خانه » همه » مذهبی » زنان و نماز جماعت

زنان و نماز جماعت


زنان و نماز جماعت

۱۳۹۸/۰۹/۰۶


۵۵۹ بازدید

سلام
بعضی روایات میگویند شرکت در نماز جمعه وجماعات
وازطرفی روایت هست که مسجد زنان اتاق خانه شان است
بااین روایات تکلیف زنان چیست؟

زنان و نماز جماعت
آنچه روشن است و از سیرهء معاصرین عصر نبوت به دست مى آید، حضور یافتن زنان درجماعت مسلمین است . این نکته از شواهدى چند به دست مى آید:
اولاً: اینکه نخستین جماعت به وسیلهء پیامبر برگزار شد که در آن جماعت ه،حضرت خدیجه، همسر گرامى پیامبر(ص) حضور داشته و مردم این جماعت ها رامشاهده مى کردند. [2]ثانیاً: روایاتى در دست است که تصریح دارد به حضور زنان در نمازهاى جماعت؛مانند روایت ذیل که به الفاظ مختلف نقل شده است: «کان رسول اللّه یصلّى الصبح فتنصرف نساء المؤمنات متلّفعات بمروطهن و لایعرفن من الغلس» [3]«زنان مؤمن، نماز صبح را با پیامبر(ص) به جاى مى آوردند در حالى که لباسىکه تمام بدن آنها را مى پوشاند به تن داشتند و این زنان در تاریکى بازشناخته نمى شدند.»
طبیعى است که احادیث نبوى، در شرح ثواب هاى زیادِ نماز جماعت، به گوش زنان رسیده باشد و آ نها راغب شده باشند که از این ثواب ها بى بهره نمانند. علاقهء زنان به حضوردر مساجد، جهتِ اقامهء نماز جماعت و ممانعتى که از آنها به عمل مى آمد، باعث گردیدروایاتى از پیامبر(ص) در این باره صادر شود؛ از جملهء این روایات، حدیث ذیل است: «لا تمنَعوا إماء اللّه مساجد اللّه و لْیَخرجَنّ تفلات…».[4]«کنیزان خدا را از ورود به مساجد خدا منع نکنید (ولى) باید که این زنان بدون استفاده از بوى خوش از خانه خارج شوند.»
روایت بالا، ضمن بیان برخى ضوابط حضور زنان در اجتماع،خروج آنها از خانه، براى اقامهء نماز جماعت را بلامانع اعلام مى کند. روشن است که رعایت موازین حضور اجتماعى توسطزنان؛ یعنى ایمن سازى فض، براى انجام رفتارهاى صحیح وعبادى خودشان است .
روایت دیگرى نیز که حاکى از این معناست، روایت ابن عباس از پیامبر خدا(ص) وعملکرد ایشان است:
«کان رسول اللّه(ص) امر بَناته و نسائه أن یخرجن فیالعیدین».[5]«رسول اللّه (ص) دختران و زنان خود را براى اقامهء جماعت در نمازهاى عیدین به خارج خانه مى بردند.»
با توجه به آنچه گذشت، روشن شد که حضور زنان درجماعت ه، از نظر تاریخى ثابت است . این سیره و رفتار مسلمین جهت حضور در نمازهاى جمعه و جماعت در طول تاریخ نیزحفظ شده است . ملاحظه مى شود با وجود فراز و نشیب هاى زیادى که برتاریخ مسلمین گذشته است، همچنان زنان براى شرکت در نماز جماعت از خانه هایشان بیرون مى شده اند. بعنوان مثال با وجود ترویج عقاید افراطى راجع به عدم حضور زنان دراجتماع؛ مانند عقاید وهابیون، مسجد الحرام و مسجد النبى (ص)نیز همه ساله و در همهء ایام، شاهد حضور بانوان زیادى در اوقات پنج گانهء نمازها بوده و هستند. لیکن از آنجایى که روایات فقهى متفاوتى در این زمینه موجود است، بحث نیاز به تدقیق وباریک بینى بیشترى دارد.
در کنار سیرهء متشرّعین، روایاتى نیز هست که نماز فراداى زن در خانه را از جماعت او در مسجد بافضیلت تر مى دانند.
با توجه به روایاتى که در آغاز بحث گذشت، حضور زنان در عصر رسالت، در نمازهاى جماعت مسلّم است . غیر از آنچه گذشت، مى توان به احادیثى اشاره کرد که در ذیل آیهء 144سوره بقره راجع به تغییر قبلهء مسلمین آمده است . در این روایات آمده که هنگام تغییر قبله «قام الرجال مقام النساء و النساء مقام الرجال» [6] به وضوح از این ادلّه به دست مى آید که زنان در نماز جماعت شرکت مى جستند و طبعاً منعى از حضرت رسول در این باره به ایشان نرسیده بود. همچنین این امر از ادلهء تعیین و تنظیم صفوف (که زنان پشت سر مردان بایستند)و ادلهء مربوط به حایل بین زنان و مردان و ادلهء منع استفاده از طیب و بوى خوش براى زنان هنگام خروج به سمت مسجد، به دست مى آید که علاقمندان مى توانند به باب هاى مربوط درکتب روایى مراجعه نمایند.
البته روایاتى که نماز جماعت زنان در مسجد را کم فضیلت تر از نماز فراداى آنها در منزل مى دانند نیز وجود دارند که از آنها یا عدم تأکید بر استحباب جماعت زنان و یا کراهت به معناى اقلیت ثواب استخراج مى شود. شاید عدم تأکید جدّى برخى از فقها براى حضور زنان در جماعت نیز ناظر به همین روایات است . نکتهء جالب توجه این است که حضرت امام راحل (قدس سره) با وجود تمام اهتمام و احتیاطى که در امر افتاء دارند، در این باره نظرى متفاوت داشته و در پاسخ این پرسش که آیا شرکت بانوان در نمازهاى جماعت و جمعه کراهت داردیا خیر؟ فرموده اند: «کراهت ندارد بلکه در بعض موارد مطلوب است …» [7]از این گذشته، حتى در مواردى که زنان به دلیل عذر شرعى، از نماز معاف گردیده ونمى توانند وارد مساجد شوند، مى فرمایند: «زنان در این فرض مى توانند در غیر مسجد، دراجتماع براى نماز شرکت کنند.»[8]مطلب بالا حاکى از اهمیت شرکت زنان در اجتماعات مذهبى و دینى است که جنبهء عظیم سیاسى داشته و به صلاح امّت اسلامى و نظام دینى مى باشد.
اگر نماز جماعت راهى براى نمایاندن وحدت،یکپارچگى وعظمت اسلام وجامعه مسلماناناست و جزوشعائرمحسوب مى شود،حضور زنان که نیمى از جمعیت راتشکیل مى دهند،به روشنى به ایناقتدار خواهد افزود.
بنابراین، اگر نماز جماعت راهى براى نمایاندن وحدت،یکپارچگى و عظمت اسلام و جامعه مسلمانان است و جزوشعائر محسوب مى شود، در زمانى که شرایط زمانى و مکانى، به گونه اى باشد که نیاز به نمایش اقتدار اسلام باشد؛ حضور زنان که نیمى از جمعیت را تشکیل مى دهند، به روشنى به این اقتدارخواهد افزود. چنانکه وقتى مسجد مرکز تعلیم و تربیت، عبادت وتقرب و نماد حضور اجتماعى دینداران باشد، منع زنان از حضوردر مساجد، به عنوان پاکترین مکانه، منطقى به نظر نمى رسد. آنهم در وضعیتى که حضور زنان در اجتماع به یک عرف تبدیل شده است . از نظر نگارنده، حضور بى مایه و بدون جهت زنان دراجتماع، مبتنى بر خواست دین نیست ولى هر گاه واقعیت ها ما رابه این اعتراف وا مى دارد که از زنان و تجمعات آنها مى توان بر ضدّدین و دیندارى استفاده کرد، پس تجمع و تشکّل دیندارانهء آنها درمساجد، حربهء تبلیغاتى مهمى براى جلوگیرى از شبیخون فرهنگى در این رابطه است .
حضور زنان در عرصه هاى مختلف به عنوان یک ابزارکارآمد، سابقه اى تاریخى دارد. همانطور که گاهى از آنان به عنوان اسباب تهییج و تشویق کافران در جنگها استفاده مى شده ومى شود. پیامبر خدا(ص) نیز از حضور ضابطه مند آنها در امرمداواى مجروحان و قوت قلب سربازان اسلام بهره مى جست .شاید با توجه به همین شرایط است که وقتى از حضرت امام راحل سؤال شد که آیا رفتن دختران به مساجد حدّى دارد یا خیر؟فرمودند: «حدّى ندارد و با رضایت ولىّ خود عمل کنند.»
پى نوشت ها
[1] (إنَّ اللّه لا یغیّرُ ما بقوم حتى یُغیّروا ما بأنفسهم)، رعد:11
[2] جعفر سبحانى، فروغ ابدیت، ج 1، ص 203، به نقل از تاریخ طبرى، کامل و اعلام الورى.
[3] ابن ابى الحدید – شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 285؛ وجوزى، حافظ عبدالرحمن بن على، احکام النساء،ص 192
[4] بحارالانوار، ج 87، ص 354، باب 1، وجوب صلاة العیدین، جوزى، احکام النساء، ص 195
[5] جوزى، احکام النساء، ص 201؛ البته در مجامع روایى شیعه و اهل سنت، روایاتى هم هست که مفادشترجیح خروج زنان براى نماز عید است در صورتى که زن مسن باشد.
[6] ر.ک.به: تفسیر المیزان، ج 1و2، ص 334 (20 جلدى عربى)
[7] استفتائات، ج 1، ص 272، سؤال 456
[8] همان، سؤال 455

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد