خانه » همه » مذهبی » خط تحریم و انتخابات مهمتر ۱۴۰۰

خط تحریم و انتخابات مهمتر ۱۴۰۰

عصراسلام: درحالیکه اگر سرنوشت جامعه متاثر از هماوردی “قدرت مدنی” و “قدرت دولتی” باشد، تردیدی نیست که تقویت قدرت مدنی در گام نخست از مسیر توانمندسازی مردم و جلب مشارکت آگاهانه آنها در سامان دادن به زیست محلی می‌گذرد.

این وضعیت، کنشگران گمنام اما زحمتکش محلی را که با ممارستی نفس‌گیر در برخی روستاها و شهرهای کوچک -در دورافتاده‌ترین نقاط ایران- به نتایج رضایت‌بخش و قابل‌قبولی در تاثیرگذاری بر بدنه بوروکراتیک نظام سیاسی رسیده‌اند و توانسته‌اند با شیوه‌های متنوع، اضلاع سه‌ضلعی کنشگران – مردم – دولت (مقامات محلی) را در مسیر توسعه به یکدیگر متصل کنند، در وضعیت بغرنجی قرار داده است. 

آنها از یک سو، حاضر نیستند تا ذیل تحلیل‌های کلان سیاسی، دستاوردهای خرد و کوچک خود را رها کنند و از سوی دیگر، ممکن است نتوانند مخالفت‌ها و نقدهای فعالانی را که عدم مشارکت در انتخابات را تبلیغ می‌کنند، تاب بیاورند.

چنین وضعیتی که محصول ضعف ارتباطی کنشگران مرکز – پیرامون است، عمده‌ترین چالش انتخابات۱۴۰۰ است. چالشی که زاده بحران استراتژی در اردوگاه نیروهای ملی است؛ نیروهایی که کماکان به ایده” تغییرات درون‌زا” وفادارند.

می‌دانیم که اقتضای چنین تغییری، پویایی و بهبود توانمندی جامعه مدنی ست. این نیز روشن است که امید به یک رهبری فرهمند – چه در هیات فردی و چه در قالب یک شورا – جهت نیل به تحول، بدون توجه به کیفیت جامعه مدنی تا چه اندازه شکننده است.

یک جامعه فقیر، اگر بتواند مولد قدرتی باشد، قدرتی موسمی و مخرب در قالب شورش‌های پراکنده تولید می‌کند که اگرچه برای حاکمان دردسرساز است، اما کنترل و سرکوب آن شدنی و ممکن است. در مقابل، قدرت یک جامعه توانمند، پیوسته و سازنده است. قدرتی که در قالب جنبش‌های پایدار پدیدار می‌شود و مقابله دائمی با آن برای حاکمان، فرساینده و پرهزینه است. در خصوص رابطه فقر و توانمندی، این یک آگاهی راهبردی است که این صرفا کاهش فقر نیست که ممکن است به توانمندی منجر شود؛ بلکه بهبود توانمندی نیز می‌تواند به کاهش فقر بیانجامد.

شوراها بعنوان یک نهاد بینابینی و مرزی، این امکان را دارند که با مداخله در فرآیند تصمیم‌سازی در راستای بهبود کیفیت زیست جمعی، گام‌های موثری در توانمندسازی عمومی بردارند. هرچند دستیابی به همین کرسی‌ها نیز به‌راحتی میسور نبوده و با مقاومت مراکز قدرت روبه‌روست.

با این حال، چگونه ممکن است کسانی که متاثر از تجربه اصلاحات، به “تغییر از بالا” بدبین و از آن مایوس شده‌اند، بدون اینکه برنامه جایگزینی داشته باشند؛ سرنوشت شوراها را که به تغییر از پایین‌ترین لایه‌های اجتماعی مرتبط است، به انتخابات ریاست‌جمهوری گره بزنند و با آن همان کنند که با این؟

به همان اندازه که داوری در مورد نتایج کسب کرسی ریاست‌جمهوری در ساختار فعلی از برخی جهات سهل و ساده به‌نظر می‌رسد، داوری در مورد نتایج کسب کرسی‌های شوراهای شهر و روستا در نقاط مختلف ایران، پیچیده، متنوع و ممتنع است و نباید پرونده ی آن را با بررسی کارنامه شوراها در چند شهر بزرگ که ماهیت سیاسی آن بر سایر وجوهش غلبه دارد، شکست‌خورده و مردود و لاجرم مختومه اعلام کرد.

از این زاویه به‌نظر می‌رسد که دعوت به یک ببانیه واحد در مواجهه با انتخابات۱۴۰۰، از دقت نظر لازم برخوردار نیست. با اعتماد و به رسمیت شناختن نیروهای متکثر اجتماعی در سراسر ایران، هزینه انتخاب‌های متفاوت کنشگران مدنی در اقصی نقاط کشور را در میانه راه افزایش ندهیم.

نویسنده: حمیدرضا عابدیان
شارنامه

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد