خانه » همه » مذهبی » رسیدن سریع به درجات معنوی

دانلود کتاب های امتحان شده

رسیدن سریع به درجات معنوی


رسیدن سریع به درجات معنوی

۱۳۹۷/۱۲/۲۳


۸۲۰۶ بازدید

سلام برای پیشرفت بسیار سریع درجات معنوی چه کار هایی را میشنهاد میدهید؟

پرسشگر گرامی ، باید توجه داشت که رسیدن به درجات معنوی و نزدیک شدن به معنویات و قرب خداوند، امرى تدریجى است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان باید مانند کوهنوردى باشد که گاهى به قله کوه بلندى که قصد صعود به آن را دارد نگاه مى کند و احساس مى کند هنوز تا قله کوه راه زیادى مانده و از طرفى به دامنه کوه نگاه مى کندو مى بیند از آن فاصله گرفته و این حالت بین ترس و امید را چنان چه در قرآن کریم و روایات معصومین(ع) آمده، همواره در زندگى خود حفظ کند.
رسیدن به درجات معنوی، دفعی نیست و هرگز کسی نمی تواند به صورت ناگهانی دست از به این درجات برسد ، زیرا کشش جاذبه های نفسانی و شیطانی و دنیوی فراوان است که اگر بخواهیم به درجات معنوی باید ابتدا برای خلاصی از این جاذبه ها تدبیری بیاندیشیم و به صورت تدریجی و برنامه ریزی شده، زمینه رسیدن به درجات معنوی را در خویش فراهم آوریم.
وصول به مقامات معنوی بدون سیر وسلوک قرآنی و توحیدی امکان پذیر نیست. سلوک قرآنی هفت گام اساسی دارد که سالک با طی کردن موفق آن به نهایت کمال و قرب الهی خواهد رسید. این گام ها عبارتند از:

1- سلوک فکری:
مراحل سلوک قرآنی با سلوک نظری آغاز می شود. در این مرحله سالک سعی می کند افکار و عقاید خود را بر اساس حقیقت بنا کند و با شناخت حق و باطل در حوزه های مختلف علوم عقلی و دینی و اخلاقی به حکمت برسد و عقلانیت خود را با اندیشه و حکمت دینی محکم بنا نماید و افکار باطل را از ذهن خویش تخلیه کند. این کار همان جستجوی حقیقت است که با علم آموزی و مطالعه و تحقیق و تفکر و پژوهش و پاسخ یابی سوالات اساسی زندگی انجام می شود.

2- سلوک ایمانی:
در این مرحله سالک بعد از سلوک نظری و رسیدن به آگاهی و بصیرت دینی، قلب خود را باید برای سلوک عملی آماده سازد و این آمادگی با سلوک ایمانی بدست می آید. یعنی باید به این باور برسد که راه حق و صراط مستقیم الهی که همان راه توحید و بندگی خدا است، از حقانیت یقینی برخوردار است و تضمین کننده سعادت دنیا و آخرت او است و راه های باطل و شرک آلود، چیزی جز گمراهی و سوء عاقبت برای انسان به ارمغان نمی آورد.

3- سلوک فردی:
یکی از مراحل سلوک قرآنی، سلوک فردی است که به رذایل و فضایل اخلاق فردی و جنبه های ظاهری زندگی انسان در این دنیا می پردازد و عمده ترین هدف آن تامین سلامت و نشاط روحی و بدنی انسان است. در این مرحله موانعی وجود دارد که باید مرتفع شود و نیازهایی که تامین گردد تا سالک در مراحل دیگر سلوک به موفقیت برسد.
 
4- سلوک عبادی واجب:
سلوک عبادی واجب خودش دو مرحله اساسی دارد که عبارت است از:
اول. آزادی: در مرحله اول آن سالک باید خود را از بند بندگی هر چه غیر خدا است آزاد سازد و به صفت حریت و آزادگی برسد. در این مقام سعی می کند با تزکیه نفس و مراقبه خود را از قید و بندهای مادی و دنیوی و عادت های نفسانی را برهاند و تمام خدایان دروغین و باطل بیرونی و درونی خود را بشکند و خانه دل را برای بندگی خالصانه خداوند پاک و آماده سازد.
دوم. بندگی: که با هدف کسب رضایت و قرب الهی انجام می شود. در این مرحله سالک می کوشد تا با انجام وظایف عبادی و واجبات دینی و ترک محرمات و گناهان، خدای متعال را از خوش راضی سازد و به قرب فرایض برسد.  
 
5- سلوک اخلاقی: مرحله بعد سلوک اخلاقی است. در این مرحله سالک اخلاق اجتماعی و حسن معاشرت و دوستی با بندگان خدا و اخوت دینی را تمرین می کند و خود را به صفات و ملکات اخلاقی نیک می آراید و از صفات و ملکات بد تخلیه می کند.

6- سلوک اجتماعی:
مرحله بعدی سلوک اجتماعی است. در این مرحله سالک سعی دارد تا در جامعه حضور فعال داشته باشد، عدالت طلبی را در دستور کار خود قرار دهد و با ظلم و ستم بی امان بستیزد و در این مبارزه و مجاهده کاملا پیرو رهبری و امام به حق جامعه باشد و او را یاری نماید تا در سلوک اجتماعی خود نیز به نهایت رشد برسد.
 
7- سلوک عبادی مستحب:
در این مرحله بر سالک است که بعد از تکمیل مراحل سلوک عقلانی واجب و کسب رضایت الهی و طی کردن سلوک عبادی واجب، همت خود را بالاتر ببرد و وارد سلوک عرفانی گردد و حتی از اعمال مکروهی که خدا دوست ندارد نیز، اجتناب نماید و با کارهای مستحب و نیک در جلب محبت خداوند بکوشد تا محبوب الهی شود و به قرب نوافل که نهایت کمال انسان است نایل گردد.
 
برخی راهکارهای عملی رشد معنوی:
به جهت حفظ و تقویت معنویت لازم است نسبت به موارد ذیل اهتمام ورزید .
الف) جهاد با نفس
خودسازى و تقویت معنویت ، یک نوع جهاد است و جهاد با نفس ، نیازمند تزکیه ، تقوا و ریاضت هاى شرعى است و البته آنان که با تلاش و توکل در این راه گام بردارند ، خداوند راه هاى هدایت را به روى آنان مى گشاید : « وَالَّذینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنَا . »
باید به یارى خدا قواى حیوانى را تحت الشعاع قواى روحانى و ایمانى قرار داد . وقتى جنبه حیوانى ، تضعیف ، و جنبه انسانى و روحانى ، تقویت شود ، چشم بصیرت آدمى باز مى شود و آدمى آن چه را نادیدنى است و با چشم سر نمى تواند ببیند ، با چشم سرّ و درون از طریق کشف و شهود مى بیند . پیامبراکرم ( ص ) فرمود : « هر کسى داراى دو چشم باطنى است که با آنها غیب را مى بیند و چون خداوند بخواهد به بنده اى خیر دهد چشم هاى باطن او را مى گشاید . » مرحوم فیض کاشانى در تفسیر صافى در ذیل آیه شریفه « فَإِنَّهَا لَاتَعمَىَ الاَبصَار وَلَکِن تَعمَى القُلُوبَ الَّتِى فِى الصُّدُورِ » 1 « چرا که چشم هاى ظاهر نابینا نمى شود ، بلکه دل هایى که در سینه هاست کور مى شود » .
از امام سجاد ( ع ) نقل مى کند که فرمود : « عبد ، چهار چشم دارد . با دو چشم امر دین و دنیاى خود را مى بیند و با دو چشم ، امر آخرت خود را . وقتى خدا اراده کند که به بنده اى خیر دهد ، دو چشمى که در قلب اوست ، مى گشاید . پس به آن دو چشم ، غیب را مى بیند . . . . »
چار چشم از برون و از درون
بر رخ زیباى عشق ذوفنون
عشق هر دم جلوه اى دیگر کند
عاشقان بر روى خوبش ناظرون
ب ) معرفت نفس
معرفت نفس ، سودمندترین معرفت هاست . از رسول خدا ( ص ) پرسیدند که : « چه راهى براى شناخت پروردگار وجود دارد ؟ فرمود : معرفت نفس . »
« اگر کسى به مقام معرفت نفس که مفتاح معرفت رب است ، نائل آید ، حجاب هاى ظلمانى را در نور دیده و به عوالمى سرشار از لذت هاى معنوى و بهجت و انبساط وارد مى شود و حقایقى را مى بیند که هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و به خاطر احدى خطور نکرده است » .
ج ) شریعت مدارى
براى تقویت معنویت ، باید گام در جاده شریعت نهاده و تمام حرکات و سکنات و سخنان خود را با میزان شریعت محمدى ( ص ) سنجید . براى تقرب به حق و دستیابى به کمال و سعادت ، جز التزام عملى به شریعت و آئین محمدى ( ص ) و مکتب اهل بیت رسالت ( ع ) ، راهى دیگر وجود ندارد . بر اساس ذوق خود یا دیگران ، عمل کردن ، ورود به کژ راهه هاست و حاصلى جز دور شدن از حق و حقیقت ندارد . عرفان هاى صوفیانه و عرفان هاى سکولار و وارداتى ج‌با همه فریبندگى ظاهرى – جز سراب را به ارمغان نمى آورد . التزام به مسائلى که برخى از نحله هاى عرفانى بر آن تکیه و تأکید مى کنند از قبیل نزدن سبیل ، نخوردن گوشت و حتى اذکار و اوراد که از سوى ائمه هدى ( ع ) نرسیده است ، جز دورى از حضرت احدیت نتیجه اى در بر ندارند .
د ) ترک معصیت
آن چه از عقل و نقل یعنى آیات قرآن و روایات معصومان ( ع ) استفاده مى شود ، مهمترین عامل تقویت معنویت ، ترک معصیت است . بدون ترک معاصى ، حتى ذکر و فکر هم در قلب انسان ، تأثیر مطلوب را نمى گذارند .
در روایات آمده است که کوشش براى خودسازى ، در صورتى که با ورع و ترک محرمات ، همراه نباشد ، سودى ندارد و انجام واجبات و طاعات ، بدون ترک محرمات ، خسته کردن خویشتن است . آن چه ایمان را در قلب عبد ، ثابت و استوار مى سازد ، ورع ( یعنى ترک محرمات و ایستادن در برابر شبهات ) است .
کسى که بدون ترک گناهان و کارهاى حرام ، به انجام واجبات و مستحبات و سیر و سلوک مى پردازد و مى خواهد به خدا نزدیک شود ، چون کسى است که مى خواهد با بردن هدیه ، به شخصیت درجه اول یک کشور نزدیک شود و مورد لطف او قرار گیرد ، اما از سوى دیگر با اوامر او مخالفت مى کند و با او در مقام عصیان و انکار است یا چون بیمارى است که مى خواهد سلامت خود را بازیابد . از این رو به خوردن غذاهاى مقوى رو مى آورد ، اما از آن چه براى او ضرر دارد ، پرهیز نمى کند .
عارف بلند آوازه شیعه و فقیه فرزانه ، آیت حق ، ملا حسینقلى همدانى ( ره ) در یکى از نامه هاى اخلاقى – عرفانى خود تأکید مى کند : « إنَّ تَرکَ المَعصِیهِ أوَّلُ الدِّینِ وَ آخِرُهُ ، ظَاهِرُهُ وَ بَاطِنُهُ » « ترک معصیت ، اول و آخر دین و ظاهر و باطن آن است » .
حضرت آیت الله العظمى بهجت ( رض ) نیز همواره بر ترک معصیت و عمل به آن چه انسان مى داند ، تأکید مى کنند و به جاى دستورالعمل هاى ویژه سیر و سلوک ، به قرائت کتاب هایى چون « أَلمحَجَهُ البَیضَاءِ فِى تهذیب الاَحیاءِ » – که تحت عنوان راه روشن ترجمه شده است – و بخش جهاد با نفس کتاب وسائل الشیعه ، و تأمل در آنها و عمل به واضحات آنها توصیه مى فرمایند .
حال که ترک معصیت ، تا این اندازه در تقرب حق ، نقش دارد ، پس باید با جدیت تمام بکوشیم که از ما معصیت و نافرمانى سر نزد زیرا محبت و معصیت با یکدیگر سازش ندارند . شگفتا چگونه کسى که ادعاى محبت مى کند ، در برابر محبوب ، معصیت مى کند . اگر راست مى گویى که محب اویى ، پس چرا از او اطاعت نمى کنى . مگر زبان عاشق ، این نیست که « از تو به یک اشارت ، از من به سر دویدن . »
ه ) ترک عادات و رسوم و تعارفات بازدارنده
از شرایط طى طریق آن است که انسان باید در حد اعتدال در میان مردم زندگى کند و از غرق شدن در آداب و رسوم اجتماعى و رفت و آمدهاى زیانبارى که صرفا بر اساس عادت و حفظ آبروى ظاهرى و اعتبارى صورت مى پذیرد ، بپرهیزد و براى حفظ حاشیه زندگى ، از متن آن دور نماند و عمر خود را بر اساس معیارهاى مورد پسند عوام مردمان ، ضایع نسازد و امواج سهمگین آداب و رسوم دست و پاگیر اجتماعى ، کشتى وجود او را دستخوش تلاطم نکند . کسى که در صدد خودسازى و تقویت بعد معنوى خویش است ، باید در مورد آداب و عادات اجتماعى ، جانب اعتدال را رعایت کند و از افراط و تفریط بپرهیزد . بدین معنى که نه مانند برخى که در برابر اجتماع ، از خود اراده اى ندارند و تابع محض مى باشند ، عمل کند و نه مثل بعضى که از جامعه به کلى کناره مى گیرند و کنج خلوت و گوشه عزلت مى گزینند بلکه باید خط مشى معتدلى را در پیش بگیرد و معاشرت با مردم را به قدر ضرورت ، رعایت کند و در رعایت شیوه اعتدال ، از ملامت ملامتگران نهراسد : « وَ لَایَخَافُونَ فِى اللَّهِ لَومَهَ لَائِم » . 13 نهراسیدن از سرزنش سرزنشگران ، یکى از نشانه هاى برجسته عاشقان حق و حقیقت است . متأسفانه یکى از عوامل انحراف برخى از جاده حق و حقیقت ، و روى آوردن به کارهاى خلاف ، ترس از ملامت دیگران است . در صراط مستقیم معنویت ، از سرزنش هاى خار مغیلان نباید بیمى به دل راه داد .
و ) رعایت اعتدال در عبادت
انسان در آغاز این سفر معنوى ، شور و شوق فراوان دارد و هر چه پیشتر مى رود و از بارقه هاى غیبى و تجلیات الهى برخوردار مى شود ، این شور و عشق ، رو به فزونى مى نهد و آدمى به اعمال فراوان عبادى رو مى آورد و همه اوقات خود را صرف عبادت مى کند و از خور و خواب و پرداختن به ضروریات زندگى باز مى ماند و مى خواهد از انواع اغذیه معنوى لقمه اى برگیرد . این شیوه ، عدول از جاده اعتدال است و ممکن است به فرجامى ناخوشایند بینجامد . در روایات اهل بیت عصمت و طهارت ( ع ) از حالت افراط در عبادت به « شِرَّه » تعبیر شده و مورد نکوهش قرار گرفته است چنان که حالت « فتور » و سستى و بى رغبتى به عبادت نیز نکوهیده است . از دیدگاه اسلام ، هر دو حالت ، خطرناک است . رغبت افراطى ( شِرّه ) ممکن است آدمى را به بدعتگذارى در دین بکشاند و اعمالى را که در حوزه تعالیم دین نیست وارد دین کند یا برخى از چیزهایى را که در دین آمده است ، از حوزه دین ، خارج سازد . تفریط در عبادت و پرستش نیز به قساوت و احیانا به کفر و شقاوت مى انجامد .
فشار بیش از حد بر نفس و تحمیل اعمال سنگین و فوق طاقت بر آن و در نظر نگرفتن ظرفیت و اقبال و ادبار آن ممکن است واکنش منفى در پى داشته باشد و او را از ادامه مسیر باز دارد . رعایت اعتدال و رفق و مدارا در امور معنوى و عبادى ، باید همواره مدنظر باشد .
رهرو آن نیست که گهى تند و گهى خسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
اگر ذوق و شوق موقتى ، معیار عمل قرار گیرد ، آدمى دچار افراط و تند روى مى شود و چون آن ذوق و شوق موقتى به پایان آمد یا شعله هاى سرکش آن ، فروکش کرد ، در آن هنگام نفس از تحمل بارگران عبادت به ستوه مى آید و از زیر بار آن ، شانه خالى مى کند و بار سفر را در آغاز یا نیمه راه بر زمین مى نهد . از این رو باید سالک راه خدا ظرفیت و آمادگى روحى و موقعیت خود را در نظر بگیرد و به برنامه عبادى و عملى که مى تواند آن را به طور مستمر انجام دهد ، روى آورد و از زیاده روى بپرهیزد . البته انجام واجبات و ترک محرمات باید جزء برنامه قطعى و همیشگى او باشد .
مسأله مدارا و رفق ، مورد تأکید اولیاى دین است . امام صادق ( ع ) به عبدالعزیز قراطیسى فرمودند : « اى عبدالعزیز ! ایمان همانند نردبان داراى 10 پله است که پله پله از آن بالا مى روند . . . و هرگاه کسى را که یک پله از تو پائین تر است ، ببینى ، او را به رفق و مدارا به سوى خود بالا ببر ، ولى نباید برنامه اى را که فوق طاقت و توان اوست بر او تحمیل کنى و در نتیجه او را درهم بشکنى . »
و نیز از همان بزرگوار نقل شده است که فرمودند : « عبادت را بر خودتان تحمیل نکنید . »
ز ) ثبات و دوام
کسى که در صدد تقویت معنویت خویش است ، باید با مداومت بر انجام اعمال صالح یعنى انجام واجبات و مستحبات ، وترک محرمات و مکروهات به صورت مستمر و پیوسته ، از « حال » به مقام « ملکه » ارتقا یابد تا صورت ملکوتى و مجردى در نفس او تثبیت شود . و در این راستا به اعمالى که مطابق استعداد اوست بپردازد و به آن تا دسیابى به نتیجه ادامه دهد وگرنه با پیامدهاى سوء و عکس العمل حقیقت آن عمل مواجه خواهد شد و از آثار و ویژگى هاى آن بى بهره خواهد شد و چون نورانیت آن عمل بر اثر ترک آن ، از نفس آدمى ، رخت بر بندد ، ظلمت و تیرگى جایگزین آن خواهد گردید .
ح ) رعایت ادب
ادب ، عبارت است از این که آدمى همواره خویشتن را بپاید که مبادا از حریم خارج شود . سالک طریق تقویت معنویت ، باید در همه حال ، خود را در محضر حضرت حق ، حاضر بداند .
از خدا خواهیم توفیق ادب
بى ادب محروم گشت از لطف رب
ط ) دوام طهارت
و آن عبارت است از دوام وضو و انجام غسل هایى که بر او واجب مى شود و غسل جمعه و دیگر غسل هاى مستحب در صورت امکان .
ی ) تضرع و زارى در پیشگاه حضرت بارى – جلّ و علا – و توسل به پیامبر ( ص ) و اهل بیت ( ع )

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

درباره admin

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

تازه ترین ها