خانه » همه » مذهبی » ملاک تقسیم‌بندی احادیث

ملاک تقسیم‌بندی احادیث


ملاک تقسیم‌بندی احادیث

۱۳۹۳/۱۰/۲۴


۴۸۸ بازدید

تقسیم‌بندی احادیث بر چه اساسی صورت می‌گیرد؟

تقسیم بندی احادیث غالباً به اعتبار احوال شخصیتی راویان آن و چگونگی انتقال حدیث بین ایشان صورت می پذیرد.به همین اعتبار احادیث را در مرحله اول به چهار قسم اصلی تقسیم می کنند:1ـ حدیث «صحیح»: حدیثی که سندش به معصوم علیه السلام متّصل بوده، و تمامی راویانش عادل و دوازده امامی باشند.2ـ حدیث «حسن»: حدیثی که سندش به معصوم علیه السلام متّصل بوده، و تمامی راویانش مورد مدح و ستایش، و دوازده امامی باشند منتهی به عدالتشان تصریح نشده باشد.(یا اینکه بعض راویان ــ ولو یک نفرــ اینگونه بوده و بقیّه صحیح باشند).3ـ حدیث «موثق»: حدیثی که سندش به معصوم علیه السلام متّصل بوده، و تمامی راویانش دوازده امامی نبوده ولی «ثقه» باشند. (یا اینکه بعض راویان ــ ولو یک نفرــ اینگونه بوده و بقیّه یا صحیح و یا حسن باشند).4ـ حدیث «ضعیف»: حدیثی که شرایط احادیث سه گانه فوق را نداشته باشد. به اینکه مثلاً راوی فاسق یا مجهول الحال باشد.در مرحله دوم تقسیم بندی احادیث؛ علاوه بر اعتبارات گذشته به موارد دیگری نیز مانند: «لفظ» و «معنی» توجّه شده که ضمن مطالع? اقسام به آنها پی خواهید برد.
لازم به تذکر است که در این تقسیم بندی بعض اقسام، مشترک بین اقسام چهارگانه فوق می باشد. به این معنی که بعضی از اقسام چهارگانه یا تمامشان می توانند متّصف به این عناوین شوند. و اختصاصی به ضعیف ندارند.
و بعضی دیگر اختصاص به قسم ضعیف دارد به این معنی که فقط حدیث ضعیف متصف به این عناوین می شود.
اما اقسام مشترک:
1ـ حدیث «مسند»: حدیثی که تمامی راویان آن بدون استثناء تا معصوم(علیه السلام) ذکر شده باشد.
2ـ حدیث «متصل» یا «موصول»: حدیثی که راویان آن به هم متصل بوده و هر یک از ما فوق خود روایت کرده باشد خواه به معصوم (علیه السلام) رسیده باشد خواه نرسیده باشد.
3ـ حدیث «مرفوع»: حدیثی که آخر سندش به معصوم(علیه السلام) رسیده باشد خواه تمام راویان آن ذکر شده باشند خواه بعض آن .
4ـ حدیث «معلّق»: حدیثی که از اوّل سندش یک یا چند راوی حذف شده باشد(1).
5ـ حدیث «عالی»: حدیثی که علاوه بر اینکه سندش متصّل به معصوم(علیه السلام) است، قلیل الواسطه(یعنی تعداد راویان آن در سلسله سند کم باشد) باشد.
6ـ حدیث «نازل»: حدیثی که بر خلاف «عالی» کثیر الواسطه (یعنی تعداد روایان آن در سلسله سند زیاد باشند) باشد.
7ـ حدیث «مسلسل»: حدیثی که راویان آن پی در پی تا آخر اسناد بر یک صفت یا حالت بوده باشند(2).
8ـ حدیث «مفرد»: حدیثی که فقط یک فرد یا یک گروه و مذهب خاصّی آنرا روایت کرده باشد.
9ـ حدیث «غریب»: حدیثی که متن یا سند یا هر دو را فقط یک راوی نقل کرده باشد(3).
10ـ حدیث «غریب لفظاً»: حدیثی که در متنش الفاظ (لغوی) دشوار و دور از فهم بکار رفته باشد.
11ـ حدیث «مشکل»: حدیثی که شامل الفاظ (اصطلاحی) دشواری باشد که معنایش را فقط اهل فن بدانند یا مطالب سنگینی داشته باشد که قابل فهم برای هر کس نیست.
12ـ حدیث «شاذ» یا «نادر»: حدیثی که شخص ثقه نقل کرده و مخالف نقل جماعت باشد و یک اسناد نیز بیشتر نداشته باشد.
13ـ حدیث «محفوظ»: حدیث مشهوری که در مقابلش روایت «شاذی» قرار گرفته باشد محفوظ خوانند.
14ـ حدیث «منکر» یا «مردود»: حدیثی که غیر ثقه نقل کرده باشد و مخالف نقل جماعت باشد و یک اسناد نیز بیشتر نداشته باشد.
15ـ حدیث «معروف»: حدیث مشهوری که در مقابلش روایت «منکری» باشد معروف خوانند.
16ـ حدیث «مکاتب»: حدیثی که از کتابت معصوم(علیه السلام) حکایت شده باشد، خواه ابتداءً نوشته باشند خواه در جواب سؤال.
17ـ حدیث «مصحّف»: حدیثی که بعض از الفاظ سند یا متنش با الفاظی که شباهت زیادی با الفاظ اصلی دارند تغییر کرده باشد(4).
18ـ حدیث «المؤتلف و المختلف»: حدیثی که در سندش دو اسم یا بیشتر باشد که از جهت خط متفق و از جهت نطق مختلف باشند(5).
19ـ حدیث «مشترک»: حدیثی که یک یا چند تن از رواة آن بین ثقه و غیر ثقه مشترک باشد(6).
20ـ حدیث «مدرج»: حدیثی که کلام بعض رواة در آن درج شده و گمان شده که جزو حدیث است(7).
21ـ حدیث «مزید»: حدیثی که در متن یا سندش کلمه ای زائد بر سایر احادیث هم معنایش باشد.
22ـ حدیث «مشهور»: حدیثی که بین اهل حدیث شایع شده و جماعت کثیری از اهل حدیث آنرا نقل کرده باشند(8).
23ـ حدیث «معنعن»: حدیثی که ما بین راویانش حرف («عن» مجاوزه) فاصله شده باشد(9).
24ـ حدیث «متّفق و مفترق»: حدیثی که بعض اسماء راویان و پدرانشان یکی باشد و اشخاصشان مختلف باشند(10).
25ـ حدیث «مشتبه مقلوب»: حدیثی که در سندش اشتباه شده باشد، باینکه اسم یکی از دو راوی مانند اسم پدر دیگری و اسم دیگری مانند اسم پدر اولی باشد و ایندو جا بجا شده باشند(11).
26ـ حدیث «روایة الأقران»: حدیثی که در آن راوی و مرویٌ عنه در سنّ و اسناد و اخذ از مشایخ، مقارن باشند.
27ـ حدیث «مُدَبَّج»: حدیثی که هر یک از راوی و مرویٌ عنه مقارن، از همدیگر روایت کرده باشند و هر دو هم راوی و هم مرویٌ عنه همدیگر باشند.
28ـ حدیث «روایة الاکابر عن الاصاغر»: حدیثی که راوی بزرگتر از مروی عنه باشد، یا در سن و یا در اخذ از مشایخ، یا مقدار علم و یا اکثار روایت(12).
29ـ حدیث «السابق و اللاحق»: حدیثی که دو راوی آن در اخذ روایت از شیخ، مشترکند امّا مرگ یکی مقدم بر مرگ دیگری باشد.
30ـ حدیث «مختلف»: به دو حدیثی گویند که ظاهراً با هم متضادّ باشند خواه وجه جمع داشته باشند یا خیر.
31ـ حدیث «مقبول»: حدیثی که مورد قبول تلقی شود و به مضمونش عمل شود بدون توجه به صحت و عدم آن.
32ـ حدیث «ناسخ و منسوخ»: اگر حدیثی وارد شود که رافع حکم حدیث سابق باشد این حدیث را ناسخ، و اوّلی را منسوخ گویند(13).
33ـ حدیث «محکم»: حدیثی که دارای معنای راجحی بوده و معنی از ظاهرش فهمیده شود.
34ـ حدیث «متشابه»: حدیثی که دارای معنای غیر راجحی بوده و معنی بوسیل? قرینه فهمیده شود.
35ـ حدیث «معتبر»: حدیثی که همه یا اکثر به آن عمل کرده اند، یا دلیلی بر اعتبارش قائم شده باشد.
36ـ حدیث «نصّ»: حدیثی که در دلالت بر مقصود راجح باشد و معارضی نداشته باشد.
37ـ حدیث «ظاهر»: حدیثی که دلالتش بر مقصود به دلالت ظنّیّ? راجحه باشد و احتمال غیر داده شود.
38ـ حدیث «مؤوّل»: حدیثی که لفظ آن به سبب قرینه بر معنای مرجوح حمل شود، خواه قرینه عقلی باشد خواه نقلی.
39ـ حدیث «مجمل»: حدیثی که دلالتش بر مقصود ظاهر نباشد.
40ـ حدیث «مبیّن»: حدیثی که دلالتش بر مقصود واضح باشد.
41ـ حدیث «متفقٌ علیه»: حدیثی که دو یا چند محدّث در نقل آن اتفاق کرده باشند.
42ـ حدیث «مطروح»: حدیثی که مخالف دلیل قطعی باشد و تأویل پذیر نباشد.
43ـ حدیث «متروک»: حدیثی که راوی آن متّهم به کذب بوده و این حدیث از غیر او روایت نشده باشد و با قواعد معلومه مخالف باشد.
و امّا اقسام مختص:
1ـ حدیث «موقوف مطلق»: حدیثی که از مصاحب معصوم(علیه السلام) نقل شود و سندش به همین مصاحب موقوف مانده و به معصوم(علیه السلام) نرسد.
2ـ حدیث «موقوف مقید»: حدیثی که از غیر مصاحب معصوم(علیه السلام) نقل شده و سندش بر همین غیر مصاحب موقوف بماند.
3ـ حدیث «مقطوع» یا «منقطع»: حدیثی که سندش بر تابعی یا کسی که در حکم تابعی است برسد.
4ـ حدیث «مضمر»: حدیثی که در انتهاء سندش ضمیری باشد که احتمال اینکه به معصوم(علیه السلام) برگردد زیاد باشد.
5ـ حدیث «معضل»: حدیثی که دو نفر یا بیشتر از رجال سندش محذوف باشد.
6ـ حدیث «مرسل بمعنی الاعم»: حدیثی که تمام یا بعض رواتش محذوف باشند اگر چه به لفظ مبهم ذکر شده باشند مثل «بعض اصحابنا» (14).
7ـ حدیث «مرسل بمعنی الاخص»: حدیثی که تابعی آنرا بدون واسطه به پیامبر(صلی الله علیه و آله) نسبت دهد.
8ـ حدیث «معلّل» (درایه ای): حدیثی که نکته دشوار خفی ای در متن یا سندش باشد که از ظاهر حدیث معلوم نباشد(15).
حدیث «معلّل» (فقهی): حدیثی که شامل ذکر علّت و سبب حکم نیز باشد.
9ـ حدیث «مدلّس»: حدیثی که عیب موجود در سندش را بطریقی مخفی جلوه دهند(16).
10ـ حدیث «مضطرب»: حدیثی که در متن یا سندش اختلاف شده باشد باینکه یک مرتبه بر وجهی و بار دیگر بر وجهی دیگر روایت شده باشد.
11ـ حدیث «مقلوب »: حدیثی که بعض از الفاظش جابجا شده باشد.
12ـ حدیث «مجهول»: حدیثی که نام بعضی از راویان آن در کتب رجال باشد ولی هیچ وصفی از آن ذکر نشده باشد ـ نه مدح و نه ذمّ ـ و حال آنها از نظر عقیده معلوم نباشد.
13ـ حدیث «مهمل»: حدیثی که بعض از راویان آن در کتب رجال ذکر نشده اند.
14ـ حدیث «قاصر»: حدیثی که مدح راویانش معلوم نباشد تمامشان یا بعضشان، در حالیکه باقی معلوم به ارسال یا به جهل حال باشند.
15ـ حدیث «موضوع»: حدیثی که جعلی و ساختگی باشد. و این بدترین اقسام ضعیف می باشد.
با اتمام این 15 قسم و با توجه به تقسیمات گذشته جمعاً 62 عنوان حدیث در این جزوه قید شده که امید است مورد استفاده قرار گیرد.
(1). لازم به تذکر است که اگر محذوف شناخته شده باشد معلّق داخل در صحیح بوده و اگر محذوف شناخته شده نباشد روایت داخل در ضعیف می شود.
(2). مثل اینکه همه در حال قیام یا مشی بوده باشند یا اینکه همه با یک صیغه نقل کرده باشند مثلاً : سمعت فلاناً یقول سمت فلاناً.
(3). لازم به تذکر است که به این ترتیب غریب جزئی از مفرد است.
(4). لازم به تذکر است که این شباهت گاه «خطی» است گاه «صوتی» «خطی» مثل اینکه بجای (ستاً)؛(شیئاً) ذکر شده و «صوتی» مثل اینکه بجای (عاصم الأحول)؛(واصل الأحدب) ذکر شده باشد.
(5). مانند: «بُرَید» و «یزید» یا «خَیثَم» و «خُثَیم».
(6). مثل (محمد بن قیس) الأسدی، «ثقه» و (محمد بن قیس) أبو أحمد، «ضعیف».
(7). مثل اینکه راوی توضیح و تفسیری به حدیث اضافه کرده و بعداً گمان شده که این توضیح در متن حدیث بوده (مُدرج المتن). یا مثلاَ در حدیثی «بعض اصحابنا» دارد و راوی اعتقاد پیدا کرده که این بعض فلانی است و اسمش را ذکر کرده و بعداً گمان شده که راوی حقیقتاً همان است (مدرج السند).
(8). مثل «انما الاعمال بالنّیات».
(9). لازم به تذکر است که در معنعن هم احتمال اتصال می رود هم قطع. اگر امکان ملاقات در راوی وجود داشته باشد متصل. و اگر نه منقطع می باشد.
(10). مثلاً در یک روایت دو محمد بن عبد الله در سند باشد.
(11). مثلاً: احمد بن محمد بن یحیی «العطار القمی» با محمد بن احمد بن یحیی «صاحب نوادر» جابجا شود.
(12). مثل روایت صحابی از تابعی.
(13). لازم به تذکر است که طرق تشخیص نسخ بطور اجمال موارد زیرمی باشد: 1ـ نصّ از معصوم علیه السلام. 2ـ نقل صحابی 3ـ تاریخ 4ـ الاجماع.
(14). این اصطلاح فقهاء است.
(15). لازم به تذکر است که مقصود در این بخش همان معلل باصطلاح درایه ای است وگرنه معلل باصطلاح فقهی اختصاصی به ضعیف ندارد.
(16). و به سه صورت ذیل می باشد: 1ـ اینکه روایت کند از کسی که او را ملاقات کرده و یا هم عصرش بوده چیزی را که از او نشنیده بطوری که به توهم اندازد که از او شنیده. 2ـ در وسط سند شخصی را که ضعیف یا صغیر السّن بوده حذف کرده باشد تا حدیث را نیکوتر کند. 3ـ از شیخی حدیثی را نقل کند که از او شنیده امّا دوست ندارد که شناخته شود و لذا اسمش را ذکر نکرده و با اسم یا لغب یا کینه غیر معروفه او را معرفی کند.
حجه الاسلام و المسلمین سید محمد جواد بنی سعید
منبع : makarem.ir

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد