خانه » همه » مذهبی » ریشه کنی ظلم و فساد

ریشه کنی ظلم و فساد


ریشه کنی ظلم و فساد

۱۳۹۹/۰۱/۱۸


۲۱۹۰ بازدید

طبق امار با رشد سریع اسلام وشیعه در جهان در صد سال اینده اکثر مردم جهان مسلمان خواهندشد پس چرا می گویند در زمان ظهور حضرت مهدی جهان پر از شرک و فساد خواهد بود؟

عصر ظهور ، عصر نابود ظالمان و مفسدان و ستمگران است و همه مطالبی که در سوال مطرح فرموده اید مربوط به قبل از ظهور امام زمان است نه عصر ظهور. براساس آیات و روایات و ادلة دیگر، کشمکش و مبارزه حق و باطل، نور و ظلمت، ایمان و کفر، خیر و شرّ و…‌‌همیشگی و پایدار نیست و سرانجام باید با پیروزی و غلبه نهایی گروه حق و حزب خدا و شکست و اضمحلال گروه باطل و حزب شیطان پایان یابد. این پیروزی و غلبه کامل حق بر باطل، در عصر مهدی موعود، تحقق خواهد یافت و این اوج حرکت تاریخ و رسیدن به آخرین منزل مبارزه است. رسیدن به این منزل، نزدیک شدن به مرحله والا و متکامل تاریخ (عبودیت و قرب خدای متعال) و دوری از استکبار، افساد و ابلیس‌گرایی است.
حضرت مهدی(عج)، رهبری گروه حق را در دست می‌گیرد و با تمام توان، به جنگ نهایی با جبهه کفر و باطل می‌پردازد و در تحقق وعدة الهی ـ مبنی بر حاکمیت عدالت، معنویت، امنیت، عقلانیت و دیانت ـ پیروز می‌شود. بدین ترتیب، تاریخ زندگی بشری نیز به شکوه‌مندترین فرجام خود می‌رسد. وعدة قطعی و حتمی خداوند مبنی بر پیروزی حزب الله و مؤمنان ـ که پیروان واقعی حق و حقیقت‌اند ـتخلّف نمی‌پذیرد و نورانیت و عبودیت سراسر جهان را فرا می‌گیرد. قیام مهدی موعود نیز، آخرین مرحله از مبارزات و تلاش‌های مستمر جنود رحمان برای نابودی جنود شیطان است؛ چنان که شهید مطهری گفته است: «از آیات قرآن استفاده می‌شود که ظهور مهدی موعود، حلقه‌ای است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی می‌شود. سهیم بودن یک فرد، در این سعادت، موقوف به این است که آن فرد، عملاً در گروه اهل حق باشد. آیاتی که در روایات بدان‌ها استناد شده است، نشان می‌دهد که مهدی(عج)، مظهر نویدی است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است؛ مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان است». (قیام و انقلاب مهدی(عج)، ص 56.)
پیش از قیام آن حضرت، جهان شاهد تحرّک گسترده و فعال دو گروه خیر و شر یا سعید و شقی خواهد بود: یکی حزب الله و در اوج ایمان و حق باوری و دیگری حزب شیطان و در نهایت کفر و باطل‌گرایی. این مسأله در مقیاس کوچک تر، در واقعة غم بار عاشورا تکرار شد: یک گروه سعید که در اوج ایمان، حق باوری، ولایت‌پذیری و ایثارگری بودند و یک گروه شقی که در حضیض ذلت، ظلمت، جنایت، فسادگری و ولایت‌ستیزی قرار داشتند. نهضت جهانی امام مهدی(عج) نیز تداوم همین مبارزه است؛ منتها گروه «سعدا» و گروه «اشقیا» در عصر ظهور هر کدام، به نهایت کار خود می‌رسند؛ نه اینکه سعیدی در کار نباشد و فقط اشقیا به منتها درجة شقاوت برسند. «شقاوت» و «سعادتی» که در کربلا مشاهده شد، در مقیاس کلی تر، جهانی تر و گسترده تر در عصر ظهور دیده خواهد شد و مخالفان و دشمنان حضرت مهدی(عج) نیز از طیف‌ها و گروه‌های مختلفی خواهند بود؛ چنان که نقل شده است: «…‌‌[امام مهدی(عج) ] علیه یهود، نصارا، صابئین، مادی‌گرایان و برگشتگان از اسلام و کافران در شرق و غرب کره زمین قیام می‌کند و اسلام را به آنان پیشنهاد می‌دهد…‌». (تفسیر عیاشی، ج1، ص 183؛ اثبات الهداة، ج3، ص 549؛ بحارالانوار، ج52، ص34.)
در روایات، بسیاری از آیات مربوط به حق و باطل و نصرت مؤمنان و…‌‌به امام مهدی(عج) تفسیر و تأویل شده است. جابر می‌گوید: شنیدم امام باقر(ع) دربارة آیة شریفه «لیحق الحق و یبطل الباطل ولوکره المجرمون» فرمود: «مراد این است که هنگام خروج حضرت قائم، حق آل محمد را تثبیت می‌کند و باطل را بر می‌اندازد». (تفسیر برهان، ج2، ص 68؛ اثبات الهداة، ج7، ص 97) غلبة کامل حق و نابودی باطل، بشارت و وعده‌ای صریح است که در قرآن آمده و هنوز محقّق نشده است. این وعدة الهی بالاخره باید تحقّق یابد و آن هم براساس روایات فراوان، فقط در عصر ظهور خواهد بود. امام باقر(ع) در تفسیر آیة «قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا» فرمود: «هنگامی که امام قائم قیام کند، دولت باطل برچیده می‌شود (اذا قام القائم، ذهبت دولة الباطل)‌ (تفسیر نورالثقلین، ج3، ص 212؛ منتخب الاثر، ص 587، ح 1403.)
از امام هادی(ع) نقل شده است: «یحق الله به الحق و یزهق الباطل و هو مهدیکم المنتظر» (احتجاج طبرسی، ج2، ص 60.)؛ «خداوند حق را به دست او استقرار می‌بخشد و پیروز می‌گرداند و باطل را نابود می‌کند. او مهدی منتظر شما است». در روایت دیگری آمده است: «…‌‌یمیت الله ـ عزوجل ـ به و باصحابه البدع و الباطل کما امات السَّفههالحق حتی لایری اثر من الظلم» (بحارالانوار، ج 24، ص 165.) ؛ «خداوند به دست او و اصحابش بدعت‌ها و [گروه] باطل را نابود می‌سازد؛ چنان که [قبلاً] سفیهان، حق را لگدمال کرده باشند تا اینکه از ستم نشانه‌ای نمی‌ماند» و نیز: «…‌‌فعندها یتلألؤ صبح الحق و ینجلی ظلام الباطل…» ؛ «…‌‌در هنگام [ظهور او]، فجر دولت حق می‌دمد و تاریکی باطل از صحنة گیتی برچیده می‌شود». (کمال الدین، ج2، ص 448.) امام باقر(ع) فرمود: «مقصود از «نهار» (در آیة «والنهار اذا تجلی»)، قائم آل محمد(ص) است؛ چون ظهور کند، باطل را محو نماید و از بین ببرد». (تفسیر صافی، ج5، ص 236؛ غایة المرام، ص 757.)
در این عصر، نمودها و گروه‌های مختلف باطل (کفر، نفاق، شرک، فساد و ظلمت) از بین رفته و جهان از وجود تمامی یاران ابلیس پاک خواهد شد. امام صادق(ع) فرمود: «…‌‌[بعد از قیام مهدی]، تمام مشرکان در روی زمین محو می‌شوند» (تفسیر فرات کوفی، ص 481؛ ینابیع المودة، ص 423.) و «…‌‌صاحب الامر در آخرالزمان ظهور می‌کند و جباران و فراعنه را نابود می‌سازد و شرق و غرب عالم را مالک می‌شود» (البرهان فی تفسیر القرآن، ج3، ص 230، ج12.) و «…‌‌همانا نابودی پادشاهان ستمگر و ظالم، به دست قائم ما است». (کمال الدین، ج2، ص 354، ج51؛ منتخب الاثر، ص 182.)
در این دوران، دولت و صولت باطل فروپاشیده و دیگر مجالی برای قدرت نمایی و فسادگری نخواهد داشت؛ از امام باقر(ع) نقل شده است: «هنگامی که قائم قیام کند، دوران باطل سپری خواهد شد» (تفسیر نورالثقلین؛ ج3، ص212، ج407.) و امام علی(ع) فرمود: «ترس و رعب پیشاپیش او حرکت می‌کند. هیچ دشمنی با او برخورد نمی‌کند؛ مگر اینکه شکست می‌خورد». (منتخب الاثر، ص 63.)
امام صادق(ع) نیز فرمود: «اذا رأوا مایوعدون» (در آیة «حتی اذا رأوا مایوعدن اما العذاب و اما الساعة…») قیام قائم ما است و آن ساعتی است که پیروان باطل خواهند دید و عذاب خدا را به دست توانای قائم آل محمد(ص) خواهند چشید که در پیشگاه امام زمان (ع)، چه جای بدی دارند و چقدر ناتوانند!» (غایة المرام، ص 74.) در نهایت خود حضرت مهدی(عج) دربارة غلبة حق و اضمحلال باطل می‌فرماید: «و اذا اذن الله لنا فی القول ظهرالحق و اضمحل الباطل…‌»؛ «هرگاه خداوند اجازة سخن گفتن به ما بدهد، حق آشکار شده و باطل نابود می‌گردد». (بحارالانوار، ج53، ص 196.)
قیام و نهضت جهانی و حتمی حضرت مهدی(عج)، آخرین مرحله از مبارزات حق و باطل است؛ چون که یکی از تکان دهنده‌ترین و سخت‌ترین آنها، مربوط به واقعة عاشورا بوده است. در این مرحله، دشمنان راه حق (ستمگران، مفسدان، قدرتمندان، جباران و طواغیت)، با نهایت قدرت و توان، به مقابله با آن حضرت بر می‌خیزند و از تمامی سلاح‌ها، تجهیزات، امکانات و توانایی‌های خود استفاده می‌کنند. در این جنگ نهایی، سپاه کفر و باطل، مغلوب و دولت‌های جور و ستم، نابود می‌شود. این آخرین جنگی است که بشر شاهد آن خواهد بود و پس از پایان این حلقه و نزاع و رفع فساد و فتنه و ستم از جهان، مهدی(عج) دست به اقدامات اصلاحی و احیاگرایانه خواهد زد؛ به طوری که هیچ مانعی در برابر فعالیت‌های گسترده و جهانی او نخواهد بود. در واقع این آیه محقق خواهد شد که: وقاتلوهم حتی لاتکون فتنه (ر. ک: آینده جهان، ص 179 و 180).
اما برخی گمان می کنند در عصر ظهور ، ظلم و ستم کاملاً ریشه کن نشده و در آن روزگار ، ظالمان و ستمگران وجود خواهند داشت! به گمان آنها آنچه واقع خواهد شد ، جایگزین شدن درصد عدل و عادل به جای ظلم و ظالم می باشد. به این معنی که همانگونه که در دوران غیبت ظلم و ستم همه جا را فرا گرفته و ظالمان جولان می دهند با اینهمه در گوشه و کنار جهان افراد عادل نیز وجود دارند که عمل به عدالت می کنند، در عصر ظهور درصد عدل و عدالت جایگزین ظلم و ستم می شود و با اینکه عدالت فراگیر میشود ولی در گوشه و کنار جهان ظالمان و ستمگرانی هستند که به دیگران ظلم و ستم می کنند. اعتقاد آنان ناشی از برداشت اشتباهی است که از این روایت معروف می نمایند: أنَه یملأ الأرض قسطاً وعدلاً کما ملئت ظماً وجوراً. امام زمان عجل الله تعالی فرجه جهان را سرشار از قسط وعدالت می کند همان گونه که از ظلم و جور پر شده باشد.
آنها می گویند : لفظ «کما» در روایت که به معنای «همانگونه» است، دلالت بر صحت عقیدۀ آنان دارد . به این بیان که چون در زمان غیبت با اینکه سراسر جهان را ظلم و ستم فراگرفته است ولی در کنار و گوشه جهان عدل و عدالت هر چند اندک وجود دارد، به گمان آنها به دلیل «کما» یا «همانگونه» در عصر ظهور عدالت سراسر جهان را فراخواهد گرفت هرچند در گوشه و کنار جهان، ظلم و ستم وجود خواهد داشت و ستمگرانی بر مردم ستم خواهند کرد! در پاسخ به این شبهه می گوییم : برداشت آنها از این روایت و معنایی که از آن فهمیده اند درست نیست و مخالف با آیات و روایات دیگر است .
توضیح مطلب : لفظ «کما» در قرآن کریم در موارد زیادی به کار برده شده است که در بسیاری از موارد برای تشبیه است و هیچگاه لازم نیست موردی که بعد از «کما» وارد شده از جمیع جهات مانند موردی که قبل از آن وارد شده، باشد.
خداوند در سورۀ نساء می فرماید:
إنّا أوحینا إلیک کما أوحینا إلی نوح والنبیین من بعده…. (سورۀ نساء، آیۀ 163)
ما به تو وحی کردیم ، همانگونه که به نوح وحی کردیم و به پیغمبران بعد از او….
در این آیه مقصود خداوند شباهت در اصل وحی است نه اینکه آنچه را خداوند به حضرت نوح و پیغمبران بعد از او وحی کرده به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نیز عین آن را وحی کند. اگر اینطور باشد پس چه امتیازی قرآن بر سایر کتابهای آسمانی دارد؟! در روایتی که ذکر شده نیز مقصود این است که دنیا در زمان غیبت سرشار از ظلم و ستم است و درعصر ظهور سرشار از عدالت. شباهت فقط مملوّ و سرشار بودن است نه اینکه ظلم و عدالت در زمان غیبت و ظهور کاملاً باید به قدر هم باشد.
خداوند درمورد دیگر می فرماید: یا بنی آدم لایفتننّکم الشیطان کما أخرج أبویکم من الجنّة ینزع عنهما لباسهما یریهما سوأتهما. (سورۀ اعراف ، آیۀ 27) ای فرزندان آدم؛ نباید شیطان بفریبد شما را همچنان که بیرون کرد والدین شما را از بهشت ، برمی کشید از آن دو لباسهایشان را تا عورتهایشان را به آنها بنماید.
در این آیه ، آیا باید مورد قبل از «کما» کاملاً مانند مورد بعد از آن باشد، یعنی کسی فریب شیطان را می خورد که مانند حضرت آدم و حوا از بهشت رانده شود و شیطان لباس او را از تنش بیرون نموده و او را برهنه کند.
بدیهی است در این آیه ، اصل فریب خوردن از شیطان مورد تشبیه قرار گرفته است نه با تمام خصوصیاتی که دربارۀ حضرت آدم و حوّا صورت گرفت. وقتی که روایات بدون دقت و تأمّل بیان شود و عصر درخشان ظهور کم رنگ شود کم کم نوبت به آیات هم می رسد و آیۀ قرآن را نیز همانگونه که روایت را معنی کرده اند ، بیان می کنند.
خداوند می فرماید: وعد الله الذین آمنوا منکم وعملوا الصالحات لیستخلفنّهم فی الأرض کما استخلف الذین من قبلهم … (سورۀ ، آیۀ 55) خداوند وعده داده به کسانی از شما که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند که حتماً آنها را جانشین خود در زمین قرار دهد همانگونه که جانشین قرار داد کسانی را که قبل از آنها بودند…
این آیه شریفه بنا بر روایاتی که در تفسیر آن وارد شده است دربارۀ حکومت امام عصر ارواحنا فداه میباشد. اگر آنگونه که بعضی روایت قبلی را معنی کرده اند این آیه را نیز بیان کنند، معنای آیه این می شود که حکومت و جانشینی امام زمان ارواحنا فداه در عصر ظهور همانند خلافت الهی پیشین مانند حکومت حضرت سلیمان باشد. در حالی که در این آیه، اصل خلافتِ امام عصر عجل الله تعالی فرجه تشبیه به خلافت الهی پیشینیان شده ، نه تمام خصوصیات و ویژگیها. وگرنه حکومت الهی آن حضرت چه امتیازی بر حکومت های دیگر خواهد داشت ؟
علاوه بر آنکه اگر این آیه را مانند آن روایت اشتباه معنی کنیم باید صدها روایت که در زمینۀ ویژگیهای حکومت امام زمان ارواحنا فداه می باشد ، کنار بگذاریم . بنابراین اعتقاد به ظلم و جور نسبی و عدالت و قسط نسبی در عصر غیبت و ظهور با ادبیات عرب منافات داشته و مخالف قرآن کریم نیز می باشد. دلیل دیگر برای اثبات این مطلب که قسط وعدل در زمان ظهور نسبی نیست ، بلکه فراگیر بوده و هیچ گونه ظلم و ستمی باقی نمی ماند، روایاتی است که تصریح می کند در عصر ظهور اثری از ظلم و ستم باقی نمی ماند و عدالت سراسر جهان را فرامی گیرد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد