یکی از ویژگیهای قرآن، قدرت جداسازی آن است که از آن به «فصل» و «تفصیل» یاد میشود: «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ»؛[1] که این (قرآن) سخنى است که حقّ را از باطل جدا میکند.
کلمه «فصل» به معناى جدا کردن دو چیز از هم است، به طورى که بین آن دو فاصلهاى پیدا شود.[2] با اینکه قرآن «قول فاصل» و جدا سازنده است، اگر آنرا «قول فصل» خوانده، از باب مبالغه است؛ مانند «زید عدل» است.[3]
قرآن مجید «قول فصل» است از آن جهت که حق را از باطل؛ ایمان را از شرک و کفر؛ خوب را از بد؛ صلاح را از فساد؛ خیر را از شر؛ نجات را از هلاکت؛ سعادت را از شقاوت؛ اهل جنت را از اهل آتش؛ صراط مستقیم را از سبل شیطانى جدا میکند.[4]
به فرموده امام صادق(ع) قرآن از آن جهت «قول فصل» است که به واسطه بیان کردن هر یک از حق و باطل آن دو را از هم جدا میکند.[5]
«وَ تَفْصیلَ الْکِتاب»؛[6] و شرح و تفصیلى بر آنها است.
قرآن کریم در توصیفی دیگر تفصیل است، به معنای شرح و بسط دهنده مطالب کتابهاى آسمانى است. اگر در کتابهاى آسمانى پیشین ابهامات و اجمالهایى وجود داشت که به مقتضاى شرایط زمان نزول تفصیل آنها صلاح نبود، اینک قرآن که آخرین کتاب آسمانى است، آنها را تفصیل میدهد و به طور مشروح بیان میکند.[7]
کلمه «فصل» به معناى جدا کردن دو چیز از هم است، به طورى که بین آن دو فاصلهاى پیدا شود.[2] با اینکه قرآن «قول فاصل» و جدا سازنده است، اگر آنرا «قول فصل» خوانده، از باب مبالغه است؛ مانند «زید عدل» است.[3]
قرآن مجید «قول فصل» است از آن جهت که حق را از باطل؛ ایمان را از شرک و کفر؛ خوب را از بد؛ صلاح را از فساد؛ خیر را از شر؛ نجات را از هلاکت؛ سعادت را از شقاوت؛ اهل جنت را از اهل آتش؛ صراط مستقیم را از سبل شیطانى جدا میکند.[4]
به فرموده امام صادق(ع) قرآن از آن جهت «قول فصل» است که به واسطه بیان کردن هر یک از حق و باطل آن دو را از هم جدا میکند.[5]
«وَ تَفْصیلَ الْکِتاب»؛[6] و شرح و تفصیلى بر آنها است.
قرآن کریم در توصیفی دیگر تفصیل است، به معنای شرح و بسط دهنده مطالب کتابهاى آسمانى است. اگر در کتابهاى آسمانى پیشین ابهامات و اجمالهایى وجود داشت که به مقتضاى شرایط زمان نزول تفصیل آنها صلاح نبود، اینک قرآن که آخرین کتاب آسمانى است، آنها را تفصیل میدهد و به طور مشروح بیان میکند.[7]