خانه » همه » مذهبی » تجسس و چک کردن گوشی همسر

تجسس و چک کردن گوشی همسر


تجسس و چک کردن گوشی همسر

۱۳۹۸/۰۸/۲۸


۱۸۰۹ بازدید

اگر وسایل شخصی شوهرمان را و یا گوشی اورا چک کنیم ؛تجسس کرده ایم؟

پرسشگر گرامی ، این کار تجسس در امور دیگران است و حکم آن حرمت است. در این زمینه مطالب زیر مفید است.
الف) واژة عربی تجسس، در اصل به معنای «با دست لمس کردن» و مجازاً به معنای «نگاه کردن از سر کنجکاوی برای شناسایی دیگران» است. [۱] [۲] [۳]این واژه در فارسی به معنای «خبر جستن » است [۴]در قرآن کریم این واژه تنها یک بار، به صورت «ولاتجسّسوا»، آمده است. [5] مفسران مراد از تجسس را در این آیه ـ که مورد نهی قرار گرفته ـ تفتیش کردن اسرار و امور مخفی مؤمنان دانسته‌اند. [6] [7] [8]در احادیث شیعه و اهل سنت نیز تجسس و تفتیش در امورخصوصی و پنهانی مؤمن، سخت نکوهش شده [9] [10] [11] [12] [13] [14] [15] [16] [17] [18]و مؤلفان جوامع حدیثی گاه ابواب خاصی را به این موضوع اختصاص داده‌اند [19] [20] [21] [22]از جمله در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم، آن حضرت پس از بر حذر داشتن مؤمنان از سوءظن و تجسس و کارهایی از این دست، آنان را به برادری فراخوانده است. [23] به فرموده امام صادق علیه السلام جهل در سه چیز مطلوب است، از جمله نسبت به چیزی که مقصود شرع نیست. [24] بر این اساس، علمای اخلاق هم جستجو کردن در اسرار و امور پنهانی (عورات ) دیگران را ناپسند شمرده‌اند. [25] [26] [27] د ) حکم تجسس
فقها به استناد آیه دوازدهم سوره حجرات و احادیث متعدد، تجسس را حرام می دانند. همچنین تفتیش از عقاید و اسرار و خطاهای مؤمنان و نیز افشا و آشکار کردن آنها، با استناد به آیات قرآن، از جمله آیه نوزدهم سوره نور، حرام است. [28] [29]تجسس در زندگی شخصی و خانوادگی افراد نیز مشمول این حکم است.از سوی دیگر، براساس برخی آیات، از جمله آیه ۱۸۹ سوره بقره [30]و ۲۷ سوره نور [31]، ورود مخفیانه و بدون اجازه به حریم خانه دیگری، ممنوع است و بر پایه آرای فقهی، هرکس می تواند به هر شکل ممکن با متجاوز به این حریم مقابله کند. به نظر فقهای شیعه و اهل سنت، هرگاه کسی در پی تجسس از درون منزل مؤمن برآید، صاحب منزل حق دارد وی را از این کار بازدارد و اگر تجسس کننده کار خود را ادامه دهد، صاحبخانه مجاز است با پرتاب سنگریزه وی را از این کار منع کند. به نظر بسیاری از فقها، اگر این کار منجر به جراحت و حتی مرگ این شخص شود، صاحب خانه ضامن نیست. [32] [33] [34] [35] ب ) توبه و جبران تجسس
تجسس در امور دیگران نوعی حق الناس است ، و شرایط توبه و جبران در «حق الناس» سنگین تر از توبه در «حق الله» است و این گناه, یعنی تجاوز به حقوق دیگران را امام علی(علیه السلام) از آن به مظالم العباد (کلینی، اصول کافی، ج2، ص443) و امام زین العابدین(علیه السلام) به «تضییع حقوق الاخوان» (مجلسی، بحارالانوار، ج72، ص415) یاد کرده اند.
در روایت آمده: پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) به خانه کعبه نگاه کرد، آن را مورد تعظیم قرار داد و سپس ادامه داد: حق واحترام یک مؤمن از تو بالاتر است، چون خداوند خانه کعبه را دارای یک احترام و عظمت دانست و از مؤمن سه چیز را: «مال-خون-سوءظن» (همان، ج67، ص71)
همانطور که قبلا گفته شد اولین قدم پشیمانی واقعی از این کار و عدم بازگشت به آن است ، قدم بعدی بهتر است رضایت طرف مقابل را به دست آورد و از او حلالیت طلبید ، اما در صورتی که امکان این کار نیست و آن شخص در دسترس نیست یا اگر به خود شخص بگویید باعث مفسده می شود و امکان برخورد هست، ، طلب بخشش از خداوند و انجام خیرات از طرف او کافی است .
ا . برای او دعا کنید، طلب مغفرت وآمرزش گناهان ایشان را داشته باشید.
اا . ازطرف او صدقه بدهید وانفاق مالی کنید.
ااا . ازطرف او به زیارت بروید.
اااا . در غیاب و یا حضور از آبروی اودفاع کنید .
ااااا . هرکار خیری که ممکن است برای او سود دنیوی ویا اُخروی داشته باشد انجام دهید.
ز ) درمان تجسس
1 . ازبین بردن ریشه های تجسس
تا ریشه هاى عادت به تجسس در زندگى خصوصى دیگران از وجود انسان برچیده نشود، ترک آن خوی زشت غیر ممکن است،
از جمله ریشه های تجسس می توان به موارد زیر اشاره کرد : « سوءظن به دیگران ، حسد، کینه توزى ، عداوت و تکبر، عقده حقارت و آلودگى به گناه »
چرا که همواره انسان را به جستجوگرى وا مى دارد. هر یک مى تواند عاملى براى تجسّس در زندگى خصوصى دیگران باشد، که اگر از وجود انسان برچیده شوند نتایج آن نیز از بین خواهد رفت.
2 . آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران نپسند .
هر کس باید در این موضوع بیندیشد که آیا راضى است دیگران به تفتیش زندگى خصوصى او پرداخته و به اسرار او دست یابند، اگر راضی نیست چرا خودش به تفتیش زندگى دیگران می پردازد، این مقایسه در بسیارى از خوهاى زشت، مى تواند جنبه بازدارنده قوى و نیرومندى داشته باشد.
3 . توجه به پیامدهاى بد تجسّس
توجه به پیامدهاى سوء تجسّس براى فرد و جامعه و کیفرهاى شدید الهى آن در دنیا و آخرت، و اینکه هر کس براى فاش کردن اسرار دیگران تلاش کند خدا اسرار و عیوب پنهانى او را بر ملا خواهد نمود، و پرده هاى او را در دنیا و آخرت مى درد، نیز مى تواند اثر مهمى در بازدارندگى از این خوى زشت داشته باشد.
ولى مهم این است که نه تنها در درمان این خوى زشت بلکه در تمام رذائل اخلاقى باید عوامل بازدارنده تکرار شوند، تا به خواست خدا، ریشه هاى گندیده رذائل از سرزمین قلب انسان کنده شده، و روح در پرتو انوار فضائل، نورانیت و آرامش یابد. (منبع: اخلاق در قرآن‌، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم‌، 1377 ش،‌ چاپ اول‌، ج 3، ص 358.)
پی نوشتها :
۱. ↑ محمد بن احمد ازهری، تهذیب اللغة ذیل «جسّ».
۲. ↑ ابن منظور، لسان العرب ج۶، ص۳۸.
۳. ↑ محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس ذیل «جسّ».
۴. ↑ دهخدا، ذیل واژه «جسّ».
5. ↑ حجرات/سوره۴۹، آیه۱۲.
6. ↑ طبرسی، مجمع البیان ذیل سوره حجرات آیه ۱۲.
7. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن ذیل سوره حجرات، آیه۱۲.
8. ↑ محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی ذیل سوره حجرات، آیه ۱۲.
9. ↑ طبرسی، مجمع البیان ذیل سوره حجرات، آیه ۱۲.
10. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۲۸۷.
11. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۳۴۲.
12. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۴۶۵.
13. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۴۷۰.
14. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۴۸۲
15. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۴۹۲
16. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۵۱۷.
17. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۵۳۹.
18. ↑ سلیمان بن اشعث ابوداود، سنن ابوداوود ج۴، ص۲۸۱.
19. ↑ طبرسی، مجمع البیان ذیل سوره حجرات، آیه ۱۲.
20. ↑ محمدبن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری ج۴، ص۶۰ـ۶۱.
21. ↑ کلینی، اصول کافی ج۲، ص۳۵۴ ۳۵۵.
22. ↑ حر عاملی ج۱۲، ص۲۷۴ـ۲۷۶.
23. ↑ محمد تقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ج۹، ص۱۰۸ـ ۱۱۱.
24. ↑ محمدبن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری ج۴، ص۶۰ـ۶۱.
25. ↑ ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول ص۳۱۷.
26. ↑ مسعود بن عیسی ورام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر ج۱، ص۱۱۵.
27. ↑ مسعود بن عیسی ورام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر ج۲، ص۲۰۸.
28. ↑ زین الدین بن علی شهید ثانی، کشف الریبة عن احکام الغیبةص۲۳.
29. ↑ محمد بن اسماعیل بخاری جعفی، صحیحالبخاری ج۲،ص ۱۷۰ـ۱۷۱.
30. ↑ احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری ج۱۳، ص۵۰۳ ـ۵۰۷.
31. ↑ حسینعلی منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة ج۲، ص۵۳۹ ـ ۵۴۵.
32. ↑ جعفر سبحانی، مفاهیم القرآن ج۲، صص ۵۴۰.
33. ↑ بقره/سوره ۲، آیه۱۸۹.
34. ↑ نور/سوره۲۴، آیه۲۷.
35. ↑ مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح ج۶، ص۱۸۰ـ۱۸۱.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد