این آیات، به طور خلاصه به داستان ساختن کشتی توسط حضرت نوح(ع) اشاره میکند. قوم نوح(ع) بهجاى اینکه یک لحظه با مسئله دعوت نوح به طور جدى برخورد کنند و حداقل احتمال دهند که ممکن است این همه اصرار نوح(ع) و دعوتهاى مکررش از وحى الهى سرچشمه گرفته، و شاید مسئله طوفان و عذاب، حتمى باشد، به استهزاء و مسخره ادامه دادند و هر زمان که گروهى از قومش از کنار او میگذشتند و او و یارانش را سر گرم تلاش براى آماده ساختن چوبها و میخها و وسائل کشتى سازى میدیدند مسخره میکردند و میخندیدند.
استهزا و مسخره کردن دیگران اگرچه مورد نهی تعالیم دینی است، اما این در جایی است که انسان ابتدا شروع به اینکار کند، ولی اگر جنبه مجازات و تلافى باشد، آن هم در جایى که فایدهاى عقلایى از قبیل پیشبرد هدف و اتمام حجت بر آن مترتب شود، زشت و ناپسند نیست. چنانکه در قرآن کریم در باره منافقان آمده است که در برابر استهزای آنان نسبت به مؤمنان، خداوند نیز آنان را مسخره میکند.
استهزا و مسخره کردن دیگران اگرچه مورد نهی تعالیم دینی است، اما این در جایی است که انسان ابتدا شروع به اینکار کند، ولی اگر جنبه مجازات و تلافى باشد، آن هم در جایى که فایدهاى عقلایى از قبیل پیشبرد هدف و اتمام حجت بر آن مترتب شود، زشت و ناپسند نیست. چنانکه در قرآن کریم در باره منافقان آمده است که در برابر استهزای آنان نسبت به مؤمنان، خداوند نیز آنان را مسخره میکند.