خانه » همه » مذهبی » قرآن و نظریه زمین مرکزی

قرآن و نظریه زمین مرکزی


قرآن و نظریه زمین مرکزی

۱۳۹۸/۱۱/۰۳


۱۱۸۹ بازدید

ایا سوره یس ایه ۳۷ و ۳۸ همان نظریه زمین مرکزى میتولوژى(Mythology) مصر باستان نیست که باور داشتند پس از نبرد دایمى بین شب و روز، خورشید هر شب به محل قرار و استراحت خود میرود. در صحیح مسلم، کتاب ۱، حدیث ۲۹۷ و بحار الانوار۵۵/۲۱۰حدیثی وجود دارد که در این حدیث پیامبر توضیح میدهد که چگونه خورشید هر روز به قرارگاه خود در زیر سریر خدا میرود و تا زمان صدور اجازه طلوع (از طرف الله) در انجا میماند.

ابتدا آیات مذکور را مرور می‌نماییم:«وَ ءَایَةٌ لَّهُمُ الَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النهََّارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ»(یس/37)و براى آنان نشانه (خدا) است در شب، که روز را از آن برمى‌ کنیم، و ناگهان آنان در تاریکى فرو روند.«وَ الشَّمْسُ تجَْرِى لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَالِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ»(یس/38)و خورشید که تا قرارگاهش روان است؛ این اندازه گیرى (خداى) شکست ناپذیر داناست.
با توجه در معنای آیات فوق،‌ معلوم می‌شود که این آیات هیچ ارتباطی با نظریه زمین‌ مرکزی ندارد.
برای توضیح بیشتر به تفسیر آیات توجه بفرمایید:
آیات مورد بحث بخش دیگرى از نشانه ‌هاى عظمت خدا را در جهان هستى بیان مى ‌کند، و حلقه ‌اى دیگر از حلقه ‌هاى توحید را به دنبال بحثى که در آیات قبل در مورد معاد و احیاى زمین‌هاى مرده و پرورش گیاهان و درختان آمده، بیان مى ‌دارد.
نخست مى‌ فرماید:” شب براى آنها آیه و نشانه ‌اى است از عظمت خدا” (وَ آیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ ).
در حالى که نور آفتاب همه جا را فرا گرفته و سپاه ظلمت به عقب رانده شده” ما نور آفتاب و روز را از آن برمى ‌داریم، ناگهان تاریکى همه آنها را فرا مى‌ گیرد” (نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ ).
تعبیر” نسلخ” از ماده سلخ (بر وزن بلخ) که در اصل به معنى کندن پوست حیوان است تعبیر لطیفى است، گویى روشنایى روز همچون لباس سفیدى است که بر تن شب پوشانیده شده، به هنگام غروب آفتاب این لباس را از تن او همچون پوستى مى‌ کنند، تا باطن و درون او آشکار گردد.
دقت در این تعبیر این نکته را بازگو می‌‌کند که طبیعت اصلى کره زمین تاریکى است، نور و روشنایى صفتى است عارضى که از منبع دیگرى به او داده مى ‌شود، همچون لباس که بر تن کسى بپوشانند که هر گاه آن لباس را بیرون آورد رنگ طبیعى تن آشکار مى‌ شود. در اینجا قرآن مجید روى تاریکى شب انگشت نهاده، گویا مى ‌خواهد بعد از بیان زنده کردن زمین‌هاى مرده که به عنوان آیتى از آیات خداوند قبلا گذشت، تبدیل روشنایى روز را به تاریکى شب به عنوان نمونه ‌اى از مرگ بعد از حیات بیان کند.
به هر حال هنگامى که انسان در میان ظلمت شب غرق مى‌ شود به یاد نور و برکاتش، نور و هیجاناتش، نور و منبع وجودش مى ‌افتد، و با یک مقایسه به” خالق نور و ظلمت” آشنا مى‌ گردد. آیت دیگری که بعد از آیت شب به آن اشاره شده، آیت نور و روشنایى و آفتاب است، مى ‌گوید:” خورشید نیز براى آنها آیتى است که پیوسته به سوى قرارگاهش در حرکت است”! (وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها).
این آیه به وضوح حرکت خورشید را به طور مستمر بیان مى ‌کند، اما در اینکه منظور از این حرکت چیست مفسران بحث‌هاى فراوان دارند:
گروهى آن را اشاره به حرکت ظاهرى خورشید بر گرد زمین مى‌ دانند که این حرکت تا پایان جهان که در حقیقت قرارگاه خورشید و پایان عمر اوست ادامه دارد.
بعضى دیگر آن را اشاره به میل شمس در تابستان و زمستان به سوى شمال و جنوب زمین دانسته‌ اند، زیرا مى ‌دانیم خورشید از آغاز بهار از خط اعتدالى به سوى شمال متمایل مى ‌شود و تا مدار 23 درجه شمالى پیش مى‌ رود و از آغاز تابستان به عقب باز مى‌ گردد تا در آغاز پائیز باز به خط اعتدالى مى‌ رسد و همین خط سیر را تا آغاز زمستان به سوى جنوب ادامه مى ‌دهد، و از آغاز زمستان به سوى خط اعتدال حرکت مى‌ کند و در آغاز بهار به آن مى‌ رسد.
البته تمام این حرکات در واقع ناشى از حرکت زمین و تمایل محور آن نسبت به سطح مدارش مى‌ باشد، هر چند در ظاهر و به حسب حس مربوط به حرکت آفتاب است.
بعضى دیگر آن را اشاره به حرکت وضعى” کره آفتاب” دانسته‌ اند، زیرا مطالعات دانشمندان بطور قطع ثابت کرده که خورشید به دور خود گردش مى کند.
آخرین و جدیدترین تفسیر براى آیه فوق همانست که اخیرا دانشمندان کشف کرده‌ اند و آن حرکت خورشید با مجموعه منظومه شمسى در وسط کهکشان ما به سوى یک سمت معین و ستاره دور دستى که آن را ستاره”وگا” نامیده‌ اند مى ‌باشد.
این معانى منافاتى با هم ندارند و ممکن است جمله” تجرى” اشاره به تمام این حرکتها و حرکتهاى دیگرى که تا کنون علم و دانش ما به آن نرسیده و شاید در آینده کشف شود بوده باشد.
به هر حال حرکت دادن خورشید این کره بسیار عظیمى که یک میلیون و دویست هزار مرتبه از کره زمین بزرگتر است آن هم با حرکت حساب شده در این فضاى بیکران از هیچکس میسر نیست جز از خداوندى که قدرتش فوق همه قدرتها و علم و دانشش بى ‌انتهاست، و به همین جهت در پایان آیه مى ‌فرماید:” این تقدیر خداوند قادر و داناست” (ذلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ).
(ر.ک: تفسیر نمونه در ذیل آیات ۳۸ و ۳۹ سوره مبارکه یس)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد