاع ملت ایران را نیز زیر سوال ببرند .

در این میان یکی از شبهاتی که در زمینه انگیزه های آغاز جنگ تحمیلی مدتی است از سوی عافیت طلبان سابق با همراهی دشمنان قسم خورده نظام اسلامی مطرح شده است نقش امام خمینی در آغاز جنگ تحمیلی می باشد و جالب است که به منظور مستند جلوه دادن این نقش ، فایلی تصویری در اینترنت قرار داده شده است که در آن امام خمینی ره ، ارتش عراق را به قیام بر علیه حکومت این کشور دعوت می کند و از آن چنین نتیجه گرفته می شود که چنین موضع گیری هایی باعث شد تا صدام به منظور دفاع از خود به فکر حمله به ایران بیافتد و در واقع انگیزه صدام از حمله به ایران انگیزه دفاعی بود و آنکه متجاوز بود نظام اسلامی ایران بود . در همین زمینه نکاتی چند را لازم است بیان نماییم تا ابعاد مختلف این داستان مضحک مشخص شود :

1 – فایل تصویری موجود در اینترنت حتی در صورت واقعی بودن و مونتاژ صورت نگرفتن در آن و با فرض اینکه حتی به قول مدعیان این ادعا ، مربوط به ماهها قبل از آغاز جنگ باشد هیچ دلالتی بر نقش امام خمینی در آغاز جنگ ندارد چرا که نهایت چیزی که در این فایل وجود دارد این است که امام خمینی ره ، به روشنگری در مورد ماهیت رژیم بعثی عراق می پردازد و نهایت این است که مردم و ارتش عراق را به مقابله با صدام جنایتکار فرا می خواند و چنین مساله ای هرگز به معنای آغاز جنگ از سوی امام خمینی ره نمی باشد بلکه حداکثر به معنای دخالت ایران در امور داخلی کشوری دیگر می تواند تلقی شود و نهایتا زمانی می توانستیم امام خمینی را آغازگر جنگ بدانیم که ایشان در سخنرانی خود ملت و ارتش ایران را بدون هیچ زمینه ای به مقابله با صدام فرا می خواند ، این در حالی است که موضع امام خمینی ره حتی اگر به ماهها پیش از آغاز جنگ باز می گشت و حتی اگر ارتش و ملت ایران در این سخنرانی مورد خطاب قرار می گرفتند باز هم نه دخالت در امور داخلی عراق محسوب می شد و نه اینکه بدون زمینه خاص بود ، چرا که واقعیت این است که بر خلاف تصورات مشهوری که در اثر اطلاع رسانی ضعیف در سطح جامعه وجود دارد ، آغاز تحرکات صدام بر علیه ایران و تجاوز به خاک کشور ما از 31 شهریور 59 نبود بلکه این رژیم از مدتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و حدود یک سال و نیم قبل از آغاز رسمی حمله به ایران ، اقدام به آغاز تجاوزات محدود به خاک کشورمان نمود که باعث تلفات فراوانی شد و از ماه ها قبل از 31 شهریور 59 نیز نیروهای خود را در مرزهای مشترک در حالت آماده باش کامل مستقر کرده و آرایش تهاجمی به خود گرفته بود و به همین دلیل حتی اگر امام خمینی ره مردم و ارتش عراق را به قیام بر علیه صدام فرا می خواند در راستای دفاع از تهاجمی بود که این رژیم به صورت عینی و عملی آغاز کرده بود چنانکه از سخنانی که از ماه ها قبل امام خمینی با همین مضمون مطرح فرموده اند چنین برداشتی می توان داشت به عنوان مثال ایشان در 28 فروردین 1359 چنین می فرمایند : « این لشکرى که الآن سرنیزه را کشیده اند و توپ و تانکها را کشیده اند و با مردم مخالفت مى کنند، یا آمده اند با ایران که یک مملکت اسلامى است دارند جنگ مى خواهند بکنند، یا هجوم مى خواهند بکنند، این جنگ با اسلام است…. نمى دانند که اگر اینها بخواهند تعدى به ایران بکنند، ایران خُردشان مى کند و تا بغداد مى رود. »(صحیفه امام ، ج12، ص246)

همانگونه که از لحن این فرمایش و سایر بخش های این سخنرانی بر می آید این سخنان در شرایط تجاوز عراق به کشور مطرح شده است و این در حالی است که هنوز جنگ به صورت رسمی آغاز نشده است . بنابر این در یک کلام باید گفت از آنجایی که جنگ عراق بر علیه ملت ایران بر خلاف تصورات مشهور ، از ماهها قبل عملا آغاز شده بود چنین موضع گیری هایی صرفا از جنبه دفاعی بیان شده است و نه از جنبه تهاجمی .

2 – با وجود اینکه حتی با فرض صحت ادعای مدعیان و شبهه افکنان ، اگر سخنرانی مذکور امام خمینی مربوط به ماهها قبل از آغاز جنگ باشد باز هم ایرادی نداشته و امام خمینی صرفا از جنبه دفاعی به ایراد این فرمایشات پرداخته اند ، با این حال بررسی شواهد و اسنادی که منتشر شده است حاکی از این است که این مدعیان در استنادات خود ، صادق نبوده و متاسفانه علاوه بر تحریفات آشکار و تقطیعاتی که در این فایل ویدیویی صورت گرفته است ، زمان ایراد این سخنرانی نیز نه ماهها قبل از آغاز جنگ بلکه مربوط به روز شروع رسمی جنگ در 31 شهریور 1359 بوده است و به همین دلیل حتی با نادیده گرفتن مطالب نکته اول ، مسلما هیچ ایرادی به این سخنرانی وجود ندارد چرا که در آن روز صدام با هجومی همه جانبه به دهها نقطه کشور، حمله سراسری خود به ایران را آغاز کرده بود و در چنین شرایطی طبیعی است که رهبر ایران به عنوان یکی از راهکارهای دفاع از کشور ایران از ملت و ارتش عراق درخواست نماید که با قیام بر علیه این جرثومه فساد ، مانع از بروز جنگ شوند ، در واقع اولا جنگ به صورت رسمی پیش از فرمایش امام خمینی ره آغاز شده بود و به همین دلیل هیچ شائبه و بهانه ای برای مدعیان وجود ندارد و ثانیا با مطالعه متن دقیق فرمایشات امام خمینی ره می توان دریافت که بر خلاف دیدگاه این مدعیان ، امام خمینی ره نه تنها به فکر دامن زدن به جنگ نبود بلکه با این درخواست خود در صدد بود تا خود ملت و ارتش عراق به صورت ریشه ای جلوی گسترش جنگی که تنها به نفع دشمنان اسلام و مصالح دو کشور بود را بگیرند که متاسفانه به دلیل حاکمیت فضای رعب و وحشت در کشور عراق و برخورد های خشونت آفرین صدام با مخالفان ، چنین درخواستی امکان اجابت نیافت و در نتیجه هشت سال جنگ بر ملت ایران تحمیل شد .

3 – همانگونه که در ابتدای این پاسخ اشاره شد مظلومیت ایران در جنگ تحمیلی به گونه ای بود که حتی قدرتها و نهادهای بین المللی نیز در نهایت مجبور شدند صدام را به عنوان آغازگر جنگ به رسمیت بشناسند و حتی پیش از این مقطع نیز که این قدرتها حاضر به معرفی صدام به عنوان آغازگر جنگ نبودند هرگز در هیچ سند و ادعایی ، اشاره ای به نقش سخنان مزبور امام خمینی ره در آغاز جنگ نشده است . ضمن اینکه حتی صدام نیز در نطق مشهور خود ، پیش از آغاز حمله به ایران چنین ادعاهایی را مطرح نکرده است(در این زمینه رک : سخنرانی صدام در مجمع ملی عراق قبل از حمله به ایران ، سایت عصر ایران) جالب تر اینکه حتی در مذاکراتی که دکتر یزدی وزیر خارجه وقت ایران در شهریور همان سال و پیش از آغاز رسمی جنگ ، با صدام در هاوانا انجام می دهد و در آن دو طرف به گلایه از مواضع و عملکرد یکدیگر و تشریح اختلافات فیمابین اعم از مقطع پیش و پس از انقلاب اسلامی می پردازند و صدام در موارد فراوانی به صورت ریز و جزئی وارد موضوعات اختلافی می شود هیچ اشاره ای به موضع امام خمینی در این زمینه و یا حتی مواضع مشابه دیگر نمی شود (رک : سایت تاریخ ایرانی ، http://www.tarikhirani.ir/fa/files/All/bodyView/832/index.html ) و این در حالی است که اگر انگیزه صدام از حمله به ایران ، این سخنان بود قاعدتا باید این مستمسک در همه مواضع تکرار می شد چرا که بهترین پتانسیل را برای مظلوم نمایی به همراه داشت ، لذا به نظر می رسد افرادی که با طرح چنین ادعاهایی تلاش می کنند تا جای شاکی و متهم را عوض نمایند ، کاسه داغتر از آش شده و ادعاهایی مطرح می کنند که حتی متهمان در دورانی که در جایگاه مدعی نشسته بودند آن را مطرح نمی کردند .