خانه » همه » مذهبی » نظام دیکتاتوری یا نظام جمهوری؟

نظام دیکتاتوری یا نظام جمهوری؟


نظام دیکتاتوری یا نظام جمهوری؟

۱۳۹۸/۰۹/۰۷


۹۳۷ بازدید

سلام علیکم.

به نظر بنده نظام دیکتاتوری از نظام جمهوری بهتر است( گرچه اطلاع کافی از نظام دیکتاتور ندارم) ولی با این وجود در نظام دیکتاتور امتیازاتی دارد که الان ان امتیازات نیست مثلا در زمان شاه که دیکتاتوری بود عزل و نصب به دست خود شاه بود و کسی نمیتوانست اعتراض کند بالفرض شاه خودش نخست وزیر انتخاب میکرد و خود شاه و یا خود نخست وزیر استعفا میداد یا توسط شاه عزل میشد اما الان اگر مردم کسی را انتخاب کنند رهبری مجبور است به خاطر مردم شخص انتخاب شده را تا اخرین روز نگه دارد ولو مشکلات زیادی درست کند.

دیدگاه شما چیست؟

نظام دیکتاتورى (Dictatorship) به نظامی گفته می شود که «حکومت مطلقه یک فرد یا گروه و یا طبقه، بدون اینکه ملازم رضایت مردم باشد … بعضى ویژگى هاى دیکتاتورى عبارت است از:1. در کار نبودن هیچ قاعده و قانونى که بر اساس آن فرمانروا ناگزیر به پاسخگویى در برابر اعمالش باشد؛2. کسب قدرت از طریق غیرقانونى؛3. در کار نبودن حد مشخصى براى اعمال قدرت؛4. نبودن هیچ قانونى براى جانشینى؛5. اعمال قدرت از طریق وحشت و ترور و در جهت منافع یک گروه محدود؛6. فرمانبردارى مردم از آن به علت ترس.» (آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی،تهران:مروارید، 1373،ص 171)
با توجه به ویژگیهای نظام دیکتاتوری نمی توان آن نسبت به نظام های جمهوری که به مشارکت عمومی و نظر مردم در عرصه اداره حکومت توجه داشته و نهادهای نظام توسط نمایندگان مردم برگزیده می شوند و تصمیم سازی و تصمیم گیری توسط آنان صورت می گیرد و مسئولان در برابر مردم مسئول و موظف به پاسخگویی هستند، ترجیح داد. نادیده گرفتن نظر و حق مردم در تعیین سرنوشت خود نمی تواند یک ارزش محسوب گردد و مردمی که در یک کشور زندگی می کنند دارای این حق هستند که بتوانند کسانی که بر آنان حکومت می کنند و نوع حکومت خود را تعیین نمایند.
حتی در نظام کوچک خانواده، بی توجهی پدر خانواده به خواست دیگر اعضای خانواده، پایه های خانواده و روابط خانوادگی و عاطفی را متزلزل می نماید.
اصل پاسخگویی حاکمان و مسئولان در برابر مردم، در نظام دیکتاتوری هیچ جایگاهی نداشته و حاکم خود را در جایگاهی نمی بیند که بخواهد به مردم پاسخگو باشند.
نکته دیگری که از معایب نظام دیکتاتوری است، فقدان مقبولیت و مشروعیت در چنین نظامی است زیرا این نظام به دلیل عدم توجه به رأی و نظر مردم ، هیچ جایگاهی برای خواست آنان قائل نبوده و الزامی برای اقناع آنان نمی بیند، چنین نظامی فاقد مقبولیت و مشروعیت است و از آنجایی که مشروعیت هر نظامی، اساس و رکن بقای آن را شکل می دهد لذا با فقدان این عنصر، موجودیت آنها نیز زیر سوال می رود. از این رو نظام دیکتاتوری در نظام های سیاسی جهان جایگاهی نداشته و معدود نظام های سلطنتی جهان نیز امروزه پایه های لرزانی پیدا کرده اند که جز از طریق فشار سرکوب و ارعاب مردم و نیز حمایت های همه جانبه و برنامه ریزی های برخی قدرت های جهانی، توان ادامه حیات ندارند.
انتصاب افراد در نظام دیکتاتوری نیز مزیت برای این نظام محسوب نمی گردد، زیرا انتخاب افراد یا برکناری آنان توسط حاکم به طور معمول با اعمال نفوذ و فشارهای خارجی(قدرتهای بزرگ) و فشارهای داخلی(صاحبان قدرت و ثروت) صورت می گرفت و افرادی معرفی می شد که منافع آنان را تأمین نماید و تأمین منافع مردم در درجه های بعدی قرار داشت و یا اساساٌ مورد توجه نبود و مسئول خود را تنها در برابر حاکم مسئول می دانست.
همچنین اینکه مردم در برابر اقدام حاکمان حق اظهار نظر و اعتراض نداشته باشند، مزیت محسوب نشده و بیانگر بی توجهی به خواست کسانی است که حکومت وحاکمیت در اصل از آنان، آنهاست. چنین رویکردی در نظام دیکتاتوری به فقدان مقبولیت و پایگاه اجتماعی در آن می انجامد و استحکام و استمرار آن را با مشکل روبرو می سازد.
در نظام های جمهوری ممکن است در انتخاب برخی افراد، کوتاهی و کم توجهی توسط مردم صورت بگیرد، اما اولاٌ؛ حق انتخاب مسئولان توسط مردم به آنان احساس تعلق به نظام و سرونشت خویش را داده و مقبولیت و مشروعیت آن را تقویت می نماید.ثانیاٌ؛ مردم با لمس نتایج انتخاب خود، به این درک و بلوغ سیاسی می رسند که برای اصلاح امور و اداره بهتر کشور باید دقت بیشتری داشته و افراد شایسته تر را برگزینند. ثالثاٌ؛ در نظام های جمهوری راهکارهای برای برخورد با عملکرد نادرست مسئولان در نظر گرفته شده است و این گونه نیست که مجبور به تحمل افراد تا پایان دوره مسئولیت آنان باشند. در نظام ما نیز سؤال و استیضاح مسئولان و نظارت بر عملکرد آنان در نظر گرفته شده است.
رابعاٌ؛ این که در نظام جمهوری اسلامی، رهبری از انتخاب مردم حمایت می کنند به دلیل احترام به رأی و انتخاب مردم است و تا جایی که عدم کفایت و صلاحیت یک فرد توسط سازوکارهای قانونی کشور محرز نگردد ایشان از منتخبین مردم حمایت می کنند و با توجه به مشخص بودن ساختار قانونی کشور، روند نظارت و کنترل و بررسی عدم کفایت و صلاحیت مسئولان معین شده است و رهبری خود را ملتزم به رعایت این چارچوب می دانند.
خامساٌ؛ اگر رهبری بدون توجه به نظر و انتخاب مردم و وظایف قانونی نهادهای کشور، با مسئولان برخورد نماید، پایگاه اجتماعی نظام دچار تزلزل شده و به نقش مردم بی توجهی می شود که با حق مشارکت سیاسی آنان منافات داشته و در نظام های سیاسی امروز پذیرفته نیست.
در یک جمع بندی با توجه به مشکلات نظری و عملی نظام های دیکتاتوری و سکولار، تنها مدلی که می تواند به صورت اساسی اهداف و آرمان های متعالی انقلاب اسلامی را محقق سازد، نظام مقدس جمهوری اسلامی است که کارآمدی همه جانبه آن با توجه به گستردگی اهداف و موانع بیشمار داخلی و بین المللی، از یکسو زمان بر بوده و از سوی دیگر نیازمند همکاری و هماهنگی همه بخش های مختلف جامعه، مسئولین و نخبگان می باشد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد