خانه » همه » مذهبی » مرگ شیرین

مرگ شیرین


مرگ شیرین

۱۳۹۷/۱۰/۱۵


۱۱۲۵ بازدید

شما فرض کنید بنده بسیار بد و روسیاه هستم.چه باید بکنم تا مرگم قرب و لقای حق تعالی وصال ۱۴معصوم باشه؟

« قُلْ یَا أَیهَُّا الَّذِینَ هَادُواْ إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ المَْوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ » « بگو : اى یهودیان ! اگر گمان مى کنید که ( فقط ) شما دوستان خدایید نه سایر مردم ، پس آرزوى مرگ کنید اگر راست مى گویید تا به لقاى محبوبتان برسید » .
مقدمه
در ابتدا اشاره به چند نکته مهم شایان توجه است :
1 – انسان آن گونه مى میرد که زندگى مى کند و آن گونه زندگى مى کند که به مرگ مى اندیشد .
2 – حدوث بهشت و جهنم در دنیا و ظهور آن در آخرت است .
3 – از مجموع آموزه هاى فرهنگ اسلامى ، مى توان گفت : بهشت و جهنم در هر سه مقام دنیا ، برزخ و آخرت ، معنا دارد و تحقق پیدا مى کند . انسان هاى مؤمن و خوش اخلاق در دنیا نیز زندگى بهشتى دارند و انسان هاى انکارکننده حق و حقیقت در دنیا نیز زندگى جهنمى دارند و به همین مناسبت ، عالم برزخ نیز براى مؤمنان باغى از باغ هاى بهشت و براى فاسقان چاله اى از گودال هاى جهنم است . قال رسول الله صلى الله علیه وآله القبر روضهٌ مِن ریاض الجنه او حفرهٌ مِن حُفَر النیران
4 – اگر کسى مى خواهد وضعیت قیامت خود را از هم اکنون پیش بینى کند که آیا جایگاه او در بهشت است یا در جهنم . همین اکنون باید ببینید آیا با « خوبان و خوبى ها » همراه است یا با « بدان و بدى ها » هم ساز است .
5 – مجلس امام حسین علیه السلام و نام و یاد ایشان قطعه اى از بهشت است که با حضور در این گونه مجالس هم اکنون در بهشت قرار خواهیم گرفت . شخصى خدمت امام صادق علیه السلام رسید و عرض کرد : « دعا مى کنم و از خداوند درخواست بهشت دارم ، حضرت فرمود شما اکنون در بهشت هستید . از خداوند بخواهید شما را از آن خارج نکند ! عرض کردیم ، فدایت شویم ما الان در دنیا هستیم . حضرت فرمود : آیا شما به امامت ما اقرار ندارید ؟ ! گفتند : بله ، حضرت فرمود : این معناى بهشت است . کسى که به آن اقرار دارد در بهشت است از خداوند بخواهید شما را محروم نگرداند »
6 – از نشانه هاى مؤمن آن است که هر روز حداقل یک بار به یاد مرگ و آخرت باشد .
* یادى که مسئولیت آور باشد نه وحشت زا
* یادى که موجب غنیمت شمردن فرصت دنیا شود و در مسیر انجام کارهاى خیر و خدمت باشد و به گفته امام على علیه السلام : بالدنیا تحرز الاخره « به وسیله دنیا ، مى توانى آخرت را به دست آورى » .
* یادى که بشارت ها و وعده هاى الهى را در برابر سختى هاى دنیا براى انسان ترسیم کند به طورى که تحمل سختى ها و مسئولیت ها آسان شود .
چنین نگاهى به مرگ ، تلخى یاد مرگ و مرگ تلخ را از آدمى دور مى سازد بلکه هم چون امام حسین علیه السلام و یاران ایشان به ویژه حضرت قاسم علیه السلام اعلام مى دارد : « مرگ نزد من شیرین تر از عسل است » . این همه مى تواند به برکت شرکت در مجالس امام حسین علیه السلام و الگو قرار دادن یاران ایشان براى ما و همه جوانان جامعه به وجود بیاید . اینک جا دارد که به خدمت قرآن رفته و این مفهوم را بازخوانى کنیم .
« موت » در لغت
مفردات : انواع مرگ در برابر انواع حیات مى باشد :
1 – مرگ به معناى خشکى و خشکسالى و خواب زمستانى ، چنان که در قرآن مى خوانیم : « یُحْىِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها » .
2 – مرگ به معناى زوال حیات بشرى مانند این که از زبان حضرت مریم علیها السلام مى خوانیم : « یا لَیْتَنِى مِتُّ قَبْلَ هذا » .
3 – مرگ به معناى نادانى و زوال عقل و معنویت مانند آیه شریفه : « أَ وَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ » .
4 – مرگ به معناى حزن و اندوه شدید مانند آیه شریفه : « وَ یَأْتِیهِ الْمَوْتُ مِنْ کُلِّ مَکانٍ وَ ما هُوَ بِمَیِّتٍ » .
5 – مرگ به معناى خواب چنان که در آیه شریفه مى خوانیم : « وَ هُوَ الَّذِى یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَیْلِ » .
6 – ازهاق الروح عن الدین فى مده مدیده « أَوْ کَالَّذى مَرَّ عَلى قَرْیَهٍ وَ هِىَ خاوِیَهٌ عَلى عُرُوشِها قالَ أَنَّى یُحْیى هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَهَ عامٍ » .
7 – ازهاق الروح الى یوم القیامه « کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ کُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْیاکُمْ ثُمَّ یُمیتُکُمْ ثُمَّ یُحْییکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ » .
بنابراین ، مرگ به معناى نبود حیات و زندگى است و مرگ هر چیز متناسب با مرتبه وجودى آن است .
در کتاب شریف کافى به سند خود از عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام روایت آورده که فرمود : مردى نزد ابوذر آمد و گفت اى ابوذر چرا ما از مرگ بدمان مى آید ؟ فرمود : براى این که شما دنیا را آباد و آخرت را خراب کرده اید ، و لذا از انتقال خانه آباد به خانه خراب بدتان مى آید .
پیامبرصلى الله علیه وآله فرموده است : « کسى از شما به جهت سختى ها و ضررها آرزوى مرگ نکند ، بلکه بگوید خدایا تا زمانى که زندگى براى ما خیر و صلاح است ما را زنده بدار و اگر مرگ براى ما خیر و صلاح است ما را بمیران » .
علاوه بر شخصیت هایى مانند امام على و امام حسین علیهم السلام که از مرگ ترسى نداشتند نوجوانان و جوانانى که در دامان آن امامان پرورش یافته بودند و همه کسانى که در مجالس امامان علیهم السلام رشد کرده اند نیز از مرگ هراسى ندارند که نمونه آشکار آن ، نوجوان امام حسن علیه السلام ، « حضرت قاسم » است .
وقتى امام حسین علیه السلام خبر از شهادت تمام اصحاب در روز عاشورا را مى دهد ، قاسم نزد عمویش مى آید و عرض مى کند H یا عَمّاه ! و اَنا فیمَن یُقْتَل ؟ .
امام حسین علیه السلام قاسم را به سینه مى چسباند مى فرماید : یا بُنىّ کَیف الْمَوت عندک ؟ قال یا عَمّ اَحْلى مِن العسل .
پس از شهادتِ برخى از جوانان اهل بیت ، قاسم فرزند امام مجتبى علیه السلام که هنوز به حد بلوغ نرسیده بود تصمیم به جنگ گرفته ، عازم میدان گردید . او در حالى که صورتش مانند پاره اى از ماه و بر تنش پیراهنى عربى و در پایش نعلین و در دستش شمشیر بود به سوى دشمن حرکت کرد و پس از مدتى جنگیدن مردى به نام عمروبن سعد بر وى حمله نمود و او را به زمین انداخت ، قاسم بن حسن عموى خویش را به یارى خواست . امام علیه السلام که وضع را به دقت در نظر داشت سریعاً به بالین وى آمد و چون چشمش به صورت خون آلود و بدن پاره پاره وى افتاد چنین گفت : بُعداً لِقوم . . . « دور باد از رحمت خدا گروهى که تو را به قتل رسانیدند » .
سپس گفت : عز و الله عَلى عَمِّک . . . « به خدا قسم بر عموى تو سخت است که او را به یارى بخوانى و نتواند به تو جواب بدهد و یا آنگاه جواب بدهد که سودى به حالت نبخشد . به خدا سوگند ! استمداد تو صداى استمداد کسى است که کشته شدگان از اقوام وى زیاد و یار و ناصرش کم باشد » .
طبرى مى گوید : امام ، پیکر قاسم بن حسن علیه السلام را به سوى خیمه ها حرکت داده و در میان خیمه شهدا و در کنار جنازه فرزندش على اکبر قرار داد سپس مردم کوفه را این چنین نفرین نمود :
« . . . خدایا ! همه آنان را گرفتار بلا و عذاب خویش بگردان و کسى از آنان را نگذار و هیچ گاه آنان را مشمول مغفرت خویش قرار مده » .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد