خانه » همه » مذهبی » سفیانی در ایران

سفیانی در ایران


سفیانی در ایران

۱۳۹۸/۱۰/۲۱


۶۰۴۷ بازدید

ایا سفیانی به ایران هم حمله می کند؟

نه ؛ سفیانی در منطقه شام و سوریه و به عراق وحجاز لشکر کشی خواهد کرد؛ هر چند مهم ترین جنگ او با ایرانی ها در سرزمین عراق خواهد بود. سرآغاز شورش سفیانی شش ماه پیش از ظهور و در ماه رجب اقداماتش را آغاز می‌کند. سرآغاز شورش او از وادی یابس ـ تنگه‌ای بی‌آب و علف از ارضی شام ـ است. این منطقه مرز سه کشور اردن، سوریه و فلسطین را تشکیل می‌دهد. به عبارت دیگر از هرکدام از این سه کشور ممکن است او شورش کند که احتمال اردن و سوریه بیشتر از فلسطین است و با مراجعه به نقشه می‌توان احتمال اردن را نیز بیش از سوریه دانست. پس از مدتی کوتاه (حداکثر سه ماه) او بر پنج منطقه دمشق، فلسطین، حمص، حلب و اردن مسلط می‌شود. این پنج منطقه را می‌توان کنایه از کلّ شام دانست. لازم به یادآوری است که همزمان با او، یمانی و خراسانی نیز دست به قیام و اقدامات انقلابی می‌زنند. روایات، اصهب و ابقع را تنها موانع موجود بر سر راه سفیانی برای سلطه بر منطقه شام بیان کرده‌اند. که به دلیل اجمال بسیار این روایات نمی‌توان اطلاعات دقیقی درباره این دو شخصیت به دست آورد. ظاهراً در آن ایام، دولت‌های حاکم بر شام از پایگاه اجتماعی قابل توجهی برخوردار نیستند که در مدتی کوتاه سفیانی می‌تواند بر تمام این مناطق سلطه یابد؛ البته از حمایت یهودیان و غربیان از سفیانی در دستیابی به این موفقیت نباید چشم پوشی کرد.
سفیانی با به دست آوردن پیروزی در قرقیسیا بر رقبای شرقی و غربی خود و با استفاده از بی‌ثباتی سیاسی موجود در عراق حرکت خود را به مناطق مرکزی عراق شروع می‌کند. او که در ماه ذی‌قعده با سپاهی صد و سی هزار نفری به بغداد می‌رسد در دهه سوم این ماه در عراق کشتارگاهی به راه می‌اندازد که بوی خون و تعفن همه جا را فرامی‌گیرد و تا مدت‌ها دجله رنگ خون به خود دارد. ضمن این ماجرا به بیش از دوازده هزار دوشیزه تجاوز می‌شود و حداقل شصت هزار نفر در مدتی کمتر از سه هفته تنها روی پل بغداد کشته می‌شوند. انگیزه سفیانی صرفاً کشتار شیعیان است و برای سر هر شیعه رقمی را به عنوان جایزه تعیین می‌کند، ولی با توجه به مشکلات اقتصادی موجود در عراق، مردم حتی به همسایه‌های خویش نیز رحم نمی‌کنند و آنها را به اتهام تشیع (که شاید صحت نداشته باشد) می‌کشند و سر آنان را برای گرفتن هدایای نقدی سفیانی به او تقدیم می‌کنند. سفیانی مشابه ماجرای بغداد را در کوفه نیز به راه می‌اندازد با این تفاوت که علاوه بر مردم عادی، هفتاد عالم شیعی به دست او در این شهر به شهادت می‌رسند و هفتاد هزار دختر را اسیر می‌کنند. تعداد سپاه سفیانی به هنگام حمله به کوفه هفتاد هزار نفر بیان شده است.او آرام آرام بر تمام عراق مسلط می‌شود.
به دنبال پیروزی‌های عراق، سفیانی برای تسلط بر کلّ منطقه خاورمیانه، سپاهش را به سه دسته تقسیم می‌کند: ـ دسته‌ای در عراق باقی می‌مانند؛ اینان به طور طبیعی همان جنایات پیشین را ادامه می‌دهند و به تاراج مردم بیچاره و نفرین شده عراق می‌پردازند.
ـ دسته‌ای به ایران حمله‌ور می‌شوند؛ اینان تا منطقه اصطخر (شیراز یا اهواز کنونی) پیش می‌آیند که در آنجا با سپاه خراسانی روبه رو شده و اولین شکست خود را تجربه می‌کند. دسته‌ای به شبه جزیره عربستان حمله ور می‌شوند.این دسته به راحتی تا مدینه پیش می‌آیند و در طول دو روز و سه شب به حریم نبوی نهایت گستاخی را روا می‌دارند و حرم، مسجد و منبر رسول خدا(ص) را ویران کرده و مسجد را آلوده و نجس می‌سازند و روی وهابیان را در جسارت به آثار اسلامی سفید و خاطرات واقعه طف را زنده می‌کنند. همزمان با اقدامات سپاه سفیانی، حکام مکه بی‌آنکه نگران اقدامات آنان باشند، فرستاده امام عصر(ع) را شهید می‌کنند. امام عصر(ع) و یاران ایشان در آستانه عاشورا به مکه می‌آیند و حاکمان مکه را سرنگون می‌سازند. اخبار ظهور و سلطه بر مکه به گوش همه مردم جهان و خصوصاً سفیانی و سپاهش می‌رسد. او دوازده هزار نفر از سپاهیانش را که در مدینه به جنایت و تاراج مشغولند روانه مکه می‌سازد. این سپاهیان در بیابان «بیداء» میان مکه و مدینه با غضب الهی ملک مقرب خداوند جبرییل(ع) مواجه می‌شوند و همگی به جز دو یا سه نفر در زمین فرو می‌روند. این واقعه که از آن با عنوان «خسف بیداء» یاد می‌شود آخرین مورد از نشانه‌های حتمی ظهور و تنها مورد از آنهاست که پس از ظهور رخ می‌دهد. سفیانی جدی‌ترین و عجیب‌ترین شکست خود را در این ماجرا تجربه می‌کند. روایات از دو نفر باقی مانده با القاب «بشیر» و «نذیر» یاد کرده‌اند. جبرییل سر این دو را به پشت برمی‌گرداند. بشیر به خدمت امام عصر(ع) رسیده و گزارش ماجرا را برای ایشان نقل می‌کند و سپس به دست حضرت توبه کرده و به حالت عادی باز می‌گردد و در زمره یاران ایشان قرار می‌گیرد. نذیر نیز به سفیانی گزارش ماجرا را می‌دهد و بلافاصله هلاک می‌شود. 6
سپاهیان سفیانی از این پس عقب نشینی را تجربه می‌کنند تا حوالی دریاچه طبریه دو لشکر مهدوی و سفیانی با هم رو در رو می‌شوند. دریاچه طبریه در قسمت غربی وادی یابس قرار دارد. این منطقه که سرآغاز شورش سفیانی را به چشم خویش دیده بود نه ماه بعد از آن و سه ماه پس از ظهور امام عصر(ع) شاهد سرانجام او خواهد بود:«سفیانی با لشکر و مال‌های سواری خود خروج می‌کند و تعداد صد و هفتاد هزار نفر با او خواهند بود و در دریاچه طبریه فرود می‌آیند، آنگاه مهدی(ع) در حالی که جبرئیل(ع) پیشاپیش او حرکت می‌کند به سوی سفیانی حرکت می‌کند. آنان در شب راه می‌روند و روز پنهان می‌شوند و مردم هم از آن حضرت متابعت می‌کنند تا اینکه در دریاچه طبریه با سفیانی رو به رو می‌شوند و خدا به سفیانی غضب می‌کند. خلق خدا هم به جهت غضب خدا به او غضب می‌کنند. پرنده ها آنها را با پر و بال خود سنگباران می‌کنند و کوه‌ها با سنگ های خود و ملائکه با صداهای خود آنها را مورد حمله قرار می دهند. ساعتی طول نمی‌کشد که خدا همه اصحاب سفیانی را هلاک می‌نماید و غیر از سفیانی کسی از آنها باقی نمی‌ماند. آنگاه مهدی(ع) او را گرفته در زیر درختی که شاخه های آن به طرف دریاچه طبریه متمایل است می‌کشد و در پی آن، شهر دمشق را تصرف می‌کند. بعد از آن پادشاه روم با صد هزار صلیب که در زیر هر صلیبی ده هزار نفر قرار دارد شورش می‌کند و طرسوسا را با نیزه فتح نموده، اموال مردم را غارت می‌کند. این سرانجام خفت بار سفیانی است که حتی ارشادات امام عصر(ع) را برنمی‌تابد و تا پایان به عنوان دشمن اهل بیت(ع) در میدان جنگ باقی می‌ماند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد