خانه » همه » مذهبی » عصمت و نیابت آیت الله خامنه ای؟

عصمت و نیابت آیت الله خامنه ای؟


عصمت و نیابت آیت الله خامنه ای؟

۱۳۹۸/۱۱/۲۲


۱۳۸۳ بازدید

سلام ببخشید آیا رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای هم معصوم هستند؟
چرا به حضرت آیت الله خامنه ای نائب امام زمان (عج) می گویند؟

با سلام و احترام. تلاش شما برای شناخت علمی ولایت فقیه و دفاع صحیح ومنطقی از آن قابل تقدیر است. موضوعی که مطرح نمودید دارای ابعاد گسترده ای است که به تناسب مطالبی ارائه می شود:
یکم. هر چند ما ادعای معصوم بودن ولی فقیه را نداریم، اما به صورت منطقی هر چند در انسان غیرمعصوم احتمال خطا و لغزش همواره وجود دارد، ولی به هیچ وجه عدم عصمت مساوی و ملازم با وقوع لغزش و اشتباه نیست؛ از دیدگاه آموزه های اسلامی «عصمت به معنی پاک بودن و از دستبرد وسوسه های شیطانی در امان بودن و گناه کبیره و صغیره مرتکب نشدن، منحصر به چهارده معصوم نمی باشد و برای هر کسی که تلاش کند، این راه در این حد و مفهوم باز است؛ چنان که مقام ولایت انحصاری نبوده، قابل وصول برای همگان است؛ البته همگانی که اهلیت داشته باشند و مدارج کمال را طی کرده باشند» (ر.ک: علامه سیدمحمد حسین طباطبایی، ولایت نامه، ترجمه دکتر همایون همتی، صص 57-48) و از سوی دیگر همین احتمال وقوع خطا و اشتباه را می توان با در نظر گرفتن مکانیزمهایی نظیر تأکید بر واجدیت صفات علم ، تجربه و کاردانی و تدبیر، ایمان ، تقوا ، عدالت و شجاعت و پرهیز از خود رایی و لزوم مشورت با متخصصان و کارشناسان و نظارت های متعدد دیگر، کاهش داده و حتی متمایل به صفر کرد که این مکانیزم ها به عینه در نظام اسلامی ما برای ولی فقیه در نظر گرفته شده و شدیداً بر وجود آن تأکید می شود.بر این اساس است که ولایت فقیه جامع الشرایط، ضامنی است مطمئن بر اجرای احکام اسلام ناب محمدی در زمان غیبت امام معصوم(ع). مردان الهی، که سراسر زندگی شان را مطابق بایدها و نبایدهای دینی ساخته اند و تمامی وجودشان غرق در بندگی خدای متعال است،جز حق نیندیشیده و نگویند ؛ و از این روی، هرگز دچار دوگانگی در اندیشه نشده و همواره در مسیر حق، قدم نهند. و قطعآ دعا و عنایت خاصّ حضرت بقیه الله الاعظم (عج) ، شامل ولی فقیه جامع الشرایطی که به نیابت از ایشان در صدد اجرای احکام الهی است و وظیف هدایت و رهبری جامعه اسلامی را بر عهده دارد ، می شود . چنانکه در توقیع امام زمان علیه السلام به مرجع بزرگ آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی چنین آمده : « ارخص نفسک و اجعل مجلسک فی الدهلیز و اقض حوائج الناس نحن ننصرک . » یعنی ؛ فروتنی پیشه کن و در دهلیز خانه ات بنشین (در دسترس مردم باش ) و حاجات و نیازهای مردم را برآورده ساز ما یاریت می کنیم .»( کلمة الامام المهدی نوشته علامه شهید سید حسن شیرازی ، تهران نشر آفاق ص 565.)هنگامی که خداوند تعالی، بنده ای را برای رهبری و تدبیرکاردیگر بندگانش برمی گزیند، به او سینه ای گشاده می بخشد و درقلبش چشمه های حکمت را به امانت می سپارد و دانش را به گونه ای خاص، به او الهام می کند. و این خود وعده حتمی الهی است که در آیات متعدد قرآن مورد تأکید قرار گرفته : «من یتق الله یجعل له مخرجاً» (سوره طلاق، آیه 2) ؛ «والذین جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین» (عنکبوت 69) یا «ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم » و… ، که در زمان معاصر و در حوادث و بحرانهای سهمگین مربوط به انقلاب اسلامی ، دفاع مقدس و توطئه های مختلف دشمنان ، شاهد هدایت ، نصرت و یاری الهی از رهبری و جامعه اسلامی می باشیم.
دوم. نیابت ولی فقیه از امام زمان(عج)
براى شناخت نایب امام زمان(عج) معیارهایى وجود دارد که با توجه به آنها مى توان در هر زمان فرد یا افرادى را یافت که صلاحیت این مرتبه را داشته باشند. البته باید دانست که بحث ولایت فقیه ، این نیابت، نیابت خاص نیست؛ یعنى، امام زمان(عج) شخصى را به عنوان نایب خاص خود معرفى نمى کنند؛ بلکه نیابت عام است؛ یعنى، هر کسى که داراى صفات خاصى باشد، به طور عام مجاز است که احکام الهى را بیان کند و شؤونى را که امام(ع) بر عهده دارند، بر عهدهبگیرد. مجموعه این شرایط از قرآن و سنت استفاده مى شود که عبارت است از: 1- عالم بودن و داراى قوه اجتهاد و استنباط احکام الهى از منابع آن، 2- داراى زهد و تقوا و پرهیز کردن از دنیاپرستى و مفتون شدن به آن،3- داشتن بصیرت و عالم به زمان.توضیح اینکه :
براساس آموزه های اسلامی و منابع معتبر دینی، فقهای واجد شرایط ( یعنی جامع صلاحیت های علمی ،اخلاقی و مدیریتی)، به صورت عام، از طرف امامان معصوم(علیه السلام) جهت اداره و رهبری جامعه اسلامی در عصر غیبت، منصوب گردیده و به نیابت از معصومین (ع) همه دارای ولایت می باشند، آنان موظفند در زمینه اداره امور جامعه و تشکیل حکومت در صورتی که امکانات و شرایط محیطی از قبیل مقبولیت مردمی فراهم باشد اقدام نمایند و اطاعت از آنان واجب می باشد. چنانکه امام صادق(علیه السلام) در روایت مقبوله عمر بن حنظله، می فرماید: «… مَنْ کَانَ مِنْکُم مِمَّنْ قَدْ رَوَی حَدیثَنَا وَ نَظَرَ فِی حَلَالنَا وَ حَرَامنَا وَ عَرَفَ اَحکَامَنَا فَلیرضُوْا بِهِ حَکَماً فَاِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیکُمْ حَاکِماً فَاِذَا حَکَمَ بِحُکمِنَا فَلَمْ یقبَلْ مِنهُ فَاِنَّمَا استخَفّ بِحُکْمِنَا وَ عَلَینَا رَدٌّ وَ الرَّادُّ عَلَینَا کَالرَّادُّ عَلَی اللّهِ وَ هُوَ عَلَی حَدِّ الشِّرکِ بِاللَّهِ»؛ ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، دارالتعارف، 1401ق، ج 1، ص 67 ؛ محمد بن حسن عاملی، وسائل الشیعه، تهران: انتشارات اسلامی، ج 18، ص 98.؛ «مردم باید به کسانی از شما (شیعیان) که حدیث و سخنان ما را روایت می کنند و در حلال و حرام ما به دقت می نگرند و احکام ما را به خوبی باز می شناسند (عالم عادل)، مراجعه کنند و او را به عنوان حاکم بپذیرند. من چنین کسی را بر شما حاکم قرار دادم. پس هرگاه به حکم ما حکم کند و از او پذیرفته نشود، حکم خدا کوچک شمرده شده و بر ما رد شده است و آن که ما را رد کند، خدا را رد کرده است و چنین چیزی در حد شرک به خداوند است» جهت آشنایی کامل با تفسیر و تبیین این روایت، ر. ک: سید روح اللَّه موسوی خمینی، ولایت فقیه، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام(رحمه الله)، 1374، صص 80، ج 77 و صص 106 – 102.. نتیجه استدلال این است که فقهای جامع شرایط به نیابت از طرف معصومین (ع) – علاوه بر منصب های ولایت در افتا، اجرای حدود و اختیارات قضایی، نظارت بر حکومت و امور حسبیه – در مسائل سیاسی و اجتماعی نیز ولایت دارند و اطاعت از آنان همانند اطاعت از معصومین واجب است . بدیهی است امام(علیه السلام) شخص معینی را به حاکمیت منصوب نکرده؛ بلکه به صورت عام تعیین نموده است. روایات متعدد دیگری نیز دلالت بر این موضوع دارد؛ طبق آنچه از فرمایش حضرت ولى عصر(عج) در جواب نامه شخصى به نام اسحق بن یعقوب آمده و آن را بزرگان علماء نقل کرده اند: اطاعت از فقیه جامع الشرایط در زمان غیبت امام زمان(عج) در حکم اطاعت و پیروى از امام زمان و رد کردن دستور چنین مجتهدینى به منزله رد سخن و امر امام زمان(عج) است . توقیع مبارک حضرت ولی عصر(عج) که می فرماید: «وَ اَمَّا الحَوَادِثُ الوَاقِعَه فَارْجِعُوا فِیهَا اِلی رَوَاةُ حَدیثنَا فَاِنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیکُمْ وَ اَنَا حُّجَةُ اللَّه»؛ وسائل الشیعه، پیشین، ج 18، ص 101، ح 8 . و همچنین روایت، «اَلعُلَمَاءُ حُکَّامٌ عَلَی النَّاسِ»؛ میرزا حسین نوری، مستدرک وسائل الشیعه، قم: مؤسسه آل البیت، 1409 ق، باب 11 (از ابواب صفات قاضی)، ح 33. و روایت امام حسین(علیه السلام) از حضرت امیر(علیه السلام): «اِنَّ مَجارِی الْاُمُورِ وَالْاَحْکامِ عَلی اَیدی الْعُلَماءِ بِاللَّهِ اَلْأُمَناءِ عَلی حَلالِهِ وَ حَرامِهِ»؛ همان، ح 16 ؛ و برای آگاهی بیشتر درباره دلایل روایی ولایت فقیه ر.ک: امام خمینی، ولایت فقیه، بحث ولایت فقیه به استناد اخبار، صص 148-48.. علاوه بر احادیث فوق ، روایات متعدد دیگری نیز هست که همگی بیانگر لزوم اطاعت از ولی فقیه است و مخالفت با ولی فقیه را در حد مخالفت با ائمه (ع ) و مخالفت با خداوند می داند. بر این اساس در دوران غیبت همواره پیروى و اطاعت از مجتهدین واجد شرایط معمول بوده است و در قانون اساسى براى جلوگیرى از اختلاف نظر فقها و لزوم وحدت رهبری در حکومت، یک نفر مجتهد واجد شرایط به عنوان ولى فقیه قرار داده شده است که در مسائل مربوط به حکومت و مملکت بر همه مردم حتى بر دیگر مراجع لازم است از ولى امر پیروى نمایند. در اصل پنجم قانون اساسی کشورمان آمده: «در زمان غیبت حضرت ولی عصر(عج)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است» و در اصل پنجاه و هفتم آن نیز می خوانیم: «قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال می گردند». بنا بر مبانی دینی و حقوقی فوق اطاعت از فقیه جامع الشرایط در عرصه مدیریت جامعه اسلامی امری کاملاً ضروری است. براى آگاهى بیشتر ر.ک: 1. بررسی تطبیقی نظریه های ولایت فقیه , شریف لک زایی , قم : پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 2. جهان بزرگى، احمد، درآمدى بر تحول نظریه دولت در اسلام؛ 3. پیشینه و دلایل ولایت فقیه، امام خمینى و حکومت اسلامى 4 .جهان بزرگى، احمد، پیشینه تاریخى ولایت فقیه. 5 . دین و دولت در اندیشه اسلامی , محمد سروش , قم : بوستان کتاب . 6 . جوادى آملى، ولایت فقیه، ص 491. 7 . امام خمینى(ره)، ولایت فقیه، ص 48. 8 .على شیرازى، پاسخ به شبهات پیرامون ولایت فقیه، ص 12 و 24.
سوم. درمورد نیابت و حجت بودن آیت الله خامنه ای از سوی امام عصر(عج) گفتنی است : همان گونه که غیبت به دو مرحله صغرا و کبرا تقسیم می شود، نیابت نیز به خاص و عام تقسیم می شود؛ یعنی، نیابت خاصه در غیبت صغرا و نیابت عامه در غیبت کبراست. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، در زمان غیبت صغرا اشخاص معینی را نایب خود قرار داده بود و آنها را به اسم و رسم معرفی نموده و هر یک را به وسیله نایب پیش از خود به مردم شناسانده بود. اما در نیابت عامه، براساس یک ملاک و معیار کلی که خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف معین فرموده، هر فردی که آن ضابطه را از همه جهت و در همه ابعاد دارا باشد، نایب امام عجل الله تعالی فرجه الشریف رهبر جامعه خواهد بود؛ پس این مقام و نیابت توسط خود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به عالمان واجد شرایط داده شده است.شیخ طوسی عجل الله تعالی فرجه الشریف شیخ صدوق و شیخ طبرسی از اسحاق بن عمار نقل کرده اند که مولای ما حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ( درباره وظیفه شیعیان در زمان غیبت ) فرموده است: « و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم؛ در حوادث و رخدادهایی که واقع می شود، به روایت کنندگان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنانم ». طبرسی نیز در کتاب الاحتجاج، از امام صادق علیه السلام چنین نقل کرده است: « و اما من کان من الفقهاء صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه و مطیعاً لامر مولاء فللعوام ان یقلدوه؛ هر یک از فقها که مراقب نفسش و نگهبان دینش و مخالف هوا و هوسش و مطیع فرمان مولایش ( ائمه علیهم السلام ) باشد، بر عوام لازم است که از او تقلید کنند ». بدین ترتیب امور مسلمین در زمان غیبت کبرا به دست ولی فقیه سپرده شده است. منصب فتوا، قضاوت و حکم برای فقیهان گذشته، توسط ائمه معصومین علیهم السلام جعل شده بود، ولی رسمیت مرجعیت و زعامت فقهای اسلام از این تاریخ پدید آمد و تا ظهور آن حضرت ادامه خواهد داشت( مسعود پورسیدآقایی، تاریخ عصر غیبت ، ص 47 – 45، چاپ دوم: 1383.) بنابراین، حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران،‌ در این برهه از زمان، نایب عام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند که فقهای دیگر ( مجلس خبرگان ) ایشان را ولی فقیه دانسته و به عهده دارند، زیرا اسلام، مسلمانان را در زمان غیبت کبرا بی سرپرست نگذاشته و مردم را به اطاعت از فقها ملزم کرده است. بر این اساس ایشان نائب و حجت امام عصر(عج) بر جامعه اسلامی در عصر غیبت نیز می باشند چنانکه در حدیث قبل اشاره شد که امام زمان (عج) می فرمایند: « فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم». برای اثبات این مطلب باید شرایط و ویژگى هاى لازم براى نیابت از معصومین(ع) و رهبرى در نظام اسلامى را به طور دقیق، مورد شناسایى قرار داد. شرایطى که در متون و منابع اسلامى مورد تأکید قرار گرفته، عبارت است از: 1. صلاحیت علمى لازم براى افتا در ابواب مختلف فقه (فقاهت و اجتهاد)؛ 2. عدالت و تقواى لازم براى رهبرى امت اسلامى؛ 3. بینش صحیح سیاسى و اجتماعى، تدبیر، شجاعت و مدیریت و قدرت کافى براى رهبرى. در مرحله بعد نوبت به تطبیق هر یک از این شرایط بر رهبر معظم انقلاب مى رسد. در اینجا به صورت خلاصه به پاره اى از ویژگى ها و صلاحیت هاى حضرت آیت اللّه خامنه اى براى احراز منصب رهبرى نظام، به نیابت از امام زمان(عج) اشاره شود:

یک. صلاحیت علمى

یکم. اجتهاد آیت اللَّه خامنه اى از سوى بسیارى از مراجع و بزرگان -از جمله حضرت امام(ره) از قبل تصدیق شده بوده است. دوّم. همه رساله هاى عملیه نوشته اند که اگر دو نفر عادل خبره به اجتهاد کسى شهادت دهند، اجتهاد او قابل قبول است؛ این در حالى است که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم -که مرکب از ده ها مجتهد مطلق و چندین مرجع تقلید است ایشان را به مرجعیت پذیرفتند. همچنین در اساسنامه جامعه مدرسین آمده است: چیزى به عنوان نظر آن جامعه معتبر است که حداقل شانزده تن از اعضا آن را امضا کرده باشند. بنابراین اعلامیه جامعه مدرسین به این معنا است که حداقل شانزده تن از مجتهدان و خبرگان در فقه، ایشان را مرجع مى دانند. سوّم. درس خارج مقام معظم رهبرى -که در آن بسیارى از فضلا شرکت کرده و همگى به وزانت علمى آن شهادت مى دهند دلیل بر بنیه علمى نیرومند و ملکه اجتهاد ایشان است. این توان علمى سابق بر رهبرى و حتى ریاست جمهورى ایشان است؛ نه اینکه ایشان پس از رهبرى، درس خوانده و به این رتبه از دانش رسیده باشند.

دو. صلاحیت اخلاقى (عدالت و تقواى لازم)

صلاحیت اخلاقى مقام معظم رهبرى نیز از امورى است که در رفتار و عملکردهاى فردى و اجتماعى ایشان -از زمان کودکى، جوانى و مبارزات سیاسى و نیز مسؤولیت هاى متعددى که در بعد از انقلاب در شرایط حساس داشته اند به روشنى قابل اثبات بوده و تمام اشخاصى که از نزدیک با معظم له در ارتباطاند، گواه بر این مدعا هستند.

سه. توانایى هاى شخصى

در بند سوم اصل یکصد و نهم «بینش صحیح سیاسى و اجتماعى، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافى براى رهبرى» از جمله شرایط و صفات رهبر دانسته شده است. یکم. مقصود از «بینش صحیح سیاسى و اجتماعى» آن است که رهبر، آن چنان از مسائل و موضوعات و قضایاى سیاسى آگاه باشد که بر آن اساس، هم قادر به اداره امور جامعه باشد و هم در جهت گیرى هاى ظریف بین المللى، تصمیمات بجا، شایسته و مفید به حال جامعه اتخاذ کند. دوّم. «مدیریت و تدبیر» عبارت از مجموعه استعدادهایى است که در شرایط خاص، در رهبرى بارز و ظاهر مى شود و او را در اجراى وظایف سنگین خود یارى مى کند. کشف این استعدادها از جمله مواردى است که در تعیین رهبر، به یقین باید مورد توجه خاص قرار گیرد. سوّم. «قدرت و شجاعت» نیز از جمله شرایطى است که یا از برجستگى هاى علمى و اخلاقى ناشى مى شود و یا آنکه در زمره استعدادهاى درونى رهبر به شمار مى رود. به هر حال مقام شامخ رهبرى چنین مراتبى را مى طلبد و به هنگام تعیین و انتخاب رهبرى، باید به این موضوع توجه جدى داشت. مقام معظم رهبرى تاکنون توانایى هاى فوق العاده اى در راستاى رهبرى و مدیریت جامعه -خصوصاً در مواقع بحرانى و سرنوشت ساز از خود بروز داده اند. از دیگر سو ایشان از بینش صحیح سیاسى و اجتماعى و قدرت و شجاعت بالایى برخوردار مى باشند. این مهم با مرورى بر پیشینه مدیریتى ایشان -در شوراى انقلاب، دوران ریاست جمهورى، سخت ترین شرایط ناشى از جنگ و محاصره هاى بین المللى، بیش از یک دهه رهبرى نظام و با موفقیت بیرون آمدن از فراز و نشیب ها و مشکلات متعدد داخلى و بین المللى به خوبى قابل اثبات است. آخرین مرحله اى که شایسته است مورد توجه قرار گیرد، انتخاب قانونى ایشان از سوى خبرگان رهبرى است. این انگاره خود متأثر از دو عامل است که هر کدام به تنهایى، مهم ترین دلیل بر شایستگى ایشان براى رهبرى نظام اسلامى است: 1. دارا بودن شرایط لازم براى رهبرى در حضرت آیت الله خامنه اى و احراز این شرایط از سوى خبرگان، به عنوان بهترین و شایسته ترین فردى که قدرت و توانایى رهبرى نظام را دارد. این مسأله از سوى اکثریت قاطع اعضاى مجلس خبرگان تأیید شد. 2. تأکید امام خمینى(ره) بر شایستگى آیت الله خامنه اى براى رهبرى نظام؛ حضرت امام در موارد متعددى به شایستگى ایشان تصریح کرده اند. حجت الاسلام و المسلمین هاشمى رفسنجانى در مجلس خبرگان رهبرى در سال 68 در حضور شاهدان این قضیه را نقل کرد: در قضایاى مهدى هاشمى همراه با آقایان خامنه اى، موسوى اردبیلى و میرحسین موسوى خدمت امام راحل رسیدیم و سید احمد خمینى نیز حضور داشت. در آنجا به امام گفتیم: شما با اقدامات خود ما را درباره رهبرى آینده در بن بست قرار مى دهید. امام با اشاره به آقاى خامنه اى فرمود: «در میان شما کسى است که شایسته رهبرى است و شما در بن بست قرار نخواهید گرفت». مرحوم حجت الاسلام سیداحمد خمینى نیز نقل نموده که امام راحل فرمود: «آقاى خامنه اى شایسته رهبرى است». نکته دیگر اینکه هدایت ها و جهت گیری های مدیریتی ایشان در عرصه داخلی و بین المللی، مبین نقش ممتاز ایشان در احیای اسلام در شرایط کنونی است.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد