خانه » همه » مذهبی » داعش و قرآن

داعش و قرآن


داعش و قرآن

۱۳۹۸/۰۹/۰۶


۲۸۹۹ بازدید

سلام.

وقتتون بخیر.

چی میشه که یه مسلمان داعشی میشه؟! مگه اونها قران نمیخونن؟ مگه طبق سنت پیغمبر عمل نمیکنن؟!!

خب چرا یکی شهید میشه یکی داعشی؟!

به خدا دارم دیوونه میشم…

سنت الهی بر این استوار است که انسانها با آزادی و اختیار خویش مسیر هدایت را برگزینند و در این راه خداوند متعال برای هدایت بشر پیامبران و کتابهای آسمانی را فرستاده است تا انسان را به مسیر سعادت راهنمایی کنند در این میان برخی از این هدایت الهی استفاده نمی کنند و از شیطان و هواهای نفسانی پیروی می کنند « انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا» « ما او را ( انسان را) به راه صحیح هدایت می کنیم اماگروهی شاکرند و گروهی ناسپاس .» ( سوره انسان ، آیه 3)
خداوند متعال قرآن مجید را فرستاده برای هدایت بشریت « هدی للناس»( سوره بقره ، آیه 185) اما از این هدایت تنها کسانی بهره مند می شوند که از آمادگی لازم و مناسب برخوردار باشند که همان مؤمنان و متقیان هستند « هدی للمتقین»( سوره بقره ، آیه 2) همانند آموزگاری که برای تعلیم و تربیت همه دانش آموزان در مدرسه حضور پیدا می کند، اما تنها دانش آموزانی که به تعالیم استاد گوش فرا دهند و زحمت درس خواندن را به خود بدهند از موهبت استاد بهره مند خواهند شد. این اشکال در آموزگار نیست، این اشکال در دانش آموزان است که از نعمت استاد بهره مند نشده اندو چه زیبا شاعر می گوید:
باران که در لطافت طبعش مثال نیست – در باغ لاله روید و در شوره زار خس
آیا بی اثر بودن باران در شوره زار ناشی از نقص باران است یا آماده نبودن زمینه و ظرفیت بهره مندی در زمینه های نا مساعد.
آیات الهی همچون باران رحمت الهی هستند که بر دلهای انسانها نازل می شوند، اما تنها دلهای آماده و مستعد پذیرای آن می شوند و دلهایی که در اثر گناه و آلودگی، فطرت پاک الهی خود را نابود ساخته اند از این نور بهره مند نخواهند شد و با توجه به اینکه انسان از دو بعد جسم و روح آفریده شده است.
آیات قرآن و تعالیم دین باعث ایجاد چنین جانیانی نشده است، بلکه انحراف از مسیر تعالیم قرآن و راهنمایان حقیقی بشر آنان را به این ورطه انحراف کشانده است.
آیا وجود گروه ناچیزی همچون داعش که محصول تفکر منحرف وهابی است را به حساب قرآن و دین باید گذاشت و خیل عظیم مسلمانان که در سایه قرآن هدایت شده اند را نادیده گرفت؟
چگونه است که با وجود بیش از یک میلیارد و نیم مسلمان تنها به استناد ظهور گروه کوچک تروریستی آن هم برآمده از سیاست های استعماری آمریکا و اسرائیل و محصول تفکر وهابی، ظهور چنین تفکری را مستند به دین اسلام می کنیم و این میزان گسترده مسلمانان را نادیده می انگاریم.
تکفر وهابی و گروههای تروریستی داعش هیچ سنخیتی با اسلام نداشته و تنها با سوء استفاده از نام اسلام در راستای سیاست اسلام هراسی دشمنان اسلام گام برمی دارند.
کدام وجدان، عقل، منطق و دین و آیینی می پذیرد که زنان و کودکان و سالخوردگان و غیر نظامیان را بدون دلیل به شکل وحشیانه ای قتل عام نمود؟ که قرآن و اسلام چنین اجازه ای بدهد ! کجای قرآن چنین حکمی صادر شده است که ما رفتار داعش را منتسب به قرآن بدانیم؟ کجای دین اسلام چنین دستوری به مسلمانان داده شده است؟ به صرف سوء استفاده وهابیت و گروه تکفیری داعش از نام اسلام نباید رفتار آنها را منتسب به اسلام و قرآن بدانیم.
با نگاهی گذرا به تعالیم اسلام به خوبی این حقیقت آشکار می شود که اسلام دینی است که همگان را به زندگی مسالمت آمیز بر پایه ارزش های الهی و اخلاقی دعوت نموده است و منادی گفتگو بر پایه مشترکات است « قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الانعبد الا الله و لا نشرک به شیئاً و لا یتخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون» « بگو ای اهل کتاب بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است ؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم و بعضی از ما بعض دیگر را غیر از خدای یگانه به خدایی نپذیرد و هر گاه از این دعوت سرباز زنند , بگویید گواه باشید که ما مسلمانیم» (سوره آل عمران، آیه 6) اسلام، دین منطق، عقل و استدلال است و همگان را به پیروی از سخنان شایسته و منطقی رهنمون می سازد «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک هداهم الله و اولئک هم اولوا الالباب» «پس بندگان مرا بشارت ده همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند، آنان کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده و آنها خردمندانند» (سوره زمر، آیه 18)در اسلام رفتار اوّلی انسان مسلمان نیکی با هر انسان دیگر است و دستور اسلام به مسلمانان این است که «وقولوا لِلنّاسِ حُسناً »( سوره بقره، آیه 83.) و قول در این آیه شریفه مطلق رفتار اعم از کردار و گفتار و نوشتار و… است و « ناس» مطلق مردم اعم از مؤمن و غیر مؤمن‌اند و حُسن، مطلق خیر و نیکی و زیبایی است.
اصل حاکم در نظام اسلامی همان سبقت رحمت بر غضب است «کتب علی نفسه الرحمه»« خداوند رحمت را برخود، حتم کرده است»( سوره انعام، آیه 12) اما اگر کسانی پا را از حریم منطق و استدلال بیرون گذاشته و در برابر تعالیم دین ایستاده و در صدد گمراه نمودن انسانها بر آمدند و به ارزشها و اصول اسلامی تعرض نمودند و حیات معنوی افراد را به خطر انداختند، اسلام نمی تواند اجازه بدهد که جامعه اسلامی مورد تاخت و تاز خواهشهای نفسانی یک عده قرار بگیرد از این رو با چنین افرادی برخورد خواهد نمود. بنابر این، اصل اولی و حاکم بر تعالیم اسلام، بر پایه محبت و زندگی مسالمت آمیز و برخورد شایسته، همراه با احترام و پرهیز از خشونت است اما با کسانی که بخواهند با سوء استفاده از این دستور امنیت و آرامش جامعه را برهم بزنند برخورد می شود. استاد شهید مطهری ره فرمودند: «اسلام دین محبت است ولی آنجا که محبت کارگر نیست دیگر سکوت نمی کند، آنجاست که خشونت به کار می برد، شمشیر به کار می برد» (مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، تهران، انتشارات صدرا، 1374، ج4، ص 59) همچنین فرمودند: «محبت تنها داروی علاج بشریت نیست در مزاق ها و مزاج هایی خشونت نیز ضرورت دارد و مبارزه و دفع و طرد لازم است. اسلام هم دین جذب و محبت است و هم دین دفع و نقمت»( مطهری، مرتضی، جاذبه و دافعه حضرت علی علیه السلام، تهران، انتشارات صدرا ، 1374، ص 25)
اسلام زندگی مسالمت‌آمیز همه انسانها را با عقاید متعدد، گرایشهای متنوّع و روش و مَنِشهای مختلف امضا کرده و برای صلح و روابط حسنه در سه حوزه متفاوت برنامه مشخصی را ارائه نموده است.
1- در حوزه ایمانی و اسلامی مسلمانان؛ مانند آیه « اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَةٌ فَاَصلِحوا بَینَ اَخَوَیکُم» (سوره حجرات، آیه 10) و آیاتی که مؤمنان و مسلمانان را به سِلم، صلح و صفا فرا می‌خواند و از هرگونه تفرقه داخلی بازمی‌دارد تا بر اساسِ « اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» (سوره فتح، آیه 29) با مهربانی زیر سایه اسلام، زندگی مسالمت‌آمیزی داشته باشند و اگر کسی در حوزه ا‌سلامی به داعیه مؤمن بودن با مؤمنان دیگر درگیر شود و اختلاف ایجاد کند، قرآن کریم دیگران را موظف کرده است که او را مهار و آن اختلاف را برطرف کنند…
2-. در حوزه موحدان عالم؛ خدای سبحان در قرآن کریم موحدانِ عالم و صاحبان مذاهب را به کلمه توحید فراخوانده است که همان اصل مشترک میان آنهاست، تا در پرتو توحید زندگی مسالمت‌آمیزی داشته باشند «یاَ اهلَ الکِتبِ تَعالَوا اِلی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وبَینَکُم اَلاَّنَعبُدَ اِلاَّ اللّهَ ولانُشرِکَ بِهِ شیئاً…».( سوره آل عمران، آیه 64) این اتحاد، میان فرزندان حضرت آدم(علیه‌السلام) و مؤمنان به حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) و پیامبران بعد از اوست.
3- در حوزه جوامع بشری (وحدت جهانی)؛ خدای سبحان، اعتقاد کافران و مشرکانی را که به جامعه اسلامی آسیبی نمی‌رسانند و توطئه نمی‌کنند، مبغوض دانسته است؛ ولی مسلمانان را نهی نمی‌کند که با آنان زندگی مسالمت‌آمیز داشته باشند و با آنها به نیکی و عدالت رفتار کنند، چون خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد «لایَنهکُمُ اللّهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقتِلوکُم فِی الدّینِ ولَم یُخرِجوکُم مِن دیرِکُم اَن تَبَرّوهُم وتُقسِطوا اِلَیهِم اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ المُقسِطین»( سوره ممتحنه، آیه 8)
از این رو اسلام به تمام انسانها صرف نظر از دین و آیین آنها با دیده احترام می نگرد و روابط نیکو را اصل در برخورد با دیگران قرار داده است. اسلام منادی صلح و دوستی انسانهاست و الهام بخش تعالیمی است که روابط مسالمت آمیز انسانها را تضمین می کند اما کسانی که به حریم انسانها تعرض کنند و صلح میان آنان را به مخاطره بیندازند و در برابر تعالیم اسلام ایستاده و با آن به مقابله برخیزند، همچون میکروب ها و علف های هرزی هستند که حیات امن بشری را به خطر خواهند انداخت و خداوند برای حفاظت از حیات انسانها و جلوگیری از فساد و آلودگی جامعه بشری، دستور مقابله با آنها را صادر نموده است و این دستور نه تنها مخالف با صلح و دوستی میان انسانها نیست که در راستای برطرف نمودن موانع آن و تضمین این مسأله است.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد