خانه » همه » مذهبی » تروریسم مک‌دونالدیسمی؛ مرور زمینه‌های حضور داعش در لیبی

تروریسم مک‌دونالدیسمی؛ مرور زمینه‌های حضور داعش در لیبی


تروریسم مک‌دونالدیسمی؛ مرور زمینه‌های حضور داعش در لیبی

۱۳۹۳/۱۲/۰۶


۶۱ بازدید

دکتر احمد بخشی

تروریسم مک‌دونالدیسمی؛ مرور زمینه‌های حضور داعش در لیبی

گروه‌های تروریستی ۲ ویژگی ماهوی دارند؛ نخست خود را بازتولید می‌کنند و دومین ویژگی حالت مک‌دونالدی آنهاست.

عوامل و بسترهای زمینه‌ساز حضور داعش در لیبی

عوامل داخلی:

دکتر احمد بخشی

تروریسم مک‌دونالدیسمی؛ مرور زمینه‌های حضور داعش در لیبی

گروه‌های تروریستی ۲ ویژگی ماهوی دارند؛ نخست خود را بازتولید می‌کنند و دومین ویژگی حالت مک‌دونالدی آنهاست.

عوامل و بسترهای زمینه‌ساز حضور داعش در لیبی

عوامل داخلی:

وجود حفره‌های امنیتی در یمن از عوامل اصلی حضور داعش در این کشور است. دولت نتوانسته است وظیفه اصلی خود را در مورد امنیت ساز یایفاء‌کند؛ چراکه هنوز در یمن دولت استقرار و تثبیت نیافته است. در مقایسه لیبی قذافی با لیبی پساقذافی در می یابیم که، مشکلات لیبی قذافی شامل مواردی همچون آزادی بیان یا وضعیت تبعیض آمیز توزیع منابع اقتصادی میان وابستگان به قذافی و منطقه غرب کشور، می‌شد.(به‌طوری‌که شرقی‌ها در منطقه بنغازی ادعا می‌کردند که به این منطقه پرداخته نمی‌شود) اما مشکل امروز لیبی ناشی از فقدان تشکیل و تثبیت دولت، و وجود حفره‌های امنیتی است .

در حالی که نظام سیاسی لیبی نمی‌تواند کارکردهای اصلی خویش را انجام دهد، در نتیجه زمینه برای ظهور و فعالیت گروه‌های تروریستی آماده می‌شود. از منظری دیگر، ساختار اجتماعی لیبی به نوعی فرقه گرایی دامن میزند، و باعث تشتت و ضعف دولت می گردد.

گروه‌های تروریستی دو ویژگی ماهوی دارند؛ نخست خود را بازتولید می‌کنند و دومین ویژگی حالت مک‌دونالدی آنها است. بدین معنا که هر جا زمینه مساعدی بیابند در آنجا شعبه می‌زنند. فعالیت این گروههای تروریستی در حالی است که علاوه بر وجود شکاف میان نظام سیاسی و مردم، مداخلات خارجی نیز در یمن رو به افزایش است.

در حالی که نظام سیاسی لیبی نمی‌تواند کارکردهای اصلی خویش را انجام دهد، در نتیجه زمینه برای ظهور و فعالیت گروه‌های تروریستی آماده می‌شود. از منظری دیگر، ساختار اجتماعی لیبی به نوعی فرقه گرایی دامن میزند، و باعث تشتت و ضعف دولت می گردد. ارجحیت مطالبات شخصی، قومی و منطقه‌ای بر منافع عمومی جامعه، میتواند مهمترین علت عدم تکوین دولت لیبی و نیز بحران داعش در این کشور باشد.

اختلافات داخلی میتواند یکی از عوامل حضور داعش در لیبی باشد. یعنی تعارض اجتماعی و سیاسی در جامعه لیبی، باعث زوال انسجام اجتماعی و همبستگی ملی گردیده است. گاهی این تعارضات بین دو گروه در طرابلس یا بین گروه‌های مختلف در بنغازی، موجب فرو غلطیدن کشور به دامن یک بحران ملی میشود. همه این‌ عوامل دست به دست هم می‌دهد و زمینه را برای رشد گروه های تروریستی( مک دونالیزه شدن تروریسم) در لیبی فراهم می آورند.

عوامل منطقه‌ای و بین‌المللی؛ و ظهور داعش در لیبی

مداخلات خارجی در لیبی باعث ظهور گروه‌های تندرو شده است. نقش بازیگران منطقه ای، جلوه ای از مداخلات گسترده بیرونی در معادلات داخلی یمن است. هرکدام از بازیگران درصدد بهره برداری از وضعیت موجود هستند؛ مثلا اخیرا نقش قطر پر رنگ شده است. چراکه مبادرت به حمایت از اخوان المسلمین می‌کند. در همین فضا بسیاری کارشناسان اعتقاد دارند، اخوان المسلمین لیبی در حال تقویت داعش است، و عملا داعش بخشی از گروه اخوان المسلمین است. مضافا آنکه نگاه عربستان ایالات متحده آمریکا، و اختلافات بین گروه‌های داخلی عملا موجب ظهور و بروز خلیفه حفتر شده است.

بایست تصریح کرد ویژگی جغرافیای لیبی هم در ایجاد این فضا موثر است؛ چراکه موقعیت جغرافیای و همجواری با کشورهایی که خود بحران مشابه دارند مانند مصر، تونس، الجزایر و مغرب در تقویت گروههای رادیکال و تروریستی نقش دارد.

وضعیت اقتصادی، نظامی و مالی داعش در لیبی

نظام بین‌الملل اولویتی برای مبارزه با داعش در لیبی برای خود تعریف نکرده است، تنها زمانی که تهدیدی جدی علیه منافع استراتژیک غرب ‌وجود داشته باشد، می‌توان انتظار واکنش جدی از جانب آنها را داشت.

مسئله مهم دیگر منابع اقتصادی و مالی داعش است. باید در نظر آورد بخشی از مناطق لیبی که عملا در دست گروه‌های افراطی است، منابع غنی دارد؛ لذا میتوان با استخراج نفت یا تجارت، بخشی از پشتوانه اقتصادی گروه‌های افراطی (که بخشی از آن‌ها هم داعشی هستند) را تامین کرد. تصرف یک منطقه سوق‌الجیشی می‌تواند عامل محرکه‌ای برای تداوم حیات و حرکت داعش باشد؛ چراکه امکاناتی چون گردش مالی، و تزریق پول را برای داعش فراهم می آورد. هر چند اخیرا شورای امنیت قطعنامه‌ای مبنی بر منع خرید و فروش با گروه‌های تروریستی از جمله داعش در سوریه و عراق صادر کرده است، اما عملا به نظر می‌رسد که کنترلی بر مبادلات اقتصادی داعش وجود ندارد.

گروه داعش در لیبی بیشتر از عراق و همچنین سوریه خواهد توانست از فرصت‌های اقتصادی استفاده کند، و حتی می‌شود لیبی را آلترناتیوی برای تداوم جریان داعش در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا دانست. با توجه به برخی از فشارهای اقتصادی که بر گروه داعش در عراق و سوریه وارد آمده است، این گروه میتواند با دسترسی به مناطق نفت‌خیز جنوب لیبی و قاچاق از دریای مدیترانه ( در منطقه شمال آفریقا) وضعیت اقتصادی خود را تقویت کند. علیرغم فشارها و ضربات اخیر که در عراق و در سوریه علیه داعش وارد شد، و منجر به تحلیل بخشی از منابع مالی آنها گردید، لیکن داعش می‌تواند برخی از درآمد اقتصادی حاصل از منابع لیبی را به نیروهایشان در سوریه و در عراق تزریق کند.

رویکرد بازیگران منطقه‌ای به حضور داعش در لیبی

قضاوت کلی در افکار عمومی بر آن است که داعش طرد شده است. حتی در کشورهای عربی که حامی برخی تندرویهایی هستند، این نگاه وجود دارد که داعش نمی‌توانند یک الگوی حکومتی باشد. یا اگر پیشتر کسانی به جریان داعش دل‌خوش بودند (که داعش می‌توانند ابزاری برای اعمال سیاست‌ها باشد) با تحرکاتی دو سه ماه اخیر داعش (از جمله بحث سوزاندن خلبان اردنی و اخباری که به طور روزانه در مورد جنایات ضد بشری داعش می آید) این نگاه کمرنگ شده است.

در نتیجه فعل و انفعالات اخیر ، افکار عمومی بین المللی در برابر جریان داعش موضع‌ گیری‌ واحد دارند، و ضمن محکومیت داعش خواهان برخورد جدی با جنایات آنها هستند. هرچند این مطالبات هنوز تحقق نیافته است.

هر چند اتحادیه آفریقا با گروه‌های مختلف تروریستی درگیر است، اما پیشتر اولویت اتحادیه آفریقا چیز دیگری بود. گروه های تروریستی نیجریه قبلا در صدر اولویتهای اتحادیه آفریقا قرار داشت، ولی داعش اولویتی برا این اتحادیه ندارد. اتحادیه آفریقا اعلام می‌کند که باید در لیبی دولت مستقر شود، اما این سخن تنها یک موضع گیری دیپلماتیک است و بس. به دلیل اینکه اتحادیه آفریقا در عمل توان مالی مقابله یا این جریانات را ندارند، نمی توان انتظار اقدامات جدی و گسترده را داشت.

آینده داعش در لیبی:

اگر چه پایگاه ایدئولوژیک گروه های تندرو در پاکستان یا عربستان قرار دارد، ولیکن پایگاه اقتصادی و منبع مالی تغذیه آنها در مناطقی همچون لیبی استقرار دارد.

منطقه شمال آفریقا به انواع بحران مشروعیت و بحران توزیع منابع روبرو است (به این معنا که منابع به درستی توزیع نمی‌شوند و گروه‌های مختلف هرکدام به دنبال مطالبات خودشان هستند) ، از این روی این منطقه پتانسیل آشوب بیشتری نسبت به خاورمیانه دارد. به نظر می‌آید بحران هایی که در منطقه خاورمیانه طی چند دهه یا یک قرن اخیر حادث شده است، تا حدودی توانسته ساختار نیم‌بندی را در این منطقه ایجاد کند، اما کشورهای شمال آفریقا فاقد هرگونه ساختار سیاسی کارآمد هستند. فرایند نهادسازی و ساخت یابی به نیروهای اجتماعی و سیاسی بستگی دارد.

شمال آفریقا به‌عنوان منطقه بحران‌خیز، می تواند تبدیل به دروازه ای برای انتقال گروه های رادیکال همچون داعش به خاورمیانه گردد. مانند طالبان که شاهد انتقال پایگاه آنها از افغانستان به سمت عراق بودیم، و سپس در جغرافیای سوریه و شمال آفریقا هم تکثیر شد. اگر چه پایگاه ایدئولوژیک گروه های تندرو در پاکستان یا عربستان قرار دارد، ولیکن پایگاه اقتصادی و منبع مالی تغذیه آنها در مناطقی همچون لیبی استقرار دارد.

در فضای کنونی، نظام بین‌الملل اولویتی برای مبارزه با داعش در لیبی برای خود تعریف نکرده است، تنها زمانی که تهدیدی جدی علیه منافع استراتژیک غرب انجام ‌وجود داشته باشد، می‌توان انتظار واکنش جدی از جانب آنها را داشت. چنانچه وقتی تهدید داعش به مصر می‌رسد نظام بین‌الملل غربی، مبادرت به رشته ای از اقدامات میکند ، حال ‌آنکه با پدیده داعش در عراق و سوریه برخورد دیگری می‌شود. در سوریه از آن به‌عنوان ابزاری برای سرنگونی دولت بشار اسد استفاده می‌شود. در واقع به دلیل کارکردهای مختلف داعش برای آمریکا و غرب، جنس و ماهیت واکنش ها متفاوت است. از آنجا که لیبی به حوزه استراتژیک غرب و اروپا نزدیک است، ممکن است برخی اقدامات محدود صورت گیرد.

در این فضا همچنان که آمریکا بعد از سال 2001 بحث خاورمیانه بزرگ را طرح کرد ، ممکن است بعد از جنگ‌های داخلی لیبی نیز مبادرت به ارائه طرح مشابهی برای شمال آفریقا کند. از دگر سو، وجود داعش و گروه‌های افراطی، و نیز فقدان امنیت در شمال آفریقا، فضا و موقعیت مساعدی برای حضور امریکا دراین منطقه ایجاد میکند. در سناریوی غرب، لیبی میتواند به مثابه مأمن و پایگاه در نظر آورده شود. چنانچه اخیرا در خبرها آمد که سفیر آمریکا به دلیل پیشنهاد ایجاد یک پایگاه نظامی در تونس،از این کشور اخراج شده است.

آمریکا و سایر کشورهای غربی در مقابل حضور داعش در لیبی سکوت خواهند کرد، تا وقتی‌که بتوانند افکار جهانی را تحریک کرده و سناریوی مطلوب خود را اجراء کنند. این سناریوی آمریکایی ماهییت دو گانه دارد. از یک طرف ممکن است داعش تهدیدی برای غرب به شمار آید، اما از طرف دیگر امریکا می‌تواند بر اساس تئوری جنگ پیش دستانه از طریق قدرت نرم و قدرت سخت، فضای عملیاتی خاصی را ترسیم کند.

در این میان بسیاری کارشناسان معتقدند اگر اختلافات گروه‌های مختلف در لیبی تداوم داشته باشد، نبایست انتظار برخوردهای جدی در مقابل داعش را داشته باشیم. داعش در وضعیتی قرار دارد که نمی توان انتظار کند شدن حرکت و نیز انهدامشان را داشت. در این فضا بایست گروههای داخلی و نیز نظام بین‌الملل بر فرایند تشکیل دولت ملی، فراگیر و مقتدر در لیبی تأکید کنند. هرچند تشکیل دولت به‌سادگی میسر نیست و پیش شرط ها و مقدمات خاص خود را می طلبد.

دکتر احمد بخشی

استاد دانشگاه و کارشناس آفریقا

– See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931205000984#sthash.zzU6qbkN.dpuf

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد