خانه » همه » مذهبی » تاثیر بندگی در زندگی افراد

تاثیر بندگی در زندگی افراد


تاثیر بندگی در زندگی افراد

۱۳۹۳/۱۰/۲۸


۱۶۶۷ بازدید

ایمان و بندگی خدا چه کارکردی در زندگی ما دارد، فواید و برکات عبادت چیست؟

ایمان و بندگی خدای متعال آثار و برکات فراوانی در زندگی انسان دارد که به برخی از انها اشاره می کنیم: سلامتی جسم:
خدای متعال دستورات بسیار متعددی را برای سلامتی بندگان خود در زندگی روزمره بیان نموده که اگر عمل شود سلامتی جسم در درجه اول تامین می شود نخوردن گوشت خوک و توصیه به بهداشت و نظافت و کم خوری و مانند آن از جمله این دستورات است. 
آرامش روحی:
ایمان، تفویض، توکل، رضا و تسلیم و یقین، ذکر و دعا و یاد خدا و مانند آن عوامل فراوانی هستند که به انسان مومن و بنده خدا آرامش روحی می بخشند. به همین دلیل مومنان آرامش خاصی دارند و در مقابل انسان های بی ایمان از نارحتی های روحی و روانی بسیاری رنج می برند. أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ . الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ. بدرستی که دوستاران خدا هیچ ترسی نسبت به آینده و هیچ حزنی از گذشته ندارند. کسانی که مومن و بنده خدا هستند.  
خوش بینى:
حالت بنده با ایمان در کشور هستى، مانند حالت فردى است که در کشورى زندگى مى کند که قوانین و دستورهاى حکومتى آن کشور را صحیح و عادلانه مى داند، به حسن نیت گردانندگان اصلى کشور نیز ایمان دارد و قهراً زمینه ترقّى و تعالى را براى خودش و همه افراد دیگر فراهم مى بیند. این اندیشه طبعاً او را با خوش بینى و امیدوارى به حرکت و جنبش وا مى دارد و براى غلبه بر مشکلات، از هیچ تلاشى فروگذار نیست. 
اما یک فرد بى ایمان مانند فردى است که در کشورى زندگى مى کند که قوانین کشور را فاسد و ظالمانه مى داند و چاره اى جز پیروى ندارد. درون چنین فردى همواره پر از عقده، کینه و اضطراب است و هرگز از جهان لذت نمى برد و جهان براى او همواره مانند یک زندان هولناک است و سبب بروز اضطراب در وجود او مى شود. قرآن کریم مى فرماید: و مَن اَعرض عَن ذکری فاِنَّ له معیشةً ضنکا – هرکس از توجه و یاد من رو برگرداند، زندگى سخت و پر از فشارى خواهد داشت.  
امیدوارى:
در منطق فرد باایمان، جهان نسبت به تلاش هاى او بى طرف و بى تفاوت نیست، دستگاه آفرینش حامى افرادى است که در راه حق و حقیقت و درستى و عدالت و خیرخواهى تلاش مى کنند: ان تَنصُروا اللّهَ یَنصُرکُم (محمد: 7) اگر خدا را یارى کنید (در راه حق گام بردارید) خداوند شما را یارى مى کند. اجر و پاداش نیکوکاران هرگز هدر نمى رود: اِنَّ اللّهَ لا یُضیعُ اَجرَ المُحسنین (توبه: 90) فرد با ایمان به کمک خداوند امیدوار است و در بحران هاى زندگى و براى دست یابى به اهدافش دست یارى به سوى خدا دراز مى کند و این امید به خدا مانع از ابتلا به اضطراب مى شود. 
اطمینان خاطر:
از دیگر فوائد ایمان و توکل به خدا که از ویژگی های اصلی بندگان خدا است، اطمینان خاطر است. انسان فطرتا جویای سعادت خویش است و از تصور رسیدن به سعادت غرق در مسرت می گردد و از فکر یک آینده شوم و مقرون به محرومیت لرزه بر اندامش می افتد و سخت دچار دلهره و اضطراب می گردد. ایمان و اطمینان به خدا باعث می شود انسان مومن نسبت به آینده زندگی خود کاملا آسوده خاطر باشد و با اطمینان قدم بردارد.  
6- هدف داری و نجات از پوچی:
یکی دیگر از آثار پربرکت ایمان به خدا هدفمند بودن در کارها و نجات از پوچی است. مؤمن می داند که به خودی خود به وجود نیامده و خداوندی حکیم او را به صحنه گیتی آورده و برای هدف بس بزرگی که همانا عبودیت و بندگی پروردگار و جانشینی او در زمین است، خلق شده است و می داند که باید از رفتار و گفتارش حساب بکشد و روزی از خرد و درشت و کوچک و بزرگ پرسیده می شود، لذا باید در تمام مراحل زندگی مواظب باشد و کاری نکند که فردای بدون بازگشت در حضور پروردگار شرمنده باشد. 
7- احساس عزت و غلبه:
مؤمن همیشه خود را غالب و پیروز مى داند، چون با موجودى پیوند دارد که همه عوالم وجود مسخر او هستند. درآیات قرآن صفت «عزت» اختصاصا براى مؤمن به کار رفته است. عزت حالتى است براى روح که خویش را غالب مى بیند. چه کسى مى ترسد؟ آنکه خود را مغلوب مى نگرد. آنگاه که از جنود نفس که دشمنان درونى اند شکست خورد، از همه موجودات بیرونى نیز مى ترسد.
امام صادق (ع) فرمودند: إِنَّ الْمُؤْمِنَ یَخْشَعُ لَهُ کُلُّ شَیْ ءٍ حَتَّى هَوَامُّ الْأَرْضِ وَ سِبَاعُهَا وَ طَیْرُ السَّمَاء همانا همه موجودات در برابر مؤمن فروتن هستند حتى درندگان و پرندگان. (بحار الأنوار ج 64ص 71 )
این اثر ایمانى موجب مى شود که اهل دنیا در تاریخ همواره از اولیاى الهى در اضطراب و رعب باشند.  
8 – حیات جاودان:
کسی که به خدا ایمان دارد همه چیز را در این دنیا خلاصه نمی کند بلکه علاوه بر این دنیا به دنیایی فراتر از جهان هستی نیز اعتقاد دارد و تمامی اعمال و رفتار خود را بر همین اساس تنظیم می نماید به عنوان نمونه قیافة مرگ در چشم فرد با ایمان با آنچه در چشم فرد بى ایمان مى نماید، عوض مى شود. از نظر چنین فردى دیگر مرگ، نیستى و فنا نیست انتقال از دنیایى فانى و گذرا به دنیایى باقى و پایدار، و از جهانى کوچکتر به جهانى بزرگتر است، مرگ منتقل شدن از جهان عمل و کشت است به جهان نتیجه و محصول. از این رو چنین فردى نگرانی هاى خویش را از مرگ، با کوشش در کارهاى نیک که در زبان دین «عمل صالح» نامیده مى شود، برطرف مى سازد.
9 – سلامت روانی:
زندگی بشر خواه ناخواه، همچنانکه خوشی ها، شیرینی ها، به دست آوردنی ها و کامیابی ها دارد، رنج ها، مشکلات، شکست ها، تلخی ها و ناکامی هایی هم دارد که بسیاری از آنها قابل پیشگیری یا برطرف کردن است.
بدیهی است که بشر موظف است با طبیعت پنجه نرم کند و تلخی ها را به شیرینی تبدیل نماید. اما پاره ای از حوادث جهان قابل پیشگیری و یا برطرف ساختن نیست، مثلا پیری.انسان خواه ناخواه به سوی پیری گام برمی دارد و چراغ عمرش رو به خاموشی می رود. به علاوه اندیشه مرگ و نیستی نیز خود به نوعی، انسان را رنج می دهد.
انسان با ایمان می داند هر چیزی در جهان حساب معینی دارد و اگر عکس العملش در برابر تلخی ها به نحو مطلوب باشد، اگر هم خود این شکست ها غیرقابل جبران باشد، به نحوی دیگر از طرف خداوند متعال جبران می شود.
پیری به حکم اینکه پایان کار نیست و به علاوه یک فرد باایمان، همواره فراغت خویش را با عبادت و انس با ذکر خدا پر می کند، مطبوع و دوست داشتنی می گردد.
از نظر روانشناسان مسلم و قطعی است که اکثر بیماری های روانی که ناشی از ناراحتی های روحی و تلخی های زندگی است، در میان افراد غیرمذهبی دیده می شود. افراد مذهبی به هر نسبت که ایمان قوی و محکم داشته باشند، از این بیماری ها کمتر رنج می برند.  
12- صبر و بردباری:
ایمان و بندگی خدا در انسان نیروى مقاومت مى آفریند و تلخی ها را شیرین مى گرداند. شکیبائى میوه یقین است، چه هر که را یقین بعدل حق تعالى باشد، می داند که بازاى هر مصیبتى و بلائى عوض و ثوابى باشد و هر عاقلى که آنها را با هم بسنجد راضى شود به آن مصیبت از براى رسیدن بآن ثواب، و داند که صبر ثواب او را مضاعف گرداند. علی (ع) می فرمایند : الصبر رأس الایمان. صبر به منزله سربرای پیکرایمان است.  
13- گرایش به اخلاق:
استحکام بنیان زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی در گرو پایبندی به اخلاق می باشد، اما همین اخلاق در گرو ایمان به خدا است، بر اساس آموزه های دینی، کسانی که ایمان بالاتری دارند، در عرصه تلاش برای کسب فضیلت های اخلاقی و محو رذیلت ها، با انگیزه تر و جدی تر هستند.
مهم ترین واساسی ترین ضامن دوام اخلاق، ایمان است. در جوامع فاقد ایمان به مبدأ ومعاد، مفاسد اخلاقی فراوان است؛ چون غرایز انسانی در آنجا رها است و انسان ها تسلیم خواست های نفسانی خود می شوند. به تعبیر قرآن، در این سرزمین ها مردم هوای نفس شان را معبود خود می دانند و به دستورهای آن عمل می کنند. 
14- شادی و لذت معنوى
زندگی بندگان خدا پر از شادی و لذت است. لذات معنوى از لذات مادى، هم قوى تراند و هم پایدارتر. لذت عبادت و پرستش خدا براى کسانى که قدر آن را مى دانند از این گونه لذات است. عابدان عارف، که عبادتشان همراه با حضور و خضوع و استغراق است، بالاترین لذت ها را از عبادت مى برند.
در زبان دین، از «طعم ایمان» و «حلاوت ایمان» یاد شده است. ایمان حلاوتى دارد فوق همه حلاوت ها، لذّت معنوى آن گاه مضاعف مى شود که کارهایى از قبیل کسب علم، احسان، خدمت، موفقیت و پیروى از حس دینى ناشى گردد و براى خدا انجام شود و در قلمرو «عبادت» قرار گیرد.  
15- داشتن تکیه گاه محکم:
از دیگر آثار ایمان و بندگی خدا آن است که انسان با ایمان به خدا به « عروه الوثقی» یا همان ریسمان الهی چنگ می زند و خود را از تمامی مهلکه های دنیوی و خروی می تواند نجات می دهد .
خداوند متعال در خصوص کسانیکه به خدا ایمان آورده اند می فرماید : لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ (البقرة : 256)
در قبول دین، اکراهى نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنا بر این، کسى که به طاغوت ( بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر) کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمى چنگ زده است، که گسستن براى آن نیست. و خداوند، شنوا و دانا است.  
16- یقین و معرفت شهودی:
ایمان سبب معرفت شهودی خداوند متعال می گردد، هرچه ایمان برتر وکاملتر باشد، معرفت الهی درعمق جان بیشتر نفوذ خواهد نمود و خداوند آشکارتر و واضح تر خواهد گشت، تا آنجا که با چشم دل می توان خدا را دید وعالمانه او را عبادت کرد.
قرآن کریم می فرماید: واعبد ربک حتی یاتیک الیقین، پروردگارت را عبادت کن تا به یقین برسی، به طور قطع یکی از آثار و فواید مهم بندگی خدای متعال، رسیدن به معرفت و ایمان یقینی است.
مولای متقیان علی (ع) خود نمونه ای بارز برای مومنین و الگویی برای معرفت ایشان هستند. آن حضرت در جواب دعلب یمانی که از ایشان پرسیده بود آیا پروردگار خود را دیده ای؟ فرمودند: آیا چیزی را که نبینم می پرستم؟ و دوباره در جواب سوال او که پرسید چگونه او را می بینی؟ فرمودند: دیده ها هرگز او را آشکار نمی بینند، اما دل ها با ایمان درست او را درمی یابند. 
17- رحمت خدا:
ایمان به آخرت، زمینه برخوردارى از رحمت الهى می گردد، خداوند متعال در این باره می فرماید : و من الأعراب من یؤمن باللَّه و الیوم الأخر … سیدخلهم اللّه فى رحمته إنّ اللّه غفور رّحیم. ( توبه / 99)
گروهى(دیگر) از عرب هاى بادیه نشین، به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند؛ و آنچه را انفاق مى کنند، مایه تقرّب به خدا، و دعاى پیامبر مى دانند؛ آگاه باشید اینها مایه تقرّب آنها است! خداوند بزودى آنان را در رحمت خود وارد خواهد ساخت؛ به یقین، خداوند آمرزنده و مهربان است! 
18- مقام رضا و خشنودی از خدا:
از دیگر فایده های معنوی ایمان به خدا رسیدن به مقام رضا ( خشنودی از خدا) می باشد. در سوره مجادله آیه 22 آمده است لاتجد قوما یؤمنون باللَّه و الیوم الأخر یوادّون من حادّ اللَّه و رسوله … رضى اللَّه عنهم و رضوا عنه ….هیچ قومى را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمى یابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستى کنند، ؛ خدا از آنها خشنود است، و آنان نیز از خدا خشنود اند؛ …. 
19- رستگارى در آخرت:
ایمان و بندگی خدا، زمینه رستگارى می باشد. در سوره مجادله آیه 22 آمده است : لاتجد قوما یؤمنون باللَّه و الیوم الأخر یوادّون من حادّ اللَّه و رسوله … أولئک حزب اللَّه ألا إنّ حزب اللَّه هم المفلحون ….
هیچ قومى را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمى یابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستى کنند، ….؛ آنها«حزب اللَّه»اند؛ بدانید«حزب اللَّه» پیروزان و رستگارانند.  
مقام ولایت:
کسی که به حقیقت عبودیت برسد، صاحب مقام ولایت تکوینی می شود، یعنی به مقامی می رسد که بر تمامی موجودات ولایت پیدا می کند و موجودات حتی حیوانات وجمادات از وی اطاعت می کنند، صاحب همت می شود و هر چه را که اراده کند در عالم محقق می شود.
این مضمون سخن امام حسین (ع) در حدیث قدسی نیز آمده است که خداوند می فرماید: عبدی أطعنی أجعلک مثلی، أنا حیّ لا اموت اجعلک حیّا لا تموت، أنا غنیّ لا أفتقر أجعلک غنیّا لا تفتقر، انا اقول للاشیاء کن فیکون و انت تقول للاشیاء کن فیکون.
در فصوص محی الدین عربی آمده است: العارف یخلق بهمته ما یکون له وجود من خارج محل الهمه. عارف با اراده اش می تواند به خلق اشیاء بپردازد، البته باذن الهی این کارها را انجام می دهد، اما هر چه باشد محصول قوت اراده عارف و سالک از طریق وحدت با اراده خالق است. (فصول الحکم محی الدین عربی، فص اسحاقی)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد