خانه » همه » مذهبی » انرژی هسته ای ایران- رژیم شاه-آلمان-روسیه

انرژی هسته ای ایران- رژیم شاه-آلمان-روسیه


انرژی هسته ای ایران- رژیم شاه-آلمان-روسیه

۱۳۹۹/۰۱/۱۲


۷۹۲ بازدید

سلام علیکم.

دو سوال خدمتتون داشتم:

۱- باتوجه به اینکه روسها در زمان قاجار دوبار به ایران حمله کردند و ایران را شکست دادند چرا ایرانیان بعد از انقلاب برای تاسیس انرژی اتمی از روسها کمک گرفتند؟

۲- در یک مستندی دیدم که شاه با کشور المان قرار دادی را امضا کردند که المانی ها انرژی اتمی ایران را تاسیس کنند و این تاسیس انرژی اتمی تا بعد از انقلاب ادامه داشت تا اینکه عراق با حملات موشکی ان را خراب کرد، سوالم این هست که ما ساخت انرژی اتمی را مدیون شاه و المان هستیم و اگر این قرار داد بین شاه و المانی ها نبود یا انرژی اتمی نداشتیم یا تا الان هم نمی توانستیم انرژی اتمی را بسازیم ایا این بی انصافی نیست که فقط خیانتهای شاه را ذکر می کنیم و از خدمات شاه و اروپاه حرفی نمی زنیم و از طرفی زمانی که انقلاب شد المانی ها قرار داد خود را لغو کردند، چرا المانی ها قرار داد خود را لغو کرده و دیگر ادامه به همکاری با ایران نشدند؟

1. درست است که روسیه نیز همچون سایر قدرتهای بزرگ در سابقه و ذهن تاریخی کشور ما ، سابقه منفی ای دارد، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، با کارشکنی و سرباز زدن کشورهای اروپایی از جمله شرکت آلمانی زیمنس در انجام تعهدات خود نسبت به تکمیل نیروگاه هسته ای بوشهر و با توجه به سرمایه گذاری فراوانی که در کشور در این زمینه انجام شده بود و ضرورت به نتیجه رساندن این فعالیت ها، جمهوری اسلامی با روسیه که سیاست مستقلی در برابر آمریکا داشته و همچون کشورهای اروپایی تحت نفوذ و فشار این کشور نبود، وارد مذاکره و عقد قرارداد نسبت به تکمیل نیروگاه هسته ای بوشهر گردید و در ادامه نیز با تکیه بر توان و استعداد نخبگان جوان کشور در راستای بومی سازی این فناوری پیش رفته و به پیشرفت های خیره کننده ای در این عرصه دست یافت.
2. آغازفعالیت های هسته ای ایران به دهه 50 میلادی باز می گردد، در راستای روابط ویژه ای که رژیم پهلوی با ایالات متحده برقرار کرده بود، در سال 1958 به عضویت آ ژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) درآمد. همچنین در اول جولای 1968، پیمان عدم تکثیر سلاحهای هسته ای (NPT) را پذیرفت و در پنجم مارس 1970، آن را در مجلس شورای ملی به تصویب رساند.
مرکز تحقیقات هسته ای تهران (TNRC) در سال 1967 و سازمان انرژی اتمی ایران (AEOI) در سال 1974 تأسیس شدند. سازمان انرژی اتمی ایران عهده دار ساخت 4 نیروگاه در بوشهر (و دارخوین)، ایجاد تأسیسات آب شیرین در بوشهر، تأمین سوخت و پشتیبانی تکنولوژیکی از نیروگاه های وقرارداد ساخت 4 نیروگاه دیگر در اصفهان و استان مرکزی گردید. هم زمان با این تحولات، نخست دانشگاه تهران و سپس دانشگاه شیراز نیز در زمینه فناوری هسته ای به تربیت دانشجو در رشته مهندسی هسته ای پرداختند.
سازمان انرژی هسته ای ایران که جهت دستیابی به اهداف مذکور، مذاکره با شرکتهای امریکایی، فرانسوی و آلمانی را از اوایل دهه 70 آغاز کرده بود، در سال 1974، طی قراردادی با بنیاد پژوهشی استنفورد امریکا به توافقی در خصوص تولید 20 هزار مگاوات برق تا سال 1995 از طریق تأسیس نیروگاه های هسته ای در ایران دست یافت. در این دوران که کشورهای غربی برای ارائه چرخه سوخت هسته ای به ایران با یکدیگر به رقابت برخواسته بودند، موفق به عقد قراردادهایی از طریق شرکت هایی نظیر زیمنس، یورودیف، کرافت ورک یونیون و. .. شدند؛ اما در نهایت با وقوع انقلاب و سرنگونی شاه، تحقیقات و فعالیت های هسته ایران با تغییرات بسیار مواجه شد.
اگر چه در جریان انقلاب اسلامی عضویت ایران در آژانس و پایبندی به (NPT) و قرارداد پادمان همچنان حفظ شد، اما برنامه های هسته ای به دلایلی همچون عدم تمایل دولت به ادامه فعالیت ها، سرباز زدن شرکت های خارجی از تکمیل نیروگاه ها بر مبنای قراردادها، آغاز جنگ تحمیلی و. .. به دست فراموشی سپرده شد.
پس از پایان جنگ تحمیلی در سال های 1987 و 1988 بازسازی رآکتورهای سایت یک و دو بوشهر که در جریان حملات هوایی عراق آسیب دیده بود، از سرگرفته شد. هنگامی که شرکت کرافت ورک زیر فشارهای امریکا از اتمام نیروگاه بوشهر سرباز زد، کنسرسیومی مرکب از شرکت های آرژانتینی، آلمانی و اسپانیایی در اواخر 1980 آمادگی خود را برای اتمام نیروگاه بوشهر اعلام نمودند که طرح آنها نیز با فشارهای ایالات متحده ناموفق ماند.
در تمامی این ایام آژانس بین المللی انرژی هسته ای بر فعالیت های ایران نظارت کامل داشت و حتی آمادگی خود را جهت تبدیل «کیک زرد» به سوخت رآکتور به ایران نیز اعلام کرد که البته این طرح نیز تحت فشار ایالات متحده در حد یک پیشنهاد باقی ماند.
پس از کش و قوس های بسیار میان تهران، شرکت های اروپایی و حتی چین برای اتمام نیروگاه هسته ای بوشهر، سرانجام ایران در سال 1995 به توافقی با روسیه برای تکمیل این نیروگاه دست یافت.
(hawzah.net/fa/Article/View/93196)
درست است که فعالیت های هسته ای کشور مربوط به زمان شاه است، اما تلاش برای دستیابی ایران به فناوری هسته ای برآمده از نیاز و ضرورت کشور و راهبرد کلان پیشرفت کشور نبود ، بلکه در راستای منافع و سیاست های آمریکا به منظور بازدارندگی در برابر دشمن دیرینه خود یعنی شوروی صورت گرفت. باید توجه داشت زمانی که آمریکا به دنبال تجهیز هسته‌ای ایران بود، جهان به دو بلوک شرق و غرب تقسیم شده بود و آمریکا و شوروی درگیر جنگ سرد با یکدیگر بودند. آیزنهاور، رئیس جمهور وقت آمریکا، بارها در دیدار سران انگلستان، فرانسه و آلمان غربی، وحشت خود را از حمله ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به مرزهای شمالی ایران و افتادن ایران به دام کمونیسم و در نتیجه از دست رفتن پایگاه مهم غرب در جنوب مرزهای شوروی اعلام کرده بود. آیزنهاور معتقد بود که برای حفظ منافع آمریکا لازم است ایران اتمی شود لذا محمدرضا شاه مورد حمایت هسته‌ای آمریکا قرار گرفت.( محمدهادی توکل پور، بررسی حقوقی مسئله هسته‌ای ایران، تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 109)
از این رو هسته ای شدن ایران، در راستای منافع آمریکا بود نه نگاه به آن به عنوان یک نیاز و ضرورت برای پیشرفت و آینده کشور.از آنجا که محمدرضا شاه به عنوان ژاندارم منطقه و حافظ منافع غرب محسوب می‌شد آمریکا با اعطای امتیاز هسته‌ای به ایران به دنبال آن بود تا رژیم دست نشانده خود را به انواع سلاح‌های هسته‌ای مجهز کند.
از سوی دیگر در دوره‌ محمدرضاشاه، فروش و انتقال تکنولوژی هسته‌ای جدا از آنکه مانع از بومی شدن فناوری هسته‌ای توسط متخصصان ایرانی می‌شد، سود سرشاری را نیز برای ایالات متحده در پی داشت. وارداتی بودن فناوری هسته‌ای باعث شده بود که ایران تا قبل از انقلاب اسلامی همواره متکی به دانش آمریکایی‌ها باشد و تحت‌الشعاع سیاست‌های آن‌ها قرار گیرد و هر آن گونه که منافع کاخ سفید اقتضا می‌کرد رفتار کند.
با این وجود آیا می توان انرژی اتمی وارداتی و وابسته به سایر کشورها را مدیون شاه و آمریکا و یا کشورهای اروپایی بدانیم یا باید آن را مدیون عزم جهادی و روحیه انقلابی متخصصان و دانشمندان هسته ای و از جمله شهدای هسته ای بدانیم که با وجود همه فشارها، کارشکنیها ، با تکیه بر توان خود توانستند به پیشرفت های بزرگی در این زمینه دست یابند و این فناوری را در راستای پیشرفت کشور و نه منافع قدرتهای بزرگ به کارگیرند. دلیل مواضع متناقض و دوگانه آمریکا در پشتیبانی و حمایت همه جانبه از رژیم سرسپرده شاه در فعالیت های هسته ای و مخالفت و مانع تراشی بر سر راه فعالیت های صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی، با وجود رعایت کامل مقررات آژانس اتمی و عمل به همه تعهدات خود، در همین نکته نهفته است که آمریکا و دشمنان انقلاب اسلامی با استقلال و پیشرفت بومی کشورما مخالفند و خواهان بازگشت به دوران نفوذ و تسلط خود بر کشور هستند.برای آنان ایران وابسته و سرسپرده حق استفاده از انرژی هسته ای را داراست، اما جمهوری اسلامی چون به دنبال استقلال و ایستادن روی پای خود بوده و ظام سلطه را نمی پذیرد، نباید از انرژی هسته ای بهره مند شود. همانگونه که امروز آمریکا از هسته ای شدن عربستان حمایت می کند زیرا در حال حاضر عربستان سعودی و محمد بن سلمان، همان نقش ایران و محمدرضا پهلوی را در دوران قبل از انقلاب ایفا می کنند .
و چه زیبا حضرت امام عمق کینه و دشمنی نظام سلطه با جمهوری اسلامی را تبیین نموده ، فرمودند :«نکته مهمی که همه باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال وآزادی ما راقبول دارند ؟ به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند به گفته قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر این که شما را از دین تان برگردانند …آری اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام را با دستهای خود ویران نماید , آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمیت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر , آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف , آنها ولی و قیم باشند , ما جیره خوار و حافظ منافع آنها , نه یک ایران با هویت ایران اسلامی . »( صحیفه نور , ج ۲۰ , ص ۲۳۷)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، آلمان نیز همسو با آمریکا سیاست خود را در قبال کشور ما تغییر داد و در این راستا شرکت آلمانی زیمنس، حاضر به تکمیل نیروگاه هسته ای بوشهر نشد و بجای آن پیشنهاد تکمیل این طرح را با رآکتورهایی که با گاز طبیعی کار می کردند داد، که ایران با آن مخالفت کرد و از آنجایی که در این برهه ایران نمی‌توانست فشار بین المللی چندانی به آلمان غربی وارد کند، لذا مشاجره حقوقی بر سر این طرح ناتمام تا سال ۱۹۸۸ ادامه یافت و ایران درخواست غرامت کرد، اما سرانجام شرکت زیمنس با حمایت کمیسیون تجارت بین المللی در پاریس، از این ماجرای حقوقی پیروز بیرون آمد و هیچ غرامتی به ایران پرداخت نشد.
www.yjc.ir/fa/news/5126155

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد