خانه » همه » مذهبی » مردم آخرالزمان

مردم آخرالزمان


مردم آخرالزمان

۱۳۹۸/۰۸/۲۴


۵۴۶ بازدید

چگونگی زندگی در اخرالزمان و چگونگی زندگی بعد از ظهور حضرت ؟

ابتدا باید بدانیم که در معارف ارزشمند اسلامی اصطلاح آخرالزمان به دو معنا به کار رفته است:
1- مدت زمانی طولانی که با ولادت آخرین پیامبر الهی آغاز و با شروع قیامت پایان می یابد و از همین جهت است که از پیامبراسلام به عنوان پیامبر آخرالزمان یاد شده است.
2- معنای دوم که تا حدودی از معنای نخست محدودتر است به مدت زمانی که با ولادت حضرت مهدی(ع) آغاز شده، زمان غیبت صغری و کبری و همچنین ظهور حکومت جهانی آن حضرت را نیز شامل می گردد.
از مجموع احادیثی که در کتاب های روایی، تفسیر و تاریخ درباره دوران آخرالزمان ذکر شده، دو مطلب اساسی و قابل توجه به دست می آید که گویای این مطلب است که آخرالزمان به دو دوره کاملا متفاوت تقسیم می شود: دوران نخست زمانی است که در آن فساد اخلاقی و ظلم و ستم جوامع بشری را فرا خواهد گرفت و در دوران دوم- که با قیام مصلح جهانی آغاز می شود- تمامی فسادها و ظلم ها ریشه کن شده، جای خود را به عدالت خواهد داد و توحید، عدل و رشد عقلی و علمی در سراسر زندگی انسان ها گسترش می یابد.
کلیات عقاید مربوط به آخرالزمان تقریبا در میان فرقه های بزرگ اسلام پذیرفته شده است، ولی این که آیا این تحولات آخرالزمان با ظهور مهدی موعود(ع) پدیدار خواهد شد و نیز در این که مهدی موعود چه کسی است، اختلافاتی وجود دارد.
شیعیان دوازده امامی، حضرت مهدی(ع) و حکومت جهانی او را حسن ختام حیات بشری در دنیا دانسته، برپایی قیامت صغری و حاکمیت برخی از ائمه را تحت عنوان رجعت مُهر پایانی طومار زندگی بر زمین ذکرکرده اند، که البته هر دو مجالی وسیع می طلبد و فرصتی دیگر.
پیوند مهدویت با آخرالزمانتعبیرهایی در روایات وجود دارد که پیوند ناگسستنی مهدویت با آخرالزمان را به روشنی بیان می کند. در ذیل برخی از این روایات را نقل می کنیم:
1- امام صادق(ع) از جد بزرگوارشان رسول گرامی اسلام(ص) روایت فرمود که آن حضرت رو به سوی علی(ع) نموده، چنین فرمودند: آیا تو را بشارت ندهم؟ آیا تو را خبر ندهم؟ عرض کرد: بله یا رسول الله. پس آن حضرت فرمود: هم اینک جبرییل نزد من بود و مرا خبر داد که آن قائمی که در آخرالزمان ظهور می کند و زمین را پر از عدل و داد می نماید؛ همانگونه که از ظلم و جور آکنده شده باشد، هر آینه از ذریه تو و از فرزندان حسین(ع) است.(1)
2- عبدالله بن مسعود از رسول گرامی اسلام(ص) نقل می کند که آن حضرت فرمود: لا تذهب الدنیا حتی یلی امتی رجل من اهل بیتی یقال له المهدی(2)؛ دنیا به پایان نرسد مگر این که امت مرا مردی رهبری کند که از اهل بیت من است و به او مهدی گفته می شود.
3- ابان می گوید: امام صادق فرمود: دنیا به سرانجام نخواهد رسید تا این که مردی از تبار من قیام نماید و به حکومت آل داود( که خود علم خواهد داشت) حکم می کند و از بینه سؤال نخواهد نمود و هر صاحب حقی را به حق خویش خواهد رساند.(3)
4-در حدیث شریف نبوی می خوانیم: روزهای دنیا منقضی نگردد تا این که مردی از اهل بیت من – بر زمین – حکومت کند که هم نام من باشد.
5- عبدالله بن مسعود می گوید پیامبر خدا فرمود: اگر از دنیا بیش از یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانی خواهد کرد تا مردی از خاندان مرا برانگیزد.(5)
در همه روایات فوق با تعبیرهای مختلف بحث آخرالزمان و ظهور امام زمان(عج) در این دوران مطرح شده است.
پاسخ: در روایات متعددی عصر ظهور ، دوره رشد و ترقی علوم و فنون ، و شکوفایی و کمال عقلانیت بشری به شمار آمده است و عالم بشری و جامعه توحیدی مهدوی ،با توسعه و ارتقاء علمی شگرف و بی سابقه ایی روبرو خواهد گردید و این برای همه انسانها خواهد بود و بشر به درجات بالای علمی و عقلی خواهند رسید . درجهان بینی توحیدی ،علم و عقل جایگاهی بس متعالی و والا دارد. عاقلان و عالمان نیز از حرمت و کرامت ویژه ای برخوردارند. یکی از امتیازات پیامبران الهی برتری عقلی آن بر دیگران بوده است، آنان در پرتو عقل توانستند بشر را در جهت سعادت دنیوی و اخروی هدایت کنند، در احادیث آمده است که انجام فرایض دینی به تنهایی نشان گر کمال و تعالی شخصیت انسان نیست، بلکه کمال ربانی عقل ، نشان دهندة تکامل شخصیت انسان است و وی را به معرفت درست خداوند رهنمون نموده و در حوزة عمل او را به تسلیم در برابر اوامر ونواهی الهی بر می انگیزد. همانطور که علم و دانش یکی از مکارم و مفاخر انسانی است و حضرت آدم (ع) به دلیل این که از موهبت «علم الاسماء» بهره مند بود، مسجود فرشتگان گردید. در عصر حکومت جهانی مهدوی هم دانش بشری به دستاوردهایی مافوق تصور می رسد و در پرتو هدایت حضرت مهدی(ع)عقلها نیز به رشد وکمال وافی رسیده و شکوفا می گردند. و با افزایش بصیرت عمومی؛ کوته بینیها، تنگ نظریها و افکار دون و ناپسند از جامعه رخت می بندد زیرا که امام عصر(ع) ، به عنوان عالم ترین و عابد ترین فرد در کره خاکی ،مدیریت جامعه انسانی را بر عهده می گیرد همچنان که امام رضا(ع)در باره ایشان می فرماید: « دلالته فی خصلتین ، فی العلم و استجابه الدعوه(الخصال ، ج1،1363ق،170)…یکون اعلمَ الناس ،و احکم الناس ، و اتقی الناس ، و احلم الناس ، و اسخی الناس، و اعبد الناس…و تنام عیناه و لا ینام قلبه… » (ال‍زام‌ ال‍ن‍اص‍ب،‌ 1379 ، 9). « مهدی (عج) دو نشانۀ بارز دارد که با آن شناخته می شود ، یکی دانش بیکران و دیگری استجابت دعا….او دانا ترین ، حکیم ترین ، پرهیز کار ترین ، بردبارترین ، بخشنده ترین و عابد ترین مردمان است،…دیدگانش در خواب فرو می رود ولی دلش همیشه بیدار است… » امام علی(ع)،با عبارت « اکثرکم علماً ، و ارحمم رحماً» ،دانش امام عصر را از همه افزون تر و مرحمتش را از همه گسترده تر می داند (بحارالانوار، ج51،115)و امام باقر(ع) ریشه داری علم به کتاب خدا و سنت پیامبر(ص)، در دل مهدی(ع) را اینگونه توصیف نموده است: «انَّ العلم بکتاب الله و سنّه نبیّه لینبت فی قلب مهدیّنا کما ینبت الزرع علی احسن نباته»( بحارالانوار، ج 52، 317) علم به کتاب خدا و سنت پیامبر در دل مهدی ما ریشه می دواند آن چنان که گیاه در دل مساعدترین سرزمین ها ریشه می دواند. » امام صادق علیه السلام در بیانی بلیغ، از گوشه ایی از پیشرفتهای علمی آن عصر چنین یاد می فرماید: « دانش بیست و هفت حرف برای مردم آورده اند تنها دو حرف بیش نبوده، و مردم تا:است. همه علومی که پیامبران به امروز جز آن دو حرف را نشناخته اند؛ ولی وقتی قائم ما قیام کند بیست و پنج حرف دیگر را ابراز می کند و آن را در میان مردم گسترش می دهد، آنگاه آن دو حرف را نیز ضمیمه می کند، و همه بیست و هفت حرف را در میان مردم منتشر می نماید. »( بحارالانوار، ج 52، 336) روایات دال بر تبیین وضعیت عصر ظهور، بیانگر آن است که عقول مردم در دوره ظهور به بالاترین مرحله کمال خویش می رسد به فرموده امام باقر علیه السلام: «…من قام قائمنا ،وضع یده علی رؤسالعباد فجمع بها عقولهم.»( همان، 328) «وقتی قائم ما قیام کند، خداوند دست عنایتش را بر سر بندگان کشیده و عقل آنها زیاد و فهمشان بالا می رود». در دولت جهانی مهدوی، حتی دانش و بینش، آگاهی و شناخت صحیح، مفید، سازنده و کارگشا در خانه ها گسترش می یابد و حلقه های درس و بحث برای زن و مرد در کران تا کران جامعه بشری برقرار می شود به فرموده امام باقر علیه السلام:… تؤتون الحکمة فی زمانه حتی انَّ المرأة لتقضی فی بیتها بکتاب الله و سنّة رسوله». (همان، 352) … به مردم زمان قائم علیه السلام آنچنان حکمتی عطاء خواهد شد که حتی زن در کانون خانه خویش بر اساس کتاب خدا و سنّت پیامبرش عادلانه و آگاهانه داوری می کند و نیازی به دیگری ندارد. علاوه بر تبیین وضعیت عالی دانش و بینش بشری در عصر ظهور، این روایت بیانگر این واقعیت است که مردم در روزگار حاکمیت آن حضرت، براساس آداب و مقررات دینی تربیت شده و احکام شریعت را آموخته و بر پایه ایی از فرهنگ و فرهیختگی سیر می نمایند که حتی یک بانوی خانه دار می تواند براساس مقررات کتاب خدا و سیره عادلانه پیام آور بزرگ وی، قضاوت کند. همچنین عصر مهدوی مبتنی بر استدلال و براهین عقلی است. بر مبنای آنچه که از روایات بر می آید، محور کار حضرت مهدی ، هدایت جامعه بشری است و بدیهی است اصل و اساس هدایت می بایستی مبتنی بر اقناع باشد. روایات بسیاری و بویژه روایت امام باقر (ع) نیز دال بر این مطلب است که حضرت از همان ابتدای ظهور، کتب بدون تحریف زبور، تورات، انجیل و… را پیدا کرده و بر اساس نُسخ اصل آنها با اهل کتاب محاجّه، استدلال و گفتگو کرده و بر آن اساس بر آنها حکم می راند تا آنکه ایشان به دین اسلام و حکومت جهانشمول مهدوی هدایت گردند. (مهدی موعود، ج2،ص228) در مجموعه دعاهای حضرت مهدی که «صحیفه مهدیه» یا «صحیفة المهدی» نامیده می‌شود نیز علم و معرفت ‌خواهی و اقتران آن با فرهنگ توحیدی، عبودیّت، تقوا،و اصلاح گری و مقابله با هواهای نفسانی موج می‌زند.: اللهم ارزقنا توفیق الطاعه ، و بعدالمعصیه ، و صدق النیّه و عرفان الحرمه و اکرمنا بالهدی و الاستقامه و سدّد السنتنا بالصواب و الحکمه و املا قلوبنا بالعلم و المعرفه و طهّر بطوننا من الحرام و الشبهه …وتفضّل علی علمائنا بالزهد و النصیحه ، و علی امتعلمین بالجهد و الرّغبه و علی المستمعین بالاتباع و الموعظه بار الها! به ما توفیق فرمان‌برداری و پرهیز از گناه و نافرمانی و نیت پاک و بی‌آلایش و شناخت و معرفت به آن‌چه نزد تو ارزش‌مند است، عطا فرما و ما را به هدایت و پایداری تکریم نما و زبان ما را به صدق و صواب بر کلام حکیمانه و شایسته گویا ساز و دل ما را از علم و معرفت لب‌ریز فرما و شکم ما را از اطعام حرام و شبهه‌ناک پاک گردان و دست ما را از ظلم و تعدی و تجاوز باز دار و چشم ما را از گناه و خیانت محفوظ دار و گوش ما را از شنیدن سخنان بیهوده و غیبت مسدود گردان! به دانش‌مندان ما زهد و بی‌رغبتی به دنیا و نصیحت و خیرخواهی و به دانش‌آموزان ما جدّیت و شوق و رغبت ادا فرما! و… »( مصباح الکفعمی ، 281) این عبارت زیبا، بلند و متعالی از ادعیه امام عصر(ع)، به‌روشنی نشان می‌دهد که در اندیشه اسلامی و مهدوی ، علم و آموزش آن، بدون ابتنا بر مبادی ایمانی و توحیدی فاقد فایده واقعی ، معنا و دلالت لازم می باشد و جامعه و حکومت منتظر و زمینه ساز نیز ،باید به دنبال چنین علم توحیدی در تمهید ظهور باشند. همان گونه که اشاره شد از امام باقر«ع» در کتاب الخرائج و الجرائح راوندى و بحارالانوار نقل شده است که آن حضرت مى فرماید:«اذا قام قائمنا وضع یده على رؤوس العباد فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم»؛ الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 841، ح 71؛ بحارالانوار، ج 52، ص 336، ح 71..براساس این روایت، عقول و افکار مردم متمرکز و شکوفا و اخلاق آنان کامل مى شود.در تبیین این کلام شگفت انگیز، باید گفت: منظور این نیست که حضرت مهدى(عج) بر سر تک تک انسان ها دست مى کشد و پس از آن عقول مردم کامل مى شود، هر چند آن حضرت به یقین از ولایت تکوینى خود استفاده کاملى مى کند و با نفوذ در دل و جان و عقل مردم و هدایت هاى پیامبر گونه خود، آنان را هدایت و راهنمایى مى کند. مقصود از «دست» در این روایت، دست رحمت، هدایت و شفقت الهى بر بندگان است. کلمه «ید» به معناى «دست» در زبان عربى، مفاهیم و مصداق هاى گوناگونى دارد. یکى از معانى ید، «نعمت و رحمت» است مفردات راغب، ص 889..در این صورت معنا چنین مى شود: «در زمان ظهور حضرت مهدى با آفت زدایى از درخت عقل و خرد و ایجاد بستر و زمینه مناسب براى رشد و شکوفاى عقول مردم، رحمت و نعمت خداوند بر مردم نازل مى شود و همه آنان هدایت مى یابند و به سر منزل مقصود (کمال) مى رسند.خداوند در قرآن کریم در مورد یکى از حکمت هاى نبوت مى فرماید:«الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛ اعراف (7)، آیه 157.؛ «پیامبر، زنجیرها و مشقت ها (جهالت و هواپرستى) را از آنها (مردم) بر مى دارد».در این جا منظور از زنجیر و مشقت بندها و زنجیرهاى مادى نیست؛ بلکه مقصود زنجیرهاى نادانى و فساد است که پیامبر اکرم با هدایت ها و تلاش هاى فراوان فرهنگى، آن را از انسان ها برطرف ساخت. در عین حال از هدایت هاى تکوینى ویژه نیز استفاده کرد و در دل و جان مردم مشرک و فاسد نفوذ معنوى داشت و تأثیرات عمیقى بر آنان گذاشت.در عصر ظهور امام زمان نیز، تمام موانع و آفت هاى رشد و تعالى عقلانى انسان ها از بین مى رود و عقول آنان به حد بالایى از شکوفایى و رشد نایل مى گردد. در این جا حضرت مهدى ادامه دهنده راه پیامبران و تکمیل کننده برنامه هاى آنان – به خصوص پیامبر اسلام – است.این موضوع از مهم ترین برنامه ها و اقدام هاى امام«ع» است. او از حقایق گسترده و جهانى براى بشریت پرده بر مى دارد و مردمان را به دانش هاى یقینى و درست هدایت مى کند و شناخت هاى ناب و خالص به ارمغان مى آورد.از این رهگذر دو محور اساسى تحقق مى پذیرد:1. با گسترش شناخت و کشف اسرار کائنات، پایه هاى خداشناسى استوار مى گردد.2. گسترش شناخت و دانایى، تشکیل جامعه مطلوب انسانى را ممکن مى سازد، زیرا در پرتو شناخت درست مسائل حیات و بخش هاى گوناگون آن، مسائل تربیت، رشد و تکامل معنوى و مادى و آغاز و انجام کار انسان، شیوه ها و روش هاى اداره زندگى، تأمین و تنظیم خانواده و… بخش هاى زندگى در همه ابعاد به شایستگى اداره مى شود و سامانى در خور مى یابد. در پرتو علم و آگاهى از مسائل مادى و فیزیکى جهان، زیست این دنیاى انسان بهبود مى یابد و با شناخت مسائل معنوى و صلاح و سعادت روح انسانى، راه تکامل معنوى گشوده مى شود و جامعه آرمانى، در بعد مادى و معنوى (رشد فکرى و اخلاقى)، پدیدار مى گردد.این شناخت ها، همه در روزگار رستاخیز امام مهدى(عج) تحقق مى یابد و نقطه هاى ابهام و تردید و سرگردانى محو مى شود و به راه ها و روش هاى متعالى تر و بالاترى دست مى یابد و شیوه هاى بهترى را در پیش مى گیرد. بدین سان هر روز او و هر گام او، در همه مسائل حیات و ابعاد زندگى، گامى به پیش است و واپس گرایى و تکرار در آن راه ندارد و بدین گونه اهریمن جهل و نادانى و فساد طغیان، به سر پنجه تواناى خداوند، از زندگى انسان بیرون رانده مى شود جاى آن را آگاهى، دانایى و روشنى و نور فرامى گیرد.چنان که در روایتى آمده است: «یملاء الارض عدلاً و قسطاً و نوراً و برهاناً…»؛ احتجاج طبرسى، ج 2، ص 291 ؛ الغیبة نعمانى، ص 227، ح 26.؛ «مهدى) زمین را از عدل و نور و برهان آکنده مى سازد».و از پیامبر«ص» نقل شده است: «نهمین (امام از فرزندان حسین) قائم است که خداوند به دست او، سرزمین تاریک (زندگى) را نورانى و روشن مى کند و از عدل آکنده مى سازد؛ پس از (دوران) ظلم، علم و دانایى را فراگیر مى کند، پس از (دوران) جهل و نادانى…» کمال الدین، ج 1، ص 260..بدین سان به دست امام زمان(عج) و با اذن و قدرت الهى، همه جامعه ها و انسان ها، از تاریکى نادانى، ظلم و فساد به روشنایى و نور دانایى، تقوا و اخلاق فاضله رهنمون مى گردند.براین اساس دولت امام مهدى(عج)، تأمین معنویت، عقلانیت و عدالت را بر عهده دارد تا جامعه به سمت تعالى و تکامل، تعادل و پیشرفت سوق داده شود و این به ابزار و روش هاى مختلفى نیاز دارد. مهم ترین آنها دعوت، راهنمایى و نصحیت است؛ هر چند معجزه و عنایت الهى نیز در میان خواهد بود و امام«ع» از ولایت تکوینى نیز بهره خواهد گرفت. در پایان گفتنی است چنین چیزی از علامه طباطبایی نشنیده ایم و به همین جهت نمی توانیم نظر روشن و قاطعی در این زمینه داشته باشیم .
قبل از ظهور
دوره قبل از ظهور در آخرالزمان دارای ویژگی هایی است که در روایات اسلامی از آن یاد شده است. برخی از آن خصوصیات که در آستانه ظهور به خوبی قابل مشاهده است، عبارتند از:
1- فراموش کردن دین:پیامبراکرم(ص) آنگاه که به توصیف زندگی مردم در دوران آخرالزمان می پردازد، اینگونه می فرماید:
برای مردم روزگاری فرا می رسد که دین و آئین آن ها در همّ هایشان است و همت آن ها شکم هایشان و قبله آن ها زنانشان می باشد. رکوع و سجودشان برای مال دنیاست، در حیرت و مستی خواهند بود و نه مسلمانند و نه نصرانی.(6)
2- دنیا پرستی:از دیگر ویژگی های آخرالزمان، غوطه ور شدن مردم در دنیا و دنیا پرستی است. رسول گرامی اسلام(ص) در این باره فرموده اند:
به زودی زمانی بر امت من می آید که در آن زمان درون آن ها پلید می شود ولی ظاهر آن ها به طمع دنیا آراسته می گردد. به آنچه در پیشگاه خداوند است دل نمی بندند، دین آن ها ریا، و [تظاهر] است، خوف از خدا به دلشان راه نیاید[ و خداوند آن ها را به عذابی فراگیر دچار سازد و به این صورت که ] آن ها خداوند را همچون آدم غرق شده می خوانند و خداوند دعایشان را مستجاب نمی کند.(7)
3- فتنه های بزرگ:از دیگر ویژگی های عصر آخرالزمان، ظهور و بروز امتحانات بزرگ الهی است که بسیاری از انسان های سست ایمان در این آزمایش های الهی مردود و عده ای که ایمان در تمام وجودشان رسوخ کرده، موفق بیرون می آیند.
ابوخالد کابلی از امام سجاد(ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود:
ای اباخالد! هر آینه فتنه هایی همچون قطعه های شب تار[ در راه است] و فرا خواهد رسید که هرگز کسی [ از آن] نجات نخواهد یافت مگر کسی که خداوند از او پیمان گرفته است و ایشان چراغ های هدایت و چشمه ساران دانشند.(8)
آری کسی که در ریزش فتنه، سرایمان را به سلامت در برد، کاری کارستان کرده است که پیامبر اکرم از آن سوی اعصار و قرون از دیدن ایشان در شگفت آمده به علی(ع) چنین فرمود:
ای علی! بدان که شگفت آورترین مردم در ایمان و بزرگترین آنان در یقین مردمی می باشند که در آخرالزمان واقع شده اند، پیغمبر را ملاقات نکرده اند و از امام خود محجوبند و همانا به نوشته- که خط سیاهی بر صفحه سفید است- ایمان آورده اند.(9)
سیمای زندگی در آخرالزمانبا توجه به ویژگی های فوق می توان سیمای زندگی در آخرالزمان را اینگونه ترسیم نمود:
الف- دین در آخرالزمان:همانگونه که اشاره شد، عوامل فراوانی دست به دست هم داده، روز به روز حقیقت تابناک دین را در هاله ای از ابهام فرو می برند. از این رو همواره دین، رو به کم رنگ شدن در جوامع می رود و خرافات و انحرافات فراوانی گریبان گیر آن می شود به نحوی که وقتی حضرت مهدی(ع) قیام نموده، غبار از چهره دین برمی گیرد. همگی گمان می کنند این دین جدیدی است که آن حضرت ارائه می فرماید. رسول خدا(ص) می فرماید:
بر امت من زمانی پیش می آید که از قرآن جز نقش آن و از اسلام جز نام آن باقی نماند.[ به ظاهر] مسلمان نامیده می شوند در حالی که بیش از همه مردمان از آن دورند، مساجدشان آباد است ولی از هدایت خالی است.(10)
ب- مردان آخرالزمان:اگرچه امتحان خداوند برای زن و مرد یکسان است ولی پاره ای روایات به خصوص درباره مردان آخرالزمان سخن گفته اند که امام صادق(ع) فرمود:
مردی را می بینی هنگامی که یک روز بر او گذشته و گناه بزرگی انجام نداده است. از قبیل فحشا، کم فروشی، کلاهبرداری و یا شرب خمر، بسیار غمگین و اندوهگین می شود.(11)
ج- زنان آخرالزمان:خداوند متعال زن را همانند مرد گوهر گرانبهای آفرینش قلمداد کرده است و او گاه با اختیار و انتخاب خود تا اوج کمالات معنوی صعود می کند و گاهی به پایین ترین درکات سقوط می نماید.
رسول گرامی اسلام(ص) در وصف برخی از زنان آخرالزمان چنین می فرماید:
چگونه می شود حال شما هنگامی که زن های شما فاسد شوند و جوانانتان فاسق و شما نه امر به معروف می کنید و نه نهی از منکر. به پیامبر اکرم(ص) گفته شد که آیا این چنین خواهد شد؟! آن حضرت فرمود: بله و بدتر از آن[ نیز خواهد شد].(12)
و بالاخره سیمای زنان بد در آخرالزمان را با این سخن از امیرمؤمنان علی(ع) به پایان می بریم که فرمود:
در آخرالزمان و نزدیک شدن قیامت- که بدترین زمان هاست- زن هایی ظاهر می شوند که برهنه و لخت می باشند، زینت های خود را آشکار می سازند، به فتنه ها داخل می شوند و به سوی شهوت ها می گرایند و به سوی لذت ها می شتابند، حرام های الهی را حلال می شمارند و در جهنم جاودانه خواهند بود.(13)
نجات یافتگان آخرالزمان سخن را با کلامی از امیرمؤمنان(ع) درباره انسان هایی که در این دوران سخت، نجات می یابند به پایان می بریم که آن حضرت فرمود:
و آن زمانی است که از فتنه ها نجات نمی یابند مگر مؤمنانی که بی نام و نشانند، اگر در حضور باشند شناخته نشوند و اگر غایب گردند کسی سراغ آنها را نمی گیرد. آنها چراغ های هدایت و نشانه های روشنند. نه مفسده جو هستند و نه فتنه انگیز، نه در پی اشاعه[ فحشایند] و نه مردمی سفیه و لغوگو! اینانند که خداوند درهای رحمتش را به سویشان باز می کند؛ و سختی ها و مشکلات را از آنان برطرف می سازد.(14)
پی نوشت ها:1- ابن ابی زینب، غیبت نعمانی، کتابخانه صدوق، 1366، چاپ اول، ص 357، ح1.
2- الطوسی، ابی جعفر محمد بن الحسن، کتاب الغیبه، موسسه المعارف الاسلامیه، الطبعة الثانی، 1417، ص182.
3- الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1365، ج1، ص397.
4- الطبرسی الاملی، ابوجعفر، بشارة المصطفی لشیعه المرتضی، منشورات المطبعه الحیدریه، ص 258.
5- الطوسی، ابوجعفر، کتاب الغیبه، ص 46، روایت30.
6- محدث نوری، مستدرک الوسایل، موسسه آل البیت، چاپ اول، ج11، ص 379، ح22.
7- الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتب الاسلامیه، ج 8، ص306.
8- شیخ مفید، امالی، کنگره شیخ مفید، 1413، ق، ص45.
9- شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، انتشارات جامعه مدرسین، 1413، ج4، ص366.
10- شیخ صدوق، ثواب الاعمال، انتشارات شریف رضی، 1364، ص253.
11- الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 8، ص40.
12- حرانی، حسن بن شعبه، تحفة العقول، انتشارات جامعه مدرسین، 1404، ص49.
13- شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، انتشارات جامعه مدرسین، ج3، ص390/ طبرسی، رضی الدین، مکارم الاخلاق، انتشارات شریف رضی، ص 201.
14- سید رضی، نهج البلاغه، نشر امام علی، ترجمه محمد کاظم محمدی، محمد دشتی، خطبه 103.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد