خانه » همه » مذهبی » دشمنی با امام زمان

دشمنی با امام زمان

بلی متاسفانه برخی از مسلمانان به دشمنی با حضرت(عج) بر می‌خیزند که آشکارا به آموزه‌های اسلامی باور دارند، اما به سبب برخی امور، هنگام ظهور از پیروی آن حضرت سر باز می‌زنند و در گروه دشمنان قرار می‌گیرند. در اینجا به برخی از این افراد و یا گروه‌ها اشاره می‌شود:
1. منافقان
بررسی‌ها، نشان می‌دهد به جز کافران، مشرکان، یهود و نصارا گروه‌های دیگری نیز برابر حضرت می‌ایستند که در بین آنان کسانی که پیش‌تر ادعای همراهی با امام را داشتند، دیده می‌شود. آنان انسان‌های دورویی هستند که به پندار خود، بهره‌هایشان را در ظهور او می‌جستند و اینک بر خلاف این پندار، قیام آن حضرت را بر پایة عدل و قسط می‌بینند! همان‌گونه که در تاریخ کسانی که حکومت امام علی علیه السلام را برای رسیدن به دنیا می‌خواستند، چون عدالت آن حضرت را دیدند از مدار ولایت او بیرون رفته و در صف دشمنان آن حضرت وارد ‌شدند! در حکومت حضرت مهدی علیه السلام، این‌گونه افراد در صدد نفوذ در حکومت و جامعه اسلامی بر می‌آیند. حضرت(عج)، پس از درهم شکستن مقاومت مخالفان، پیروزمندانه وارد کوفه می‌شود و منافقان را در ردیف سایر فرقه‌های منحرف نافرمان، از بین می‌برد.
2. رفاه طلبان
«رفاه‌طلبی» ریشه در خود‌پرستی دارد و خودخواهی، زمینة همه تباهی‌ها است. لذت‌طلبی حالتی را در انسان فراهم می‌کند که همه چارچوب‌های اعتقادی و اخلاقی او را دگرگون می‌سازد. رفاه‌طلب، دین را به گونه‌ای تفسیر می‌کند که با لذت‌های او هماهنگی داشته باشد؛ او بیشتر در پیِ آن دسته از احکامی است که دنیای او در خطر نیفتد. انقلاب جهانی امام زمان علیه السلام، با پشت سرگذاشتن سختی‌های فراوان به پیروزی می‌رسد؛ در نبرد فرودستان با فرادستان، چکاچک شمشیرها، ایمان‌ها را به آزمایش در می‌آورد. مؤمنان راستین پیشاپیش خود را برای بلاها آماده می‌سازند؛ اما راحت‌طلبان با دستاویزقراردادن مذهب، در پس توجیه جایگاه و پایگاه خویش هستند. بی‌تردید حضرت مهدی علیه السلام ایشان را بر نمی‌تابد و اگر به راه نیایند آنان را از سر راه بر می‌دارد.
3 . بهانه‌جویان
از سال‌های نخست تاریخ اسلام، همواره بهانه‌جویان از مهم‌ترین کسانی هستند که جلوی گسترش دین را می‌گیرند، کسانی‌که از واقعیت‌های عینی دور بوده، به سبب خودمحوری از زیر بار مسئولیت‌ها شانه خالی می‌کنند و البته در بین آنها کسانی هستند که تلاش می‌کنند این رفتار خود را بر پایة آموزه‌های دینی توجیه کنند. این خودمحوری و محدود بودن درکشان نسبت به دین، سبب می‌شود در بحران‌ها و زمان‌های حساس، تکلیف خود را‌ نشناسند و آن‌گونه که شایسته است، از پیامبر و امامان علیهم السلام و ولایت، پیروی نکنند و گاهی نیز به رویارویی با آنان بپردازند! هنگام ظهور حضرت مهدی علیه السلام، نه فقط واگرایی در اندیشه‌ها و رفتار اجتماعی، از بین نمی‌رود که به گونه‌‌هایی نو، جلوه می‌کند. محمّد بن أبی حمزه از امام صادق علیه السلام روایت کرده است:
الْقَائِمُ یَلْقَی فِی حَرْبِهِ مَا لَمْ یَلْقَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَتَاهُمْ وَ هُمْ یَعْبُدُونَ حِجَارَةً مَنْقُورَةً وَ خُشُباً مَنْحُوتَةً وَ إِنَّ الْقَائِمَ یَخْرُجُونَ عَلَیْهِ فَیَتَأَوَّلُونَ عَلَیْهِ کِتَابَ اللَّهِ وَ یُقَاتِلُونَهُ عَلَیْهِ؛ قائم علیه السلام در پیکار خود با چنان چیزی روبه‌رو خواهد شد که رسول خدا صلی الله علیه و آله با آن مواجه نگردید! همانا رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالی به سوی مردم می‌ آمد که آنان بت‌های سنگی و چوب‌های تراشیده را می‌پرستیدند؛ اما قائم چنان است که بر او خروج می‌ کنند و کتاب خدا را بر او تأویل می‌ کنند و به استناد همان تأویل با او می‌جنگند.
فضیل بن یسار گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام می فرمود: إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ اسْتَقْبَلَ مِنْ جَهْلِ النَّاسِ أَشَدَّ مِمَّا اسْتَقْبَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ مِنْ جُهَّالِ الْجَاهِلِیَّةِ؛ قائم ما چون قیام کند، مردم از روی جهل با او برخورد می‌کنند؛ شدیدتر از آنچه رسول خدا با آن از سوی نادانان جاهلیّت روبه‌رو شد. گفتم: این چگونه ممکن است؟ فرمود: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَتَی النَّاسَ وَ هُمْ یَعْبُدُونَ الْحِجَارَةَ وَ الصُّخُورَ وَ الْعِیدَانَ وَ الْخُشُبَ الْمَنْحُوتَةَ وَ إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَتَی النَّاسَ وَ کُلُّهُمْ یَتَأَوَّلُ عَلَیْهِ کِتَابَ اللَّهِ یَحْتَجُّ عَلَیْهِ بِهِ ثُمَّ قَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَیَدْخُلَنَّ عَلَیْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُیُوتِهِمْ کَمَا یَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقُرُّ؛ همانا رسول خدا درحالی به سوی مردم آمد که آنان سنگ و کلوخ و چوب‌های تراشیده و مجسّمه های چوبین را می پرستیدند؛ قائم ما چون قیام کند در حالی به سوی مردم می آید که جملگی کتاب خدا را بر او تأویل می کنند و بر او بدان احتجاج می نمایند! سپس فرمود: بدانید به خدا سوگند! موج دادگستری او بدان گونه که گرما و سرما نفوذ می کند، درون خانه های آنان راه خواهد یافت.
ناگفته نماند امام، در مرحلة دعوت، به تبیین اهداف و علل اقدامات خود می‌پردازد و ابهامی برای مردم باقی نمی‌گذارد، تا تمام حق آشکار گردد. آن‌گاه که حق آشکار شد، اگر دشمنان از آن سر باز زدند، حضرت اقدام نظامی می‌کند.

علل مقاومت در برابر پذیرش امام عصر(ع)

یکی از پرمخاطره ترین مراحل برای علاقه مندان و شیعیان صاحب الامر(ع)، زمان و عصر ظهور حضرت(ع) است. زیرا عدم آشنایی به روش خاص و جدید حضرت ولی عصر(ع) در ارائة اسلام از سویی و نیز نوع برخورد با باطل و شدت و سخت گیری امام از سوی دیگر؛ آزمایش بزرگی است که اگر کسی در آن دچار تزلزل شود، ممکن است اصل مسئله را نفی و انکار نماید. به نظر می رسد اینکه ائمه(ع) به برگشت برخی از مؤمنان از امام زمان(ع) و اقبال و روی آوری غیر مؤمنان به ایشان در عصر ظهور خبر داده اند در بعضی موارد آن ریشه در همین تحیر و شک و تردید که منشأ آن عدم اطلاع و آگاهی از روش حضرت مهدی(ع) در زمان ظهور است دارد.
به بیان دیگر، در زمان ظهور حضرت مهدی(ع) عده ای با او موافق و گروهی با او مخالف هستند. در میان مخالفان برخی پیش از ظهور با او دشمن بوده و بعضی پس از خروج و قیام او، در برابرش می ایستند؛ این دسته در زمان غیبت حضرت جزء موافقان و دوستداران و شیعیان او به شمار می آیند ولی پس از آنکه ولی عصر(ع) نقاب غیبت کبرا از رخ برکشید، به علل و عواملی او را نپذیرفته و بدتر در مقابل او صف آرایی می کنند.
شمارش تمامی عوامل روگردانی این گروه از حضرت در زمان غیبت در این مختصر نمی گنجد، از این رو به مهم ترین آنها اشاره می شود.
1. ارائة اسلام جدید
در زیارات خطاب به امام زمان(ع) گفته می شود: «السلام علی الحقّ الجدید؛ درود بر حقّ جدید» این فراز اشاره به این حقیقت دارد که حضرت با ظهور خویش روش جدیدی در ارائة اسلام فرا روی انسان ها قرار می دهد؛ این بدان معنا نیست که ایشان اسلام را عوض می کند؛ بلکه مقصود آن است که اسلام را تجدید می کند و به آن حیات دوباره می بخشد، چرا؟ چون در عصر غیبت، اسلام حقیقی و ناب به مردم ارائه نشده و تحریف ها، کژروی ها، کژاندیشی ها و بدعت ها چهرة اصلی و واقعی آن را مستور ساخته است. اکنون نیز همة ما شاهدیم که در بسیاری از ممالک اسلامی به نام دولت اسلامی و حاکمیت اسلام چگونه این دین به شکل وارونه و نادرست به مردم ارائه می شود. بسیار دیگری نیز هستند که برداشت صحیحی از آموزه های اسلام نداشته، براساس بافت فکری خویش تلقی خاصی از اسلام دارند. این دو گروه در مواجهه با امام زمان(ع) که روشش، ارائة صحیح اسلام و حاکمیت اسلام ناب در دنیاست، چگونه برخورد خواهند کرد؟! عده ای از اینان نه تنها خود حضرت را قبول نمی کنند بلکه در برابر دعوت و قیام او برای احقاق حق و نفی باطل قیام می نمایند. اگر آدمی در حقانیت و حق بودن حضرت شک و تردید نداشته باشد، به تبعیت از حضرت، روش و تلقی ناصحیح خویش را به کناری افکنده، سیرة حضرت را در ارائة اسلام می پذیرد و به آن تن می دهد. امّا اگر متزلزل بود نه تنها دعوت حضرت را ردّ می کند بلکه نعوذ بالله در برابر او می ایستد.
این مسئله علاوه بر آنکه آزمایش بزرگی برای مسلمانان است، برای حضرت نیز کار را مشکل می کند. براساس روایات کار امام زمان(ع) در عصر ظهور بسیار دشوار است و حتی سخت تر از عصر رسول خدا(ص). زیرا رسول اکرم(ص) با یک عده جاهل بت پرست یا مشرک روبرو بود ولی حضرت مهدی(ع) با مسلمانانی روبرو خواهد شد که با او با قرآن و تأویل آن و تفسیر به رأی و تحلیل های ناروا مقابله می کنند. فضیل بن یسار می گوید، شنیدم امام صادق(ع) می فرمود: «حقیقت آن است هنگامی که قائم ما قیام کند، با مردمی روبرو می شود که از نظر نادانی، جاهل تر از مردمی هستند که رسول خدا(ص) با ایشان روبرو شد»، [فضیل بن یسار می گوید] پس گفتم: این تشابه چگونه است؟! حضرت فرمود: «رسول خدا(ص) به سوی مردم آمد در حالی که آنها سنگ های کوچک و بزرگ، درختان خرما و چوب های ساخته شده [به دست خویش] را می پرستیدند و حقیقت آن است که قائم ما هنگامی که قیام می کند به سوی مردم می آید در حالی که مردم، کتاب خدا را علیه او تفسیر کرده، در مخالفت با او به قرآن استدلال می کنند». سپس حضرت فرمود: «سوگند به خدا، آگاه باشید هر آینه عدل حضرت قائم در خانه های آنان [و کسانی که با قرآن به مخالفت با حضرت برخاسته اند] می رود چنان که گرما و سرما به درون خانه هاشان می رود». باید توجه داشت که برخی از مخالفان حضرت از روی جاه طلبی و حبّ ریاست به تأویل آیات قرآن دست می زنند و گروهی به جهت برداشت غلط و ناصحیح خویش از آیات قرآن؛ سخن ما در این مقطع ناظر به گروه دوم است.
2. مبارزة سخت با باطل
بنابر منابع اصیل اسلامی امام زمان(ع) مظهر اسم «منتقم» خداوند متعال است. یعنی انتقام حضرت حق از طریق وجود ولی عصر(ع) پیاده خواهد شد. همة انبیاء و امامان(ع) در جای خود مظهری از اسماء الهی بوده اند ولی اسم «منتقم» حق تا به حال در هیچ داعیه ای ظهور نکرده است. انبیا، اوصیا و ائمه(ع) بیشتر مظهر نام های «هادی»، «رئوف»، «رحیم» و «عفوّ» خداوند متعال بوده اند. خداوند منان چنین خواسته است تا اسم «منتقم »اش توسط بقی[الله(ع) در دنیا جلوه گر شود. آن حضرت علاوه بر پیاده کردن حق، مظهریّتی برای انتقام حق در دنیا نیز خواهد داشت.
تجلی «انتقام» حق بدین معنا است که به رغم ارسال رسل و ابلاغ کتب و تبلیغ اوصیاء و هدایت گری هادیان راستین، نوع انسان ها به سوی طغیان، سرکشی و مخالفت پیش رفته اند. با توجه به اینکه خداوند وعیدهایی در زمینة عذاب دنیوی طاغیان، ظالمان و فاجران داده است، در مقطعی از زمان که ستمگری ستمکاران و گناه کاری گناه کاران و ناسپاسی ناسپاسان و کژروی کژروان و فساد فسادگران به اوج خود رسد در حدّی که آه مظلومان و دین داران و دین خواهان به سوی آسمان رود، غضب حق در انتقام و تحقق عذاب دنیوی جلوه می کند، انسان نتیجة طغیان و نافرمانی خویش را در دنیا خواهد دید.
این تحقق غضب الهی و جلوه گری انتقام حق از نوع بشر، توسط حضرت صاحب(ع) خواهد بود، از این رو با ظهور حضرت که روز ظهور وعیدهای دنیوی الهی در خصوص زیان کاران است مبارزة سختی درمی گیرد و آن حضرت از کشتن مخالفان، معاندان و کسانی که مانع تحقق توحید در زمین هستند هیچ ابایی ندارد و آن قدر ستمگران و زیان کاران را می کشد و از میان می برد تا مایة فساد و طغیان از روی زمین ریشه کن شود.
واضح است با شروع چنین مبارزة سهمگین، شدید و سختی، عده ای به دلیل شیوة عملی حضرت نسبت به مخالفان، دچار شک و تردید شده، حقانیت حضرت را رد نموده، بدتر از آن، در برابر او بایستند. به بیان دیگر، مبارزة سخت حضرت با باطل و شیوة مقابلة وی موجب می شود عده ای در شک و تردید بغلطند و از حضرت برگشته و به ردّ و مخالفت با او بپردازند. آنان اگر از ثبات عقیدتی و عملی برخوردار بودند، هیچ گاه با روش و سیرة حضرت در مواجهه با باطل متزلزل نمی شدند، زیرا بر این باور بودند که روز ظهور قیام امام زمان(ع) روز ظهور «انتقام» حق و غضب الهی است و این اسم اعظم توسط ولی عصر(ع) در دنیا جلوه گر می شود. زراره می گوید، از امام باقر(ع) پرسیدم: آیا [قائم(ع)] به سیره و روش حضرت محمد(ص) سیر می کند؟ حضرت فرمود: «هرگز، هرگز، ای زراره حضرت قائم با روش رسول اکرم(ص) پیش نمی رود». گفتم: فدایت شوم، چرا؟ فرمود: «زیرا رسول خدا(ص) با ملایمت، الفت و مهربانی با مردم پیش می آمد و قائم با کشتن پیش می رود و در کتابی که با اوست، امر شده است تا با مقاتله و کشتار پیش رود و توبة [ظاهری] کسی را هم قبول نکند…».
رسول اکرم(ص) حتی توبة ظاهری توبه کنندگان را پذیرفت و آنان را رد نکرد. پیامبر اسلام(ص) به خوبی می دانست که ابوسفیان توبة حقیقی و واقعی نکرده است ولی در عین حال توبة ظاهری او را پذیرفت، چون بنابر رأفت، رحمت و گذشت بود و رسول خدا با چنین روشی با مخالفان برخورد می فرمود. امّا حضرت حجت(ع)، توبة متظاهران را نمی پذیرد؛ زیرا وی مظهر «انتقام» حق است و باید دسیسه بازان، دروغ گویان و اغواگران را مجازات نماید. او باید عدل را در جامعه مستقر سازد و با وجود مدّعیان توبه، جامعه روی عدالت را نخواهد دید، زیرا اکنون به ظاهر توبه می کنند و فردا از توبة خود دست می شویند و دوباره دغل کاری و شیطنت را آغاز می کنند.
در واقع حضرت صاحب(ع) به خلاف انبیا و ائمة گذشته در این خصوص به علم غیب خویش، به اذن خداوند عمل می کند. پیامبر اسلام و ائمة دیگر نیز با توجه به علم غیب خویش، دروغگو و صادق را از هم به خوبی تشخیص می دادند ولی سیره و روششان آن بود که در برخوردها به علم غیب خویش عمل نکنند؛ امّا حضرت مهدی(ع) به اذن خداوند متعال به علم غیب خویش تمسّک می جوید و با دیدن چهره و قیافة مجرمان از نیات شوم و عمل دروغین آنان باخبر گشته، علاوه بر عدم پذیرش توبه ظاهری شان، آنان را مجازات نیز می نماید
ناگفته نماند که اوّلاً، سخت گیری های خاصّ حضرت در ابتدای ظهور، جهت از میان بردن اهل باطل است، امّا پس از آن، وضعیت چه از نظر معنوی و معرفتی و چه از حیث امکانات مادی، آسایش، امنیّت و عدالت ارتقا می یابد. ثانیاً، با توجه به قرائن و شواهد موجود در روایات، عدم پذیرش توبة ظاهری مخالفان از سوی حضرت ولی عصر(ع) ناظر به گناهان شخصی و توبه در امور فردی نیست، بلکه براساس فلسفة قیام حضرت، مقصود مفسدان اجتماعی اند که با مخالفت و عناد خویش جامعه را از مسیر توحید و انسانیت منحرف می سازند و در برخورد با مهدی(ع) می خواهند پشت نقاب توبة ظاهری، خویش را مخفی ساخته و در زمان مناسب فساد و اغواگری و انحراف را در جامعه ترویج کنند.
امّا از آنجا که در زمان حضرت، بنا بر حاکمیت توحید است، دیگر به این گروه مهلت داده نمی شود و توبة دروغینشان مقبول نمی افتد.
3. راحت طلبی و عافیت گرایی
از علل دیگری که موجب می شود مؤمنانی که به حضرت اعتقاد دارند، پس از عصر ظهور، حضرت را قبول نکنند بلکه در برابر او بایستند، راحت طلبی و عافیت گرایی است که متأسفانه انسان ها به آن عادت داشته و معمولاً چنین اند. در علائم مقارن ظهور آمد که خروج حضرت در کشاکش جنگی بزرگ و خون ریزی شدید و قتالی عظیم و فتنه های بسیار و ناامنی های فوق العاده و مرض های ناگوار و بلایای بی شماری است که در تمامی جهان وجود داشته و مرکز آن در خاورمیانه است. در این میان، حضرت که ظهور می فرمایند، خود نیز در صفی مستقل با یاران صدیقشان در برابر مخالفان، معاندان و منافقان می ایستند و با آنها به قتال می پردازند. واضح است که در چنین شرایطی، مشکلات، مصائب و سختی های فراوان متوجه حضرت و اصحاب او شده و شداید مضاعف خواهد گشت. روایات ذیل این سختی ها را با بیان گوناگون گزارش کرده اند. 1. ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل کرده که فرمود: این چه شتابی است که مردم در خصوص قیام حضرت قائم می کنند! پس به خدا سوگند که لباس او نیست مگر کلفت و ضخیم و خوراکش نیست مگر درشت و نیست او مگر [با] شمشیر و مرگ زیر سایة شمشیر». این روایت به خوبی شداید و سختی های زمان ظهور حضرت را با لحن خاصی مطرح کرده و با اظهار تعجب از شتاب و عجلة مردم برای ظهور حضرت، حکایت از این می کند که هر کسی تاب و تحمل این مشکلات را ندارد و تنها کسانی که از راحت طلبی و عاقبت خواهی به دورند می توانند همراه و یار وفادار حضرت باشند.

بر این اساس وجود امام و حضور او، در زمان شداید و همراهی با سختی هاست، از این رو عافیت طلبان مشکلات را برنتابیده، از حضرت روی برگردانده و بدتر با او مقابله می کنند. حقیقت آن است که اگر بقیة ائمه(ع) نیز مجال حکومت می یافتند، به دلیل دشواری هایی که بر سر راهشان قرار داشت و مخالفت هایی که از سوی دشمنان می شد و ستیزه جویی هایی که از ناحیة ستمگران به وجود می آمد، همیاری و همدلی و همکاری بسیاری از مدعیان محبت به اهل بیت کم رنگ می شد و چه بسا به مخالفت می کشید.
4. گناه و نافرمانی
یکی دیگر از علل روگردانی در عصر ظهور، معصیت و گناه است. فرد خطاکار و نافرمان از اوامر و نواهی الهی، نتیجة عمل ناپسند و زشت خود را خواهد دید و یکی از مواقع این مسئله هنگام خروج و قیام حضرت خواهد بود. انسانی که مدام گناه می کند و توبه را پیشة خود نمی سازد، فردی که غرق در حرام ها و نبایدها است و فکری به حال خویش نمی کند، چوب این تخطّی ها را خواهد خورد و در زمان ظهور حضرت ولی عصر(ع) گناهان او را به جایی می کشاند که نه تنها از حضرت رو برمی گرداند بلکه در صف مخالفان او نیز قرار می گیرد. از همین روست که ائمه(ع) با لحن های گوناگون توصیه می کنند که یاران مهدی(ع) و دوستداران و محبان وی باید متقی و پارسا باشند. باید از خداوند متعال و نبی اکرم(ص) و اهل بیت(ع) با تضرع خواست که ما در زمرة اعراض کنندگان و روی گردانان از حضرت مهدی(ع) نباشیم که جز خسران دنیوی و اخروی نتیجه ای دیگر نخواهد داشت.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد