خانه » همه » مذهبی » دلم نمی‌خواست سلبریتی زندانی شوم

دلم نمی‌خواست سلبریتی زندانی شوم

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - دلم نمی‌خواست سلبریتی زندانی شوم
فعالین اپوزوسیون و مجریان شبکه‌های آن‌طرفی می‌گفتند چرا نمی‌گیرنت؟ یکی از مجریان معروف شبکه‌ی[ … ] پیغام می‌فرستاد و هر چه از دهانش در می‌آمد می‌گفت و تهدید به رسوا کردن من در برنامه تلویزیونی‌اش می‌کرد‌.
پس از بازداشت همه‌ی آن‌ها شروع کردند به دفاع و قهرمان ساختن من. مدام خانواده را تحت فشار می‌گذاشتند تا در فضای مجازی شلوغ کاری کنند و من اجازه نمی‌دادم… دلیلش ترس و تهدید و مراعات نبود…دلم نمی‌خواست رنج من و خانواده‌ام ابزار نان درآوردن “آنانی که دائم هوس سوختن من می‌کردند” شود. دلم نمی‌خواست سلبریتی زندانی شوم.
نمی‌خواهم قهرمان سیاسی توخالی باشم…دلم می‌خواهد برای همسر و خانواده‌ام قهرمان باشم.
ترجیح دادم به دور از هیاهو رنج و حبسم را بکشم. من در زندان خاطرات زندان ننوشتم…تا توانستم از عشق و رویاهایم نوشتم | برای معشوقم پگاه هر روز، نامه نوشتم تا درد را کمتر حس کنم.
پس از ۲ سال | خسته و کوفته و پاره پوره | برای اولین بار به مرخصی آمدم و جالب اینجاست که همان قماش در نهایت وقاحت به همسرم پیغام می‌دادند و می‌گفتند “حواست باشه می‌گن این با اوناست”. درست مثل قماربازی که آنقدر بازی می‌کند تا ببرد …

من نه با اینا بودم و نه با اونا | من با دلم بودم | با درخت بهار نارنج باغ‌ پدری بودم | با یاد مادرجون مرحوم بودم | با عشق بودم | با صفای باطن‌ام بودم.
کیومرث مرزبان 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد