خانه » همه » مذهبی » منطقه آبستن رویدادهای بزرگ: واقعیت «نوعثمانی‌گری» چیست؟

منطقه آبستن رویدادهای بزرگ: واقعیت «نوعثمانی‌گری» چیست؟


منطقه آبستن رویدادهای بزرگ: واقعیت «نوعثمانی‌گری» چیست؟

۱۳۹۳/۱۱/۲۱


۶۸ بازدید

نگاهی به وضعیت کشور همسایه؛

واقعیت «نوعثمانی‌گری» چیست؟

احمد داوداوغلو (نخست وزیر کنونی و وزیر امور خارجه سابق ترکیه) در کتاب «عمق راهبردی» خود می‌گوید که ما در دوره‌ای منزوی بودیم و سپس صرفاً دنباله‌رو غرب رفتیم، اما حالا ترکیه باید نقش واقعی خود را در عرصه بین المللی ایفا کند. او بخشی از این جایگاه را منبعث از گذشته ترکیه در دوران عثمانی می‌داند.

نگاهی به وضعیت کشور همسایه؛

واقعیت «نوعثمانی‌گری» چیست؟

احمد داوداوغلو (نخست وزیر کنونی و وزیر امور خارجه سابق ترکیه) در کتاب «عمق راهبردی» خود می‌گوید که ما در دوره‌ای منزوی بودیم و سپس صرفاً دنباله‌رو غرب رفتیم، اما حالا ترکیه باید نقش واقعی خود را در عرصه بین المللی ایفا کند. او بخشی از این جایگاه را منبعث از گذشته ترکیه در دوران عثمانی می‌داند.

بدنبال افزایش استفاده از واژه «نوعثمانی‌گری» در ادبیات سیاسی و مقالات متعدد، برآن شدیم که مصاحبه‌ای را با یکی از کار‌شناسان مسائل ترکیه ترتیب دهیم. دکتر علی کالیراد دارای مدرک دکترای تاریخ از دانشگاه تهران و عضو بنیاد دایره المعارف اسلامی می‌باشد. توضیحاتی که او پیرامون این مفهوم سیاسی ارائه می دهد قطعا بسیاری از گره های ذهنی را پیرامون این مقوله باز می کند. اگر می خواهید با دلایل پیدایش نوعثمانی گری آشنا شوید، این مصاحبه را از دست ندهید.

متن کامل این گفت و گو پیش روی شماست:

* در ابتدا لطفا به منظور روشن‌تر شدن موضوع، توضیحی درباره مفهوم نوعثمانی‌گری که طی سالهای اخیر بار‌ها در مقالات مختلف برای تبیین سیاست ترکیه استفاده شده است توضیحاتی ارائه بفرمایید. وقتی از واژه نوعثمانی‌گری استفاده می‌کنیم منظور چیست؟

سابقه استفاده از مفهوم نوعثمانی‌گری به دهه ۱۹۹۰ میلادی بازمی گردد. مطرح شدن این مفهوم حاصل یک سری تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در داخل ترکیه و همچنن تحولاتی در عرصه بین‌المللی بود. در عرصه بین المللی در آغاز دهه ۱۹۹۰ شاهد فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بودیم. این اتفاق از آن رو برای جمهوری ترکیه اهمیت داشت که از زمان تاسیس همواره با تهدیدی به نام شوروی در مرزهای خود رو به رو بود. در واقع فروپاشی اتحاد شوروی یک نقطه عطف بود.

در اواخر حکومت عثمانی، این کشور مناطقی از جمله بالکان را از کف داده بود. در این شرایط، روشنفکران و دولتمردان ملی گرا در پی یافتن نوعی فضای حیاتی برای عثمانی بودند که آسیای میانه و قفقاز را شامل می‌شد. در زمان جنگ جهانی اول، ملی گرایان دائما نگاه به شرق (قفقاز و آسیای میانه که در آن زمان زیر سلطه روسیه تزاری بود) را تبلیغ می‌کردند و البته بخشی از حاکمیت عثمانی نیز تحت تاثیر آن‌ها قرار داشت. با وقوع انقلاب بلشویکی و فروپاشی روسیه تزاری، نخبگان ترک این خلا قدرت را فرصتی برای عثمانی می‌دانستند که به این مناطق دست اندازی کنند. آن‌ها روسیه را یک تهدید دائمی برای مرزهای خود برمی شمردند و در تلاش بودند تا با بسط نفوذ به آسیای میانه و قفقاز، مناطق حائل بین آناتولی و روسیه ایجاد کنند. با انحلال امپراتوری عثمانی و شکل گیری جمهوری ترکیه، این کشور نخست سیاست انزواطلبی را در پیش گرفت. با پایان جنگ جهانی دوم و شروع جنگ سرد، ترکیه در اردوگاه بلوک غرب قرار داشت. فروپاشی شوروی نیز هم فرصت و هم تهدید برای ترکیه بود. تهدید از آن رو که ترکیه بعنوان کشوری در خط مقدم مقابله با شوروی، از میزان اهمیتش کاسته شد؛ اما فرصت آن بود که ترکیه با فروپاشی شوروی می‌توانست نگاه دوباره‌ای به آسیای میانه و قفقاز داشته باشد.

* چرا در ادبیات سیاسی از واژه نوعثمانی‌گری استفاده می‌شود؟ آیا بدلیل گذشته باشکوهی بود که ترک‌ها در زمان سلطنت ۶۰۰ ساله عثمانی تجربه کرده بودند و اکنون در آرزوی دستیابی مجدد به چنین اهمیت و نفوذی هستند؟

سوال مهمی را مطرح کردید. عثمانی‌گری چه بود که حال نوعثمانی‌گری مطرح می‌شد؟ نوعثمانی‌گری در واقع یک تلقی مدرن از جامعه و سیاست و فرهنگ در زمان عثمانی است. در پی فروپاشی دولت عثمانی یک چرخش فرهنگی و تمدنی در جامعه ترکیه به وجود آمد و ترکیه دوره‌ای از تجدد آمرانه، مبتنی بر قرائت کلاسیک از مدرنیسم را در همه ابعاد تجربه نمود. اما در ادامه، این الگو دچار چالش شد. این چالش‌ها از جانب دو طیف بود: یکی چپ گرایان و دیگری اسلام گرایان. اسلام گرایان در مخالفت با نظام حاکم، یک عصر طلایی تاریخی که‌‌ همان عصر عثمانی است را مطرح نمودند. در دوره آتاترک، گذشته‌ی پیش از جمهوری، بعنوان یک گذشته تاریک که منجر به انحطاط و تباهی بود یاد می‌شد. حال بعد از چند دهه، گفتمانی پدید می‌آید که دوره عثمانی را تمجید می‌کند. نوعثمانی‌گری در واقع بازنمایی گذشته است که این بازنمایی خود در یک بستر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نضج گرفت.

*شما در خصوص دلیل پیدایش نوعثمانی‌گری بیشتر به بعد داخلی پرداختید. در بعد خارجی، وضعیت امپراتوری عثمانی چگونه بود که بازگشت به آن ایجاد جذابیت می‌کند؟

به عنوان مثال: احمد داوداوغلو (نخست وزیر کنونی و وزیر امور خارجه سابق ترکیه) در کتاب «عمق راهبردی» خود می‌گوید که ما در دوره‌ای منزوی بودیم و سپس صرفاً دنباله‌رو غرب رفتیم، اما حالا ترکیه باید نقش واقعی خود را در عرصه بین المللی ایفا کند. او بخشی از این جایگاه را منبعث از گذشته ترکیه در دوران عثمانی می‌داند. داوداوغلو در کتابش میان مرز سیاسی و مرز راهبردی تمایز قائل می‌شود. به اعتقاد وی ترکیه باید در داخل مرزهای سیاسی محدود نماند و به سراغ مرزهای راهبردی‌اش برود.

* آیا موضع گیری‌های اخیر ترکیه در خصوص درگیری‌های فرقه‌ای در منطقه متأثر از ایده نوعثمانی‌گری است؟

در خاطر داشته باشید که عثمانی بیش از ششصد سال بر قلمرو گسترده‌ای حکومت کرد. در ادبیات سیاسی و تاریخی مفهمومی داریم به نام «نظام ملت»، بدین معنا که در عثمانی هر گروه و اقلیتی دارای آزادی و درجه‌ای از خودمختاری بوده است؛ چنانکه در دوره عثمانی اقلیت‌های دینی به مانند مسیحیان و یهودیان دارای آزادی بودند و با آن‌ها با تساهل برخورد می‌شد. البته از طرف دیگر، سیاست‌های فرقه‌ای هم در دوره عثمانی وجود داشته است. فی‌الواقع مرزبندی سیاسی ـ مذهبی امر جدیدی نیست و نمونه‌ای از آن را در قرن شانزده میلادی می‌بینیم. دوره سلطان سلیم (آغاز قرن شانزدهم میلادی) دوره بسیار مهمی است، زیرا در زمان او مرزبندی‌های هویتی در راستای مصالح و منافع سیاسی مورد تأکید قرار می‌گیرد. در زمان سلطان سلیم، جنگ چالدران میان ایران صفوی و عثمانی به وقوع پیوست. این جنگ نکته جالبی دارد. سپاه ایران شکست می‌خورد، شاه اسماعیل از میدان جنگ جان به در می‌برد و عثمانی بدون خونریزی تبریز را تصرف می‌کند. اما چرا عثمانی‌ها از پیشروی باز می‌مانند؟ «ینی چری‌ها»، که بخش مهمی از سپاه عثمانی را تشکیل می‌دادند و وابسته به جریان تصوف بودند، دست به شورش می‌زنند. آن‌ها می‌گویند ما در کشوری می‌جنگیم که مردمانش مسلمانند؛ آیا شهادت به ولایت علی بن ابی‌طالب (ع) در اذان از سوی ایرانیان، توجیهی برای ایجاد جنگ مذهبی است؟ در واقع تعریف آن‌ها از هویت با پروژه هویت‌سازی‌ای که سلطان سلیم مد نظر داشت همخوان نبود.

*به عنوان سوال آخر، از نظر شما آیا استراتژی نوعثمانی‌گری همچنان از سوی ترکیه در آینده استفاده خواهد شد؟

همانطور که گفته شد نو عثمانی‌گری یک تلقی امروزی است که پیامدهای داخلی و خارجی خود را دارد. با این حال با کمی تسامح می‌توان گفت که سیاست نوعثمانی‌گری در زمان حزب عدالت و توسعه به نوعی تداوم سیاست‌های سلطان سلیم در قرن شانزدهم بوده است. در این میان مسئله سوریه مهم‌ترین آزمون برای سیاست نوعثمانی‌گری بود.

منبع: دوروزنامه پیام ادبیل

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد