خانه » همه » مذهبی » بقای خاندان سلطنتی عربستان به خطر افتاده است

بقای خاندان سلطنتی عربستان به خطر افتاده است


بقای خاندان سلطنتی عربستان به خطر افتاده است

۱۳۹۳/۱۲/۱۰


۵۶ بازدید

دکتر ظفر بنگاش در گفت‌وگو با «وطن‌امروز»:

بقای خاندان سلطنتی عربستان به خطر افتاده است

دکتر ظفر بنگاش در گفت‌وگو با «وطن‌امروز»:

بقای خاندان سلطنتی عربستان به خطر افتاده است

رضوان بیاتی: دکتر ظفر بنگاش، اندیشمند بزرگ اسلامی است که هم اکنون مدیریت موسسه «اندیشه اسلامی معاصر» در کانادا را عهده‌دار است. وی عضو شورای سردبیری نشریه «کرسنت اینترنشنال» است که به تحلیل و بررسی فعالیت‌های جنبش‌های اسلامی سراسر دنیا می‌پردازد. بنگاش از بنیانگذاران موسسه اسلامی لندن نیز هست. وی تألیفات بسیاری دارد که از جمله آنها می‌توان به کتاب «قتل‌عام مکه» اشاره کرد که براساس مشاهدات شخصی او از کشتار مردم عربستان به دست آل‌سعود به رشته تحریر درآمده است. مدیر موسسه اندیشه اسلامی معاصر در حال حاضر روی کتابی درباره تحولات عربستان کار می‌کند.

«وطن امروز» در گفت‌وگو با دکتر بنگاش رویدادهای هفته‌های اخیر عربستان بویژه پس از مرگ عبدالله را بررسی کرد.

***

از نگاه شما، میراث ملک‌عبدالله پادشاه پیشین عربستان‌سعودی چه در عرصه سیاست داخلی و چه در عرصه سیاست خارجی چیست؟

باید بگویم میراث وی در عرصه سیاست خارجی خوش‌خدمتی به آمریکا و اتحاد علنی با رژیم صهیونیستی است. این مساله همیشه وجود داشته اما در دوران حکومت وی، علنی شد. دوم اینکه متأسفانه وی با برانگیختن نفرت و دشمنی میان فرقه‌های مختلف، فرقه‌گرایی را به اوج خود رساند. نتیجه این سیاست، ظهور تکفیری‌ها در سوریه و عراق و نیز افزایش قربانیان فرقه‌گرایی در کشورهایی مانند پاکستان بود. تحولات و اتفاقات سوریه، برای عربستان فاجعه‌‌ای بزرگ بود و اینک نیز شاهدیم عربستان نفوذ و کنترل خود بر یمن را از دست داده‌ است.

در حوزه داخلی نیز به‌رغم تبلیغات گسترده که از ملک‌عبدالله به‌عنوان یک «اصلاح‌گر» یاد می‌شود، در دوران وی نزدیک به 40 هزار نفر به زندان افتادند. این‌ افراد، زندانیان سیاسی هستند و در میان آنها اساتید دانشگاه، وکلا، نویسندگان و حتی شماری از علمای مذهبی دیده می‌شوند. این افراد دعوت به ایجاد اصلاحات سیاسی و اجتماعی در کشور کرده‌اند. وی به زنان اجازه رانندگی نداد و در ژانویه سال 2014، فرمانی را صادر کرد (فرمان شماره 44) که به موجب آن، دعوت به اصلاح، برملا کردن فساد در پادشاهی عربستان و حتی پس گرفتن بیعت از پادشاه، جرم محسوب می‌شود.

مهم‌ترین اولویت‌های ملک‌سلمان، پادشاه تازه به قدرت رسیده چه خواهد بود؟ موانع و مشکلات احتمالی پیش‌روی وی چیست؟

ملک سلمان به‌خوبی آگاه است که عربستان وارد دورانی بسیار متلاطم در تاریخ خود شده است به‌طوری که حتی حیات و بقای خاندان حاکم در خطر است. اگر وی بتواند از این بحران به سلامت عبور کند، دستاورد بزرگی را کسب کرده است. علاوه بر این، مساله جانشینی، بحرانی بزرگ برای این رژیم است حتی با اینکه، شاهزاده محمد بن نایف به‌عنوان «جانشین ولیعهد» منصوب شده، هیچ تضمینی وجود ندارد که دیگر شاهزاده‌های سعودی انتصاب وی را بدون ایجاد دردسر، بپذیرند.

نرخ بیکاری در این کشور بسیار بالاست. برخی بر این باورند میزان بیکاری در میان جوانان 20 تا 24 ساله عربستانی، 25 تا 35 درصد است و این مساله، با کاهش قیمت نفت حادتر خواهد شد. بنابر گزارش‌های خبرنگاران سعودی، 60 درصد مردم نیز از داشتن خانه محرومند.

آیا ساختار و ظرفیت‌های سیاسی رژیم حاکم بر عربستان این امکان را به سران این کشور می‌دهد تا بر بحران‌ها و مشکلات پیش‌روی این پادشاهی در یمن، سوریه، عراق و به‌طور کلی غرب آسیا فائق آیند؟

باید بگویم ساختارهای سیاسی و اجتماعی حاکم بر عربستان، برای سران این رژیم این امکان را فراهم نمی‌کند تا بر چالش‌های‌شان در یمن، سوریه، عراق و به‌طور کلی در منطقه خاورمیانه غلبه کنند. تکفیری‌هایی که در سوریه و عراق توسط عربستان حمایت شدند، اکنون برای این کشور تهدید بزرگی محسوب می‌شوند. در مصر، جایی که عربستان از دیکتاتوری نظامی حمایت مالی کرد، بار سنگینی برای این پادشاهی ایجاد شده، چرا که سعودی‌ها قادر نخواهند بود به پشتیبانی مالی از آنها ادامه دهند بنابراین از آنجا که عربستان خودش این مشکلات و بحران‌ها را ایجاد کرده‌، حالا نیز باید پیامدهای سنگین آن را تحمل کند.

ارزیابی شما از سفر اخیر اوباما به عربستان چیست؟ شما آینده روابط واشنگتن- ریاض را چگونه می‌بینید؟

سفر اوباما به عربستان بسیار کوتاه بود و در مجموع 4 ساعت بیشتر طول نکشید اما با این وجود، همراهان زیادی در کنار وی بودند. در میان آنان، نه‌تنها نمایندگان کنگره آمریکا بلکه مقاماتی از دولت بوش نیز دیده می‌شدند. هدف از این کار نشان دادن تعهد آمریکا به حکومت عربستان بود. اما مهم‌تر این نکته بود که سعودی‌ها همچنان به خرید تسلیحات از آمریکا ادامه خواهند داد. درست به همین دلیل بود که برخی مدیران ارشد شرکت‌های تسلیحاتی آمریکا در سفر اوباما به عربستان، کنار وی بودند.

باید بگویم آینده روابط آمریکا- عربستان چندان خوب به نظر نمی‌رسد، چرا که آمریکا دیگر همانند گذشته، منافع چندانی در منطقه خاورمیانه ندارد. راهبرد «آسیاـ اقیانوسیه‌محور» آمریکا، به وضوح جهت‌گیری جدید سیاست خارجی آمریکا را نشان می‌دهد. این بدان معنی نیست که این کشور در منطقه خاورمیانه حضور نخواهد داشت بلکه این امر بیانگر آن است که دیگر حکومت سعودی برای سیاست‌ها و منافع آمریکا، محوری و حیاتی نیست.

یک توافق احتمالی میان ایران و 1+5 بر سر برنامه اتمی ایران، تا چه حد ممکن است بر روابط آمریکا- عربستان اثرگذار باشد؟ بر روابط عربستان با ایران چطور؟ پیامدهای چنین توافقی برای عربستان و منطقه خاورمیانه چه خواهد بود؟

عربستان از یک توافق احتمالی میان ایران و غرب، بشدت نگران است، بویژه که با تحقق چنین توافقی، عربستان بیش از پیش، اهمیت و جایگاه خود را در سیاست آمریکا از دست خواهد داد. تاکنون عربستان منافع خودش را از طریق ایجاد بحران برای ایران و در تنگنا قرار دادن این کشور دنبال کرده است. روشن است چنین امری تاکنون برای عربستان، مفید نبوده است. اگر ایران و آمریکا به توافق برسند، این امر پیامدهای بسیاری برای تمام منطقه خواهد داشت، چرا که در نهایت حتی آمریکا رسماً جایگاه برتر و مسلط ایران را در منطقه، به رسمیت خواهد شناخت. در این صورت، عربستان چاره‌ای نخواهد داشت جز اینکه با ایران کنار بیاید. تنها مساله مبهم آن است که آیا رژیم عربستان تا آن زمان دوام خواهد داشت یا خیر.

دلیل تغییرات گسترده ملک سلمان در پست‌های عالیرتبه عربستان‌سعودی آن هم تنها چند روز پس از به قدرت رسیدن و انجام انتصابات جدید در پست‌های دولتی و اداری چه بود؟ آیا او در نظر دارد راه متفاوتی در پیش بگیرد؟

تغییراتی که ملک سلمان ایجاد کرده به‌طور مشخص به یک تغییر رویکرد و مسیر جدیدی که وی در نظر دارد ادامه دهد، اشاره می‌کند. وی همچنین به دنبال محکم کردن جایگاه آل‌فهد در خاندان سلطنتی عربستان است. ملک سلمان، «محمد بن نایف» را با حفظ سمت به‌عنوان جانشین ولیعهد منصوب کرده و پسر خودش را که تنها 35 سال دارد، نه‌تنها به وزارت دفاع بلکه به مدیریت دربار سلطنتی نیز منصوب کرده است. این بدان معناست که پسر ملک سلمان کنترل دیدارهای شخصی پادشاه را عهده‌دار شده است. «خالد التویجری» مدیر پیشین دربار سلطنتی به‌عنوان عامل توطئه در دربار آل‌سعود شناخته شده بود و آنچه مسلم است، ملک عبدالله وجود چنین دسیسه‌هایی را تایید می‌کرد. ملک سلمان به پوچی چنین سیاست‌هایی پی برده و می‌خواهد مسیرش را تغییر دهد اما برای انجام چنین اقدامی باید اندکی از سرعت خود بکاهد.

برکناری «بندر بن سلطان» رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان و همچنین دبیرکل شورای امنیت ملی این کشور، تا چه حد اهمیت دارد؟ اصلا چرا وی برکنار شد؟ ارزیابی شما از عملکرد وی چیست؟

عملکرد «بندر بن سلطان» یک افتضاح کامل به حساب می‌آید. وی مسؤول پرونده سوریه و نیز حمایت از تکفیری‌ها بود. وی در عمل به وظایفش کاملا ناکام ماند و این حقیقت که ملک سلمان به وی و «خالد بن سلطان»، برادرش پست‌های مهمی را محول نکرد به این معناست که او اعتبار خود را از دست داده و در سیستم جدید، جایگاهی ندارد.

علاوه بر این به نظر می‌رسد ترسی از نفوذ تکفیری‌ها در بدنه رژیم حاکم عربستان ایجاد شده و ملک سلمان با هدف ایجاد مانعی برای تکفیری‌ها وارد عمل شده است تا از سلطنت آل‌سعود حفاظت کند. بنابراین در این میان دیگر بندر بن سلطان جایگاهی ندارد. ممکن است وی را در پستی منصوب کنند اما بعید است دیگر مسؤولیت مهمی به وی سپرده شود.

از سوی دیگر ما باید آماده شنیدن اخبار جدیدی درباره عهده‌دار شدن مسؤولیت‌ها و نقش‌های مهم‌تری توسط «محمد بن نایف» و «محمد بن سلمان» در آینده نزدیک باشیم.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد