در زمینه “قدرت تفکر” آن شهید بزرگوار شاگردش میگوید: ایشان فرمود: «اگر کسی از من بپرسد باقر صدر چطور باقر صدر شد، جواب خواهم داد که باقر صدر مساوی است با ۱۰ درصد مطالعه و ۹۰ درصد تفکر.»
و فرمود: «اگر سؤال کنید روزی چند ساعت مطالعه میکنید، ممکن است من به شما پاسخ بدهم، روزی شش ساعت یا روزی ۱۰ ساعت، اما وقتی سؤال کنید روزی چند ساعت با کتاب بودید، من در یک جمله به شما پاسخ میدهم که تا خواب نبودم با کتاب بودم. مثلاً من در دکانی ایستادهام، با کتاب هستم، چون یک مسئله فکری در ذهنم هست و دارم آن را حل می کنم.»
درباره جدیت او در مسیر دانش اندوزی میگوید:
و فرمود: «من به مدت پنج سال از نجف خارج نشدم. [معمول بود که بزرگان شب های جمعه برای زیارت حضرت امام حسین(ع) به کربلا می رفتند،] اما ایشان می گفتند که پنج سال از نجف بیرون نرفتند، نه کربلا و نه کاظمین که محل ولادت و وطن ایشان بود . می گفتند: وقتی به کاظمین رفتم، در خیابان های این شهر گم شدم، چون پنج سال بود که به این شهر نرفته بودم.»
شاگرد دیگرش درباره احاطه آن شهید بزرگوار به مسائل سیاسی و اجتماعی جهان اسلام و شناخت شخصیتهای اسلامی، گوید:
«شهید آیت الله صدر تنها کسی بود که در نجف برای شهادت استاد مطهری مراسم ترحیم برقرار کرد و مورد اعتراض شدید صدام قرار گرفت.» و از سوی دیگر به مقالاتی که آن روز در جهان اسلام توسط چهرههای دینی نوشته میشد، توجه داشت و آنها را تهیه میکرد و میخواند و حتی نقد میکرد. نمونه آن مقالات مرحوم آیت الله طالقانی و مهندس بازرگان بود که ما از ایشان شنیدیم این دو نفر در مورد مرجعیت و روحانیت مقالاتی نوشتهاند.
تئوریِ حکومتیِ “شهید آیت الله صدر”:
۱) مردم هستند بعنوان صاحبان حق ، اما از ناحیه خدا
۲)در عین اینکه رهبری هست اما مرجعیت هم هست
۳) اِعمال نظر بر مردم در حد نظارت است
این تئوری در باب “حکومت از دیدگاه اسلام”؛ تئوری متفاوتی است. خصوصا کاملا متفاوت از نظریه فقیهان شورای نگهبان میباشد.
هادی سروش