خانه » همه » مذهبی » روم در حوادث ظهور امام عصر(ع)

روم در حوادث ظهور امام عصر(ع)


روم در حوادث ظهور امام عصر(ع)

۱۳۹۴/۰۵/۱۰


۴۸۰ بازدید

روم در حوادث ظهور امام عصر(ع)

گاهى گفته مى شود: رومیانى که خداوند متعال سوره اى درباره آنان نازل فرموده و پیامبر(ص) و مسلمانان بعدها با آنان پیکار نمودند، غیر از اینان هستند؛ زیرا آنان بیزانس ها بودند که پایتخت آنان ابتدا شهر رم در ایتالیا و سپس شهر قسطنطنیه شد تا اینکه مسلمانان حدود ۵۰۰ سال پیش آن را فتح نموده و اسلامبول نامیدند و مردم آن را استانبول تلفظ نمودند.

روم در حوادث ظهور امام عصر(ع)

گاهى گفته مى شود: رومیانى که خداوند متعال سوره اى درباره آنان نازل فرموده و پیامبر(ص) و مسلمانان بعدها با آنان پیکار نمودند، غیر از اینان هستند؛ زیرا آنان بیزانس ها بودند که پایتخت آنان ابتدا شهر رم در ایتالیا و سپس شهر قسطنطنیه شد تا اینکه مسلمانان حدود 500 سال پیش آن را فتح نموده و اسلامبول نامیدند و مردم آن را استانبول تلفظ نمودند.

پاسخ: صحیح است که رومیان هنگام نزول سوره مبارکه روم و صدور روایات درباره آنان که از طرفداران امپراطورى روم یا بیزانس (معروف) بودند. اما غربى هاى امروز افرادى غیر آنها نیستند، بلکه ادامه سیاست و تمدن آنها به حساب آمد و بخشى از آنان شمرده مى شوند و ملت هاى فرانسه، بریتانیا، آلمان و غیر آن، از لحاظ فرهنگ و سیاست و دین، ارکان حقیقى امپراطورى روم هستند و اینکه آنها در آن زمان مناطق تحت نفوذ روم و (مستعمرات آن) نامیده مى شدند، این حقیقت را نفى نمى کند.

بلکه سرداران بیزانس رومى خود به مدت 2 هزار سال پایتخت شان رم و قسطنطنیه بود در حالى که همه آنان از نژاد ایتالیائى و ریشه واحدى نبودند، بلکه از ریشه و نژادهاى متعدد اروپائى بودند و بعد از آنکه یونان جزئى از امپراطورى روم گردید، گاهى در میان آنان یونانیان نیز بچشم مى خوردند .

و شاید به همین دلیل باشد که وقتى امپراطورى تقلیدى روم به ضعف گرائید و در قسطنطنیه و پیرامون آن محدود گردید و در محاصره دریائى از ملتهاى مسلمان قرار گرفت، اروپائیان به ادعاى میراث خوارى به پا خاسته، وعده اى از سران کشور آلمان و غیر آن را، قیصر (سزار) نامیدند.

این نوع تغییر و تحول در امپراطورى ها و دولتها امرى طبیعى است؛ چرا که حکومت از کشورى به کشور دیگر و از ملتى به ملت دیگر انتقال مى یابد، و این با باقى ماندن نام و خصوصیتهاى اصلى آن منافات ندارد.

بنابراین، روایات شریفه اى که از آینده رومیان یا به تعبیر عرب ها بنى اصفر، زرد پوستان خبر مى دهد، مرادشان فقط رومیان بیزانس ‍ایتالیائى، منهاىملل و قبیله هاى فرنگى و سایر قبایل وابسته به آنها نیست .به همین دلیل مسلمانان در کتابهاى تاریخى خود از آنها به رومیان و گاهى فرنگی ها تعبیر مى کنند اما در عین حال به همه آنها رومى گفته و آن را به صورت “اءروام” جمع مى بندند.

علاوه بر آن، آنچه از سوره مبارکه روم ، آیات 31 و 32 و سوره کهف آیه هاى 12 و 21 و غیر آن درباره شرک آنان نسبت به خداوند متعال و احزاب و پیروان آنها استفاده مى شود این است که مراد از آنان ملتها و احزاب مدعى پیروى از حضرت مسیح(ع) مى باشند و روشن است که رهبرى ملتهاى مسیحى به دست رومیان ایتالیائى و قسطنطنیه بوده سپس غربی ها از آنان به ارث برده اند.

نام روم در بسیارى از روایات زمان ظهور آمده از جمله روایات مربوط به فتنه و آشوب و تسلط آنان بر مسلمانان ، که قبلا گذشت .و روایات دیگرى درباره حرکت ناوگانهاى جنگى آنها به سواحل سرزمین هاى عربى، اندکى پیش از ظهور حضرت مهدى(ع)، وجود دارد.

از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند: وقتى که در سرزمین شام بلوایى را مشاهده نمودى، پس مرگ است و مردن، تا آنکه غربیان به تحرک آمده و روانه سرزمین هاى عربى گردند که حوادثى بین آنان رخ خواهد داد.(1)

و فتنه و آشوب شام در روایات مربوط به زمان ظهور به مرحله کشمکش هائى که در سرزمین شام بعد از آشوب و استیلاى اجانب بر امت اسلامى واقع مى شود اطلاق مى گردد.. به این معنى که بنى اصفر و غربیها خود را ناگزیر از دخالت مستقیم نظامى مى بینند، بعد از آن که به واسطه پایدارى مردم آن سامان و امواج سیاسى موجود و درگیر آن، از تسلط بر منطقه پیرامون فلسطین ناتوان گشته و دخالت نظامى آنها در آینده با مقاومت مسلمانان کشورهاى عربى مواجه خواهد شد.

از امیر مؤمنان علی(ع) روایت شده که فرمودند: در ماه رمضان به هنگام صبح از ناحیه مشرق ندا دهنده اى بانگ برمى آورد که: اى اهل ایمان گردهم آیید و از ناحیه مغرب پس از ناپدید شدن شفق، ندا کننده اى ندا سر دهد: اى اهل باطل گرد هم جمع شوید… و رومیان به ساحل دریا نزدیک غار اصحاب کهف روى آورده و خداوند آن جوانان را با سگ شان از غارشان برمى انگیزد، در بین آنان دو مرد بنام ملیخا، و خملاها بوده که این دو تسلیم اوامر حضرت قائم(ع) خواهند بود. (2)

و شاید این جنبش نظامى ادامه حرکت گذشته و یا همان حرکت باشد، و روایت گویاى این است که آن جریان نزدیک حرکت ظهور آن حضرت خواهد بود که چرا که حوادث، پى در پى و به دنبال نداى آسمانى در ماه رمضان بوجود آمده و تا محرم ادامه مى یابد، و ظهور آن بزرگوار در شب دهم و روز دهم ماه محرم به وقوع مى پیوندد.

از برخى روایات چنین استفاده مى شود که نیروهاى غربى آهنگ سرزمین شام کرده و در عکا و صور، و طبق این روایت نزدیک غار اصحاب کهف، یعنى در انطاکیه از ناحیه ساحل سوریه ترکیه، فرود مى آیند.

درباره جوانان اصحاب کهف روایاتى وارد شده که خداوند متعال آنان را در آخرالزمان ظاهر مى نماید تا براى مردم علامت و نشانه اى بوده و از یاران حضرت مهدى(ع) باشند و ما آن را در بحث پیرامون، یاران آن حضرت یاد خواهیم کرد. فلسفه ظاهر شدن آنان به هنگام فرود آمدن نیروهاى غربى در آن برهه حساس، این است که معجزه اى خصوصا براى مسیحیان باشند، زیرا طبق نقل روایات یاران حضرت مهدى(ع) نسخه هاى اصلى تورات و انجیل را از غار انطاکیه بیرون آورده و به وسیله آن با رومى ها و یهودیان به بحث و گفتگو مى پردازند، احتمال دارد این غار، همان غار معروف اصحاب کهف و یا غار دیگرى باشد.

به نقل از جابر جعفى، امام باقر(ع) که فرمودند: شورشیان روم بزودى روى آورده و در رمله فرود مى آیند، اى جابر: در آن سال، در سراسر زمین از ناحیه غرب اختلاف فراوان وجود دارد. (3)

البته ممکن است این شورشگران، مزدوران غربى، داوطلبان نبرد با یهود باشند که به همین منظور در رمله فلسطین فرود مى آیند، و ظاهرا مراد از اختلاف مذکور در روایت از ناحیه مغرب زمین و یا غرب، همان غرب سرزمین هاى اسلامى باشد؛ چرا که بعد از آن بیان مى کند که اولین حادثه اى که به شام می رسد خراب شدن آن است و احتمالا خرابى آنجا به سبب غربى ها باشد. و آنچه را که در این زمینه قابل توجه است، مطالبى است که از اهل بیت(ع)، در تفسیر اوائل سوره مبارکه روم وارد شده است .

“سوگند به این حروف (الف، لام، میم) رومیان غالب گردیدند، در نزدیک ترین سرزمین و اینان بعد از مغلوب شدن به زودى غالب مى گردند، در اندک سالى اءمر از آن خداوند است از پیش و آینده و آن روز ایمان آورندگان به یارى خدا چنین شاد مى گردند هم اوست که هر کسى را که خواهد یارى فرماید، و اوست غالب و مهربان ” (4)

از امام باقر(ع) روایت شده که آن حضرت “یارى خداوند را نسبت به مؤ منین” در آیه شریفه، به ظهور امام مهدى(ع) تفسیر نموده اند، و گویا خداوند آن حضرت را بر رومیان پیروز مى گرداند(5)

از جمله روایات دیگر در این زمینه، روایات مربوط به فرود آمدن حضرت عیسى(ع) و دعوت نمودن آن حضرت مسیحیان را به اسلام و پیروى از حضرت مهدى(ع) است که این فرموده خداوند را روشن مى سازد:

“حضرت عیسى(ع) نشانه اى است از علامتهاى قیامت “(6)

“همه اهل کتاب قبل از مردنش به او ایمان مى آورند، و او در روز رستاخیز گواه بر آنهاست” (7)

یعنى آن بزرگوار یکى از علائم رستاخیز بوده و هنگامى که خداوند او را به دنیا فرود آورد، تمام نصارى و یهود به او ایمان آورده و خود و معجزه هایش ‍ را قبل از آنکه از دنیا رحلت کند، مى بینند.

و در روایت آمده است که عیسى(ع) به وسیله امام مهدى(ع) و معجزاتى که خداوند در اختیار او نهاده با رومیان بحث و مناظره مى کند(8)

آن حضرت پس از معجزه فرود آمدنش از آسمان، در دگرگونى اوضاع سیاسى و شورانیدن ملتهاى غربى بر ضد فرمانروایانشان، نقش مهم و اساسى خواهد داشت که در جریان فرود آمدن آن بزرگوار به بیان آن خواهیم پرداخت .

از جمله روایات مورد بحث، احادیث مربوط به آتش بس میان مسلمانان و رومیان مى باشد که حضرت، قرارداد عدم تجاوز را با آنان امضاء خواهد نمود، ظاهرا این پیمان بعد از نبرد بزرگ قدس است که در مثلث عکا قدس ‍ انطاکیه بین سپاه آن حضرت و لشکریان سفیانى با پشتیبانى یهود و رومیان رخ مى دهد و بعد از پیروزى حضرت مهدى و ورودش به قدس و فرود آمدن حضرت عیسى(ع) خواهد بود.

به نظر مى رسد که حضرت مسیح(ع) در این درگیرى و نبرد نقش ‍ وساطت و میانجى گرى را بر عهده خواهد داشت که درباره آن سخن خواهیم گفت، از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود:

اى عوف ! پیش از رستاخیز شش حادثه را متذکر باش … از جمله فتنه و آشوبى را که خانه اى از عرب خالى از آن فتنه نخواهد بود، میان شما و بنى اصفر (غربیها) صلحى برقرار مى گردد، سپس با شما پیمان شکنى نموده ، و با هشتاد لشکر که هر یک متشکل از 12 هزار سرباز مى باشد به شما حمله ور مى شوند. (9)

همچنین از آن حضرت روایت شده که فرمودند:

بین شما و رومیان چهار پیمان صلح بسته مى شود، که چهارمین آنها به دست مردى از خاندان هرقل است که چند سال (دو سال) دوام خواهد یافت، در این هنگام مردى از عبدالقیس به نام سؤ ددبن غیلان پرسید: در آن روز پیشواى مردم کیست ؟ حضرت فرمود: مهدى از فرزندانم.(10)

در برخى از روایات مدت پیمان نامه صلح هفت سال ذکر شده، اما غربى ها تنها پس از دو سال عهدشکنى نموده و پیمان خود را با مسلمانان بر هم زده و با سپاهى که متشکل از قریب به یک میلیون سرباز مى باشد با حمل 80 پرچم در سواحل فلسطین و سرزمین شام، با مسلمانان درگیر مى شوند.

و در پى آن، حضرت مهدى(ع) رهسپار فتح و آزادى اروپا و جهان غیر اسلام مى گردد که در بحث حرکت ظهور آن حضرت خواهد آمد.

دیگر روایات ارتباط سفیانى با رومیان و فرار هواداران وى پس از شکست او به طرف کشور روم و تعقیب آنان توسط یاران حضرت مهدى(ع) و بازگرداندن آنها را بیان مى کند، از امام باقر(ع) نقل شده که فرمودند:

“زمانى که حضرت قائم(ع) قیام نماید، سپاه خویش را به سوى بنى امیه (سفیانیان) گسیل دارد آنها به سوى روم بگریزند، به آنان مى گویند تا به کیش ما در نیائید شما را راه نخواهیم داد، آنها پذیرفته و رومیان آنان را وارد مى کنند و آنگاه که یاران حضرت مهدى(ع) با رومیان مواجه مى شوند، آنها تقاضاى صلح و امان مى نمایند، پیروان آن حضرت پاسخ مى دهند که تا هم کیشان ما را آزاد نکنید به شما امان نخواهیم داد، سپس آنها را آزاد نموده و به یاران حضرت باز مى گردانند(11)

روایات دیگرى نشانگر این است که سفیانى داراى فرهنگى غربى بوده، وى در کشور روم بسر مى برد و سپس راهى منطقه شام مى گردد و حرکت خود را از آنجا آغاز مى کند، چنانکه به بیان آن خواهیم پرداخت، در کتاب غیبت طوسى(ره) آمده است که:

“سفیانى که سر کرده قوم است از کشور روم به حرکت در آمده در حالى که چون مسیحیان صلیب به گردن دارد.”(12)

از جمله روایات، احادیث آزادى سرزمین روم توسط حضرت مهدى(ع) و اسلام آوردن رومیان بدست آن حضرت است، البته احتمال دارد این امر به دنبال شکستن پیمان صلح و حمله نظامى آنان به ساحل فلسطین و سرزمین شام و شکست خوردن آنها باشد، چنانکه ممکن است این درگیرى سخت ترین نبردهاى روم با امام مهدى(ع) باشد که در پى آن گرایشى در بین ملتهاى آنان نسبت به اسلام پیدا مى شود.

و در برخى از روایات، آمده است که :

با تکبیر، هفتاد هزار تن از مسلمانان روم را فتح مى نمایند.”(13)

بعید نیست که سقوط این پایتخت غربى با تظاهرات غربى ها و تکبیر آنان در حالى که حضرت مهدى(ع) و یارانش آنان را همراهى مى کنند، انجام شود.

پی نوشت ها:

1- الملاحم و الفتن ص 107.

2- بحار ج 52 ص 275.

3- بشارة الاسلام ص 102.

4- روم 1 5.

5- محجه بحرانى ص 170.

6- زخرف 61.

7- نساء 159

8- بحار ج 52 ص 226.

9- بشارة الاسلام ص 235 از عقدالدرر سلمى و به گفته او بخارى آن را در صحیح خود از روایت عوف بن مالک، آورده است .

10- بحار ج 51 ص 80 دوازدهمین روایت از اربعین حافظ ابى نعیم .

11- بحار ج 51 ص 88.

12- غیبت طوسى ص 278.

13- بشارة الاسلام ص 297.

منبع: موعود

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد