خانه » همه » مذهبی » دستورالعمل سلوک عقلانی

دستورالعمل سلوک عقلانی


دستورالعمل سلوک عقلانی

۱۳۹۸/۱۱/۲۴


۵۹۸ بازدید

باتوجه به اینکه رشدنتیجه تربیت است براساس سه ساحت وجودی انسان شامل جسمانی و عقلانی و قلبی اولا ضمن تنظیم عوامل تربیت دراین دسته بندی هاعلایم رشدیافتگی وبی رشدی رادراین تقسیم بندی به عنوان نتیجه های شاخه های تربیت قراردهید؟ دوما نسل جوان را براساس علایم رشدوبی رشدی ارزیابی کنید و همچنین مدیریت و رهبری تربیتی نسل جوان راحداقل درپنچ عامل تبیین کنید؟

پاسخ: دوست گرامی. سوال شما در حقیقت یک پروژه تحقیقاتی وسیع است. کار ما پاسخ گویی به سوالات جزئی دانشجویان است و امکان پی گیری پروژه های تحقیقاتی را نداریم. در مورد سلوک عقلانی و قلبی به مواردی اشاره می کنیم که امیدواریم مفید باشد.
سلوک الی الله دو مرحله عمده دارد. سلوک عقلانی و سلوک عرفانی. تا کسی سلوک عقلانی را طی نکند ورودش به سلوک عرفانی بی نتیجه است.شما به احتمال قوی جوان هستید و آنچه برای شما مهم است عقلانیت شما است که باید رشد کند و توصیه ما این است که روی رشد عقلانی خود فعلا تمرکز داشته باشید و امور معنوی و عرفانی را در کنار آن برای خود داشته باشید. سلوک عقلانی برای همه مردم هم امکان پذیر است و هم واجب است، اما سلوک عرفانی مستحب است و افراد خاصی موفق به طی کردن کامل ان می شوند.سلوک عقلانی راهی است که انسان با عقل خود به سوی حقیقت طی می کند. این راه با حواس ظاهری طی نمی شود، اینجا عالم عقل است و در این مسیر عقل همه کاره است و به شما می گوید چه هست و چه نیست و یا چه کاری باید انجام شود یا انجام نشود.
برای طی کردن وادی عقل و رسیدن به رشد عقلانی باید با چیستی و چرایی یا به عبارتی حقیقت تصوری و تصدیقی اشیا آشنا شوید.
پس موضوعی که باید در این مرحله به آن حساس باشید حقیقت و یا حقایق اشیا است . به طور مثال با چیستی و چرایی دین, ایمان, خودسازی, عبادت, حکمت, فطرت, انسان و مانند آن آشنا شوید.
مهمترین عنصر حیات عقلانی داشتن استدلال و حجت عقلی و شرعی برای تمامی عقاید و اخلاق و رفتار فردی واجتماعی است.
یعنی اگر کسی پرسید چرا چنین حرفی را زدی یا چنین موضعی گرفتی یا چنین عملی انجام دادی, بتوانید برای آن دلیل و برهان صحیح عقلی و شرعی ارایه دهید.
آنچه را که عقل به شما می گوید همراه با دلیل است. عقل بدون دلیل سخن نمی گوید، کار عقل استدلال کردن و ارایه حجت است و با همین روش پیروان خود را به سوی حقیقت راهنمایی می کند.
راهپیمایی معنوی با دلالت و راهنمایی عقل بهترین گزینه برای رسیدن به حقیقت نیست، اما عمومی ترین راه است و تمام کسانی که می خواهند به حقیقت وصول یابند می توانند از این راه استفاده کنند.
اگر کسی در سلوک عقلانی موفق شود، آنگاه امکان این که خود بدون دلیل و راهنما و با چشم باز به حقیقت بنگرد وجود دارد، اما اگر کسی موفق به سلوک عقلانی نگردد، هرگز به عالم دل و عرفان نمی رسد و امکان رویت حقیقت را نخواهد داشت.
ابتدا انسان در دل طبیعت زاده می شود و رشد می کند و یک موجود طبیعی به حساب می آید. اگر در طبیعت بماند و از عالم ماده مهاجرت نکند، تبدیل به یک انسان مادی می شود و از مقام حیوانیت صعود نخواهد کرد.
سلوک عقلانی اولین مرحله ای است که به انسان کمک می کند تا از دل طبیعت و اهل دنیا هجرت نماید و انقلابی عظیم در خود پدید آورد و در مسیر کمال انسانی قرار بگیرد.
مهاجرت از عالم طبیعت و ماده و هویت بشری، به عالم عقل و استدلال و هویت انسانی را سلوک عقلانی می گویند.
راه رسیدن به چنین هدفی هم مطالعه و تفکر و تحصیل علم و تجربه عملی است. در حقیقت علم و عمل دو بال انسان برای پرواز در فضای زندگی معقول است.
در تعریف خودسازی آمده است که خودسازی تغییر وضعیت موجود انسانی به وضعیت مطلوب انسانی است. وضعیت موجود همان بودن و ماندن در طبیعت و عالم ماده و دنیا است و وضعیت مطلوب با سفر کردن به عالم عقل و سلوک عقلانی اتفاق می افتد.
در این نوع سلوک و مهاجرت اتفاق های فراوانی برای انسان می افتد که به کلی زندگی او را تغییر می دهد و او را از فاز بشری به فاز انسانی وارد می نماید.
انسان در عالم طبیعت حیوانی بیش نیست که ظاهری انسانی دارد و هنگامی که عاقل می شود و حیات عقلانی می یابد، تازه انسان می شود و هویت انسانی پیدا می کند.
در سلوک عقلانی بر دو سیر علمی و عملی مستند به دلیل و حجت و انجام واجبات و ترک محرمات و رعایت تقوی و بیشتر تاکید می شود، نتیجه چنین سلوکی وصول به عقلانیت دینی و الهی و کسب رضایت پروردگار است.
خودسازی در حقیقت تغییر دادن زندگی از عالم نفس به عالم عقل است. در عالم نفس دوست داریم خیلی بخوریم و لذت ببریم. خیلی بخوابیم خیلی حرف بزنیم غیبت کنیم مسخره کنیم جک بگیم لذت ببریم از امور حسی و شهوت رانی کنیم تجمل گرایی کنیم خانه گران و ماشین شاسی بلند گران قیمت و زندگی لاکچری داشته باشیم. دائم موسیقی گوش کنیم تا نصف شب بشینیم فیلم خارجی نگاه کنیم . دائم بگیم بخندیم و مواد مخدر مصرف کنیم و قلیون بکشیم توی پارک.
لب دریا بریم . لباس تنگ بپوشیم. خودنمایی کنیم. موهامون رو بگذاریم بیرون خودمون رو خوشگل کنیم و به همه نشون بدیم. تا نگاهشون به ما خیره بشه. زیبایی های مادی رو جلوه بدیم. هرکاری نفسمون می خواد انجام بدیم. خوش بگذرونیم و حال کنیم.
دلمون می خواد ثروت مند بشیم. پول دار بشیم. مشهور بشیم. پست و مقام بگیریم. توی چشم باشیم. دیده بشیم. به همه جای دنیا سفر کنیم. انتالیا بریم. عریان بشیم و زیبایی های جنسی خودمون رو به همه نشون بدیم. دائم کتاب های رمان بخونیم. توی اینترنت بچرخیم و هر سایتی که دلمون می خواد بریم. هر عکسی و کلیپی که خوشمون می یاد ببینیم. هر کانالی که دلمون می خواد سر بزنیم. با هر کسی که خوشمون میاد دوست بشیم. دوست دختر و پسر داشته باشیم. آزاد باشیم. خودمون رو از قید دین آزاد کنیم و مطابق نفسمون زندگی کنیم.
اما در عالم عقل امور دیگری مطرح می شود. در این عالم علم و آگاهی و حقیقت و ایمان و معنویت و بیداری حرف اول را می زند. در این عالم باید ببینیم خدا چی گفته، پیامبر چی گفته امام چی گفته. مرجع تقلید چی می گه. عقل انسان چی می گه . قرآن چی می گه . روایت چی می گه. همون طور زندگی کنیم.
اینجا مدیر و مدبر و حاکم و فرمانروا عقل تربیت شده با وحی است. در این عالم، نفس، با عقل مهار می شود و نمی تواند زیاده روی کند و به اعتدال می رسد. البته دنیا و طبیعت و نفس داریم و لذت می برسم اما کنترل شده توسط دین و عقل.
عقل و دین کارش دعوت به خوبی ها و دور کردن انسان از بدی ها است. کارش اثبات حقیقت و نفی باطل است. کارش اثبات اینکه چی واقعا هست و چی دروغ است دلتون رو بهش خوش نکنید. کارش مقایسه بین خوبی ها و بدی ها است. کارش استدلال هست فکر کردن هست. عقل به ما یاد می دهد که در انتخابمون بر اساس عقل و استدلال باشد نه احساس و دلبخواهی.
فضای زندگی عقلانی فضای علم و دانایی است فضای مطالعه است فضای تحقیق است. فضای انسانیت است نه بشریت. فضای معنویت است فضای نورانیت است فضای بیداری است فضای توجه به خدا است فضای عشق به خوبی ها است. فضای علاقه به امام و مبارزه با ظلم و جهاد و شهادت است. فضای ایمان به خدا است. فضای ارزش های الهی و انسانی است. فضای دعا و مناجات با خدا است. فضای عبادت و معنویت است. فضای ذکر و فکر است. فضای وحدت و آرامش است. عالم سیر و سلوک انسان به سوی خدا است.
جمال و زیبایی اینجا معنای دیگری دارد. معنوی است مجرد است روحانی است نه نفسانی. کسی به زیبایی چهره و لباس و اندام و خونه و ماشینش افتخار نمی کنه. همه افتخار انسان به ایمان اش هست به نزدیک بودنش به خدا هست. اینجا لذت هاش معنوی است و از چیزهایی غرق لذت می شود که مردم عادی خبر ندارند.
شرط سلوک عقلانی و عرفانی هر دو گذر از عالم طبیعت و نفسانیت است.
حافظ گفته: تو کز سرای طبیعت نمی روی بیرون – کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد.
مراحل کلی خودسازی و سلوک عقلانی:
1- قبل از اینکه وارد مراحل عملی خودسازی شوید لازم است رفع غفلت نمایید. اولین منزل خودسازی یقظه و بیداری است. برای رفع غفلت و ایجاد بیداری باید بدانید که انسان مسافر ماورای طبیعت است و به این دنیا آمده است تا خود را بسازد و برای رفتن به آخرت آماده نماید اما در ابتدا در اثر انس با طبیعت از ماورای طبیعت و حقایق آن غافل می شود.
برای رفع غفلت لازم است در مورد حقایق ماورای طبیعی مانند خدا و روح انسان و توحید و معاد و شیطان و عالم آخرت، برزخ و قیامت و مانند آن مطالعه و تحقیق کنید . آگاهی های معنوی و ماورای طبیعی انسان را از خواب غفلت در دنیا بیدار می سازد و او را متوجه ماورای طبیعت و خدا می نماید. انسان باید کاملا به این معنا واقف شود که دنیا و طبیعت محل گذر است و جای ماندن و رکون نیست و باید در این فرصت عمر خود را برای سفر به آخرت و ماورای طبیعت آماده نماید و جایگاه اصلی او که از آنجا آمده است ماورای طبیعت است.
انا لله و انا الیه راجعون. ما از خداییم و به سوی او باز می گردیم.
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم.
2- مرحله بعدی ایمان به خدا و غیب و معاد و دین و کارآمدی دین در تربیت انسان است. ایمان به غیب یعنی باور نسبت به ماورای طبیعت و حقایق ماورای طبیعی که گفته شد. فرق اصلی یک انسان مومن و دین دار با بی دین و ملحد در ایمان به ماورای طبیعت است. البته ایمان به ارسال رسل و کتب الهی هم لازم است چون انبیاء الهی راهبران راه توحید هستند و بدون راهبری ایشان کسی به مقصد نمی رسد.
3- مرحله بعد تصمیم جدی و عزم برای خودسازی توحیدی و تبعیت از راهبران دینی یعنی انبیاء و اولیای الهی است. تا انسان تصمیم قاطعی برای ساخت خود نداشته باشد دراین راه موفق نمی شود. در این زمینه مطالعه کنید. اولین مرحله راه خدا داشتن عزم و نیت است.
4- بعد از عزم قصد است. یعنی مقصد خود را در زندگی مشخص کنید. در این مرحله باید هدف نهایی و نیت واقعی شما در زندگی قرب به خدا باشد و تمام اهداف متوسط و نیازها و کارهای خود را برای رسیدن به قرب الهی سازمان دهی کنید. این مرحله همان اخلاص در نیت است. نیت نقش مهمی در یکتاپرست شدن و توحیدی شدن انسان ایفاء می کند. یعنی خداپرستی از اینجا شروع می شود.
5- بعد نسبت به گذسته توبه کنید و سعی کنید تصمیم قاطعی برای ترک گناهان داشته باشید و اگر حق الله و حق الناس به گردن شما هست جبران نمایید. این کار بسیار مهم است و در حقیقت مهمترین قدمی است که انسان در جهت ساخت و اصلاح خود برمی دارد.
6- بعد سعی کنید از خودپرستی و دنیا پرستی و ذیل آنها که شکم پرستی و حب راحت پرخوری و پرخوابی و پرگویی و شهوت پرستی و قدرت طلبی و شهرت طلبی و آرزوی دراز دنیوی و مانند آن که ریشه همه گناهان و رزایل اخلاقی انسان هستند تخلیه شوید.
لازم است در مورد هوای نفس و دنیا و این موارد که گفته شد تحقیق کنید و روی نفس خود کار کنید. این مرحله بسیار مهم است و اگر انسان از این امور تخلیه شود نصف راه را رفته است.
7- در مرحله بعد سعی کنید گناهان و واجبات خود را بشناسید و به وظایف دینی خود عمل کنید. و به طور کامل تحت اراده خدا قرار بگیرید و خواست خدا را در زندگی اجرا نمایید.
8- در مرحله بعد سعی کنید در مورد اخلاق مطالعه کنید و روابط خود را با بندگان خداوند بر اساس اصول اخلاق اصلاح کنید و خوش اخلاق باشید و سایر بندگان را برادران خود و همسفران خود بدانید و به آنها خدمت کنید تا آنها هم در مسیر خداپرستی و کمال قرار بگیرند.
9- علم آموزی و داشتن تخصص و نقش اجتماعی برای خدمت به مردم و پیشرفت جامعه اسلامی تاثیر مهمی در ساخته شدن انسان و شکوفایی بسیاری از استعدادهای خود دارد.
10- آگاهی های سیاسی و اجتماعی و دشمن شناسی و حضور در جبهه حق و مبارزه با باطل و جهاد در راه خدا در ساخت انسان مسلمان تاثیر بسیاری دارد. یعنی علاوه بر جهاد اکبر از جهاد اصغر و کبیر هم غفلت نکنید.
11- شناخت راهبران و اولیای دین و ارتباط با ولی زمان در قالب اطاعت و نصرت و تقویت محبت نسبت به ایشان به خصوص برای شیعه امری بسیار لازم و ضروری است و در ساخته شدن انسان بسیار موثر است.
در این دستورالعمل ما به تمام مراحل و راه خودسازی اشاره کرده ایم. اگر این مسیر به درستی طی شود استعداد ها و توانایی های انسان شکوفا می شود و آدمی به خدا نزدیک می گردد و به محبت خدا و کمال و سعادت واقعی خواهد رسید. موفق باشید.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد