خانه » همه » مذهبی » ضرورت بازگشت به «استاد شریعتی»

ضرورت بازگشت به «استاد شریعتی»

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - ضرورت بازگشت به «استاد شریعتی»
عصراسلام: یکی از اندیشمندان اثرگذاری که در دهه بیست در مقابل دین‌گریزی که فعالیت گسترده حزب توده یکی از عوامل آن بودایستادگی نمود ، استاد محمدتقی شریعتی (۱۳۶۶-۱۲۸۶ش) بود. او را امروز بیشتر زیر سایه پسرش دکتر علی شریعتی می‌شناسند، ولی آنچه که شریعتی پدر را به عنوان یک قطب مهم دفاع از دین‌داری در عصر پهلوی دوم تثبیت کرد، دو ویژگی نوآوری‌ و پیگیری‌ او در مسیر دفاع از دین‌داری بود:
 
۱. او بر خلاف روش رایج آن روزگار (و حتی روزگار ما) از لباس روحانیت برای ترویج دین بهره نگرفت و حتی تأیید آیت‌الله‌العظمی بروجردی را نیز کسب کرد:
 
«سال ۱۳۲۰ آقایان روحانیان مشهد اصرار می‌کردند که شما لباس به تن کنید … [در جریان سفر آقای بروجردی به مشهد، به آقا] گفتم که واعظ و منبری خیلی زیاد است، ولی در دبیرستان و دانشگاه کسی نیست و من فکر می‌کنم که در فرهنگ و دانشگاه و دبیرستان‌ها لازم‌تر باشد تا این‌که من عبا و عمامه بگذارم و بیایم در مسجد گوهرشاد منبر بروم. آقا فرمودند: در راهی که خودش می‌رود، آزادش بگذارید. راهی که خودش انتخاب کرده، بهتر است. بعد همین‌طور که رو به من نشسته بودند، دست‌هایشان را بلند کردند و شروع کردند در حقّ من دعا کردن، و فرمودند راهی را که خودت داری ادامه بده»(کیهان فرهنگی، ش۱۱، بهمن ۱۳۶۳،ص۸).
 
۲. یکی دیگر از روش‌های نوین او، تکیه بیشتر بر سخنرانی و استدلال عقلی در دفاع از اسلام و شیعه بود. او حتی در جلسات ماه محرم نیز از مداح استفاده نمی‌کرد و به بحث و استدلال درباره «اهداف قیام حسینی» تأکید داشت. هرچند او را به مخالفت با عزاداری و گریه و حتی به وهابی‌گری متهم کردند:
 
«بعضی روی منبرها داد و فریاد کردند که یک عده‌ای تازه پیدا شده‌اند که می‌خواهند شما را از گریه کردن منع کنند یا شما را از ذکر مصیبت باز بدارند … در صورتی که بنده بی‌اختیار (نه اینکه تظاهر بکنم) وقتی می‌خواستم مقتل را نقل کنم، خودم بیشتر از مستمع گریه می‌کردم. آن وقت بنده با گریه مخالف بودم و آن آقایی که چشمش تر نمی‌شد موافق گریه بود! من هم می‌گفتم آن چشمی که بر سیدالشهدا نگرید چشم انسان نیست و آن دلی که نسوزد دل آدمی نیست، ولی قضیه گریه کردن و قضیه دل سوختن حرفی است و تشخیص نهضت حسین بن علی(ع) مطلبی دیگر. این دو را با هم خلط نکنید. این مطلب من بود. البته بعد هم پای علما باز شد و سر و صداها تقریبا خوابید»(همان، ص۱۳).
 
۳. سومین روش شریعتی پدر که در اغلب جلسات مذهبی آن زمان، نوآوری محسوب می‌شد تکیه بر قرآن و نهج‌البلاغه و دوری از برخی کتب ضعیف مذهبی مرسوم بود که وجه عقلانی بیشتری به سخنان وی می‌بخشید.
 
اما دومین ویژگی خاص استاد شریعتی، پیگیری طاقت‌فرسا و مجدّانه او بر جذب جوانان به مذهب و جلسات مذهبی بود که سرمایه اجتماعی او را بی‌بدیل کرد:
 
«چون نمی‌خواستم از صندوق دولت حقوق بگیرم به مدارس دولتی نمی‌رفتم … مدارس ملی تقریبا با آمدن روس‌ها و انگلیسی‌ها به ایران به حال سقوط و انحلال درآمد. از سنه ۱۳۲۰ به بعد که حزب توده فعالیت شدید داشت من مبارزه با آنها را اول از کلاس‌ها شروع کردم … بعضی به علت مزایایی که وجود داشت به حزب توده وارد شدند … توده‌ای حقوق دبیران عضو حزب را دو برابر می‌دادند … و از من هم به قدری دعوت کردند که نهایت نداشت … حتی آنها قانع شدند که من به طور مستقیم به مارکس و انگلس و امثال اینها حمله نکنم و در عوض، آنها مزایایی را که به رفقای دیگر ما داده بودند به من هم بدهند. حتی شیطان هم ما را وسوسه می‌کرد که پیشنهاد را بپذیریم، چون در مضیقه بودیم … ولی در آخر یک مرتبه به خود گفتم که دنیا دارد مرا فریب می‌دهد و این پیشنهاد را رد کردم … ۱۸ساعت درس می‌دادم، ۱۲ ساعت مجانی، بدون اینکه یک شاهی بگیرم اضافه درس گرفتم»(همان، ص۷).
 
همه این تنگناها و کوشش‌ها در حالی بود که استاد برای آنکه متهم به منفعت‌طلبی مادی نشود، از وجوهات شرعی نیز استفاده نمی‌کرد.
 
اخلاص، پیگیری و نوآوری‌های استاد شریعتی گوهر کمیاب زمانه ماست. در روزگاری که امواج سهمگین دین‌گریزی هر روز در حال افزایش و گسترش است، هم بر نواندیشان دینی و هم بر مبلغان سنتی دین فرض است که از چنین روحیه و روش‌های خالصانه و عاقلانه‌ای برای ترویج دینداری و اخلاق بهره بگیرند.
 
 علی‌اشرف فتحی

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد