خانه » همه » مذهبی » رجعت از دیدگاه شیخیه

رجعت از دیدگاه شیخیه


رجعت از دیدگاه شیخیه

۱۳۹۸/۱۱/۰۲


۸۵۱ بازدید

بحث رجعت از دیدگاه شیخ احمد احسایی چیست؟

شیخ احمد احسایی و به تبع او شیخیه رجعت را با جسم هورقلیایی می‌دانند و منظور از جسد هور قلیائى یا برزخى، همان طینت انسان و واسط بین عالم ملک و ملکوت است و پس از مرگ در قبر مرده، باقى مى‌ ماند. بر این اساس شیخیه به رجعت آن‌گونه که شیعیان دیگر اعتقاد دارند، معتقد نیستند و رجعت را با جسم هورقلیایی می دانند و منظور از وجه الله از نظر شیخیه امامان معصوم علیهم السلام و به طور خاص حضرت علی علیه السلام می باشد .
شیخ احمد احسائى، از آنجا که هم به تشیع دلبستگى داشت و هم به فلسفه یونان و نمى‌ توانست از یکى بریده و به دیگرى بپیوندد، راهى تازه و چاره اى نو اندیشید و سرانجام تغییرات و دگرگونى ‌هایى در تشیع پدید آورد و آن را در قالب ‌هایى عنوان نمود که باعث خشم شیعیان گردید. بعضى از دیدگاه هاى منسوب به او و طرفدارانش چنین است:
1. آفریننده این جهان امامان بوده و روزى دهنده و گرداننده نیز آنها هستند و خدا رشته کارها را به دست آنان سپرده است. و منظور از وجه الله ایشان هستند .
2. پیامبر(ص) چون به معراج رفت در گذشتن از کره آب، «عنصر آبى» و در گذشتن از کره باد، «عنصر هوایى» و در گذشتن از کره آتش «عنصر آتشى» خود را انداخت تا بتواند از تن و چارچوب مادى به درآید و رها گردد و قادر باشد از کره هاى آسمانى بگذرد.
3. انسان در معاد با جسم و عنصر ظاهر نمى ‌شود؛ بلکه در قالب «هور قلیائى» دوباره جان مى ‌گیرد.
4. انسان دو جسم و دو جسد دارد:
الف. نخست جسدى است که از عناصر زمانى آب، خاک، هوا و آتش ترکیب شده است. گاهى مانند لباس آن را مى ‌پوشد و گاهى درمى آورد. هیچ‌ گونه لذت و رنج، طاعت و معصیت به او نسبت داده نمى‌ شود ؛ در هنگام مرگ این لباس را وامى‌ گذارد.
ب. جسد هور قلیائى یا برزخى، همان طینت انسان و واسط بین عالم ملک و ملکوت است و پس از مرگ در قبر مرده، باقى مى‌ ماند. اما هنگام نفخ صور اول (نفخ اماته) روح از آن جدا مى شود و هنگام صور دوم (نفخ احیاء) دوباره روح به آن باز مى ‌گردد. پس روح انسان در قیامت با همین جسد هور قلیائى، بازخواهد گشت و حساب پس خواهد داد و داخل بهشت یا دوزخ خواهد شد.(جهت آگاهى بیشتر در رابطه با جسم اول و دوم نیز بنگرید : رضا برنجکار، آشنایى با فرق و مذاهب اسلامى، ص 174 و 175)
5. اصول دین چهار اصل است: توحید، نبوت، امامت و اعتقاد به «رکن رابع».
6. واژه «امام» به مفهوم پیشواى شیعه کامل و «رکن رابع» است. زمین هرگز از وجود امام و حجّت خالى نیست تا آنکه خود امام «یعنى حضرت صاحب(عج )» ظاهر شود. از این رو به کار بردن اصطلاح امام و حجّت، بر «شیعى کامل»، اشکالى ندارد و مهم آن است که در هر عصرى و زمانى، عادلانى خواهند آمد که وظیفه‌ شان دفاع از دین و ارشاد خلایق است.
7. مقصود از امام زمان در روایات، حضرت صاحب ‌الامر(عج ) نیست؛ بلکه مقصود «شیعه کل» و یا «رکن رابع» است که همان حجت ‌هاى خداوند بر خلق و واسطه ‌هایى میان امام غایب و خلق هستند .
برخى برآنند که منشأ اکثر آراى نادرست و غلوآمیز شیخیه؛ سید کاظم رشتى شاگرد شیخ احمد احسایى است و شیخ به آنها اعتقاد نداشته است.(سید محسن الامین، اعیان الشیعه، ج 2، ص 590)
در این باب ر.ک:
1. مدرس چهاردهى، شیخی‌گرى، بابی‌گرى، کتاب‌فروشى فروغى تهران، بى تا ؛
2. مجموع کتاب و تاریخ جامع بهائیت (نوماسونى )، بهرام انواسیبابى، انتشارات سخن، تهران، چاپ پنجم 1374
3. رضا برنجکار، آشنایى با فرق و مذاهب اسلامى، ص 174 و 175)
4. بررسی تطبیقی رجعت از دیدگاه علامه طباطبایی و شیخ احمد احسایی ، محمدعلی رستمیان و همکاران

ممکن است این مطلب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد