خانه » همه » مذهبی » مدتهاست برا پرسشم جوابی نجستم با تمایل دلم جواب میدهم. همش میگم خدایا من درست غلطش رو نمیدونم ولی یه طوری انجامش میدهم. اگر این گزینه غلط باشه عذاب میشم ؟

مدتهاست برا پرسشم جوابی نجستم با تمایل دلم جواب میدهم. همش میگم خدایا من درست غلطش رو نمیدونم ولی یه طوری انجامش میدهم. اگر این گزینه غلط باشه عذاب میشم ؟

قرآن کریم دو واژه «تبشیر» و «انذار» دارد. برخی انسان ها ابزار تشویق و ترغیب در آنها کارسازتر و موثرتر است و برای جلب منافع و سود بیشتر فعالیت می نمایند و برخی ابزار تنبیه و هشدار و تهدید در انها کارسازتر و مفیدتر است. خداوند در قرآن کریم پیامبران خود را به عنوان «مبشر و منذر» نام برده و بر آنها این دو ابزار را تعریف نموده که آنها باید نسبت به مومنین بشارت دهند و تشویق کننده باشند و نسبت به انسان های لجوج و معاند و کافر بیم دهند و منذر باشند. روش عقلاء برای تربیت انسان ها نیز تشویق نمودن و بیم دادن و انذار است. انذار دادن و بیم دادن نسبت به کسانی است که در گمراهی و لجاجت و عناد خود با حقیقت فرو رفته و از حد انسانیت خارج شده اند؛ این دسته از انسانها چون غرق در لذت ها و خوشی های مادی و حیوانی هستند، توجهی به بشارت ها و مژده ها و تشویق های الهی ندارند زیرا حاضر نیستند از لذت های نقد و حاضر در آن به راحتی بگذرند و به یک وعده تشویقی دل خوش کنند؛ چنین افرادی جز با ابزار انذار و ترساندن آنها از عواقب کارهای زشت اصلاح نمی شوند. لذا انذار خداوند برای لجوجان، کافران و غافلان است. و بشارت خداوند برای مومنان و مسلمانان می باشد. ـ آتش جهنم بر اساس آیات قرآن کریم چیزی جز باطن و حقیقت اعمال زشت و ناپسند انسان نیست؛ آتش دوزخ همان باطن دروغ، ظلم، و گناهانی است که انسان انجام می دهد؛‌ بنابراین خداوند انسان را از پیامدهای سوء و نتایج بد عملکرد خود انسان خبر می دهد؛ مانند پدری دلسوز که فرزند خود را از شرکت در مجالس گناه و بی بندو باری هشدار داده و او را از نتایج منفی کارش آگاه می سازند. بنابراین انذار خداوند هم نشانگر رحمت و مهربانی و رأفت خداوند بر بندگان است. عاملی بازدارنده از ارتکاب گناهان و لغزش هاست. ـ خداوند نیازی به هدایت و دین داری و ایمان ما ندارد. ما به رحمت و هدایت او نیازمندیم ولی او غنی و بی نیاز مطلق است. اگر همه مردم روی زمین کافر گردند ذره ای از قدرت و عظمت و بزرگی او کاسته نخواهد شد و زیانی به او وارد نخواهد آمد.
ـ عمل به تکلیف مناط پاداش و عذاب الاهی است. هر شخصی هم تکالیفی برای خودش و در حد توان خودش دارد. 
هرکس هر جا هست، به اندازه توان خویش در تغییر و بهبود وضع خود و دیگران باید اقدام کند. ازآیه شریفه « لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا » امورمربوط به تکلیف را پی میگیریم :(1)؛ : لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ…« خدا هیچ کس را جز به اندازه طاقتش مکلف نمی کند نیکیهای هر کس ازآن ، خود اوست و بدیهایش از آن خود اوست…»این آیه مى گوید: ((خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانایى اش تکلیف نمى کند)) (لا یکلف الله نفسا الا وسعها)((وسع )) از نظر لغت به معنى گشایش و قدرت است ، بنابراین آیه ، این حقیقت عقلى را تایید مى کند، که وظایف و تکالیف الهى هیچگاه بالاتر از میزان قدرت و توانائى افراد نیست. هیچگاه احکام شرعى از احکام عقلى و فرمان عقل و خرد جدا نمى گردد. ((هر کار (نیکى ) انجام دهد براى خود انجام داده و هر کار (بدى ) کند به زیان خود کرده است )) (لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت ). آرى هر کسى محصول عمل نیک و بد خود را مى چیند و در این جهان و جهان دیگر با نتایج و عواقب آن روبرو خواهد شد.آیه فوق با این بیان مردم را به مسئولیت خود و عواقب کار خویش متوجه مى سازد و بر افسانه جبر و اقبال و طالع و موهومات دیگرى از این قبیل که افرادى براى تبرئه خویش دست و پا کرده اند خط بطلان مى کشد. 
باید گستره علوم و معارف اسلامی را در نظر بگیریم و ببینیم که شامل چه عرصه‌هایی می‌شود. کدام یک از این عرصه‌ها مهم‌تر است و کدام یک از این زمینه‌ها اگر وارد نشویم ضررهای زیادی برای آینده خواهد داشت. معیاری در نظر باشد. تامین نیازخود و مردم و تأثیرآن در رفتار و زندگی فردی و اجتماعی و حتی ارتباطات دارد. صورت مسأله را بشناسیم یعنی شناخت نسبت به خود، دارایی، سرمایه ها، ظرفیتها، موانع و ویژگیها… و از کارشناسان دینی کسب تکلیف شود، قرآن می فرماید: از کسانی که اهل ذکر هستند سؤال کنید مفسرین تفسیر کردند به اهل البیت علیهم السلام و در زمان غیبت به علماء دین نگوئیم تشخیص من این است بلکه بررسی کنیم آیا تشخیصمان درست است یه نه؟ پذیرش و تعبد نسبت به دین بسیار اهمیت دارد. وقتی تکلیف را دانستی پذیرش محض و تعبد محض نیاز دارد. « إنَّ اللهَ و ملائکتهُ یصلُّونَ علی النَّبی یا أیُّها الَّذینَ ءآمنوا صلُّوا علیهِ وسلِّموا تسلیماً»(2)؛ تسلیم محض دین شدن، تسلیم ولایت الله ولایت امام معصوم و ولایت مطلقه فقیه شدن نیاز به تعبد دارد لذا وقتی اهل بیت خواستند اسلام را برای ما تعریف کنند فرمودند: اسلام یعنی تسلیم شدن، لذا اگر بگوئیم ما مسلمان، شیعه، پیرو ولایت فقیه هستیم باید اشاره های ولایت را بگیریم. چنانچه نگرفتند و حمله های سنگینی علیه ولایت و دینداری در صدر اسلام صورت گرفت. اطاعت باید همراه با معرفت باشد. یکی از ویژگیهای بارز حضرت امام اعلی الله مقامه در طول حیات با برکتشان تکلیف محوری است که این ویژگی در پیامها، نامه ها و سخنرانیهای ایشان موج می زد تکلیف محوری رابطه متقابل خالق و مخلوق است، در واقع رابطه میان عبد و مولا را رقم میزند.حضرت امام بارها فرمودند: ما مأمور به وظیفه هستیم نه مأمور به نتیجه، مأمور به وظیفه یعنی ما باید تکلیف محور باشیم. 
ـــ
(1). سوره مبارکه البقرة / آیه شریفه 268.
(2). سوره مبارکه احزاب/ آیه شریفه 56.
28df81e0 40d1 4060 8fd6 96a0218192e0 - مدتهاست  برا پرسشم  جوابی  نجستم با تمایل دلم جواب میدهم.  همش میگم خدایا من درست غلطش رو نمیدونم ولی  یه طوری انجامش میدهم. اگر این گزینه غلط باشه عذاب میشم ؟

تكليف محوري

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد