جایگاه صفات روحی انسان، نفس یا روح وی است. چنانکه جایگاه صفات جسمی انسان، جسم وی میباشد. حکیمان بر این باورند که در انسان ابتدا ویژگیهای مادی و جسمی پدید میآیند و تقویت میشوند، اما ویژگیهای روحی و عقلی پس از تقویت و تکمیل ویژگیهای جسمی پدید میآیند و تقویت میگردند. ملاصدرا در اینباره میگوید:
اول صفت كه در نفس آدمی حادث میشود و سر برمیآورد، صفت چهارپایگی است كه در كودک، شهوت و شكمبارگی غلبه دارد. آنگاه صفت درّندگی كه باعث غلبه، دشمنی و مناقشه است بهوجود میآید و بعد از آن، صفت شیطانی پیدا میشود كه ابتدا مكر و نیرنگ در او غلبه مییابد. و بعد از اینها صفت عقل كه ظاهر كننده نور ایمان و از حزب الله تبارک و تعالی و لشكر فرشتگان است، در او خلق میشود. نیروی عقل، از ابتدای بلوغ شروع به رشد میكند و در چهل سالگی به حد كمال میرسد، اما لشکر شیاطین قبل از بلوغ در قلب جای میگیرند و بر او مسلط میشوند و نفس با آنها الفت میگیرد و به تبعیت آنها در شهوت، آزاد و رها است. اما از زمان بلوغ كه لشکر عقل در قلب شروع به رشد میكند، جنگ و مبارزه در میدان قلب شروع میشود، پس اگر عقل ضعیف باشد، شیطان بر او مسلط میشود؛ و این شخص در نهایت از لشکر شیطان خواهد بود و در قیامت با آنها محشور خواهد شد و اگر عقل به واسطه نور علم و ایمان قوی گردد همه قوا را در تحت تسلط خود در میآورد و شخص در ردیف ملائكه و با آنها محشور خواهد شد.[1]
اول صفت كه در نفس آدمی حادث میشود و سر برمیآورد، صفت چهارپایگی است كه در كودک، شهوت و شكمبارگی غلبه دارد. آنگاه صفت درّندگی كه باعث غلبه، دشمنی و مناقشه است بهوجود میآید و بعد از آن، صفت شیطانی پیدا میشود كه ابتدا مكر و نیرنگ در او غلبه مییابد. و بعد از اینها صفت عقل كه ظاهر كننده نور ایمان و از حزب الله تبارک و تعالی و لشكر فرشتگان است، در او خلق میشود. نیروی عقل، از ابتدای بلوغ شروع به رشد میكند و در چهل سالگی به حد كمال میرسد، اما لشکر شیاطین قبل از بلوغ در قلب جای میگیرند و بر او مسلط میشوند و نفس با آنها الفت میگیرد و به تبعیت آنها در شهوت، آزاد و رها است. اما از زمان بلوغ كه لشکر عقل در قلب شروع به رشد میكند، جنگ و مبارزه در میدان قلب شروع میشود، پس اگر عقل ضعیف باشد، شیطان بر او مسلط میشود؛ و این شخص در نهایت از لشکر شیطان خواهد بود و در قیامت با آنها محشور خواهد شد و اگر عقل به واسطه نور علم و ایمان قوی گردد همه قوا را در تحت تسلط خود در میآورد و شخص در ردیف ملائكه و با آنها محشور خواهد شد.[1]
[1]. صدر المتألهین، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج 9، ص 93، بیروت، دار احیاء التراث، چاپ سوم، 1981م.