خانه » همه » مذهبی » راز تفاوت انسانها

راز تفاوت انسانها


راز تفاوت انسانها

۱۳۹۷/۱۰/۱۵


۱۲۷۰ بازدید

چرا انسان پدر مادر محل تولد و……. خود را نمی تواند انتخاب کند بعضی فقیر بعضی غنی بعضی سیاه بعضی سفید مگر انسان ها از اول خلقت یکسان نبودند منظور موقع تولد نه زمان زندگی جوهر و اصل همه یکی نیست دقیقا جبر و اختیار چه چیزی است مثلا شخصی در هلند به دنیا بیاید قد بلند ولی در چین کوتاه عامل این اگ حکمت خداست چرا این انتخاب را برای اون شخص بر طرف نمی کند تا انکه همه یکی باشند ایا به عالم ذر مربوط است

تفاوتهای فیزیکی مطلبی علمی و شناخته شده از عوارض محل زندگی است. یک مورد از تفاوتهای محسوس برخورداری انسان است. ثروت ، صرفاً یکی از عوامل امتحان الهی است که تکلیف مضاعفی بر صاحبش موجب می شود؛ کما اینکه فقر نیز یکی از عوامل امتحان بشر است که آن هم تکلیفی را بر فقیر و غنی در پی دارد. و اساساً دنیا جای بهره مندی نیست و همه چیز آن برای خودسازی و تهیّه توشه آخرت است. دنیا و ثروت و فقر آن برای کسی جدّی است که نظر به آخرت ندارد؛ و گرفتار جزء بینی شده و هستی را در همین دنیا خلاصه نموده است؛ اگر چه در زبان، قائل به برزخ و آخرت نیز باشد. اگر کسی بداند که آخرت یعنی ابدیّت و دنیا یعنی تنها هفتاد یا هشتاد سال زندگی پر زحمت ، آنگاه متوجّه می شود که خوشی یا سختی چند روزه ی دنیا در برابر خوشی و سختی ابدی آخرت هیچ نیست؛ چرا که هر عددی هر چند بزرگ، در برابر بی نهایت ، حقیقتاً هیچ است؛ نسبت عدد یک به بی نهایت ، هیچ تفاوتی با نسبت عدد یک میلیارد نسبت به بی نهایت ندارد؛ و هر دو مساوی صفر می باشند.
ـ قضاوت کننده درباره ی عدل خدا ، عالم را خلاصه نموده است در دنیا و زندگی چند روزه ی عالم؛ یا به تعبیر دیگر ، زندگی چند روزه دنیا چنان چشم او را پر نموده که ناخودآگاه آن را پررنگتر از حدّ خودش می بیند.
ب ـ چنین کسی فقط یک جنبه از زندگی انسان را دیده که عبارت باشد از جنبه اقتصادی او؛ که مربوط می شود به بعد حیوانی انسان. چه بسا آنکه فقیر است ، باهوشتر نیز باشد ، یا والدین مذهبی داشته باشد یا همسر متدیّنی نصیبش شود یا فرزند صالحی روزی او گردد یا … . پس آنکه می خواهد درباره عدل خدا قضاوت کند ، باید غیر از وضع اقتصادی ، تمام میلیاردها میلیاردها امر دیگر را هم در نظر بگیرد؛ که البته این کار جز برای قلیلی از اولیای الهی ممکن نیست.
ـ چنین قضاوت کننده ای غفلت دارد از این که دنیا ، فقط و فقط برای امتحان می باشد؛ و امتحان نیز فقط و فقط برای شکوفا شدن گوهر الهی انسان است. لذا چه بسا افرادی این گوهر الهی را با بخشش مال و کمک به دیگران شکوفا می سازند؛ و چه بسیار کسان هم هستند که آن را با صبر بر مشکلات و دست دراز نکردن پیش مردم و دست درازی نکردن به مال آنها شکوفا می سازند. پس باید دانست که ثروت و فقر ، هر دو ابزار شکوفا سازی استعدادهای الهی می باشند. آن که کار سخت می کند تا محتاج دیگری نشود ، و پیش مردم دست دراز نکند و به مال مردم چشم نداشته باشد ، حقیقتاً وجودی الهی دارد. و آنکه مال فراوان دارد و بی هیچ احساس ناخوشایندی آن را به فقرا می بخشد و ابداً منّتی بر آنها نمی گذارد و خود را از سوی خدا ، خزانه دار فقرا می شمارد ، او نیز حقیقتاً انسانی الهی است. امّا اگر ثروتمندی چنین نبود ، که اکثراً چنین نیستند ، باید بداند که خدا آتش در دامانش گذاشته و خودش خبر ندارد.
شکی در این نیست که تلاش افراد در مقدرات روزی آنها دخیل است. یعنی اگر افراد ، دنبال روزی خود نروند در موارد بسیاری از آن محروم می شوند. درست است که خداوند متعال روزی رسان است؛ ولی چنین نیست که خدا روزی هر کسی را در دهانش بگذارد. بلی ، افرادی هستند که خداوند متعال بی واسطه یا باواسطه روزی آنها را بدون اینکه تلاشی برای کسب آن بکنند می رساند. مثل کودکان شیر خوار و غیر شیر خوار و از کارافتادگان؛ و بلکه اکثر مردم روی زمین . چرا که تنها عدّه ی اندکی از افراد بشر کار می کنند و افراد تحت تکفّل آنها از دست رنج آنها روزی می خورند. ولی به هر حال خداوند متعال روزی همه را چنین قرار نداده و روزی تعدادی از انسانها و افراد تحت تکفّل آنها را در گرو تلاش خود آنها قرار داده است. چرا که اگر چنین نمی کرد کمتر کسی حاضر می شد مسئولیّتهای اجتماعی خود را انجام دهد. کار از نظر اسلام ، علّت کسب روزی نیست بلکه یک وظیفه شرعی است و هر کسی مؤظّف است برای بقاء اجتماع بشری تلاش کند. لکن اگر خدا روزی مردم را به کار آنها گره نمی زد کمتر کسی حاضر می شد به این وظیفه شرعی خود عمل کند. بنا بر این ، تلاش برخی افراد برای رسیدن به روزی لازم استـ حکمت تفاوت در میزان ارزاق.
گرچه با پایبندی به تعالیم دینی فقر از جامعه ی بشری زدوده می شود ولی تفاوت در میزان دارایی ها از بین نمی رود؛ چون این تفاوتها حکمتهایی دارد که به برخی از آنها پرداخته می شود.
الف ـ تفاوت در رزق باعث می شود که عدّه ای کارفرما و عدّه ای کارگزار و کارگر شوند؛ و به این وسیله چرخ زندگی اجتماعی می چرخد. در واقع خداوند به هر کسی استعدادهای خاصّی را روزی کرده است. یکی از روزی سلامتی و قدرت بدنی برخوردار است و دیگری از روزی هوش و ابتکار و سومی از مال و منال دنیوی بهره بیشتر برده است ، و چهارمی حس هنری خوبی دارد و… و همه ی اینها از سنخ روزی است. لذا همه از روزی برخوردارند لکن سنخ روزیها متفاوت است؛ و همین امر باعث می شود که همه ی مردم به همدیگر محتاج باشند و این احتیاجهای متقابل باعث پدید آمدن اجتماع و بقاء آن می شود. خداوند متعال می فرماید:«أَ هُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ. ــــ آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم مى کنند؟! ما معیشت آنها را در حیات دنیا در میانشان تقسیم کردیم و بعضى را بر بعضى برترى دادیم تا برخی ، بعضی دیگر را در خدمت گیرند؛ و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع آورى مى کنند بهتر است.»(الزخرف : 32)
ب ـ گاه تفاوت در رزق برای امتحان برخی بندگان است تا از این راه استعدادهای فطری افراد شکوفا شود. خداوند متعال می فرماید:« امّا انسان هنگامى که پروردگارش او را براى آزمایش، اکرام مى کند و نعمت مى بخشد(مغرور مى شود و) مى گوید: «پروردگارم مرا گرامى داشته است. و امّا هنگامى که براى امتحان ، روزیش را بر او تنگ مى گیرد ، مى گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است. »( الفجر : 15و 16)
ج ـ گاه تفاوت رزق برای این است که خداوند متعال حضور خویش را در تدبیر عالم به بندگانش نشان دهد. و بفهماند که کثرت مال دنیا ، ارزش نبوده و علامت عنایت خاصّ خدا به کسی نیست. خداوند متعال می فرماید:« با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که خواهان زندگى دنیا بودند گفتند: اى کاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نیز داشتیم . به راستى که او بهره عظیمى دارد. ـــ اما کسانى که علم و دانش به آنها داده شده بود گفتند: واى بر شما ثواب الهى براى کسانى که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام مى دهند بهتر است، اما جز صابران آن را دریافت نمى کنند. ـــ سپس ما، او (قارون ) و خانه اش را در زمین فرو بردیم، و گروهى نداشت که او را در برابر عذاب الهى یارى کنند، و خود نیز نمى توانست خویشتن را یارى دهد. ــــ و آنها که دیروز آرزو مى کردند بجاى او باشند(هنگامى که این صحنه را دیدند) گفتند: واى بر ما! گویى خدا روزى را بر هر کس از بندگانش بخواهد گسترش مى دهد یا تنگ مى گیرد! اگر خدا بر ما منّت ننهاده بود، ما را نیز به قعر زمین فرو مى برد. اى واى گویى کافران هرگز رستگار نمى شوند. »(قصص/79 ــ 82 )
و می فرماید: « و هنگامى که رحمتى به مردم بچشانیم، از آن خوشحال مى شوند؛ و هر گاه رنج و مصیبتى بخاطر اعمالى که انجام داده اند به آنان رسد، ناگهان مأیوس مى شوند. ــ آیا ندیدند که خداوند روزى را براى هر کس بخواهد گسترده یا تنگ مى سازد؟!در این نشانه هایى است براى گروهى که ایمان مى آورند. ــ پس حقّ نزدیکان و مسکینان و در راه ماندگان را ادا کن! این براى آنها که رضاى خدا را می طلبند بهتر است، و چنین کسانى رستگارانند. »(روم/36ــ 38)
د ـ روزی افزون ، گاه از باب مجازات الهی است؛ یعنی خداوند متعال کسانی را که خدا را فراموش کرده و به دنیا چسبیده اند با امور دنیایی مشغول می کند تا بدون اینکه خود بدانند ناگهان خود را در آتش جهنّم ببینند. خداوند متعال می فرماید:« خدا روزى را براى هر کس بخواهد(و شایسته بداند) وسیع، براى هر کس بخواهد(و مصلحت بداند،) تنگ قرار مى دهد؛ ولى آنها به زندگى دنیا، شاد(و خوشحال) شدند؛ در حالى که زندگى دنیا در برابر آخرت، متاع ناچیزى است.»(الرعد/26). « آن کس که(تنها) زندگى زودگذر(دنیا) را مى طلبد، آن مقدار از آن را که بخواهیم-و به هر کس اراده کنیم- مى دهیم؛ سپس دوزخ را براى او قرار خواهیم داد، که در آتش سوزانش مى سوزد در حالى که نکوهیده و رانده(درگاه خدا) است. ــ و آن کس که سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و کوشش کند-در حالى که ایمان داشته باشد- سعى و تلاش او، (از سوى خدا) پاداش داده خواهد شد.»( الإسراء : 18و 19)
ه ـ گاه تنگ نمودن روزی برای این است که بنده ی خدا طغیان نکند؛ یعنی همانطور که خدا روزی برخی افراد فاسق را از باب مجازات افزایش می دهد ، روزی برخی افراد مومن را هم کاهش می دهد تا همواره خود را محتاج خدا ببیند و راه طغیان پیش نگیرد. همچنین اگر همه در یک سطح بودند به استخدام همدیگر در نمی آمدند ، لذا افراد برای این که از داشته های دیگران استفاده نمایند متوسل به زور می شدند ، همان گونه که کشورهای ثروتمند سعی می کنند با افزایش قدرت نظامی خود دیگر کشورهای ثروتمند را مطیع خود نمایند یا خود را از تجاوز آنها در امان نگه دارند. بین کمپانیهای ثروت و سرمایه داران نیز چنین رقابتهای سخت و گاهاً خونباری وجود دارد. خداوندت متعال می فرماید:« چنین نیست(که شما مى پندارید) به یقین انسان طغیان مى کند. ــ از اینکه خود را بى نیاز ببیند. » (علق/6و7 ) و می فرماید:« بخورید از روزیهاى پاکیزه اى که به شما داده ایم؛ و در آن طغیان نکنید، که غضب من بر شما وارد شود و هر کس غضبم بر او وارد شود، سقوط مى کند. »( طه : 81) و ایضاً ««وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ ــــ اگر خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان و ستم مى کنند؛ از این رو به مقدارى که مى خواهد(و مصلحت مى داند) نازل مى کند، که نسبت به بندگانش آگاه و بیناست»( شورى: 27) همچنین فرمود:« اى کسانى که ایمان آورده اید! هنگامى که در راه خدا گام مى زنید(و به سفرى براى جهاد مى روید)، تحقیق کنید! و بخاطر اینکه سرمایه ی ناپایدار دنیا(و غنایمى) به دست آورید، به کسى که اظهار صلح و اسلام مى کند نگویید: «مسلمان نیستى» زیرا غنیمتهاى فراوانى(براى شما) نزد خداست. شما قبلاً چنین بودید؛ و خداوند بر شما منّت نهاد(و هدایت شدید). پس، (بشکرانه این نعمت بزرگ،) تحقیق کنید! خداوند به آنچه انجام مى دهید آگاه است. »( النساء : 94)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد